×

درقتل زن اولیای دم بایدقبل ازاجرای حکم قصاص نصف دیه مرد مسلمان را به قاتل بپردازند

درقتل زن اولیای دم بایدقبل ازاجرای حکم قصاص نصف دیه مرد مسلمان را به قاتل بپردازند

درقتل-زن-اولیای-دم-بایدقبل-ازاجرای-حکم-قصاص-نصف-دیه-مرد-مسلمان-را-به-قاتل-بپردازند

وکیل


کلاسه پرونده : 3/16/3881
شماره دادنامه : 514
تاریخ رسیدگی : 24/9/1371
فرجامخواه : ...
فرجامخوانده : ...
فرجامخواسته : دادنامه شماره 14471/5/1371 صادره ازشعبه دهم دادگاه کیفری یک ...
مرجع رسیدگی : شعبه 16 دیوان عالی کشور
هیات شعبه : آقایان ...

خلاصه جریان پرونده :درتاریخ 31/4/70 شخصی به نام (الف ) فرزند ... 26ساله اهل ... ساکن روستای ... به پاسگاه مذکور اعلام نموده عیالش به نام (ب ) فرزند ... در ساعت 5/6 صبح روز فوق (صبح عاشورا) جهت خرید نان از منزل خارج شده و تا کنون مراجعت نکرده است. در تحقیقاتی که به وسیله مامورین پاسگاه ... به عمل آمده (الف ) همان اظهارات اولیه خود را تکرار نموده و اضافه کرده باهمسرش اختلافی نداشته است. از پدر و مادر و خواهران (الف ) نیز در خصوص چگونگی مفقود شدن (ب ) عیال (الف ) تحقیق شده ، ایشان نیز به نقل از اظهارات (الف ) اظهار داشته اند که (ب ) جهت گرفتن نان صبح عاشورا از خانه خارج شده است.
پاسگاه . 0 مراتب را به دادسرای عمومی ... اعلام داشته و قضیه جهت رسیدگی به آقای بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی ... ارجاع شده است. خانم (ج ) مادر (ب ) از دامادش شکایت کرده ومدعی شده دامادش با دخترش اختلاف داشته اند و ممکن است (الف ) بلائی سرزنش آورده باشد. همچنین آقای ... عموی (ب ) از(الف ) و پدر و مادر وخواهران او به دخالت در مفقود شدن (ب ) به پاسگاه ژاندارمری ... اعلام شکایت نموده است.
آقای بازپرس قشه را به اداره آگاهی ... ارجاع نموده است. در آگاهی ... تحقیقات گسترده ای انجام شده ، لیکن هیچ گونه سرنخی به دست نیامده و آقای بازپرس قضیه رابه اداره اطلاعات نیروی انتظامی ... ارجاع نموده و در آنجا نیز تحقیقات وسیعی از شوهر و فرزند وپدر و مادر و خواهر و شوهر خواهر(الف ) به عمل آمده و نتیجه تحقیقات طی گزارش مشروح مورخ 26/10/70 به آقای بازپرس اعلام شده است.در گزارش ذکر شده که تناقضگوئی در اظهارات (الف ) و بعضی از اعضای خانواده او وجود دارد. متعاقبا" در تاریخ 9/11/70 معاونت اطلاعات ناحیه انتظامی ... به دادسرای عمومی ... اعلام نموده که (الف ) معترف به قتل همسرش (ب ) شده است.
آقای بازپرس مقرر داشتند که جسد متوفاه به کمک مامورین در محل مورد اقرار متهم کشف شود. اداره اطلاعات شهربانی طی نامه مورخ 15/11/70 اعلام نموده که در ساعت واقع در روستای ... حوزه پاسگاه ... باراهنمائی متهم کشف گردیده است.آقای بازپرس با کشف جسد به محل رفته و از آقای دکتر ... پزشک قانونی ... خواسته شده که با معاینه جسد نظریه خود را اعلام نماید.
