×

به یاد مدرسه حقوق

به یاد مدرسه حقوق

مدرسه حقوق که پیشتر با نام خبرنامه کانون وکلای دادگستری منطقه اصفهان و زیر نظر استاد فرزانه جناب آقای دکتر بهروز تقی خانی به چاپ می رسید و هر ماه به طور منظم در کانون های وکلاء و حتی بسیاری از مجامع علمی و حقوقی کشور توزیع می شد، به دلیل پاره ای اختلافات در خصوص انتشار آن در کانون وکلای اصفهان و تائید این مطلب از سوی جناب دکتر؛ گویا دیگر منتشر نخواهد شد؟!

به-یاد-مدرسه-حقوق وکیل 

این نوشته یک مقاله همراه با رعایت ظرایف ادبی و نگارشی نیست، صرفاً بیان خودمانی یک خبر است، شاید حسب مثال معروف ''آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشید'' بر جان مخاطبان آرام گیرد.

مدرسه حقوق که پیشتر با نام خبرنامه کانون وکلای دادگستری منطقه اصفهان و زیر نظر استاد فرزانه جناب آقای دکتر بهروز تقی خانی به چاپ می رسید و هر ماه به طور منظم در کانون های وکلاء و حتی بسیاری از مجامع علمی و حقوقی کشور توزیع می شد، به دلیل پاره ای اختلافات در خصوص انتشار آن در کانون وکلای اصفهان و تائید این مطلب از سوی جناب دکتر؛ گویا دیگر منتشر نخواهد شد؟!

هنگامی که جهت دریافت شماره 79 مدرسه حقوق به کانون سر زدم متوجه شدم که مجله ای در کار نیست!

تعجب کردم!

همیشه اول هر ماه یا نهایتاً با چند روز تاخیر، مجله بر پیشخوان کانون حاضر بود و مانند هرماه همچون کره زود آب می شد!

نکنه این ماه زودتر از قبل تمام شده است؟ چرا که من تاخیر بیشتری داشته ام. به کتابخانه هم که مراجعه کردم چیزی ندیدم، چرا که همیشه چند شماره محض احتیاط و جهت همکاران علاقمند در آنجا نگهداری می شود؛ آنجا هم نبود! پرس و جو که کردم متوجه شدم مدرسه حقوق نیامده است!

این ماه چرا نرسیده؟ جای تعجب دارد، قصد داشتم مقاله ای در خصوص شفاف سازی کانون های وکلا و اتحادیه در امور مالی که به طور مبسوط نوشته بودم برای چاپ خدمت جناب دکتر تقی خانی بفرستم. البته چند باری با منزل ایشان تماس گرفتم که متاسفانه موفق به صحبت نشدم، گویا منزل تشریف نداشتند و به صورت اتوماتیک گوشی روی پیغام گیر می رفت.

بالاخره موفق به تماس با جناب دکتر تقی خانی عزیز شده و صدای گرم ایشان را شنیدم، بسیار خوشحال شدم، هر بار که صدای دکتر را می شنوم به یاد اولین مکالمه ام با ایشان می افتم؛ واقعاً حس وصف ناپذیری بود، این مکالمه پس از چاپ اولین مقاله ام در مدرسه حقوق بود؛ داستان چاپ و انتشار آن مقاله که در خصوص لایحه جدید قانون وکالت بود هرگز از یادم نمی رود، اولین مقاله ای را که برای ایشان از طریق پست الکترونیک ارسال کرده بودم بدون هیچ گونه شناختی از بنده به چاپ رسانده و من از انتشار مقاله ام کاملاً بی اطلاع بودم.

لحظه آگاهی از انتشار مقاله نیز هیچ گاه از ذهن و جانم پاک نمی شود، انگار همین دیروز بود، عصر یک روز سرد زمستانی (دیماه 1387) به دفتر وکیل سرپرستم آقای علی پناه رفته بودم که مجله نارنجی رنگ اصفهان (که در آن زمان شماره های هرماه رنگ خاصی داشت) را روی میز ایشان دیدم، دو جلد را از کانون با خود آورده بود، با لحن ساده و بی تکلف و صریح خاص خودش گفت:

کی مقاله فرستادی؟ به من چیزی نگفته بودی؟

تعجب کرده بودم؟ از چی حرف می زد؟!

وقتی یک جلد از مجله را به من داد تازه فهمیدم موضوع از چه قرار است!

مقاله من هم در میان اندک مقالات منتشره در آن شماره بود، چند صفحه بعد از مقاله وکیل سرپرستم! واقعاً شوکه شده بودم، از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، این حس را فقط یکبار و آن هم یکسال بعد و زمانی که مقاله ام در مجله اروپایی حقوق و اقتصاد، که دارای ضریب تاثیر بالا و درجه ممتاز در موسسه ISI می باشد، به چاپ رسید تجربه کردم و پس از آن با وصف چاپ مقالات متعدد در مجلات گوناگون علمی ترویجی و علمی پژوهشی هیچگاه چنین حسی به من دست نداد!

اگر اشتباه نکنم تقریباً همین روزها بود که تلفن همراهم زنگ خورد و در آن سوی خط شخصی با صدایی با صلابت عنوان داشت:

سلام! تقی خانی هستم.

