دختر جوان برادارنم کتکم زدند ، مجبور به فرار از خانه شدم
برادرانم مرا اذیت میکنند، سامان گناهی ندارد و من مجبور شدم از خانه فرار کنم، پدرم قصد داشت مجدداً ازدواج کند و من جایی برای ماندن و زندگی نداشتم، روزی که از خانه فرار کردم...
20 مرداد سال جاری پسر جوانی به اداره پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و مدعی شد خواهر بیست و سه سالهاش به نام عاطفه توسط مرد جوانی ربوده شده است؛ وی در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: رباینده عاطفه را میشناسم، نام او سامان است و عکسش را در تلگرام پیدا کردهام، حدود پنج روز قبل او به تلفن همراهم پیامک زد و گفت «خواهرتان پیش خواهرم هست، نگران نباشید» و بعد از این اتفاق تلفن همراه وی و خواهرم خاموش شده، هر چه تلاش کردیم موفق به پیدا کردنش عاطفه نشدیم و هیچ اطلاعی از او نداریم.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده آدمربایی، تیمی از مأموران اداره آگاهی به دستور قاضی سهرابی؛ بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای پیدا کردن دختر جوان وارد عمل شدند تا اینکه مأموران چند روز قبل موفق به دستگیری سامان شدند همچنین هنگام دستگیری سامان، عاطفه نزد وی بود.
با انتقال سامان به دادسرای امور جنایی تهران، وی منکر آدمربایی عاطفه شد و به بازپرس پرونده گفت: حدود سه سال قبل از طریق خواهرم با عاطفه آشنا شدم و آدرس و شماره تلفن او را از خواهرم گرفتم، بعد از مدتی ارتباط بین من و عاطفه شکل گرفت و رابطه تلفنی بین ما بیشتر شد، پس از کسب اطلاعات از خانواده عاطفه متوجه شدم او شرایط و زندگی سختی دارد، به همین خاطر از او خواستم که با من ازدواج کند، من از همسرم طلاق گرفته بودم و نگهداری فرزندم برایم سخت بود، چند ماه بعد عاطفه نیز به من علاقهمند شد و تصمیم گرفت با من ازدواج کند، او فرزندم را نیز دوست داشت اما برادرانش مخالف ازدواج ما بودند، فشار روحی و روانی بر روی عاطفه روز به روز بیشتر شده بود تا اینکه تصمیم گرفتیم با هم زندگی کنیم.
وی ادامه داد: سرانجام 18 مرداد سال جاری دنبال او رفتم و بعد یه یکی از شهرهای مرکزی کشور مسافرت کردیم و حدود 20 روز آنجا بودیم، قرار بود به شهر دیگری برویم که خانواده عاطفه به من پیامک زدند و مرا تهدید کردند به خاطر ترسی که داشتیم جواب آنها را ندادیم، سرانجام چند روز قبل به تهران بازگشتیم که دستگیر شدم.
عاطفه نیز با تأیید اظهارت سامان به بازپرس گفت: مادرم من فوت کرده و پدرم مریض است، برادرانم نیز مرا اذیت میکنند، سامان گناهی ندارد و من مجبور شدم از خانه فرار کنم، پدرم قصد داشت مجدداً ازدواج کند و من جایی برای ماندن و زندگی نداشتم، روزی که از خانه فرار کردم برادرانم مرا کتک زده بودند و به همین دلیل با سامان قرار گذاشتم و تصمیم به فرار گرفتیم.
پس از اظهارات سامان و عاطفه و با توجه به اینکه آدمربایی در این پرونده اتفاق نیافتاده بود، سامان آزاد و پرونده مختومه شد.
منبع : تسنیم
تحلیل حقوقی تخفیف مجازات های موضوع قانون رسیدگی به تخلفات اداری متاهلان بیشترین مخاطبان سایت های همسریابی
پست های مرتبط
تعیین 110 سکه مهریه کار دادگاهها را زیادتر میکند
تعیین 110 سکه مهریه کار دادگاهها را زیادتر میکند [...]
مهریه و وراثت در نکاح موقت
مهریه و وراثت در نکاح موقت [...]
مهلت مجدد به 6 قاتلی که تا پای چوبه دار رفتند
6 قاتل در پای چوبهدار موفق به گرفتن مهلت از اولیایدم مقتولان شدند [...]
آزار و اذیت دختر جوان توسط راننده پراید
دختر جوان قبل از رسیدن به حوزه امتحانی توسط راننده پراید مورد اذیت و آزار قرار گرفت [...]
زنی که از همسرش کتک خورده ، می تواند طلاق بگیرد
یکی از موارد اقدام زن برای طلاق از همسرش، قرار داشتن در عسر و هرج است که کتک خوردن زن بوسیله مرد، در [...]
لایحه امنیت زنان روی میز رئیس دستگاه قضا
لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت حدود یکسال در قوه قضائیه معطل مانده است قوه قضائیه اصلاح کلی ی [...]
معاملات غیررسمی محرک ساخت و ساز های غیرمجاز در حریم رودخانه
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران در نامه به رئیس قوه قضاییه گفت بیاعتبار نمودن معاملات غی [...]
مردم مراقب ترفندهای سودجویان برای فرار از مجازات باشند
از فرار مالیاتی با استفاده از کارت بازرگانی دیگران تا سوء استفاده از افراد از همه جا بیخبر در هیات [...]