×

تخلیه ملک

همه چیز درباره " تخلیه ملک "

تخلیه ملک

سلام در سال 1333 وکالتنامه ای از طرف موکل به وکیل با حدود اختیارات زیر داده شده است اجاره واگذاری املاک شخصی موکل که شماره پلاک حدود و مشخصات آنها را وکیل مزبور معرفی نماید بهر کس و هر مدت و هر میزان مالاجاره و هر شرطی در صلاح و مقتضی بداند و فسخ و نفاسیخ و تجدید اجاره و حق صدور اجرائیه برای وصول مالاجاره و تخلیه ملک مال الاجاره و شرکت در کمیسیون تعدیل مال الاجاره با داشتن اختیارات لازمه تامه در این خصوص و حدود و در کلیه اقدامات قانونی جهت انجام وکالت بالا وکیل مشارالیه اختیارات تامه دارد و امضای وی بجای امضای موکل می باشد و این وکالت فقط در نفس وکالت موثر می باشد . سوال من این است که آیا واگذاری سرقفلی نیز شامل آن می شود و چگونه و با استناد به چه قوانین و ماده هایی می توانیم اثبات کنیم که سرقفلی که بواسطه وکیل نامبرده به اینجانب واگذار شده است صحیح می باشد ؟ و آیا وکالت نامه فردی که موکل اش در سال 1355 فوت نموده است . ولی گواهی فوت و حصر وراثت او بدلیل نداشتن فرزند و همچنین نبودن وارثین در ایران تا سال 1391 و یعنی 36 سال بعد در ایران ثبت نشده است ، آیا وکالتنامه این وکیل تا تاریخ قبل از ثبت گواهی فوت ( سال 1390 ) اعتبار دارد و یا اینکه تا همان سال 1355 اعتبار دارد و بعد از آن باطل بوده و قضیه معاملات وکیل از سال 1355 تا سال 1390 چگونه می شود و اگر وکالتنامه تا سال 1390 اعتبار داشته . در دادگاه بر اساس چه ماده و قانونی می شود به آن استناد کرد ؟ و اینکه واژه سرقفلی از چه سالی بوجود آمده و در قانون و وکالت نامه های محضری از چه سالی وارد و شناخته شده و بیان می گردد ؟ با تشکر

با سلام به موجب ماده 1 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 56 هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور دیگری اجاره داده شده یا بشود

مشاهده پاسخ کامل

با سلام قصد دارم آپارتمان خود را جهت مدیریت امور مربوط به رهن و اجاره به یک شرکت مدیریت رهن و اجاره بسپارم(به علت عدم حضور در ایران) ولی سوالم این است که چطور میتوانم مطمئن باشم که شرکت مذبور اقدام به خیانت در امانت و احیانا فروش آپارتمان من نخواهد کرد؟ می دانم که مطمئناً در صورت این اتفاق دادگاه ملک را به صاحب اصلی آن باز خواهد گرداند ولی این امر مستلزم چندین ماه یا سال بالا و پایین رفتن از پله های دادگاهها خواهد بود که برای من میسر نیست لذا نمیدانم راهی وجود دارد که بتوان با اطمینان چنین کاری کرد؟ با تشکر

قاعدتا در این مورد (اجاره آپارتمان) قراردادی با شرکت مذکور منعقد می نمایید که موضوع قرارداد بایستی

