شرایط تحقق اکراه
اکراه در لغت به معنای کسی را به زور و ستم به کاری واداشتن است و در اصطلاح به وادار کردن کسی به انجام کاری که به آن مایل نیست، گفته میشود که ارتکاب جرم محسوب میشود.
اکراه از لحاظ کیفری عبارت است از فشار معنوی غیرقابل تحمل و نامشروع به شخص و وادار کردن او به انجام یا ترک فعلی که از نظر قانون مجازات، جرم محسوب میشود، مشروط به اینکه این وادار کردن با تهدید جانی یا عرضی (آبرو) یا مالی مهم از جانب اکراهکننده همراه باشد.
در اکراه، شخص مکره (اکراهشده) فاقد رضا و طیب نفس است که از همین جا نیز تفاوت بین اکراه و اجبار مادی آشکار میشود.
در اجبار مادی، شخص مرتکب، فاقد اختیار و رضاست؛ در حالی که در اکراه، مرتکب واجد قصد اما فاقد رضاست و میتواند خود را با اجرای قانون هماهنگ کرده و از ارتکاب جرم به هر قیمتی اجتناب کند. بنابراین اکراهشونده، آزادانه، با اختیار و با داشتن حق انتخاب اما بدون رضای واقعی، آگاهانه تصمیم به ارتکاب جرم میگیرد.
علمای حقوقی اجبار را به دو نوع مادی و معنوی تقسیم کردهاند که هر یک از این دو نوع نیز به نوبه خود، ناشی از علل بیرونی بوده یا ناشی از شخص مرتکب و علل درونی است. به اجبار معنوی که ناشی از علل بیرونی است، اکراه گفته میشود.
تفاوت اکراه در حقوق کیفری و مدنی
در امور مدنی، اثر حقوقی اکراه، نافذ نبودن عقود و معاملات است (ماده 199 قانون مدنی) و اعتبار آنها موکول به اجازه اکراهشونده (مکرَه) بعد از زوال (از بین رفتن) کراهت است. (ماده 209 قانون مدنی) اما در امور کیفری، اکراه در پارهای از جرایم و تحت شرایطی خاص از عوامل رفع مسئولیت کیفری است. عوامل رفع مسئولیت کیفری یا موارد رفع مسئولیت ناشی از علل غیرقابل انتساب، کیفیاتی نفسانی و درونی هستند که به موجب آن، با وجود وقوع جرم و اجتماع عناصر متشکله جرم، به دلیل وجود این علل، جرم به مرتکب نسبت داده نمیشود و در نتیجه شخص مبری از مسئولیت و کیفر میشود اما مسئولیت مدنی فاعل جرم، باقی است. البته چون برخلاف علل موجهه جرم، خود جرم تحقق یافته است، لذا معاونان و شرکای جرم، اگر خود در شرایط اجبار نباشند، قابل تعقیب و مجازات هستند. اما تشابه این دو، در آنجا ظاهر میشود که هر گاه اجبار معنوی و اکراه مشروع باشد، مثلا ناشی از احترامی باشد که فرزند برای پدر قایل است، تقصیر و مسئولیت جزایی زایل نشده (از بین نمیرود) و در نفوذ و اعتبار قراردادها خللی وارد نمیشود.
شرایط تحقق اکراه
از جمله شرایط تحقق اکراه این است که عرفا تهدید شناخته شود: به عنوان مثال مستخدمی به دلیل اجرای دستور ارباب خود با این توجیه که مجبور به انجام کاری شده است، نمیتواند مرتکب جرم شود؛ زیرا عرف، فرض مذکور را اجبار تلقی نمیکند.
نامشروع بودن تهدید: تهدید باید به ناحق علیه دیگری صورت گیرد. تهدید به امری قانونی مانند افشای جرم، زایلکننده مسئولیت کیفری نیست.
غیرقابل مقاومت بودن: تهدید عادتا باید قابل تحمل نباشد. البته باید شرایط اکراهکننده و اکراهشونده مثل شخصیت، سن، جنس و قدرت بدنی را نیز مد نظر قرار داد. پس نمیتوان در مورد همه به یک شیوه عمل کرد و تشخیص آن با دادگاه است.