آقای بازپرس در صورتجلسه کشف جسد نوشته است : (جسدمتلاشی شده ای دیده می شود که اکثر قسمتهای اعضای آن از هم جداشده وبسیار متعفن است. از نوع لباسی ک بر تن داشته و موی سر مشخص می شودکه جسد متعلق به زن است. کاسه سرمتلاشی شده است. به نظر می رسد که به وسیله تیغه بیل مکانیکی شکسته و متلاشی شده باشد. یک روسری تیره رنگ به دور گردن مقتوله گره خورده ، اما قطر آن خیلی بزرگتر از قطر گردن مقتوله است. به نظر می رسد متهم از آن جهت حمل جسد استفاده کرده ، یعنی پس از قتل جهت حمل ازروسری گره خورده استفاده کرده است.)
متهم به قتل یعنی (الف ) در تحقیقات مورخ 16/11/70 اظهار داشته است : (یازده سال پیش در روستای ... زندگی می کردم که پدرم (ب ) را برای همسری من انتخاب کرد و حدود 4 سال پیش به ... مهاجرت کردیم و در روستای ... ساکن شدیم. دیدم همسرم به درد زندگی در ... نمی خورد، چون فارسی نمی دانست و فقط ترکی حرف می زد. به نهضت سوادآموزی فرستادم ، نتوانست درس یاد بگیرد. هرچه فکر کردم راه به جائی نبردم. یک سال پیش به پدرم گفتم می خواهم زنم را طلاق بدهم. او گفت اگر اورا طلاق بدهی من خودم را می کشم. چون تکرارکردم ، پدرم گفت این یک راه شرعی است اگر پول داری بیاجلوو طلاقش بده ، که پولی نداشتم. در صدد بودم به هر طریق شده او رااز سر راه خود بردارم. خلاصه روز تاسوعا به این فکرافتادم که همسرم را بکشم. شب عاشورا به اتفاق پدر و پسرم به مسجد رفتیم. ساعت 2 برگشتیم. هرکس در اتاق خودش بود. چون من برگشتم ایشان بیداربود، خوابم نبرد. ساعت 4 ایشان را بیدار کردم و گفتم برویم نان بگیریم. او گفت نانوائی تعطیل است که من اصرار کردم قبول کرد. با هم به ایستگاه آمدیم ، نانی پیدا نکردیم. گفتم برویم محل کار سوئیچ بولدوزر را برداریم و برگردیدم. سوار پیکان شدیم و در سه راه واقع در پانصدمتر بالاتراز ... پیاده شدیم با همدیگر رفتیم به محل اسکان بولدوزر0 ابتدا خانم را بیرون سیم خاردار نگاه داشتم وبه محل نگهبانی مراجعه کردم ،دیدم نگهبان در محل نیست. برگشتم نزد همسرم و گفتم می خواهم ترا بکشم. گفت چرا می خواهی مرا بکشی ، که من سنگی برداشتم و به سر همسرم زدم که او دست مرا گرفت. ضربه دوم را وارد کردم که او نقش زمین شد. من نیز از حال رفتم. بعد از چند لحظه به هوش آمدم و از روسری وی استفاده کردم دور گردنش بستم و او را کشان کشان به محلی که بولدوزر بود کشاندم. سپس چاهی کندم و اورا درون چاه انداختم و بولدوزر را خاموش کردم. موقع بازگشت نگهبان مرادید گفت می خواهی کارکنی که گفتم باطری ندارد. برگشتم خانه نزد فرزندم دراز کشیدم. (ضمنا") چادرش را به دور سرش بستم ، خونی به زمین نریخت. وقتی به خانه آمدم پدرو مادرم و خواهرم. .. که مهمان ما بود، خوابیده بودند. در ساعت 7 مادرم در را زد. بیدارشدم. مادرم گفت (ب ) کجاست ؟ گفتم رفته نان بخرد. او گفت نان داشتیم و پس از یک ساعت وقتی که از جریان گذشت به عنوان اینکه (ب ) رفته نان بخرد و تا کنون برنگشته دنبال او رفتیم و پرونده ای به عنوان مفقودی تشکیل دادم. ) متهم به قتل اضافه نموده : (وقتی که به او گفتم می خواهم تو را بکشم به من فحاشی کرد و با سنگ به سرش زدم و پس از یک ربع او را دفن کردم. کاملا" مرده بود. ) متهم به قتل در جای دیگر اظهارداشت : (هر چه تا به حال گفته ام دروغ بود. پدرو مادر و خواهرم هیچگونه گناهی ندارند. آنها را رها کنید بروند. الان فهمیدم حقایق راباید گفت تا از عذاب وجدان رهائی پیداکنم. شب عاشوراخواهرم با بچه هایش مهمان ما بودند. که از مسجد آمدیم هرکس به اتاق خود رفت خوابید من به اتفاق همسرم دیر خوابیدیم. ساعت 4 از خواب بیدارشدم دیدم همسرم در اتاق نیست. فکر کردم دستشوئی رفته ، از اتاق بیرون آمدم و دنبال او رفتم. در گوشه حیاط جلو پنجره مرد غریبه ای را دیدم با همسرم رابطه نامشروع دارد انجام می دهد. سنگی بزرگ به سوی آنها پرتاب کردم. سنگ به سر همسرم اصابت کرد و نقش زمین شد. به دنبال آن مرد تا بیرون در رفتم ،فرار کرد. آمدم دیدم زنم مرده (است.) ناراحت شدم. بدون اینکه اعضای خانواده را بیدارکنم جنازه را با یک گونی حمل کردم بردم بیرون با یک پیکان آن را بردم به محل کارم و با بولدوزر گودالی حفر کردم. زنم را با لباس دفن کردم و برگشتم در اتاق خوابیدم و صبح گفتم (ب ) رفته نان بخرد و برنگشته است.) و درباره انگیزه قتل گفته : ( چون مرد غریبه را دیدم از خود بیخود شدم و سنگی به سوی او پرتاب کردم. آن مرد را نشناختم ، چون شب بود و حاضرم محل دفن جسد را نشان بدهم. )
آقای دکتر پزشک قانونی ... بامعاینه جسد اظهارنظر نموده که به علت پوسیده شدن جسد، علت مرگ مشخص نمی شود و علت مرگ نامعلوم است. در گزارش اداره اطلاعات نیروهای انتظامی آمده است برابر تحقیقات جامع و گسترده ای که به عمل آمده مقتوله زنی ساده و ترک زبان بوده که اصلا" نمی توانسته به فارسی تکلم نماید و هیچ گونه موارد خلافی از او مشاهده نشده و متهم به قتل در تحقیقات بعدی ادعای اولیه خود را مبنی بر عمل منافی عفت همسرش با مرد غریبه تکذیب کرده است.
خانم. .. فرزند ... 55 ساله اهل روستای ... ساکن ... (مادرمتقوله ) از (الف ) (به دلیل ) قتل عمدی فرزندش (ب ) اعلام شکایت کرده و اظهار داشته : (پدر مقتوله 20 سال قبل فوت کرده و وراث او یک پسر به نام. .. و من که مادرش هستم می باشند و به غیر از مادونفر وراث دیگری ندارد. )
متهم به قتل در تحقیقات مورخ 28/11/70 نزدبازپرسی اظهارداشته : (همان طوری که نزد برادران اطلاعات اقرار کردم اینجا هم حقیقت را می گویم. ) (الف ) این بار نیز صریحا" اقرار نموده که تصمیم به قتل (ب ) داشته و گفته است : (صبح عاشورا او را به محل کارم بردم و سنگی که حدود یک کیلو وزن داشت با یک ضربه به سمت راست سرش زدم ، با دست چپ زدم ، چون چپ دست هستم. اویک مقدار عقب رفت و خواست با من گلاویز بشود و مانع کارم بشود و با من داد و فریاد کرد با همان سنگ باز به سرش زدم افتاد و خون از سرش آمد، ولی خون به حدی نبودکه روی زمین جاری شود. او که افتاد