مشاهده پاسخ کامل

با اهدا سلام و احترام. بنده ملکی را حریداری کرده ام. ابتدا مبایعه نامه دستی نوشتیم و یک سوم پول را پرداخت کردم. سپس مبایعه نامه اینترنتی ثبت شده و کد رهگیری و پرینت آن داده شد. قرارمان در مبایعه نامه این شد که مابقی پول در زمان تنظیم سند داده شود و تاریخ تحویل را هم یک ماه پس از تنظیم سند در مبایعه نامه مشخص کردیم و برای دیرکرد به ازای هر روز دویست هزار تومان در نظر گرفتیم. چند روز پیش فروشنده سند را به نام من منتقل کرد و پول آن را نیز دریافت کرد و کد رهگیری نیز از طرف ثبت داده شد. وقتی بنچاق را از ثبت گرفتم نوشته شده است که ملک در زمان تنظیم سند تخلیه بوده است. حالا سوال من این است با توجه به اینکه سند رسمی به نام من شده و پول آن را نیز کامل پرداخت کرده ام، آیا فروشنده می تواند در تاریخی که در مبایعه نامه آمده تخلیه نکند؟ اگر تخلیه نکرد من چه کاری می توانم انجام دهم تا ملک خود را تحویل بگیرم؟ خیلی نگرانم. ممنون میشم کمکم کنید. با سپاس فراوان

با توجه به اینکه ملک به طور رسمی به شما منتقل گردیده و حسب ماده 22 قانون ثبت در حال حاضر شما قانوناً مالک ملک شناخته می شوید در صورت عدم تخلیه ملک

مشاهده پاسخ کامل

در خصوص سوالی که قبلا خدمتتان ارسال نموده بودم به استحضار میرساند . بله زمین سند دار بوده و همه مدارک بنام خانم اینجانب میباشد .مانند کلیه قبوض اب وبرق وگاز وتلفن .این اجاره نامه بصورت دستی مابین خودشان تنظیم شده ولی شاهدین هم امضا کرده اند و نسخه ای هم دست مستاجر نمیباشد .ضمنا خانمم طی وکالتی اجازه داده بودند که تعمیراتی در منزل بنمایند و در مدت دو سال و اندی هیچگونه اجاره ای هم نگرفته اند و حاضرند هر گونه هزینه ای هم کرده باشند پرداخت نمایند . با تشکر صادق

با سلام پیرو جوابیه سابق ، با توجه به اینکه پلاک ثبتی موضوع اجاره بصورت رسمی به نام همسر شما می باشد و اجاره نامه نیز دارای

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و احترام من برای خانمم علاوه بر منزل مسکونی که بنامشان میباشد زمینی در شمال خریداری نمودم وبرای استفاده ایشان بصورت دو طبقه و نیم ساختم .ایشان با هماهنگی من طبقه همکف ان را برای استفاده مادرشان بصورت اجاره یکساله در اختیار قرار داد ولی هیچ اجاره ای دریافت نکرد و ضمنا اجازه داد جهت ترمیم و بعضی از کارهای ساختمانی اقدام نمایند . پس از گذشت سه سال همسرم بدلیل اختلافاتی که با مادرشان پیدا کرده اند قصد بلند کردن نامبردگان را دارد و بتوصیه من مبلغ 7 میلیون تومان هم وجه جهت اجاره کردن محل جدید به انان پرداخت نمود ولی علیرغم تعهد کتبی مبنی بر تخلیه پس از دریافت وجه حاضر به تخلیه نشده اند . تکلیف قانونی ما چه میباشد . با توجه به اینکه در صورت شکایت مطلب به شورای محل احاله میشود و اعضا از هم محلیها بوده و ابراز میدارند خانم من وضعش خوب است و ... هیچ اقدامی نکرده و نخواهند کرد .ممنون خواهم شد از راهنمایی شما .

با سلام خدمت کاربر محترم در خصوص پاسخ به سوال جنابعالی بدوا می بایست اشاره می نمودید که آیا ساختمان ساخته شده دارای سند رسمی مالکیت به نام خانم شما دارد یا خیر همچنین در خصوص تنظیم اجاره نامه مابین همسر جنابعالی و مادرشان ، این اجاره نامه

