دعوی ابطال سندسجلی مکرردر صلاحیت هیئت حل اختلاف ثبت احوال است

دعوی ابطال سندسجلی مکرردر صلاحیت هیئت حل اختلاف ثبت احوال است

دعوی-ابطال-سندسجلی-مکرردر-صلاحیت-هیئت-حل-اختلاف-ثبت-احوال-است
کلاسه پرونده : 13 19 6481
شماره دادنامه : 161 10/4/71
تاریخ رسیدگی : 7/6/1371
موضوع رسیدگی : برای اظهارنظر درباره قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه 3 دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه 13 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 9/10/69 بانوان (الف ) و (ب ) دادخواستی به طرفیت اداره ثبت احوال 000و000 به شعبه 5 دادگاه حقوقی یک 000 تسلیم و مفادا توضیح داده اند پدرمان مرحوم (ج ) ابتدا، شناسنامه شماره 000 10/2/15 را به نام خود از 000 اخذ و با همان شناسنامه با مادر ما ازدواج کرده و شناسنامه مادر را نیز با همین شناسنامه اخذ نموده سپس شناسنامه دیگری (مکرر) به شماره 000 4/10/16 1 از شهرستان 000 اخذ نموده و با این شناسنامه در مشهد ازدواج نموده و معاملاتی انجام داده که شماره شناسنامه مکرر و اخیرالصدور در آن اسناد معاملات درج شده و در حال حاضر اداره ثبت و محاضر و دفاتر اسناد رسمی اشکال می گیرند که شماره شناسنامه پدرمان که در شناسنامه های ما قید شده است با شماره شناسنامه ای که با آن معاملاتی انجام داده و ملک خریده است مطابق نیست و باید دادگاه تایید کند که دارنده شناسنامه فرد واحدی است و شناسنامه دوم که مکرر بوده و به صورت غیر قانونی اخذ شده باید باطل شود لذا تقاضای صدور حکم مبنی بر تعلق شناسنامه های شماره 000 10 /2/51 و 000 4/10 / 16 به شخص واحد (ج ) و ابطال شناسنامه اخیر را دارد0 دادگاه پس از استماع مدافعات ادارات خوانده بالحاظ اینکه استنباط می نماید مسئله اثبات نست مطرح است و چنانچه دادگاه تایید نماید شناسنامه های مورد دعوی متعلق و منسوب به یک نفر است مفهوم مخالف آن چنین است که دادگاه تایید می کند که خواهانها فرزندان و ورثه صاحب اسناد سجلی مذکور می باشند یا صاحب شناسنامه های موضوع بحث همان پدر خواهانهاست و با این وصف مسئله اثبات نسب مطرح است که خارج از صلاحیت دادگاه حقوقی یک است لذا به استناد بند 2 ماده 2 لایحه قانون تشکیل دادگاههای مدنی خاص به اعتبار صلاحیت دادگاه مدنی خاص قرار عدم صلاحیت صادر می نماید که پس از وصول پرونده به دادگاه مرقوم با توجه به اینکه خواسته خواهانها انتساب شناسنامه شماره 000 و شناسنامه شماره 000 به پدر خواهانها و در واقع موضوع اصلاح شناسنامه است نه نسب ، رسیدگی در صلاحیت این دادگاه نیست و به لحاظ حدوث اختلاف پرونده به دیوان عالی کشور و به شعبه 3 دیوان عالی کشور ارسال و این شعبه به شرح شماره 425/3 22 /8/70 چنین رای داده است : ( نظر به خواسته دعوی و الزام اداره خوانه به ابطال سند سجلی مکرر شماره 000صادره از 000 و تعلق هر دو سند سجلی به شخص واحدی و با توجه به محتویات پرونده و گواهی حصر وراثت پیوست دعوی مطروحه مرتبط با نسبت نیست و همان طور که از طرف دادگاه مدنی خاص اظهار نظر شده رسیدگی در صلاحیت مراجع عمومی دادگستری است فلذا با تشخیص صلاحیت دادگاه حقوقی یک 000 مستندا به ماده 5 قانون دادگاه مدنی خاص حل اختلاف می شود) با اعاده پرونده دادگاه حقوقی یک 000 (شعبه پنجم ) به نظر خود باقی مانده رسیدگی به موضوع دعوی مطروحه وفق مقررات بند 4 ماده 3 قانون ثبت احوال مصوب 1355در صلاحیت هیئت حل اختلاف ثبت احوال 000 قرار دارد فلذا دادگاه با امتناع شایستگی هیئت حل اختلاف ثبت احوال 000صادر و اعلام می دارد و پرونده در اجرای ماده 16 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب 1356 به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شد0 اینک هیئت شعبه در تاریخ فوق با توجه به اوراق پرونده وملاحظه گزارش تنظیمی مشاوره نموده چنین بنظرمیدهد: (با توجه به موضوع خواسته برقرار عدم صلاحیت صادره از ناحیه شعبه 3 دادگاه حقوقی یک 000 شماره 161 10/ 4/71 پرونده کلاسه 607 3/7 به اعتبار صلاحیت هیئت حل اختلاف ثبت احوال 000اشکال وارد نیست لذا ضمن تایید آن مقرر می گردد پرونده از طریق دادگاه صادرکننده قرار به مرجع صالح ارسال شود0)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1 صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
98

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 161

تاریخ تصویب : 1371/06/07

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.