گفتوگو متفاوت با قاضی با سابقه دیوان عدالت اداری ، قضاوت، رویای کودکیام بود
- 4,667 مشاهده
- زمان مطالعه : 14:30
- مقالات
«رضا اردلان» رییس شعبه 29 دیوان عدالت اداری با لهجه شیرین کردی از باسابقهترین قضات دیوان عدالت اداری محسوب میشود. متولد مرداد ماه سال 1310 در شهرستان سنندج است. آشنایی با این پیشکسوت دنیای قضاوت که خانوادهاش از فعالان دوران مشروطه هم بودند و پدرش زمانی رییس دادگستری کردستان، خالی از لطف نیست.
خاطرات خوش کودکی
قاضی اردلان درباره دوره کودکیاش میگوید: روزگار کودکی خوشی را گذراندم که هنوز لذت بازیهای آن زمان در خاطرم مانده است. اطراف سنندج باغی داشتیم که برای من بسیار خوش خاطره بود به همراه خانواده و برادرانم به این باغ می رفتم ودوران خوش کودکی را فارغ از غم ایام میگذراندم.
دوران آرام نوجوانی
دوران نوجوانی اردلان فارغ از دغدغههای بچههای هم و سن و سالش میگذرد؛ او خود را در این سن بسیار آرام و متین به تصویر میکشد و میگوید: دوران نوجوانی من با متانت گذشت و تمام تلاشم این بود که کاری نکنم که مورد انتقاد قرار گیرم. درسم هم خوب بود. بعد از آن که از دانشسرا فارغ التحصیل شدم سال ششم را ادبیات خواندم؛ چون به روحیهام بیشتر نزدیک بود و خانواده هم مخالفتی نمیکردند؛ زیرا بیش از هرچیز دغدغه باسواد شدن و تحصیلات بچههایشان را داشتند. یادش بخیر ، برخلاف خیلیها که به سوی قضاوت هدایت شدند یا براثر اتفاقی قاضی شدهاند، این شغل آرزوی دوره کودکی و نوجوانی من بود و در دوران دبیرستان همیشه به شغل قضاوت فکر میکردم.
از آموزش وپرورش تا آزمون قضاوت
این قاضی برجسته، به دلیل این که فارغ التحصیل دانشسرا بود، در سال 1331 به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمد و شغل معلمی را برگزید. میگوید:معلمی باعث نشد رویای دوران نوجوانیام را فراموش کنم. چند سالی معلم بودم و بعد به خدمت سربازی اعزام شدم. دوره خدمتم که تمام شد دوباره به شغلم بازگشتم. سرو کله زدن با بچهها را دوست داشتم و از آن لذت میبردم.
اما دوران معلمی خیلی طولانی نمیشود و اردلان پی آرزوی سالهای کودکی و نوجوانیاش میرود. وی ورود خود به رشته حقوق را اینگونه توضیح میدهد: مدتها بود دوباره تب و تاب قضاوت و شرکت در رشته حقوق به جانم افتاده بود. بالاخره سال 1339 در کنکور دانشکده حقوق دانشگاه تهران شرکت کردم؛ قبول شدم و خیلی هم خوب درس خواندم و در مدت کوتاهی موفق به کسب دانشنامه شدم. آن زمان بخت آن قدر یار من بود که از محضر استادانی همچون سنگلجی، مرحوم مشکات، سید حسن امامی که در آن زمان امام جمعه تهران بود، بهره بردم.
وی ادامه میدهد: وقتی تحصیلم در رشته حقوق تمام شد در کنکور وزارت دادگستری هم شرکت کردم که به اواخر سال 1343 باز میگردد. وقتی جواب کنکورم آمد باورم نمیشد که یک قدم دیگر به محقق شدن رویاهایم نزدیک شدهام. بعد از آن دوسال دوره کارآموزی را در وزارت دادگستری گذراندم به این ترتیب از سال 46وارد کار قضاوت شدم.
آغاز زندگی مشترک در 38 سالگی
بد نیست کمی هم درباره زندگی خصوصی این قاضی باسابقه بدانید. اردلان در سال 1349 پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی و پذیرفته شدن در وزارت دادگستری، ازدواج میکند؛ وی در این باره میگوید:38 ساله بودم که ازدواج کردم. برای ازدواج عجله نداشتم، همسرم از سوی یکی از اقوامم معرفی شد، او دختری دیپلمه و اهل گیلان غرب بود؛ دختری کرمانشاهی ازخانوادههای ایل معروف کلهر که زندگی خوبی را به من هدیه کرده است. البته خیلی هم راحت زیربار ازدواج نرفتم؛ کلی تحقیق کردم و حالا نتیجه این ازدواج 3 دختر و 1 پسر است.
اردلان ادامه میدهد: با وجود مشکلات کار قضاوت، برای خانوادهام کم نگذاشتهام و خدا را برای زندگیای که دارم شکر میکنم. بچههایم تحصیلات دانشگاهی دارند؛ البته آنان مانند من کار قضاوت را دوست نداشتند و در رشتههای انسانی و مهندسی تحصیل کردند.
سال های خدمت قضایی
اردلان برای دوره کارآموزی در شعبههای مختلف حقوقی و کیفری در وزارت دادگستری کار آموزی کرده است. او پس از پایان 2 سال کارآموزی با توجه به معدل خوب و امتیازهایی که به دست آورده بود با حکم وزیر دادگستری به عنوان دادیار در شهرستان ارومیه مشغول به خدمت میشود. وی درباره سالهای خدمت در ارومیه میگوید: 3 سال در ارومیه دادیار بودم. البته بعد از آن، شش ماه نیز به عنوان دادرس دادگاه خدمت کردم و در سال 1348 به کرمانشاه رفتم. در این شهر نیز سمتم ریاست شعبه دوم دادگاه بخش بود و روزهای قضایی من به طور جدی از همان سالها آغاز شدند.