مشاهده پاسخ کامل

سلام من خانمی هستم مالک یک ساختمان 3 واحدی که خود به همراه پسرم در یکی از آنها ساکنم و در یکی از واحدها هم پسر دیگرم و خانواده اش. واحد سوم را نیز سال پیش توسط یک مشاور املاک به مرد جوانی (به همراه همسرش) یک ساله اجاره دادم (به همراه مبلغی به عنوان ودیعه). چکی هم بابت پشتوانه اجاره نامه یک سال از مستأجر دریافت کرده ایم. تا پایان مدت قرارداد مشکلی نداشتیم. پس از آن قرارداد را با افزایش مبلغ اجاره برای یک سال دیگر در همان بنگاه قبلی تمدید کردیم. توضیح اینکه این بنگاه متأسفانه ابتدا امضاء را بر روی 3 نسخه قرارداد دریافت می کند و پس از پر کردن فرم های قرارداد (و اخذ حق دلالی) نسخ دو طرف اجاره را تحویل می دهد! قرارداد سفید تمدید مذکور (به جز مبلغ جدید اجاره که قید شد) به امضاء من و پسرم (به عنوان شاهد) رسید. مستأجر هم امضاء کرد، ولی در این قرارداد جای یک امضاء خالی ماند (این بار او تنها به بنگاه آمده بود، بر خلاف قرارداد قبل که با همسرش بود و به عنوان شاهد دوم امضاء کرده بود.). قبل از اتمام مدت اجاره قبلی، اختلافاتی بین من و مستأجر پیش آمده بود که بیان آن به اصل موضوع ربطی ندارد و باعث اطاله این نوشته می شود، ولی به هر حال به حدی نبود که من نخواهم قرارداد را تمدید کنم. پس از تمدید قرارداد، مستأجر با سوء استفاده بسیار شدید از اختلافات مذکور، به جز ماه اول، در ماه های بعد از پرداخت اجاره خودداری نمود و گفت که می خواهد واحد را تحویل دهد و مبلغ این چند ماه را با ودیعه تهاتر نماید. از طرف دیگر برای دادن چک جدیدی بابت پشتوانه اجاره یک سال به بنگاه (جهت تحویل به ما، با پس دادن چک پشتوانه سال قبل) هم خودداری نمود. بنگاه هم به این بهانه نسخ قرارداد هیچ یک (از جمله نسخه متعلق به من) را تحویل نداده است. البته بنگاه توقع دریافت حق دلالی از دو طرف را هم برای این کار داشت (و دارد) که فعلاً هیچ یک پرداخت نشده است. البته خود من هم به دلیل همان اختلافات شدت یافته از سوی مستأجر پس از تمدید قرارداد، هیچ تمایلی به ماندن وی نداشتم، اما به خاطر قرارداد حاضر بودم تا انتهای مدت قرارداد صبر کنم. ضمن این که ودیعه وی هم اصلاً بایستی همزمان با تخلیه به او داده می شد و ربطی به اجاره ماهیانه نداشت. به علاوه در اجاره نامه قید شده که به ازاء هر روز تأخیر در پرداخت اجاره ماهیانه، مبلغ مشخصی به عنوان خسارت بایستی به مؤجر پرداخت شود. و بالاخره مبالغ مربوط به بدهی قبوض برق، تلفن، گاز و آب او هم که باقی می ماند. با این ترتیب وی مبلغی هم بدهکار می شود. البته آن موقع من برای اینکه زودتر از شر او خلاص شوم، اصراری بر دریافت مبلغ دیگری از او نداشتم. به هر حال وی بیست روزی مانده به پایان اتمام مبلغ ودیعه (فقط در برابر اجاره های معوقه، بدون احتساب سایر موارد از جمله خسارت تأخیر) واحد را تخلیه کرد، بدون اینکه واحد را به من تحویل داده و من بتوانم وضعیت واحد را از نظر عدم تخریب ببینم و بررسی کنم و یا تسویه حسابی صورت گیرد (که وی طبعاً بدهکار هم می شد). ضمناً او قبل از آن، بدون اطلاع به من اقدام به تعویض قفل واحد نموده بود. پس از آن من نیز چون دیگر هیچ اطمینانی به وی نداشتم، و با توجه به دسترسی آسان به سایر واحدها پس از ورود به ساختمان، اقدام به تعویض قفل در اصلی ساختمان کرده ام، البته وی پس از تخلیه واحد که نزدیک به یک ماه از آن می گذرد دیگر هیچ مراجعه ای نکرده یا تماسی نگرفته است. تنها تماس های من هم با او مشخصاً از طریق کسی است که می گوید عمویش است (گویا پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته اند). عموی وی دو هفته پیش، پس از تماس های ما جهت تعیین تکلیف به بنگاه مراجعه نمود و برای تحویل واحد خواهان بازپرداخت کل مبلغ ودیعه بود! ضمن اینکه در تماس تلفنی قبلی، با استناد به اینکه ورود من به واحد تخلیه شده «تصرف عدوانی» است (!) به من گفته بود که حق ورود به واحد تخلیه شده را ندارم! به نظر می رسد قصد مستأجر، بیشتر اذیت کردن است یا فکر می کند که با تحت فشار گذاشتن من می تواند به نوعی اخاذی کند، یا لااقل حتی لفظاً هم مبلغی را که به من بدهکار می شود (و گفتم که حاضرم از آن بگذرم) مطرح نکنم. هر چند حالا با این نحوه عمل بسیار نامناسب او به نظر می رسد جایی برای بخشش مبلغ مذکور باقی نمی ماند. با مراجعه ای که به شورای حل اختلاف داشتم، گفتند ابتدا باید مبلغ ودیعه را به حسابی بریزم تا پس از صدور حکم اقدام شود. اما من با این تصور که دیگر ودیعه را می توانم خرج کنم، قسمتی از آن را خرج کرده بودم، ولی بیش از نیمی از آن باقی است. البته چک پشتوانه قرارداد قبلی (و قرارداد قبلی) هم نزدم هست، ولی بیش از یک سال از تاریخ مندرج در آن می گذرد. بنگاه همچنان از دادن قرارداد جدید خودداری می کند ولی با توجه به این که در جریان امور است، حاضر به همکاری با من است. قبل از تعویض قفل در اصلی با بنگاه در مورد این کار مشورت کرده بودم (ولی هنوز انجام تعویض قفل مذکور را نه به مستأجر و نه به بنگاه اطلاع نداده ام). ممنون می شوم مرا جهت اقدامات لازم جهت تحویل گرفتن قانونی واحد و تسویه حساب با مستأجر راهنمایی فرمایید. با احترام

