نظریه مشورتی
در قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران مصوب سال 1386 کمیسیون اجتماعی مجلس و تایید سال 1391 مجمع تشخیص مصلحت نظام، عبارات «خانواده شاهد» و «خانواده شهدا» ذکر شده است.
در ذیل بند «ز» ماده یک قانون فوق، اعضای خانواده شاهد احصا شده و عبارتند از پدر، مادر، همسر و فرزند. در تبصره ذیل ماده 3 مکرر اصلاحی سال 1394، عبارت «خانواده شهدا» ذکر شده ولی اعضای آن احصا نشده و قانون فوق در این خصوص ساکت است. در ذیل بند «ج» ماده 79 قانون نظام صنفی کشور مصوب سال 1382 با اصلاحات سال 1392، اعضای خانواده شهدا احصا شده است که عبارتند از پدر، مادر، همسر و فرزند، خواهر و برادر. با توجه به اینکه قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران در تعیین اعضای خانواده شهدا ساکت است، آیا برای تعیین مصادیق خانواده شهدا میتوان به بند «ج» ماده 79 قانون نظام صنفی کشور استناد کرد؟
صرفنظر از اینکه تفاوتی بین عبارت «خانواده شهدا» یا «خانواده شاهد» در قوانین مورد استعلام وجود ندارد، با عنایت به اینکه در بند «ز» ماده یک قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران مصوب سال 1386 با اصلاحات و الحاقات بعدی، اعضای خانواده شاهد احصا شده، لذا مصادیق اعضای خانواده شهدا مذکور در بند «ج» ماده 79 قانون نظام صنفی مصوب سال 1382 با اصلاحات و الحاقات بعدی به قانون صدرالذکر قابل تسری نبوده و هر یک از قوانین یادشده در محدوده قانونی خود، مورد عمل است.
آیا هیاتامنای موسسات خیریه که دارای شخصیت حقوقی هستند، میتوانند فردی را به عنوان نماینده یا وکیل در جلسه هیات معرفی کنند تا از طرف آنها اظهارنظر کند یا حق رای نیز داشته باشد، یا اینکه حضور و آرای هیاتامنا، قائم به شخص است؟
مستفاد از بند 13 ماده 26 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1380 و مواد یک و 5 دستورالعمل اجرایی تاسیس، انحلال و اداره موسسات غیردولتی و خیریه مصوب سال 1387 و ماده 11 اساسنامه نمونه پیوست دستورالعمل یادشده و با عنایت به ماهیت و اهداف موسسات خیریه و وظایف مهم اعضای هیاتامنای این مؤسسات و شرایط خاص آنها از جمله نحوه انتخاب و عزل اعضای هیاتمدیره و بازرسان، تصویب ترازنامه و بودجه، تعیین خط مشی کلی موسسه و اتخاذ تصمیم پیرامون انحلال آن، وظایف اعضای هیاتامنای این موسسات قائم به شخص بوده و قابل تفویض از طریق اعطای نمایندگی نیست.
فرجامخواه ضمن دادخواست فرجامخواهی، تقاضای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی این مرحله را نیز به موجب دادخواست تقدیمی مطرح کرده و دادگاه پس از رسیدگی به دعوای اعسار با عدم پذیرش ادعا، حکم بر رد دعوای اعسار صادر کرده است. اما فرجامخواه نسبت به رای صادره مبنی بر رد اعسار، اعتراض و تقاضای تجدیدنظرخواهی کرده است. مرجع رسیدگی به اعتراض چه دادگاهی است؟ محاکم تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور؟
دعوای اعسار، از دعاوی غیرمالی است و با توجه به بند «ب» ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379، حکم راجع به اعسار از پرداخت هزینه دادرسی صادره از سوی دادگاه نخستین، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است و قابلیت فرجامخواهی دعوای اصلی در دیوان عالی کشور نیز موجب تغییر مرجع تجدیدنظر دعوای اعسار نمیشود.
منبع : روزنامه حمایت
وظایف دفاتر ازدواج و طلاق در قانون حمایت خانواده شرایط فسخ قرارداد اجاره پیش از تحویل ملک