وکالت در فرانسه
در فرانسه، از زمان انقلاب 1789 تاکنون، کانونهای وکلا مراحل کم و بیش دشواری را پشت سر گذاشته و امروزه جایگاه خود را در چارچوب نظامی دمکراتیک و جامعهیی آزاد تثبیت کردهاند انگیزه اصلی کانونهای وکلا حفظ این جایگاه است که این امر مستلزم حمایت از شأن و اعتبار این حرفه به طور کلی و از اعضای خود به صورت انفرادی است
آرمان محمودیان
در فرانسه، از زمان انقلاب 1789 تاکنون، کانونهای وکلا مراحل کم و بیش دشواری را پشت سر گذاشته و امروزه جایگاه خود را در چارچوب نظامی دمکراتیک و جامعهیی آزاد تثبیت کردهاند. انگیزه اصلی کانونهای وکلا حفظ این جایگاه است که این امر مستلزم حمایت از شأن و اعتبار این حرفه به طور کلی و از اعضای خود به صورت انفرادی است.
هرگاه مقامات دولتی یا اداری و حتی تقنینی، درصدد آن برمیآیند که تدابیری جهت محدودساختن حقوق شهروندان در زمینه دادخواهی و دادرسی- از قبیل محدودکردن حق دفاع برای عاملان جرائمی خاص یا تعرض به اصل برائت- اتخاذ کنند، کانونهای وکلا شدیدا اعتراض کرده و برای مبارزه با چنین طرحهایی به طرق قانونی وارد صحنه خواهند شد.
کانون وکلا نسبت به رفتار نیروهای انتظامی و پلیس هنگام دستگیری و بازداشت مجرمان حتمی یا احتمالی بسیار حساس است و در صورت اعتراض متهمان به نحوه اقدام پلیس در این مواقع از وکلا کاملا حمایت میکند.
از سوی دیگر، کانون وکلا در فرانسه از اعضای خود در مقابل هرگونه فشار یا تهدیدی از سوی مقامات یا طرفهای دعوی به طور قاطعانه حمایت میکند. قاطعیت این حمایت به حدی است که میتوان، از نظر کانون، صحبت از نوعی مصونیت برای وکیل دادگستری هنگام انجام وظایفش در جهت دفاع از موکلش را به میان آورد.
جنبه مهم دیگر فعالیت کانون وکلا نظارت بر نحوه عمل وکلای عضو آن است.
دو جنبه حمایت و نظارت در فعالیتهای کانون وکلای فرانسه نمایان است و تا حد زیادی هم با یکدیگر توأم است زیرا انگیزه این نظارت، حمایت موثر از صنف و اعضای آن است.
در این راستا، فعالیت نظارتی کانون وکلا در فرانسه را میتوان پیرامون دو محور اصلی قرار داد: نخست هنگام ورود به صنف، از طریق صدور پروانه وکالت، برای حفظ کیفیت و کارآیی شغل وکالت و سپس در مدت انجام حرفه. با نظارت انتظامی، برای حفظ شأن و اعتبار شغل در حوزه صلاحیت هر دادگاه استینافی در فرانسه یک کانون وکلا تشکیل شده است. هر کانون یک انجمن صنفی است که از شخصیت حقوقی مجزایی برخوردار بوده و در حوزه قضایی خود به طور کاملا مستقل عمل میکند.
در پشت پرده این برابری حقوقی، کانونها در فرانسه دارای اهمیت متفاوتی هستند زیرا در بعضی مناطق تعداد اعضای آنها از 50 نفر تجاوز نکرده و در مناطقی دیگر، نظیر اطراف شهرهای بزرگ، تعداد اعضا به چندین هزار میرسد. اگرچه ساختار داخلی کانونها مشابه یکدیگر است اما عملکرد آنها در یک سطح نیست. کانون وکلای پاریس از نظر کمیت مهمترین آنهاست؛ دارای تشکیلات مفصلتری بوده و از این نظر به عنوان مهمترین کانون وکلای فرانسه به حساب میآید.
هر یک از کانونهای وکلا در فرانسه توسط یک انتخابات درونسازمانی، هیات مدیره کانون خود را انتخاب میکند و هیاتمدیره کانون رییسی را برای خود انتخاب میکند که در مقام ریاست کانون انجام وظیفه میکند. رییس کانون معروف به حامی وکلاست. رییس کانون برای یک دوره دوساله انتخاب میشود. در آغاز سال دوم مدیریت او و همزمان با انتخاب ثلثی از اعضای هیاتمدیره، یک نفر را به عنوان قائم مقام وی انتخاب میکنند که سال بعد، هنگام خاتمه ریاست او، این شخص جانشین او شده و ریاست کانون را بر عهده میگیرد.
رییس کانون همه اختیارات لازم برای نمایندگی هیاتمدیره و کانون را داراست و به این عنوان مخاطب مقامات دولتی و اداری و اشخاص ثالث است. در کانونهایی که تعداد اعضایشان زیاد است، رییس کانون برای اداره بهتر امور، اقدام به تشکیل کمیسیونهای تخصصی مختلفی در هیاتمدیره میکند و هرسال اعضای هر کمیسیونی را معین میکند. این کمیسیونها معمولا جنبه اجرایی یا فنی و حتی مشورتی دارند اما میتوانند، در صورت تفویض اختیارات از سوی رییس کانون، قدرت تصمیمگیری نیز داشته باشند.
از وظایف مهم هیاتمدیره کانون وکلا تضمین آموزش تخصصی وکلا در هر سطح، به وسیله برگزاری کنفرانسها یا سمینارهای متعدد درباره موضوعات متفاوت و به ویژه آموزش حرفهیی متقاضیان پروانه وکالت است. وظیفه مهم دیگر نیز تنظیم و تکمیل و نظارت دائم بر اجرای آیین وظایف صنفی وکلای عضو آن است.