آشنایی با کیفرخواست
کیفرخواست در حقیقت ادعانامه دادستان علیه متهم است و هنگامی صادر میشود که تحقیقات مقدماتی انجام شده و دلایل جمعآوری شده حاکی از گناهکار بودن مشتکیعنه (متهم) باشد. کیفرخواست بعد از صدور قرار جلب به دادرسی از سوی بازپرس و توسط دادستان یا جانشین او صادر میشود. با صدور کیفرخواست کار رسیدگی در دادسرا تمام میشود و از آن به بعد رسیدگی در دادگاه آغاز میشود.
هرچند کیفرخواست حکایت از احراز جرم برای دادسرا دارد ولی در عین حال نمیتواند دلیل مجرمیت متهم باشد و متهم وقتی مجرم شناخته میشود که دادگاه او را محکوم به ارتکاب جرم مورد اتهام کند.
ایرادات ذیل در برخی کیفرخواستها محتمل است:
شکایت شاکی فی حد ذاته دلیل وقوع جرم نیست بلکه صرفاً یکی از جهات شروع به تعقیب است و همچنان که تقدیم دادخواست در دعوی حقوقی دلیل بر ذیحقی خواهان نیست، در دعوی کیفری نیز طرح شکایت دلیل بر صحت ادعای شاکی و نیز وقوع بزه نیست.
گزارش مرجع انتظامی نیز صرفاً در مواردی میتواند دلیل بر وقوع بزه باشد که مؤید وقوع بزه به صورت مشهود و در مریی و منظر ضابطین دادگستری باشد.
در غیر این صورت، مثلاً گزارش مأمور فوریتهای پلیسی ۱۱۰ که حاکی از اعلام وقوع سرقت توسط صاحب منزل به وسیله فرد ناشناسی است که چند ساعت پیش مرتکب سرقت شده است، نمیتواند دلیل وقوع بزه باشد.
در مورد «سایر اوراق و محتویات پرونده» نیز مقام صادرکننده کیفرخواست باید به صورت منجز به شماره اوراق مربوطه اشاره کرده و اعلام کند که بر مبنای این اوراق و محتویات، برای وی علم حاصل شده است که متهم مرتکب بزه موضوع کیفرخواست شده است.
در غیر این صورت، اوراق و محتویات پرونده به صورت کلی و مجهولالمحل نهتنها فاقد وصف دلیل است بلکه مصداق اماره ظنیه نیز نیست.
در مورد اقرار موکل نیز باید دانست که اقرار موکل در مرجع انتظامی یا در دادسرا صرفاً مفید صدور کیفرخواست است و در صورتی که موکل در مرحله رسیدگی در دادگاه، منکر وقوع بزه باشد، با عنایت به ضرورت استماع اقرار توسط قاضی دادگاه برای صدور حکم محکومیت متهم، دادگاه نمیتواند به استناد اقاریر متهم در مرجع انتظامی یا دادسرا حکم محکومیت وی را صادر کند، مگر آن که اظهارات متهم را در آن مراجع، مفید حصول علم قاضی دانسته و بر مبنای علم خویش بخواهد حکم بر محکومیت متهم صادر کند.
در مورد شهادت شهود نیز باید دقت داشته باشیم که شهادت نیز مانند اقرار در صورتی میتواند مستند صدور حکم محکومیت موکل قرار گیرد که رأساً توسط قاضی دادگاه استماع شده باشد.
اظهارات شهود در مرجع تحقیق صرفاً میتواند مفید صدور کیفرخواست باشد و دادگاه کیفری در صورت لزم باید قرار استماع شهادت شهود صادر و به وکیل متهم نیز مراتب صدور قرار را اعلام کند تا عندالاقتضا وکیل بتواند موجبات جرح شهود را فراهم کند.
نکتهای که وکیل مدافع متهم باید توجه ویژهای بدان داشته باشد، آن است که در صورت تعدد متهمان، دلایل مستند کیفرخواست باید به صورت مجزا در مورد هر یک از متهمان مورد اشاره دادستان یا جانشین وی قرار گرفته باشد و در غیر این صورت وکیل باید به شدت در مورد صدور کیفرخواست با چنین وضعی ایراد کرده و بر غیر دقیق بودن کیفرخواست و عدم استواری آن بر پایههای صحیح تأکید کند.
منبع : اطلاعات
رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع برقراری فوق العاده تنزل پست رزمندگان چه کسانی نمی توانند در اموال خود تصرف کنند ؟