ترمینولوژی چیست؟
این کلمه، که بهصورت ترمینولوژی[1] نیز بهکار میرود، به فرایندی اطلاق میگردد که به مطالعه "اصطلاح"[2] میپردازد. نخستین بار، این واژه در اواسط قرن هجدهم توسط گات فراید شوتز[3] در زبان آلمانی بهکار رفت و سپس به زبان انگلیسی راه یافت و بهعنوان مترداف فهرست نامها[4] مورد استفاده قرار گرفت. در سال 1801، واژه ترمینولوژی از طریق کتاب «نئولوژی»[5] اثر سباستین مرسیه[6] به زبان فرانسوی راه یافت. در انگلستان، ویلیام وول[7] آن را "نظام اصطلاحهای مربوط به توصیف طبیعیات" تعریف کرد.
ترمینولوژی قانون مجازات اسلامی در مسائل پزشکی تغییر کند - ترمینولوژی کامل حقوقی
بهتدریج این واژه جایگزین واژه nomenclature شد، که خود نشانه گذر از nom و nomen (نام) به terme و terminus(مرز، حد) است.
در فرهنگهای مختلف تعریفهای متفاوتی از این واژه ارائه شده است. برخی این واژه را مناسب اصطلاحها یا کلمات خاصی که در علوم، هنرها، حرفهها، و جز آن بهکار میرود دانستهاند؛ و برخی آن را مطالعه منظم اصطلاحها، واژهها، و ترکیبات خاصی که برای نامگذاری طبقه اشیاء و مفاهیم بهکار میرود و اصول کلی ناظر بر این مطالعه تعریف کردهاند.
اصطلاحشناسی حوزه علمی نوینی است که به مطالعه علمی اصطلاحات و مفاهیم میپردازد. گروهی معتقدند که اصطلاحشناسی شاخه فرعی زبانشناسی است و گروهی نیز برآنند که اصطلاحشناسی علمی چند رشتهای است و علوم سازنده آن رایانه، اطلاعرسانی، فلسفه علم، زبانشناسی، و جز آن است. بودین[8] برماهیت میان رشتهای اصطلاحشناسی تأکید دارد و، در عین حال، از برنامهریزی زبان بهعنوان حوزهای که میتواند در خدمت اصطلاحشناسی قرار گیرد سخن میگوید.
مختصات معنایی اصطلاحشناسی
هرگاه اصطلاحشناسی را مطالعه نظاممند نامگذاری مفاهیم مربوط به رشتههای تخصصی بدانیم واژههای "مفهوم"، "رشته تخصصی [9]" و "نامگذاری[10]" دارای معانی ویژهای خواهند بود.
بهطور مثال رشته تخصصی محیط خاص تجربه انسانی است که به رشتههای فرعی تقسیم میشود. "جانورشناسی" و "گیاهشناسی" اجزای سازنده رشته تخصصی "علوم طبیعی" هستند. تخصیص یک مفهوم را به یک اصطلاح نامگذاری مینامند. در زبانهای تخصصی، معانی به وسیله مفاهیم صورتبندی میشوند و از طریق واژهها یا اصطلاحاتی خاص به دیگران انتقال مییابند. مفاهیم، خود نماینده اشیاء و عناصر جهان بیرونی یا پدیدههای درونی و باطنی هستند. هر پدیده میتواند همانند یک میز، عینی و ملموس یا همچون دردی که احساس میشود، مجرد و انتزاعی باشد. مفاهیم را میتوان هم به اشیاء و رویدادها و هم به صفات، وابستگیها، و امور نسبت داد. مفهوم تنها ساختی ذهنی است که از انعکاس واقعیت یا شی خارجی در ذهن پدید میآید. بهمنظور تبادل و انتقال این ساخت ذهنی نماد یا نشانهای به آن مفهوم اختصاص مییابد که در واقع نماینده آن است. این نماد در ارتباطات علمی و فنی، معمولا اصطلاح یا واژه است. برای انتقال معنی و مفهوم، علاوه بر وسایل انتقال پیام، کلمات یا اصوات که سازندگان نمادها هستند نیز باید برای گوینده (یا فرستنده پیام) و شنونده (یا گیرنده پیام) روشن و دارای ارزش مشابه باشند؛ و آنچه گوینده اظهار میکند تقریبآ همان تصور ذهنی را برای شنونده نیز پدید آورد، در غیر این صورت انتقال معنی پدید نمیآید.
