×

نزاع دسته جمعی

نزاع دسته جمعی

نزاع-دسته-جمعی
90 نزاع دسته جمعی
11/2/1374

بسمه تعالی
معاون اول محترم دادسرای دیوان کشور

آقایان ص 0م 0 و م 0م 0 معروضه مثبوته به شماره بالا نسبت به مفاد دادنامه شماره 885/31شعبه 31 دیوانعالی کشور و دادنامه 1162/2/74 صادره از شعبه 26 دادگاه کیفری یک اصهفان معترض و اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب را تقاضا نموده اندبا بررسی احکام ملاحظه می شود شعبه 26 دادگاه کیفری یک اصهفان با توجه به مندرجات پرونده متشکله و بعد از رسیدگی در مورخه 11/2/74 ختم دادرسی را اعلام اجمالا" چنین رای داده اند( دادنامه 1162/2/74) ((برحسب کیفرخواست دادسرای عمومی کاشان متهمین مفصله الاسامی مذکور در ادعانامه منجمله آقایان ص 0م 0 و م 0م 0 متهمند به شرکت در اخلال در نظم عمومی و سلب آسایش (متهمان ردیف 33و30 مذکور در دادنامه ) که دادگاه به استناد گزارش مامورین و شکایت مصدومین و گواهی نامه های پزشکی و نحوه اظهارات متهمین واقرار آنان به حضور در محل درگیری علاوه بر احراز بزهکاری نامبردگان سنبت به اخلال در نظم عمومی در خصوص ایرادب ضرب عمدی به شکات با در نظر گرفتن نحوه وقوع درگیری و عدم وجود دلیل یا شهادت افراد بی طرف دال بر انتساب بزه مزبور به شخص متهمین ردیف اول تا سوم به نظر می رسد مورد داخل در باب علم اجمالی می باشد که در مثل آن شرعا" باید بین طرفین متنازع استقراع به عمل آید و هرکسی قرعه به نام وی خارج گردید به دیه شرعی محکوم شود0 علیهذا دادگاه استقراع بین طرفین دعوی به عمل آورد0 نتیجه آن 000 صدمه وارده به ت 0ا0 بنام ص0م 0 خارج گردید(در نتیجه به استناد موارد مربوطه ا0ا0به دو فقره دو درصد دیه کامل باعث شکستگی استخوان شاکی و نصف دیه کامل بابت تخلیه چشم راست و ده درصد نصف دیه کامل بابت نقص عضو حاصل در چشم چپ در حق آقای ح 0م 0 و متهم ح 0ا000 و متهم ص 0م 0 به نوددرصد نصف دیه کامل بابت نقص عضو حاصل در چشم چپ در حق ت 0ا0 محکوم می نماید که مخیر در انتخاب یکی از انواع دیات اسلامی بوده 0درمورد بزه شرکت در اخلال در نظم عمومی و سلب آسایش مردم مستندا" به قسمت دوم بند1 تبصره 17 قانون برنامه توسعه اول اقتصادی ناظر به ماده 2 لایحه قانونی راجع به مجازات حمل چاقو متهمین ردیف 1تا3 و ردیف 27 تا30 هر کدام به شش ماه حبس تعزیری و متهمین ردیف 13تا21 هر کدام به دویست هزار ریال جزای نقدی و متهمین ردیف 22 تا26 هر کدام پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم می شوند000 ((رای قابل تجدیدنظر است )) از رای تجدیدنظرخواهی شده شعبه 31 دیوان عالی کشور رای صادره را به موجب دادنامه شماره 3188574به این استدلال که از طرف تجدیدنظرخواهان دلائلی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظر خواهی را فراهم آورد اقامه نشده و رای دادگاه مستدل و مستند اطدار یافته ابرام می شود: اینک با تنظیم گزارش ذیلا" اظهارنظر می شود:

نظریه
به احکام صادره از نظر رعایت اصول قضائی و در نظر گرفتن مواد قانونی ایراد و اشکالی وارد نیست با التفات به استدلالی که در دادنامه بدوی و متعاقب آن در دادنامه صادره از شعبه دیوانعالی کشور معمول گردیده موردی برای قبول اعتراضات معترضان باقی نبوده با رد ایرادات نامبردگان به نظر انیجانب موجبی برای قبول ایردات موجود نیست و لذا نر به رد اعتراضات و بایگانی تقاضاو ابلاغ مراتب دارم 0
دادیار دیوانعالی کشور

