دعوای تنفیذ قرارداد
تنفیذ قرارداد، عنوانی کلی است که در خصوص هر نوع قرارداد که به صورت عادی بین طرفین تنظیم میشود مصداق خواهد داشت لذا برای هر یک از عقود مختلفی که در قالب قراردادهای عادی با موضوع بیع رهن، صلح، هبه و غیره منعقد میشوند میتواند دعوای مستقلی مطرح کرد.
تنفیذ به معنای اجازه دادن عمل حقوقی غیرنافذ مانند عقد فضولی، عقد مکره و معامله سفیه بدون اذن ولی و امثال آنهاست. در محاکم، تعداد زیادی دعوا به خواسته تنفیذ یا تأیید یا اعلام صحت آن مطرح میشود.
یکی از ارکان دعوا، وجود مدعی است و مدعی کسی است که ادعای وی خلاف اصل و ظاهر است.
تنفیذ قرارداد به معنای اعتبار بخشیدن به مفاد و محتوای قرارداد بین اشخاص است و به عبارت دیگر، به اعلام وقوع معامله اطلاق میشود که در قالب قراردادهای عادی موضوعیت داشته و عموماً یک طرف قرارداد جهت استفاده از آثار حقوقی اعتبار قرارداد، متوسل به طرح دعوا به طرفیت طرف دیگر میشود تا از این طریق به سند عادی خود اعتبار اسناد رسمی را بدهد.
این دعوا با عناوین دیگری همچون «اعلام صحت معامله» یا «تأیید معامله» نیز قابلیت طرح در محاکم قضایی را داشته و عموماً تحت عنوان یکی از عناوین فوق مطرح میشود که البته ارکان دعوا و خواستههای مطروحه در همه آنها یکسان بوده و در اساس بررسی تئوریک و نتایج حاصله از آنها تفاوتی وجود ندارد.
هدف از طرح دعوای تنفیذ قرارداد
اشخاصی که قصد طرح دعوای تنفیذ قرارداد را دارند معمولاً به دلیل اخذ تأیید از دادگاه نسبت به صحت و اصالت قرارداد منعقد شده؛ اعتبار بخشیدن به سند عادی جهت استفاده از آثار حقوقی آن و ضرورت اخذ حکم تنفیذ قرارداد به جهت تصریح قانونگذار در موارد مشخص قانونی (موارد اجباری طرح دعوای تنفیذ قرارداد) به محاکم دادگستری مراجعه میکنند که مورد آخر یعنی ضرورت اخذ حکم تنفیذ قرارداد به جهت تصریح قانونگذار در موارد مشخص قانونی (موارد اجباری طرح دعوای تنفیذ قرارداد) شامل ماده 71 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سال 1366 و اصلاحی سال 1380 و تبصره ماده 7 قانون زمینشهری مصوب سال 1366 است.
وجود قرارداد بین طرفین دعوا شرط طرح دعوای تنفیذ
مهمترین شرط دعوای تنفیذ قرارداد، وجود قرارداد بین طرفین دعواست که این قرارداد ممکن است به صورت کتبی یا شفاهی بوده و در صورت کتبی بودن نیز مطابق ماده 1286 قانون مدنی، ممکن است رسمی یا عادی باشد.
البته دعوای تنفیذ در خصوص قراردادی که رسمی باشد اساساً سالبه به انتفاء موضوع بوده و به عبارت دیگر، در خصوص اسناد و قراردادهای رسمی دعوای تنفیذ معنی و مفهوم نداشته و هرگونه ادعا و اختلاف در خصوص اینگونه اسناد و قراردادها تابع شرایط و تشریفات رسیدگی خاص خود است.
منبع : روزنامه حمایت
پست های مرتبط
نحوه رسیدگی به دعوای تنفیذ وصیت نامه
تنظیم وصیتنامه صحیح و رعایت موازین قانونی برای این اقدام، علاوه بر آنکه آخرین اراده وصیتکننده، پس [...]
معاملات غیررسمی پوششی قانونی برای سو استفاده های غیرقانونی
به گفتهی برخی از مسئولین یکی از ریشههای کلاهبرداری از جمله در فروش یک ملک به چندین نفر اعتبار معام [...]
تفکیک بین مفاد وصیت و سند آن (وصیت نامه)
تفکیک بین مفاد وصیت و سند آن (وصیت نامه) [...]
اما و اگرهای حقوقی دعوای خلع ید
خلع ید به لحاظ حقوقی عنوان دعوایی است که مالک یک مال غیرمنقول (خانه، مغازه، زمین) به طرفیت متصرف غی [...]
پیوست امنیتی برای صیانت از اطلاعات مردم و دستگاه ها تهیه شود
رئیس قوه قضاییه خواستار تهیه پیوست امنیتی برای امنیت داده ها و صیانت از اطلاعات مردم و دستگاه ها شد [...]
تعیین وجه التزام یا خسارت روزانه به چه معنایی است ؟
عبارت وجه التزام در اصطلاح عرفی و معمولاً در قرارداد به این معنا است که هرگاه به هر علتی معامله قطعی [...]
دست بنگاه های معاملات املاک از نوشتن قولنامه کوتاه می شود
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از تدوین پیشنویسی خبر داد که بر مبنای آن بنگاههای معاملات املاک [...]
آیا فروش مال مورد رهن کلاهبرداری است ؟
رهن، موجب خروج مال مرهونه از مالکیت راهن نمیشود فقط برای مرتهن نسبت به مال مرهونه، حق عینی و حق تقد [...]