مفهوم، رکن و عنصر اصلی تفکر است و از طریق مجموعه مختصات متشکله آن دریافت میشود. بهطور مثال، "نشستنگاه بودن" و "تکیهگاه داشتن" مجموعه مختصات مفهوم "مبل" است، و مفهوم "مبل" از طریق این مجموعه مختصات "دریافت" میشود. مجموع مختصاتی که یک مفهوم تبیین میکند مفاد یا معنای[11] آن نام دارد. هر مفهوم عضوی از یک مجموعه یا طبقهای از مفاهیم است که خود نیز میتواند تشکیلدهنده طبقهای مشتمل بر مفاهیم دیگر باشد. مجموع کلیه مفاهیم وابسته و فرعی (گونه یا نوع)[12] در همان سطح تجرید و یا مجموع کلیه اشیاء مجزا و منفردی که در حیطه تعلق به مفهوم مورد نظر قرار دارند، مصداقهای آن مفهوم نامیده میشوند. اجتماع عضوهای همانندی که یک مفهوم، اختصاصات آنها را بیان میکند "طبقه" نیز خوانده میشود. برخی مفهومها، مانند انسان، مصداقهای روشنی ندارند، یعنی دایره مصداقهای آنها دارای مرز قاطعی نیست. این امر، بهویژه در نظامهای بازیابی اطلاعات که در آنها مدارک را با رشتهای از مفهومها میشناسند و بازیابی میکنند، پیامدهای ناخواستهای ایجاد میکند.
شناخت مختصات مفاهیم کمک میکند که حد و مرزهای مفاهیم و دایره مصادیق آنها را تا حد امکان روشن سازیم، آنها را طبقهبندی کنیم، نظامهای مفهومی گوناگون را بنا نهیم، و از نتایج این فرایند نظری در انتقال دانش و سازماندهی نظامهای اشاعه اطلاعات بهره گیریم. مفاهیم نه تنها با روش استقرایی و قیاسی، بلکه از تعامل و کنش متقابل و دو جانبه رویدادهای محیطی و ساختهای شناختی حاصل میگردند. ما مفاهیم را به وسیله آزمون و تطابق آنها با واقعیات محیط عمق و وسعت میبخشیم و به کمک ابداع مفاهیم و نظامهای مفهومی و تبیین آنها قادر میشویم به شناخت علمی و تعمیق و گسترش دانش خود در جهان بیرونی و درونی نایل آییم. مفهومشناسی علمی چند رشتهای است که از تلفیق و ترکیب علوم منطق، شناختشناسی، سیبرنتیک، و معنیشناسی پدید آمده و با زبانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، و فلسفه ارتباط و پیوستگی دارد و از روشها، نظریهها، و مبانی آنها بهره میگیرد.
در بحث از "مفهوم"، از گروههای مفهومی دیگری نیز سخن میرود:
- مفهوم خویشاوند، مفهومی است که با مفهوم دیگر در یک یا چند ویژگی مشترک باشد؛
- مفهوم کلیتر (اعم)، مفهومی است که میتواند در یک نظام سلسله مراتبی چند مفهوم در سطح فرعی داشته باشد. بهطور مثال، "موتور برقی" مفهوم اعم است و "موتور برقی متقارن" و "موتور برقی نامتقارن" حاصل تقسیم مفهوم کلیتر هستند و "مفاهیم اخص" نامیده میشوند. مفاهیمی که در این نظام در یک ردیف قرار میگیرند، مفاهیم هم ارز نام دارند؛ مانند "موتور برقی" و "موتور آبی"؛
- مفهوم کلیدی، مفهومی کلی است که ذیل آن میتوان مجموعهای از مفاهیم دیگر را طبقهبندی کرد. این مفاهیم ممکن است با مفهوم کلی رابطه سلسله مراتبی داشته یا نداشته باشند.
این مفاهیم و روابط میان آنها در نظامی به نام اصطلاحنامه متجلّی میگردد که آن را از سیاهه سازمان نیافته اصطلاحات، نظیر واژهنامه یا لغت نامه متمایز میسازد.
رابطه اصطلاحشناسی و اطلاعرسانی
اطلاعات، بیش از همه، از طریق زبان ارائه و مبادله میگردد و بیشتر امکانات بالقوه زبان نیز در جریان انتقال اطلاعات، از طریق تعیین واژهها و اصطلاحها بهکار میرود. اطلاعرسانی و اصطلاحشناسی بر یکدیگر تأثیر فراوان دارند. هر دو شاخههایی از علوم را تشکیل میدهند که نقاط اشتراک و تجانس بسیاری با یکدیگر دارند و بهسبب داشتن روابط و مناسبات فراوان و برخوردهای مداوم، همواره بر هم اثر میگذارند، از هم میآموزند، و پیوند مستمری میان آنها توسعه مییابد؛ و چون هر دو در محور اصلی فعالیتهای خود به بررسی متون زبانهای خاص میپردازند، هدف مشترکی را دنبال میکنند. هرچند تا قبل از فراگیر شدن استفاده از رایانه، ارتباط میان این دو علم، با وجود حوزه فعالیت مشترک، نسبتآ اندک بوده است، ورود به عصر رایانه این ارتباط را بهگونهای پویا بارور و متجلّی ساخته است، بهطوری که بازتاب آن را میتوان در عملکرد افرادی مشاهده کرد که فعالانه در هر دو رشته مشارکت دارند.
