گفتوگو متفاوت با رییس شعبه 7 دیوان عدالت اداری؛ از تدریس ریاضی تا کرسی قضاوت
در ادامه گفتوگوهای روزنامه «حمایت» با پیشکسوتان دستگاه قضایی، این بار سراغ قاضی باسابقهای رفتهایم که ریاضی خواند و معلم شد و در کنار آن ورزش را پیگرفت؛ اما سرانجام به حرفه قضاوت روی آورد و اکنون بیش از چهل سال است که در این حرفه مشغول به خدمت است.
«رضا جعفری ورامینی» رییس شعبه 7 دیوان عدالت اداری متولد بهمن ماه 1318 در ورامین است. خواندن گفتوگوی متفاوت ما با این قاضی پیشکسوت که نگاهی اجمالی به زندگی شخصی و حرفهای اوست، خالی از لطف نیست.
از ورامین تا دارالفنون
قاضی جعفری درباره زندگی خودش گفت: پدرم مرحوم «احمد جعفری» شاغل در کارخانه روغنکشی ورامین بود و مادرم مانند بیشتر زنان آن زمان، مشغول به خانهداری؛ ما 4 برادر و 2 خواهر بودیم و من بچه اول خانواده هستم.
وی ادامه داد: تا پایه ششم را در ورامین گذراندم. در شهر ما بیش از این امکان تحصیل وجود نداشت؛ بنابراین برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی به دارالفنون واقع در خیابان ناصر خسروی تهران آمدم و ثبت نام کردم.
این قاضی برجسته از علاقههای دوران نوجوانی خود این گونه یاد کرد: ورزش پینگپنگ یا همان تنیس روی میز یکی از علاقههای دوران نوجوانی من بود که آن را ازسالهای مدرسه آغاز کردم و به طور حرفهای ادامه دادم. امروز هم با این که سنی از من گذشته است البته اگر نفسم یاری دهد هنوز هم حاضرم با جوانانی که در این رشته مدعی هستند، دستوپنجهای نرم کنم.
این قاضی باسابقه دستی هم در شعر و ادب دارد و در این باره گفت: از همان دوران نوجوانی یعنی 14 سالگی علاقه زیادی به شعر پیدا کردم و با دوستان و علاقهمندان به شعر و ادب، مشاعره و در محافل شعرخوانی شرکت میکردم. در آن زمان شعرهایی نیز سرودم که بسیار دوستشان دارم و هنوز هم گاهی حرف دلم را به نظم روی کاغذ میآورم.
آغاز قضاوت از تئاتر!
وی ادامه داد: در دوران نوجوانی هیچ وقت به این که چه کاره خواهم شد، فکر نکردم؛ آن روزها موضوع انشای ما هم چنین چیزی نبود که به آن فکر کنم؛ اما از همان ابتدا به قضاوت علاقه زیادی داشتم. در آن زمان که در گروه هنری دبیرستان نمایش بازی میکردیم من بیشتر نقش دادستان ها و رییس دادگاهها را بازی می کردم؛ گویی از قبل قرار بود که من در این نقش شغل خود را بازی کنم تا روزی در دنیای واقعیت نیز همین وظیفه را به عهده بگیرم.
از معلمی تا قضاوت
سالها میگذرد؛ دوران دبیرستان به پایان میرسد و «جعفری»، معلم مهربان ریاضی و زبان میشود فارغ از این که سرنوشت تکیه بر صندلی قضاوت دیوان عدالت اداری را برای او رقم زده است. وی درباره تغییر سرنوشت خود گفت: سال ششم ریاضی که تمام شد به استخدام آموزش و پرورش در آمدم و راهی شهرستان گرمسار شدم. در آنجا یک سال معلم بودم تا این که به ورامین منتقل شدم و در دبیرستان زادگاهم تدریس زبان انگلیسی و ریاضی را آغاز کردم.
وی از ماه تولد خود به عنوان ماهی خوش یمن برای خود تعبیر کرد و گفت: سالهای تدریس را در ورامین میگذراندم تا این که در آزمون ورودی دانشگاه ثبتنام کردم و در رشته حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شدم. پس از نقل مکان به تهران همزمان با تحصیل، در دبستان داریوش واقع در شهر ری به تدریس مشغول شدم. در دانشگاه از محضر استادان برجسته حقوق از جمله دکتر حسن افشار، دکتر عبدالحسین علیآبادی، دکتر زاهدی و دکتر هدایتی استفاده کردم و در سال 1347 از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدم. در بهمن ماه سال 1348 نیز همزمان با روز تولدم در آزمون قضاوت شرکت کردم، نمره قبولی گرفتم و از اسفند همان سال وارد قضاوت شدم.
از آباده تا تهران
این پیشکسوت عرصه قضا پس از هشت سال خدمت در آموزش و پرورش و گذراندن دو سال کارآموزی قضایی، پنج سال دادیار بخش مستقل آباده میشود و در این پنج سال از راه رسیدگی به انواع پروندههای کیفری و حقوقی کولهباری از تجربه میاندوزد. رییس شعبه هفت دیوان عدالت اداری درباره آن سالها گفت: دادرس علیالبدل بخش آباده بودم و زمانی که دادگاههای مستقل، به دادسرا تبدیل شدند من نیز بازپرس دادسرا شدم. در ادامه دادستانی فسا به من پیشنهاد شد که آن را پذیرفتم و دو سال در فسا مشغول به خدمت شدم و بعد از آن به پیشنهاد رییس دادگستری فارس، دادستانی بوشهر را قبول کردم.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب به ریاست دادگستری بوشهر منصوب شدم و پنج سال در این سمت به مردم خدمت کردم و پس از آن به دادگستری محلات رفتم و تا سال 1363 در آنجا مشغول به خدمت بودم. جعفری اضافه میکند: یادم میآید زمانی که ریس دادگستری محلات بودم قانون دیوان عدالت اداری را با دوستان بررسی میکردیم که به آنان گفتم که بهترین شغل برای یک قاضی، مشاور دیوان عدالت اداری است؛ انگار خداوند در همان موقع دعای من را اجابت کرد و به محض این که درخواست انتقال به تهران را دادم، سمت مشاور دیوان عدالت اداری به من پیشنهاد شد و در بهمن ماه 1363 به سمت مشاور در شعبه سوم دیوان عدالت اداری منصوب شدم.