واقعاً تعجب کرده بودم، نمی دانستم چه باید بگویم، بالاخره سر بحث باز شد و ایشان بنده را مورد لطف قرار داده، به شدت مرا به نگارش مقالات صنفی تشویق نمودند و از اینجا بود که به نگارش چنین مطالبی گرایش پیدا کردم.

به همین سادگی!

اینکه یک وکیل با نام و نشان و مطرح در ایران به یک کارآموز جوان و گمنام زنگ بزند و او را مورد لطف خویش قرار داده تشویق به نگارش مقالات کند و با حمایت های خود زمینه انتشار مطالب او و جوانانی چون وی را فراهم نماید، امری قابل ستایش است.

به راستی هیچ گاه این جمله دکتر تقی خانی را فراموش نمی کنم که در یکی از تماس های تلفنی به من گفتند که: احسان! چاپ مقالات کسانی که دیگران آنها را می شناسند و نوشته هایشان چه با محتوا و چه بی محتوا به سبب نامشان در مجلات گوناگون به چاپ می رسد هنر نیست، چاپ مقالات جوانان گمنام چون تو و تقویت اعتماد به نفس و دادن فرصت به ایشان هنر است.

واقعاً که این اقدام ایشان زمینه ساز حضور جوانانی شد که همواره در پس نام بزرگان به کناری رانده می شوند، هرچند که این وضع یک سنت نادرست در نظام علمی ماست که به وضوح در بسیاری (اکثر) مجلات معتبر در ایران مشاهده می شود که جوانان گمنام مجبورند مقالات خویش را زیر نام اساتید نامدار به چاپ برسانند چرا که مجلات از چاپ مقالات ایشان صرفاً به نام خودشان خودداری می کنند و البته همین مقالات زمینه ساز ارتقاء آن اساتید شده، که صرفاً نگاهی گذرا به فهرست مقالات منتشره در مجلات معتبر این مهم را به اثبات می رساند.

اما صرفاً یک مجله معتبر مامنی برای انتشار مقالات جوانان بی مدعا و وکلای علاقمند بود و آن هم ''مدرسه حقوق'' بود...

مدرسه حقوق هم از حیث محتوا (که البته اخیراً به جهت رخوت جامعه وکالت با کاستی مقالات فاخر صنفی مواجه شده بود) و هم از حیث ظاهر و طراحی جلد و صفحه آرایی که در عین سادگی؛ صلابت و کیفیت را به مخاطب دیکته می نمود و هم از حیث نظم در انتشار و توزیع، فاخرترین مجله حقوقی ایران به شمار می رود، به الگوی بسیاری از مجلات پیش و پس از خود بدل شده بود و حال با اختلافات داخلی در کانون اصفهان انتشار آن متوقف شده است؟

جای تاثر و تعجب دارد که چرا چنین وضعی باید حادث شود؟

مدرسه حقوق برای بسیاری تنها انگیزه مراجعه به کانون و ارتباط با این نهاد بود و در ماه های اخیر برای من هم چنین حکمی داشت.

لازم به ذکر است که مدرسه حقوق صرفاً به جهت حضور استاد فرزانه اش جناب دکتر تقی خانی جذابیت انحصاری و انگیزشی جهت ارسال و ارائه مقالات فراهم کرده بود و هرچند که سیمای زیبا داشت لکن سیرت زیبای آن دلرباتر بود.

مسامحتاً می توان از این عبارت معروف جهت تقریب موضوع استفاده نمود که ''شرف المکان بالمکین''بدین معنا که اشخاص هستند که به مکان ها و اشیاء ارزش و اعتبار می دهند و در مانحن فیه این حضور ارزشمند و خستگی ناپذیر جناب دکتر تقی خانی بود که به مدرسه حقوق ارزش و جایگاه ممتاز داده، به طوری که بسیاری برای چاپ مقالاتشان در آن سعی بر ربودن گوی سبقت از دیگری داشتند.

مع الوصف اطاله کلام بیش از این ملال آور خواهد بود و از این حیث با جملاتی کوتاه متذکر می شوم که:

مدرسه حقوق به عنوان تنها تریبون واقعی حرفه وکالت و وکلای دادگستری پس از انتشار شماره 78 خویش که به مجموعه مقالات دومین کنگره ملی وکلا اختصاص داشت به کار خود (لااقل با وضعیت فعلی و نظارت دکتر تقی خانی) به جهت اختلافات داخلی در کانون اصفهان پایان داد، که این خبر به راستی خزان وکالت در آستانه بهار طبیعت است، چه آنکه این اقدام صرفاً منبعث از یک دیدگاه و آنهم تلقی انتساب این مجله به کانون اصفهان، می باشد و حال آنکه مدرسه حقوق متعلق به تمام وکلای ایران است.

    

پست های مرتبط

نظرات (1)

  • باتمانی1393-03-17 پاسخ

    سلام. واقعاً حرفات به دل نشست. راست گفتی که این نشریه در آگاه سازی وکلا نسبت به مباحث صنفی شان بسیار تاثیرگذار بود. اما باید حرکتی کرد.شاید اینبار از کانون کرمانشاه با وجود مردانی چون تو

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.