برای اقدام قانونی جهت تحویل ملک ابتدا شما به قرارداد نیاز دارید بنابراین توصیه میشود ابتدا نظر بنگاهدار را برای تحویل نسخه مربوط به شما جلب نمایید. سپس همزمان دو دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

با مستاجرم در شورای حل اختلاف سازش کردیم تا در تاریخ 92/03/30 ملک را تخلیه نماید .مراحل قانونی از طریق اجرای احکام دنبال شد .دادورز تعیین شد و به من برای 92/04/25 وقت داده تا برای تخلیه به همراه او به محل مستاجرم رفته و حکم تخلیه را اجرا کنیم.آیا برای این مدت یعنی 25 روزی که مستاجر اضافه بر تاریخ توافقی تخلیه ملک مرا تصرف کرده می توانم تقاضای مطالبه اجرت المثل کنم؟ توضیح : کلیه اجور معوقه تا تاریخ 92/03/30 توسط قاضی شورای حل اختلاف تعیین شده و از پول پیش مستاجر نزد من کسر و مابقی را من به حساب دادسرا واریز کرده ام . بحث بر سر این 25 روزی است که اجرای حکم بدلیل بوروکراسی رایج در دادگاهها حکم تخلیه به طول انجامیده و در حال حضر هنوز مستاجر من ساکن در ملک من است (امروز : 92/04/22) و من کلی متضرر شده ام و ملکم هم هنوز در اختیار مستاجر است.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام، بنده آپارتمان متعلق به خود را بدون قرارداد کتبی به صورت رهنی در اختیار یکی از بستگان قرار دادم. حال پس از3.5 سال این ملک را فروختم ولی ساکن آپارتمان علیرغم نبود قرارداد اجاره حاضر به تخلیه ملک در مدت 1 ماهه قرارداد فروش نیست. خواهشمندم مرا در مورد روند ممکن برای تخلیه ملک با توجه به فقدان قرارداد راهنمایی فرمایید.