من هم ترسیدم و بیهوش شدم. بعد از چند لحظه به هوش آمدم ، دیدم زنم مرده است. چادرش را به سرش بستم و روسری او را گرده زدم واورا یک مقدار بلند کردم و یک مقدار هم کشیدم بردم به قسمت میانی زمین و بولدوزر را روشن کردم وچاله کندم و زنم را که مرده بود در چاله گذاشتم و رویش خاک ریختم. ) متهم بقیه ماجرا بابه همان نحو سابق تکرار نموده است و اضافه نموده : (از کاری که کرده ام پشیمان هستم. زنم دهاتی بود، فارسی نمی توانست حرف بزند. به او بی علاقه شده بودم و موضوع رابطه نامشروع که قبلا" عنوان کرده بودم صحت ندارد و غیر از خودم کسی در قتل دخالت نداشته است.)
آقای بازپرس با تفهیم اتهام به متهم و اخذ آخرین دفاع و تامین در تاریخ 25/12/70 قرار مجرمیت (الف ) را به اتهام قتل عمدی همسرش (ب ) صادر نموده که به موافقت دادسرا رسیده و کیفر خواست شماره 283993/12/70 علیه متهم تنظیم و به استناد مواد208 و209 قانون مجازات اسلامی درخواست مجازات متهم شده است.رسیدگی به اتهام متهم به قتل به شعبه دهم دادگاه کیفری یک ... ارجاع می شود. دادگاه مرجوع الیه آقای ... وکیل دادگستری رابه عنوان وکیل تسخیری متهم تعیین (کرده ) و با تعیین وقت رسیدگی اولیای دم و متهم قه قتل و وکیلش را به دادرسی احضار نموده و با انجام دادرسی و استماع مدافعات متهم که عندالحاکم صریحا" اقرار به قتل همسرش نموده و استماع شکایت مادر مقتوله که در خواست قصاص نموده واظهار داشته حاضر است نصف دیه را بدهد و با انعکاس مدافعات وکیل متهم به قتل در صورتجلسه دادرسی با اعلام ختم رسیدگی به موجب رای شماره 14471/5/1371 به استناد مواد205و206و209 قانون مجازات اسلامی (الف ) را به قصاص نفس محکوم نموده و مقرر داشته اولیای دم قبل از اجرای حکم قصاص نصف دیه مرد مسلمان رابه قاتل بپردازند. رای صادره ابلاغ شده و متهم محکوم علیه نسبت به حکم محکومیت خود اعتراض و درخواست رسیدگی تجدیدنظر نموده است و چون آقای حاکم صادر کننده حکم به عقیده خود باقی بوده پرونده جهت رسیدگی تجدید نظر به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ... دادیار دیوان عالی کشور اجمالا" مبنی بر رد اعتراض و تایید دادنامه صادره مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی. با عنایت به مجموع محتویات پرونده نظر بهاینکه رای صادره از حیث احراز بزهکاری متهم و مبانی استدلال و انطباق با قانون فاقد اشکال به نظر می رسد، رای شماره 471 13/5/1371 شعبه دهم دادگاه کیفری یک ... تنفیذ و ابرام می شود. لکن متذکرمی شود قبل از اجرای حکم قصاص لازم است حقوق و غبطه تنها فرزند صغیرمقتوله ملحوظ گردد. )

مرجع :
قانون مجازات اسلامی درآیینه آرا دیوان عالی کشور(قتل عمد)جلد2 تالیف یداله بازگیر ،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
49

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 514

تاریخ تصویب : 1371/09/24

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.