نظریات مشورتی قانون حمایت خانواده 91-قسمت دوم
نظریات مشورتی قانون حمایت خانواده مصوب 1391-قسمت اول
نظریه شماره 13
25/3/92
530/92/7
شماره پرونده 334-16/9-92
سوال- با توجه به قانون جدید حمایت خانواده که در رابطه با ازدواج مجدد زوج هیچگونه شرط و مقررهای قرار نداده آیا می توان در ادعای مطروحه با موضوع ازدواج مجدد به ماده 16 قانون سابق حمایت خانواده که حسب ماده 58 قانون جدید نسخ صریح نشده است استناد نمود؟.
ازدواج مجدد زوج با اذن دادگاه و ایجاد حق طلاق برای زن - شرط ترک ازدواج مجدد زوج در ضمن عقد نکاح - حذف شروط ازدواج مجدد در مجلس - آیا میدانید اگر مرد ازدواج مجدد دائم یا موقت نماید زن حق درخواست طلاق پیدا می کند ؟
پاسخ- بطور کلی موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1253 که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده و شورای نگهبان هم خلاف شرع اعلام ننموده و با قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مغایرتی ندارد از جمله اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه مندرج در ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1353 به قوت خود باقی است.
نظریه شماره14
26/3/92
536/92/7
296-2/9-92
سوال- چنانچه زوج و زوجه هر دو درخارج از کشور اقامت دارند ازباب مثال زوجه در استرالیا و زوج در کاناداست وهر کدام وکیلی جهت طلاق انتخاب وبه آنها حق توکیل به غیر را نیز می دهند حال هر کدام از وکلا احدی از وکلای دادگستری را انتخاب و وکلای طرفین که با واسطه تعیین شده اند جهت طرح دعوای طلاق توافقی درمجتمع خانواده تشکیل پرونده میدهند با توجه به اینکه براساس آیین نامهی اجرایی امر داوری تشکیل جلسات با حضور زوجین الزامی است آیا دراین دادرسی و داوری ایرادی وجود دارد یا خیر؟.
دادخواست طلاق توافقی - همه چیز درباره طلاق توافقی - طلاق توافقی ، چرا و چگونه ؟ - همه چیز درباره طلاق توافقی - فرق طلاق توافقی با طلاق خلع و مبارات چیست ؟ - حقوق فرزندان طلاق - طلاق ، اقسام طلاق و شرایط درخواست طلاق برای زنان - طلاق توافقی ، مراحل و شرایط وقوع آن چگونه است ؟ - وکالت زوجه در طلاق و تفویض حق طلاق به او - اعطای وکالت در طلاق - ضرورت آگاهی زنان از وکالت در طلاق - منتفی شدن حق طلاق زوجه در صورت عدم تمکین
پاسخ- نظر به اینکه وکلای منتخب زوجین بیانگر نظر و اراده آنان در طرح تقاضای طلاق توافقی می باشند و علاوه بر آن و در ماده 27 قانون حمایت خانواده مصوب اسفند ماه 1391 در طلاق های توافقی ضرورتی به ارجاع امر به داوری نمی باشد . چنانچه توافق زوجین بر طلاق محرز باشد تعیین و معرفی داور از طرف زوجین منتفی است.
ترتیب اجرای طلاق توافقی - آسیب شناسی شیوع طلاق های توافقی - بکار بردن واژه طلاق توافقی ، قبح طلاق را ازبین می برد - دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی )
نظریه شماره15
28/3/92
571/92/7
289-16/9-92
سوال- با توجه به ماده 4 قانون حمایت خانواده که رسیدگی به امور و دعاوی خانواده از قبیل جهیزیه- نفقه- مهریه را در صلاحیت دادگاه خانواده قرارداده است آیا شورای حل اختلاف صلاحیتی برای رسیدگی به این امور دارد یا خیر؟.