مقام محترم معاونت او لدادسرای دیوانعالی کشور

احتراما" در پرونده حاضر که جهت بررسی مجدد و اعلام نظر دوم به اینجانب ارجاع گردیده است اینک با مطالعه و مداقه در اوراق پرونده به استحضار می رساند:
پیرو گزارش مورخه 30/11/74 همکار محترم جناب آقای غ 0،درمورخه 11/4/72 در روستای کامو از توابع کاشان نزاع دسته جمعی بین افراد دو خانواده ، به اسامی ا0 از یک طرف و م 0 از طرف دیگر واقع و در نتیجه عده ای مجروح و مضروب می گردند0 آقای بازپرس دادسرای عمومی کاشان پس از رسیدگی لازم در مورخه 2/8/72 قرار مجرمیت سی نفر را به اتهام شرکت در اخلال نظم عمومی و علاوه بر آن برای چهارنفر از متهمین موصوف به اسامی 1 ن 0ا0 به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی منتهی به نقض عضو کامل چشم چپ ح 0م 0 و ایراد ضرب و جرح عمدی ساده نسبت به ص 0 و ا0م 0 2 ع 0م 0 معروف به آ0 به اتهام ایرادضرب عمدی منتهی به نقض عضوی س 0ا0 3 ح 0ا0 به اتهام ایرادضرب عمدی به ح 0م 0 4 و0م 0 به اتهام سنگ پرانی و تهدید نسبت به س 0ا0 نیز قرار مجرمیت صادر می نماید0
دادسرای عمومی کاشان با موافقت به اقرار مرقوم به شرح کیفر خواست شماره 101299/8/72 طی چهاربرگ درخواست کیفری برای متهمین موصوف از دادگاههای کیفری یک اصفهان می نماید0
شعبه 26 دادگاه کیفری یک اصفهان به اتهام متهمین رسیدگی و با احراز بزهکاری متهمین در مورد شرکت در اخلال نظم عمومی و درمورد ایراد ضرب و جرح عمدی با توسل به استقراع مبادرت به صدور حکم طی دادنامه شماره 1162/2/74 می نماید0
عده ای از محکومین از دادنامه مذکور تجدیدنظرخواهی می نمایند که شعبه 31 دیوانعالی کشور با رد تجدیدنظرخواهی معترضین دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا" تایید می نماید0
آقایان م 0 و ص 0م 0 به احکام صادره اعتراض و درخواست اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب را نموده اند که پرونده جهت بررسی و اعلام نظر به جناب غ 0 ارجاع می گردد ایشان به شرح نظرهی مورخه 30/11/74 عقیده به رد اعتراض معترض داشته اند0

نظریه
با توجه به محتویات پرونده ایرادات زیر بر دادنامه معترض عنه به نظر اینجانب وارد است :
اولا" نظر به ایکه به موجب ماده یک از مواد الحاقیه به قانون آئن دادرسی کیفری مصوب 12 مهرماه 1312بااصلاحات بعدی ،دادگاه مکلف به رسیدگی در چهارچوب کیفرخواست صادره از طرف دادستان بوده است و لذا اقدام دادگاه در عدم توجه به مندرجات کیفرخواست و تجاوز از محدوده آن و محکوم نمودن افرادی خارج از کیفرخواست وجهی قانونی نداشته است 0
ثانیا" بر فرض که عدم توجه دادگاه بر مندرجات کیفرخواست با توجه به قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب قابل توجه باشد باز هم محکوم نمودن افرادی که از آنان شکایت نشده ودرکیفرخواست برای آنان درخواست کیفر نگردیده است عملی است غیرموجه و غیر قانونی زیرا که توسل به استقراع مستنبط از ماده 315قانون مجازات اسلامی و فتوای حضرت امام در موقعی جایز است که متهمین دویا چند نفر باشند که هر یک از آنان در دفاع از خود دیگری رامرتکب اصلی جرم معرفی نمایند در حالی که موضوع مورد بحث در پرونده منصرف از آن است و از این گذشته توسل به استقراع در یک مرتبه برای صدمات و جراحات است و از این گذشته توسل به استقراع دریک مرتبه برای صدمات و جراحات متعدد وارد، به یک نفر که احتمال ارتکاب هری کی از این ضربات از جانب تک تک متهمین نیز بوده است اشکال و ایرا دیگریست که بر اقدام دادگاه وارد می باشد0
بنا به مراتب ایراد و اعتراض معترضان را درپرونده وارددانسته و پروند هرا قابل طرح در دیوانعالی کشور در اجرای ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب می دانم 0
دادیار دیوان عالی کشور

بسمه تعالی
با اعمال ماده 31 موافقت می شود0
مرتضی مقتدائی دادستان کل کشور

رای شعبه 000 دیوان عالی کشور

در خصوص دادنامه شماره 62 مورخه 11/2/74 صادره ازشعبه 26دادگاه کیفری یک اصفهان به موجب دادنامه شماره 183188/7/74شعبه محترم 31 دیوان عالی کشور مورد ابرام قرار گرفته و محکوم علیهم بشرح مندرج در گزارش عضو ممیز به پرداخت دیه های مقرره و جرائم خاص درارتباط با بزه ضرب و جرح و بعضا" شرکت در اخلال در نظم عمومی محکوم شده اند و سپس آقایان ص 0 و م 0م 0 نسبت به احکام صادره مجددا" در اعمال ماده 31 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اعتراض و تقاضای تجدیدنظر نموده اند نظر به اینکه در احکام یاد شده موردی که مخالف بین با موازین شرعی و قانونی باشد در پرونده ملاحظه نگردید لذا با رد اعتراض معترضان و انطباق احکام صادر شده با موازین شرعی و ابرام آن عینا" مقرر می گردد پرونده به مرجع ارسال کننده عودت داده شود0

مرجع :
کتاب نظریات قضائی دادستانی کل کشوردراجرای مواد 18 و 31 قانون
تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب آراء جزائی 1375
جلداول تهیه وتدوین : محمدهاشم صمدی اهری انتشارات گنج دانش

140

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 90

تاریخ تصویب : 1374/02/11

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.