این قاضی باسابقه درباره گذر ایام در دیوان عدالت اداری چنین گفت: مدتی بعد به عنوان رییس شعبه 18 انتخاب شدم و به دنبال تاسیس شعب تجدیدنظر رییس شعبه 4 تجدیدنظر شدم. پس از برچیده شدن این شعب نیز به ریاست شعبه 7 دیوان عدالت اداری رسیدم و تا امروز در همین سمت به مردم خدمت میکنم. در شعبه 7 دیوان اغلب پروندهها مربوط به زمین و شکایت از امور اراضی مانند مسکن، شهرسازی، محیط زیست و جهاد کشاورزی مطرح میشود که باید به آنها رسیدگی شود.
اتفاق به یاد ماندنی
زندگی مشترک این قاضی باسابقه نیز حکایت خواندنی و جالبی دارد؛ جعفری در سال 1349 در یک مسافرت چند روزه به ورامین، از طریق یکی از دوستانش با دختر خانمی آشنا میشود که این ملاقات در صبح یک روز پاییزی، منجر به ازدواج آنان با هم در عصر همان روز میشود. وی درباره این خاطره شیرین گفت: آن زمان 30 سالم بود و خانمم 6 متوسطه را تازه تمام کرده بود و 18 سال داشت. پس از دیدار اول، من سریعاً آمادگی خودم را برای این ازدواج اعلام کردم و عصر آن روز برای عروسی خرید کردیم؛ پس از ازدواج همسرم دیپلمش را در منزل مشترکمان گرفت و چند صباحی به شغل معلمی مشغول شد. وی در ادامه گفت: حاصل این ازدواج شیرین 2 دختر و 1 پسر است؛ دختر بزرگم دکتر داروساز و پسرم مهندس مکانیک است و دختر کوچکم سال آخر مهندسی صنایع را میگذراند. با این که با دختر کوچکم حدود 50 سال اختلاف سنی دارم، اما با این دردانه هیچ مشکلی ندارم و شکر خدا از زندگی و بچههایم خیلی راضی هستم.
گفتنیهای قاضی با تجربه
وی در ادامه گفت: اگر روزی به گذشته زندگیام برگردم بدون تردید دوباره به شغل قضاوت روی خواهم آورد و خدا را شکر میکنم که بیش از 40 سال خدمت قضایی آبروی من حفظ شده است و این از همه چیز برای من ارزشمندتر است.
رییس شعبه هفت دیوان عدالت اداری تاکید کرد: احساس میکنم آنچه را خداوند در سرنوشتم رقم زده، بسیار با ارزش است. با نگاه به گذشته زندگیام، آرامشی می بینم که اگر به آن روزگار برگردم بازهم به همین شکل زندگی خواهم کرد.
قاضی جعفری که حضور در دستگاه قضایی در دو دوره قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرده است، در این باره گفت: خاطرات زیادی از تفاوت میان این دو دوره دارم؛ اما از نظر کاری سعی کردم در هر دو دوره یکسان عمل کنم تا مدیون نباشم و همواره از لحاظ اعمال، رفتار، کردار قضایی و رسیدگی به پروندهها سعی کردم جانب عدالت را نگه دارم. وی با یادآوری حساسیت شغل قضاوت تاکید کرد: قاضی در معرض خطرهای زیادی است؛ اعتبار و اهمیت یک قاضی نه به دلیل سمت یا علم و آگاهی قضایی او، بلکه برای این است که درباره حقوق مردم تصمیم میگیرد.
این پیشکسوت دستگاه قضایی افزود: قضات دارای مصونیت قضایی هستند؛ اما باید بسیار مراقب باشند؛ شاید اگر یک فرد عادی، خلاف کوچکی کند، بشود از او گذشت اما همان خطا برای یک قاضی بسیار گران تمام میشود و ممکن است شغل خود را از دست بدهد؛ بنابراین به جوانان توصیه میکنم با اطلاع از تمام جوانب، لباس قضاوت را به تن کنند تا زمانی که در این حرفه شریف مشغول به خدمت شدند، بتوانند از بسیاری از اندیشهها و رفتارهای بد دوری بمانند.
تاثیر جنسیت در بزهکاری نواقص شناسامه را اصلاح نمایید، هر آنچه باید در رابطه با شناسنامه بدانید
پست های مرتبط
هیچکس حق ندارد مانع استیفای منفعت مستاجر شود؛ برخورد قانونی با مزاحمتهای موجر
اختلافات موجر و مستاجر اگر بالا بگیرد ممکن است، به دادسرا هم کشیده شود یکی از اختلافاتی که جنبه کیفر [...]
قرارداد اجاره را شفاهی نیز می توان تمدید کرد؟ موانع الزام مستاجر به تخلیه مورد اجاره
اختلافات موجر و مستاجر در اشکال مختلفی به دادگاه وارد میشود یکی از مصادیق اختلاف میان مالک و مستاجر [...]
کوچ دنباله دار قضات از قضاوت به وکالت
کانون وکلای دادگستری مرکز فهرست جدید متقاضیان صدور پروانه وکالت را بر اساس بندهای مختلف ماده هشتم لا [...]