شورای حل اختلافدستورالعمل شوراهای حل اختلاف ویژه بیمه های بازرگانی - همه آنچه که باید درباره شوراهای حل اختلاف بدانید از نحوه ارایه دادخواست تا اختلاف در صلاحیت محلی - نحوه و ضمانت اجرای احکام شوراهای حل اختلاف - شرحی بر آئین نامه شوراهای حل اختلاف - عدم صلاحیت شورای حل اختلاف نسبت یه صدور دستور موقت - شوراهای حل اختلاف جایگاهی برای صلح و سازش - بخش نخست - شوراهای حل اختلاف جایگاهی برای صلح و سازش - بخش دوم و پایانی - عدم جواز اعاده دادرسی از آراء قطعی شوراهای حل اختلاف - صلاحیت شوراهای حل اختلاف در دعاوی خانوادگی - تجدید نظرخواهی از آراء شوراهای حل اختلاف - جایگاه صلح و سازش در نظام حقوقی - چگونگی صلح و سازش در دعاوی کیفری و مدنی - درخواست صلح و سازش - نگاهی به گذشت شاکی تا صلح و سازش در دعاوی کیفری و مدنی - دادگاه های خاص صلح و سازش در امور کیفری ایجاد می شود - صلح و سازش کم هزینه ترین راه حل اختلاف
پاسخ- رسیدگی به دعاوی مالی موضوع ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 از جمله دعاوی استرداد جهیزیه، مطالبه نفقه و مهریه موضوع استعلام در صلاحیت اختصاصی دادگاه خانواده است وشورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی به دعاوی مذکور را ندارد ولو اینکه از حیث مالی داخل درنصاب صلاحیت شوراهای حل اختلاف باشد ولی شورا می تواند در دعاوی خانوادگی که از جمله دعاوی مدنی هستند درصورت تراضی طرفین برای صلح وسازش اقدام ونتیجه را جهت صدور گزارش اصلاحی به دادگاه خانواده ارسال نماید.
نظریه شماره16
26/3/92
540/92/7
251-26-92
سوال- با توجه به قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که در ماده 22 آن صرفا مهریه ( مقالات مرتبط با مهریه - سوالات مرتبط با مهریه ) تا سقف صدوده سکه را مشمول ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی دانسته و در خصوص مازاد ملائت زوج را ملاک پرداخت دانسته است این ابهام وجود دارد که اولا مفهوم مخالف قسمت اخیر ماده در خصوص مازاد صدوده سکه چیست؟ یعنی آیا در خصوص صدوده سکه ملائت زوج ملاک نیست و حتی اگر معسر هم باشد محکوم به حبس است؟ و اینکه صدوده سکه را مشمول ماده 2 قانون نحوه اجرای... دانسته آیا مشمول اصلاحیه بند ج ماده 18 آین نامه اجرایی موضوع ماده 6 نحوه اجرای محکومیتهای مالی که به نوعی در این آیین نامه اصل بر اعسار قرار داده شده و خواهان می بایست بدوا ملائت خوانده را اثبات وسپس تقاضای اعمال ماده 2 نماید در خصوص صدوده سکه هم این آیین نامه لازمالاجراست یا با توجه به تصویب ماده 22 اخیرآئین نامه فسخ شده تلقی می شود؟
کسر نفقه از حقوق زوج برای زوجه ، پرداخت قیمت سکه های مهریه با نرخ روز - مهریه را هم دادند هم گرفتند - راه حل هایی برای طلاق و مهریه - مهریه یا حکم جلب شوهر ؟ - میزان مهریه در صورت فوت زوج یا زوجه در دوران نامزدی - عندالمطالبه یا عندالاستطاعه ، کدام به نفع من است ؟ - مهریه عندالاستطاعه - بررسی شرایط عندالاستطاعه در مهریه - عندالاستطاعه بودن مهریه به جامعه تحمیل شد - تقویم مهریه به نرخ روز - راهکار ثبت اموال غیرمنقول به عنوان مهریه - نکاتی در رابطه با مهریه - دادخواست کاهش اقساط مهریه - تعدیل اقساط مهریه - شرایط پذیرش اعسار از پرداخت مهریه - مهریه های نامتعارف - راهکارهای دریافت مهریه و اثبات اجرت المثل
پاسخ- برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خودداری نماید به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد براین مقدار این مقررات قابل اعمال نخواهد بود اما این امر مانع نخواهد بود که زوجه نسبت به مازاد از110 سکه ، مهریه ( مقالات مرتبط با مهریه - سوالات مرتبط با مهریه ) اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف و استیفاء نماید اما به طور کلی در مورد تعهد به پرداخت مهریه به هر میزان در فرض عدم اطلاع از اعسار یا ایسار زوج اصل بر اعسار است و خلاف آن نیاز به اثبات دارد.