با سلام اگر رهن داده اید با قرارداد اجاره متفاوت بوده و احکام جداگانه ای بر آن ها بار می شود ابتدا

مشاهده پاسخ کامل

در سال 83 من ملکی را خانه و مغازه بود رهن کردم و درآنها مشغول زندگی و کار شدم دو سال بعد توانستیم آنجا را شریکی بخریم با پدر خانم بنده که عموی من نیز می باشد{به نام عمو قولنامه را نوشتیم} ملک مورد نظر سند عادی یعنی قولنامه ای بود گفتم چون عمو مشاور املاک دارد و هم چنین برای رفتن دنبال کارهای گرفتن سند بیشتر از من آگاهی دارد قولنامه را به نام او نوشتیم مغاز یه آن خانه تجاری نبود و هر سال نیز به شهرداری باید تقریبا سالی یک میلیون می دادم . تقریبا یک سال پیش کدورت بین ما پیش آمد ووقتی که به عموی خود گفتم بیا قراردادی بنویسیم که من در این ملک شریک هستم به هیچ عنوان به زیر بار نرفت. ملک در بافت فرسوده می باشد یعنی سقف آن از چوب می باشد من بخاطر اینکه در آنجا زندگی می کردم و بیم آن داشتم که سقف خانه به سر زن و بچه ام خراب نشود ناگزیر مجبور به تعمیر کلی شدم که حدود 20 تا 25 میلیون خرج آن کردم که قیمت ملک را سه یا چهار برابر بالا برد ما در آن موقع 40 ملیون پول دادیم که 20 میلیون آن را من به عمو دادم بعد از دعواها و گفتگوی زیاد که چند بار می خواست آنجا را بفروشد و من نگذاشتم برای بستن قرار دادی بین خودمان به صحبت نشستیم که بعد از جلسه ای 9 ساعته که پدرم و برادرم و یک نفر دیگه در جلسه حضور داشتن با او صحبت کردن گفت راضی به نوشتن یک قرارداد بدین شرح نمودیم که تماما به ضرر من بود ولی من چون هیچ مدرکی در دست نداشتم مجبور به قبول آن شدم. قرارداد مشارکت طی این صورت جلسه مقررشد که نحوه تملک ملک به صورت دو سوم عمو و یک سوم باقیمانده ملک به نام من باشد 1- من از تاریخ 1390/5/8 تا مورخ 1391/12/29ملک را در اختیار دارم و اقای عمو حق دخل و تصرف را ندارد. 2- مقرر شد در صورتی که ملک مذکور پس از اتمام این قرارداد به فروش برسدسهم هر یک از طرفین به نصبت به سهم خود ازفروش به روز برداشت نمایید. 3- مقرر شد که من در هنگام فروش حق هیچ گونه دخالتی در معامله ندارم و اقای عمو اختیار کامل دارد پس از اتمام تاریخ این قرارداد اقدام به فروش نمایید و مبلغ سهم من در صورت فروش به روز در قبال تخلیه ملک مذکور به من پرداخت شود . نکته ای که برای من مهم است این است 4- بنده مبلغ 200 میلیون ریال بابت سهم خود در گذشته به عمو پرداخت و هزینه گردیده است.وسه نفر شاهد آن را امضا کرده اند حالا که کار به جاهای باریک تر گشیده شده است میخواستم ببینم تکلیف من چیست آیا می توانم شکایت عمو را کرده من که در گذشته 20 میلیون داده ام چرا سهم من به این شکل است {بدون هزینه 20 میلیون تومانی که کرده ام} آیا میتوانم برای سهمم تقاضای سند کنم آیا او می تواند شکایت مرا بکند من چه شکایتی می توانم بکنم که حداقل نگذارم حقم خورده شود .