این قاضی پیشکسوت ادامه میدهد: پس از چند سال خدمت در کرمانشاه، رییس شعبه 6 دادگاه شهرستان شدم و بعد از آن به سمت مستشار دادگاه استان رسیدم. البته آن روزها هنوز انقلاب نشده بود. بعد از انقلاب نیز تا سال 61 همین مقام را داشتم و پس از آن به عنوان دادستان عمومی کرمانشاه به مردم خدمت کردم و تا 10 سال در همین مقام ماندم؛ یعنی در تمام سالهای جنگ من دادستان عمومی کرمانشاه بودم و بعد از این مدت به مقام معاون دادگستری کرمانشاه منصوب شدم.
این قاضی زبردست بعد از سالها به تهران منتقل میشود تا این بار در پایتخت به مردم خدمت کند. وی میگوید: سال 1372 به تهران منتقل و به عنوان مشاور شعبه 18 در دیوان عدالت اداری مشغول به کار شدم و پس از آن مدت کوتاهی دادرس علی البدل دیوان بودم.
این مقام قضایی درباره روزهایی که در دیوان عدالت اداری خدمت میکرد نیز میگوید: مدت زیادی از آمدنم به دیوان عدالت اداری نگذشته بود که حکم مستشاری دیوان عدالت اداری در شعب مختلف بخصوص در شعبه 2 تجدیدنظر به من ابلاغ شد. مدتها در این سمت ماندم و تجربههای زیادی به دست آوردم تا این که رییس شعبه 2 دادگاه تجدید نظر بازنشسته شد و من به جای وی ریاست آن شعبه را عهدهدار شدم و تا زمان انحلال شعبههای تجدیدنظر در همان شعبه ادای وظیفه کردم.
وی ادامه میدهد: اواخر سال 1385 اصلاحاتی در قانون دیوان عدالت اداری ایجاد شد که همان اصلاحات باعث انحلال شعبههای دادگاه تجدیدنظر شد. بعد از آن سمت ریاست شعبه 19 دیوان عدالت اداری را به دست آوردم و سه سالی را در این مقام گذراندم. 3 سال بعد یعنی در سال 1388 به پیشنهاد ریاست وقت دیوان عدالت اداری، رییس شعبه 29 دیوان عدالت شدم؛ در این سمت بیشتر وظیفهام رسیدگی به پروندههای شهرداری بود و البته هنوز هم در همین مقام و در همان سمت به مردم خدمت میکنم.
قضاوت در دوره های مختلف
اردلان از جمله قضاتی است که هم در دوران قبل از انقلاب و هم در زمان انقلاب خدمت در دستگاه قضا کرده است. وی در این باره نیز میگوید: طی دوران کاریام همیشه از قانون تبعیت کرده و سعی در اجرای آن داشته ام؛ به شغل قضاوت علاقه زیادی داشتهو غیر از قضاوت به شغل دیگری نپرداخته ام؛ همیشه تمام تلاشم این بوده است که خدا و مردم از من راضی باشند و رضایت آنان در سراسر مدت خدتم همواره باعث تشویق من بوده است.
وی ادامه میدهد:اگر روزی به گذشته برگردم با توجه به تمام سختیهایی که در این کار دیدم دوباره همین شغل را انتخاب میکنم؛ زیرا شغل قضاوت شغل انبیاست و من بسیار به این شغل علاقهمند هستم. وی از تلخ و شیرین دوران قضاوت خود که همچنان ادامه دارد نیز اینگونه یاد میکند: هرگاه می توانستم در پروندهای احقاق حق کنم، احساس رضایت میکردم و جزو خاطرههای شیرین من میشد؛ خاطره تلخی در شغل قضاوت ندارم. البته سختیهای زیادی را بخصوص در 27 سالی که در کرمانشاه خدمت کردم، پشت سر گذاشتم؛ آن دوران همزمان با انقلاب و جنگ بود و خانوادهام در آن روزها اوضاع سختی را سپری میکردند چون من مدام در دادگستری بودم و آنان در آن موقعیت بیشتر وقتها تنها بودند؛ اما با وجود همه سختیها، هیچ لحظه ای ازآن برایم تلخ نبوده است.
این قاضی در پایان از قضات جوان میخواهد که همیشه تابع قانون باشند و سعی کنند که گرهای از کار مردم بگشایند. وی به آنان توصیه میکند تمام تلاش خود را به کار بگیرند، تا شأن قاضی همیشه حفظ شود.
پرونده حقوقی برای کسانیکه با بدقولی در معامله روبهرو میشوند؛ چگونگی الزام به تنظیم سند ملکی
تاثیر جنسیت در بزهکاری
پست های مرتبط
- 1,392 مشاهده
- زمان مطالعه : 1:1
اختلافات موجر و مستاجر اگر بالا بگیرد ممکن است، به دادسرا هم کشیده شود یکی از اختلافاتی که جنبه کیفر [...]
- 1,392 مشاهده
- زمان مطالعه : 1:18
اختلافات موجر و مستاجر در اشکال مختلفی به دادگاه وارد میشود یکی از مصادیق اختلاف میان مالک و مستاجر [...]