دعوای متقابل در مطالبه مهریه - راهکار کاهش زندانیان مهریه - انواع مهریه - چگونگی وصول مهریه از طریق اجرای ثبت و اعسار شوهر - نظریه های مشورتی در رابطه با مهریه 110 سکه
نظریه شماره17
26/3/92
558/92/7
229-2/9-92
سوال- آیا قانون موصوف در مواردی همچون صدور اذن ازداوج مجدد (مندرج در ماده 16 قانون) کماکان به قوت خود باقی است یا با اجرایی شدن قانون جدید حمایت از خانواده قانون سال 1353 نسخ شده است؟
پاسخ- موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده و شورای نگهبان هم خلاف شرع اعلام ننموده و با قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مغایرتی ندارد از جمله اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه مندرج در ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 به قوت خود باقی است
نظریه شماره 18
1/4/92
596/92/7
254-16/9-92
سوال- الف- با توجه به لازمالاجرا شدن قانون حمایت خانواده جدید و نظر به اینکه تاکنون دادگاه خانواده مطابق تشریفات مقرر در قانون فوق تشکیل نشده است آیا رسیدگی به پروندههای موضوع ماده 4 قانون موصوف مستلزم اظهارنظر کتبی قاضی مشاور موضوع تبصره ماده 2 قانون مذکور می باشد؟
ب- با عنایت به مفاد مواد 18 و 19 قانون حمایت خانواده جدید در دادخواست طلاق از یک طرف زوج یا زوجه غیر توافقی دادگاه ملزم است نظر مراکز مشاوره را قبل از صدور رای اخذ نماید؟
پاسخ- الف – طبق تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 تا زمان تشکیل دادگاه های خانواده ، دادگاه های عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کنند و طبق ماده 2 قانون مذکور تشکیل دادگاه خانواده را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته است ، اما تبصره این ماده که استثنایی برمتن می باشد که بر اساس آن ظرف 5 سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیه دادگاه های خانواده تأمین کند و در ادامه این تبصره مقرر شده است که « .... در این مدت می تواند از قاضی مشاورمرد که واجد تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند » بکار بردن کلمه می تواند حاکی از اختیار قوه قضائیه است بنابر این مادام که مشاور زن ظرف 5 سال به تعداد کافی تأمین نشده است قوه قضائیه مکلف نیست الزاماًاز قاضی مشاور مرد استفاده کند بلکه قانون گذار با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه از تأمین قاضی مشاور مرد این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول این 5 سال امکان رسیدگی در دادگاه خانواده یا دادگاه های عمومی حقوقی بدون قاضی مشاور مرد وزن وجود خواهد داشت.
ب- طبق ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 در حوزه قضایی که مراکز مشاوره خانواده ایجاد شده ، دادگاه خانواده می تواند در صورت لزوم ... نظر این مرکز را در مورد امور و دعاوی خانوادگی خواستار شود بکار بردن عبارت « می تواند در صورت لزوم » حاکی از اختیار دادگاه است . لذا بدون کسب نظر مرکز مشاوره خانواده ، دادگاه می تواند مبادرت به صدور رأی بنماید.