با سلام شما در هر صورت تن به قراردادی دادید که حال صرفا می توانید بر اساس آن قرارداد عمل کنید و فقط مستحق همان یک سومی هستید که در قرار دادتان امده با همان شرایطی که قبول کردید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام , و ارزوی توفیق شما .من و یک همکارم ملکی را جهت محل کار(طبابت) از سال 84 اجاره کرده بودم و هر سال در 24 ابان قرارداد اجاره را تمدید می کردیم و تا سال 89 هیچ مشکلی هم نداشتیم. در ابتدای سال 89 همکارم از انجا رفت و من در حالیکه نصف ملک دست من بود ماندم.از ان موقع تا مدتی اجاره را علی الحساب به موجر دادم چراکه در میزان اجاره با هم اختلاف نظر داشتیم ( من طبق قرارداد نصف اجاره را قبول داشتم اما مالک بیشتر می خواست).به دلیل این شرایط، درهنگام انقضاء قرارداد ( 24/8/89) از موجر خواستم برای تصفیه حساب و تحویل ملک مراجعه کند اما ایشان مراجعه نکردند و چون مبلغی بابت رهن دست ایشان بود که بمن عودت نداد من هم نتوانستم جائی دیگری را( که مناسب شرایط کاریم پیدا کرده بودم) اجاره کنم و ملک بدون تمدید قرارداد دست من باقی ماند.البته در اخرین قرارداد اجاره که مربوط به 24/8/88 تا 24/8/89 می شود این مطب قید شده که :در صورت تمدید قرارداد در سال اینده قرارداد فوق با ده درصد افزایش توافق گردیده است . حدود 6 ماه بعد موجر دادخواست مطالبه اجاره به دادگاه داده و بررسی پرونده حدود یک سال طول کشید و در این مدت یکسال در تمام مواردی که دادگاه تشکیل شده موجر درخواست اجاره می کرده و هیچ وقت صحبتی از تخلیه ملک نکرده است . رای دادگاه بدوی در تاریخ 30/3/91 بمن ابلاغ شد که باید مبلغی را بابت اجاره به موجر بدهم .در این هنگام برای ملک مستاجر بهتری پیدا شد و موجر با گرفتن دستور تخلیه فوری ،اقدام به تخلیه ملک و تحویل اموال من به امین اموال می نماید.تخلیه ملک را هم بدون اطلاع قبلی و بدون دادن فرصت حتی چند ساعته تا خودم کارگر و ماشین بگیرم و وسائل را جمع کنم انجام دادند(از زمان ارائه دادخواست تخلیه به شورای حل اختلاف تا اجرای تخلیه فقط 2 روز طول کشیده است).سئوال من این است که ایا عدم ارائه دادخواست تخلیه از سوی موجر در طول این مدت یک سال مراجعه به دادگاه برای گرفتن اجاره ،به معنی تراضی شفاهی برای تمدید اجاره نامه از سوی موجر نمی باشد؟اگر جواب مثبت است بنابراین قرارداد من بطور ضمنی تا 24/8/91 تمدید شده است و در این شرایط ایا موجر می توانسته دستور تخلیه فوری بگیرد و ملک را تخلیه کند؟ و اگر دستور تخلیه غیر قانونی انجام شده و با در نظر گرفتن این که از زمان تخلیه تا کنون نتوانستم مکان مناسب برای ادامه کارم پیدا کنم من بر اساس کدام مواد قانون می توانم مطالبه ضرر و زیان ناشی از تخلیه ملک را مطالبه کنم ؟ در دستور تخلیه فوری مطابق ائین نامه اجرائی قانون سال 76 ایا نباید 3 روز وقت تخلیه به من می دادند؟ پیشاپیش از الطاف شما سپاسگزارم

دوست عزیز و بزرگوار، مواردی که مطرح فرمودید در دو قسمت قابل بررسی است . اول در مورد عدم ارائه دادخواست تخلیه است که در این مورد باید عرض کنم با انقضای مدت مندرج در اجاره نامه

مشاهده پاسخ کامل

نظامنامه-اجرا

نظامنامه اجرا

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.