شرایط دیگری نیز برای تحقق اکراه ذکر شده است؛ مثل اینکه شخص باید یقین کند که اکراهکننده به تهدید خود عمل میکند یعنی تهدید باید به فعل یا ترک فعلی بیانجامد که جرم محسوب شود.
اکراه قانونی و غیرقانونی
اکراه را میتوان به دو نوع اکراه قانونی و غیر قانونی تقسیم کرد.
اکراه قانونی، اکراهی است که از طرف مقام صلاحیتدار صورت گیرد.
در این حالت انجام فعل یا ترک فعل، عنوان جرم به خود نمیگیرد و اکراهکننده مستوجب مجازات نیست. همانند مأموری که بر اساس دستور مقام ذیصلاح و به موجب حکم دادگاه، محکومی را اعدام میکند.
اکراه غیرقانونی نیز اکراهی است که از جانب فرد یا افرادی نسبت به فرد یا افراد دیگر صورت میگیرد. این اکراه توأم با تهدید است و به موجب آن اکراهشونده فاقد رضایت است.
در اکراه قانونی، موردی برای اعمال مجازات وجود نداشته و اکراهکننده مسئولیتی ندارد. حال آن که در اکراه غیرقانونی، مسئولیت اکراهکننده همچنان پابرجاست.
اکراه قانونی موافق با مقررات و موازین شرعی و قانونی است اما در اکراه غیرقانونی این موارد رعایت نمیشود.
اکراه مادی
به وادار کردن کسی برای انجام کاری یا ترک آن از طریق وارد کردن صدمه و فشار مستقیم نسبت به اعضای بدن و جسم شخص اکراهشده، اکراه مادی گفته میشود. مانند اینکه فرد اکراهکننده، دست شخصی را به زور بگیرد و او را وادار کند که بر خلاف میلش چکی را صادر کند.
مصداق بارز این نوع اکراه، ماده 668 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات است که میگوید «هر کس با جبر و قهر یا با اکراه و تهدید، دیگری را به دادن نوشته یا سند یا امضا یا مهر ملزم کند یا سند و نوشتهای که متعلق به اوست را از وی بگیرد، به حبس از سه ماه تا دو سال و تا (74) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»
اکراه معنوی
اجبار شخص به انجام فعل یا ترک فعلی از طریق اعمال تهدید به هتک حیثیت یا شرف یا آبرو یا افشای سری نسبت به اکراهشده یا وابستگان او اکراه معنوی نامیده میشود که قانونگذار در ماده 669 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات به این نوع از اکراه اشاره کرده است «هر گاه کسی، دیگری را به هر نحو به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی یا به افشای سری نسبت به خود یا بستگان او تهدید کند، اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را کرده یا نکرده باشد، به مجازات شلاق تا (74) ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.»
تفاوت اضطرار و اکراه
اضطرار، به نیاز شدید غیرقابل مقاومتی گفته میشود که به منظور حفظ حیات، مال و …، فرد را ناچار به ارتکاب جرم میکند؛ در حالی که هم واجد قصد است و هم واجد اراده. حال آنکه در اکراه، فرد به ارتکاب جرم راضی نیست.
به عبارت دیگر در اکراه، جانشینی اراده پیش میآید و اراده اکراهشده سلب شده و اراده اکراهکننده جایگزین آن میشود. در حالی که در اضطرار، اراده وجود دارد اما فرد ناگزیر به انتخاب یکی از دو امر است و او ارتکاب جرم را انتخاب میکند تا از خطری که تهدیدش میکند، بگریزد.
منبع : روزنامه حمایت
آگاهیهای حقوقی درخصوص قرارداد سرویس مدارس رای دادگاه تجدید نظر استان مازندران در خصوص حضانت فرزند معلول
پست های مرتبط
مصادیق ایفای ناروا
هرگاه شخصی بدون وجود حق و سبب قانونی، مالی به دیگری بپردازد، این پرداخت، ایفای ناروا است در مقابل ای [...]
بررسی تحلیلی ماده 62 قانون احکام دائمی در قانون و رویه قضایی
قانونگذار از دیرباز برای اسناد رسمی، اهمیت ویژهای قائل بوده است از جمله این موارد میتوان به ماده ۴ [...]