علم اطلاعرسانی در حوزه فعالیتهای خود عمدتآ با نوعی مدارک ثبت و ضبط شده یا اسناد و مدارکی سروکار دارد که متون آنها، از نظر پرداختن به موضوعی خاص، اساسآ دارای ماهیتی ویژه است. اینها همان متون موضوعی هستند که مورد بررسی و مطالعه علم اصطلاحشناسی نیز قرار میگیرند. علم اطلاعرسانی بر کلیه فعالیتهایی دلالت دارد که بهنحوی در فرایند هرگونه ذخیره، بازیابی، و انتقال اطلاعات دخالت دارند. از آنجا که زبان وسیله اصلی این انتقال است، علم اطلاعرسانی میتواند بهعنوان آنچه عمدتآ در قالب رمزها و نشانههای زبانشناختی با اطلاعات سروکار دارد مورد توجه و مطالعه قرار گیرد. در نظامهای اطلاعاتی، بهمنظور برقراری ارتباطی ثمربخش میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان اطلاعات و انتقال دقیق یافتهها و مطالب، محتوای متون تحلیل میشود و به زبانی مشخص و رسا مجهز میگردد. این امر با استفاده از مجموعه اصطلاحات و قواعدی - به نام زبانهای نمایهای - که بهمنظور بیان دقیق موضوع و محتوای مدارک، چگونگی استفاده از اصطلاحات را تعیین میکنند انجام میپذیرد.
مآخذ:
1) آوستین، درک؛ دیل، پیتر. راهنمای تهیه و گسترش اصطلاحنامه یکزبانه. ترجمه عباس حرّی. تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی ایران، 1365؛
2) اختیار، منصور. معنیشناسی. تهران: دانشگاه تهران، 1348؛
3) حریری، مهرانگیز. "اصطلاحنامه در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات". اطلاعرسانی. دوره ششم، 1 و 2 (1361): 60-67؛
4) مشیری، مهشید. "اصطلاحشناسی چیست؟". در علیاصغر محمدخانی؛ حسن انوشه. نامه شهیدی. تهران: طرحنو، 1374؛
5) موّحد، ضیاء. "طرح ابتدایی منطق بول و کاربرد آن در نظامهای بازیابی همارا". اطلاعرسانی. دوره هفتم، 1 (1362): 28-42؛
6) مولاپرست، فیروزه. "اصطلاحشناسی و کاربرد آن در فعالیتهای اطلاعرسانی". اطلاعرسانی. دوره هشتم، 1 (بهار 1363): 9-46؛
7) نعمتزاده، شهین. "برنامهریزی زبان و برنامهریزی اصطلاحشناسی: نظریهها و راهبردهای عملی". اطلاعرسانی. دوره سیزدهم، 1 (پاییز 1376): 38-44؛
8) Felber, H. "The General Theory of Terminology - A Theoretical Basis for Information", Paper Presented at the 41st FID Congress, 1982. wien: INOFOTERM, 1982;
9) Idem. "Some Basic Isues of Terminology". The Incorporated Linguist, Vol. 21, No. 1 (1982): 14;
10) Roberts' Little Dictionnaire. S.V."Terminologie";
11) Sparck, Jones; Kay, M. Linguistics and Information Science. New York: Academic Press, 1973;
12) Websters' Dictionary, 3th ed. S.V. "Terminology".
پی نوشت
[1]. Terminology
[2]. Term
[3]. Gottfried Schدtz
[4]. Nomenclature
[5]. Nإologie
[6]. Sإbastien Mercier
[7]. William Whewell
[8]. Budin
[9]. Domaine
[1]. Notion
[11]. Intension
[12]. Species
منبع : حقوق
نظریه اداره حقوقی قوه قضاییه در رابطه با مهریه مالکیت مافی ذمه و اثر آن در سقوط تعهدات
پست های مرتبط
نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور
برخی از زوجین به دلیل پارهای از مشکلات پزشکی از نعمت فرزندآوری محروم هستند با این حال، خوشبختانه پی [...]
حکم به بطلان دعوای طلاق زوج با استناد به قاعده لاضرر
محسن پارسا دادرس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی بخش رودهن با صدور دادنامهای با استناد به اعلامیه جهانی [...]
کوچ دنباله دار قضات از قضاوت به وکالت
کانون وکلای دادگستری مرکز فهرست جدید متقاضیان صدور پروانه وکالت را بر اساس بندهای مختلف ماده هشتم لا [...]