نظریه شماره19
8/4/92
628/92/7
386-11-92
سوال- در فرضی که والدین طفل از جهت صلاحیت اخلاقی،روحی وروانی یا به هر دلیل دیگری بد سرپرست تلقی شوند و بر اساس مقررات امین موقت برای آنها تعیین گردد امکان تفویض اختیار سرپرستی و نگهداری موقت طفل به امین موقت وجود دارد یا نه؟.
پاسخ- برابرنص ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 در صورتی که مسئول حضانت از انجام وظایف و تکالیف مقدر خودداری کند دادگاه می تواند در خصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیش بینی حدود نظارت وی با رعایت مصلحت طفل تصمیم مقتضی اتخاذ نماید . برابر ماده 1173 قانون مدنی نیز دادگاه به تقاضای اقربای طفل یا قیم یا دادستان هر تصمیمی که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ می کند بنابر این سپردن حضانت طفل به امین منضم به ولی قهری درموارد مذکور در این ماده بلامانع است.
نظریه شماره20
12/4/92
656/92/7
367-16/9-92
سوال- به موجب ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب اسفند91 چنانچه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصدوده سکه یا معادل آن باشد وصول آن مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی است حال سوال اینست که بررسی ملائت زوج امتناع وی از تادیه محکوم به، به استناد اصلاحیه ماده 18 آییننامه موضوع ماده 6 قانون اخیرالذکر الزامی است یا خیر؟.
پاسخ- با توجه به منطوق مواد 2و3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و قانون اعسار مصوب سال 1313 و رأی وحدت رویه شماره 722 مورخ 13/10/1390 روشن است که اعسار امری ترافعی و مصداق دعوی حقوقی است که در مورد اشخاص مجهول الحالی (از حیث دارائی) که ادعای خلاف اصل می نمایند باید با رعایت تشریفات قانونی رسیدگی و پس از بررسی ادله طرفین نسبت به آن حکم صادر شود و تصویب ماده 22 قانون حمایت خانواده اصولاً تأثیری در اعمال مواد 2و3 قانون اجرای محکومیت های مالی و آئین نامه اجرایی آن از نظر 110 سکه ندارد.
نظریه شماره 21
8/4/92
628/92/7
386-11-92
سوال- در فرضی که والدین طفل از جهت صلاحیت اخلاقی،روحی وروانی یا به هر دلیل دیگری بد سرپرست تلقی شوند و بر اساس مقررات امین موقت برای آنها تعیین گردد امکان تفویض اختیار سرپرستی و نگهداری موقت طفل به امین موقت وجود دارد یا نه؟
پاسخ- برابرنص ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 در صورتی که مسئول حضانت از انجام وظایف و تکالیف مقدر خودداری کند دادگاه می تواند در خصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیش بینی حدود نظارت وی با رعایت مصلحت طفل تصمیم مقتضی اتخاذ نماید . برابر ماده 1173 قانون مدنی نیز دادگاه به تقاضای اقربای طفل یا قیم یا دادستان هر تصمیمی که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ می کند بنابر این سپردن حضانت طفل به امین منضم به ولی قهری درموارد مذکور در این ماده بلامانع است.
نظریه شماره 22
1/5/92
822/92/7
503-16/9-92
سوال- آیا ضمانت اجرای کیفری مذکورمختص احکام قضایی است ویا شامل نقض دستورموقت مبنی بر تحویل فرزند به یکی از والدین هم می شود در این ماده حکم به کار رفته که معلوم نیست معنای خاص آن است یا معنای عام و شامل دستور موقت می شود یاخیر؟
بازداشت قید شده در این ماده آیا مقید به زمان نیست وآیا چنانچه قید نباشد با اصول آیین دادرسی کیفری و موازین حقوقی بشر تعارض ندارد؟ آیا قاضی به صورت مطلق در حکم خود بازداشت تا تحویل فرزند قید می کند.
1-پاسخ - ضمانت اجرای مندرج در ماده 40 قانون حمایت خانواده مصوب 91 مختص « حکم » است وبه دستور موقت که در قالب « قرار» صادر می شود ، تسری ندارد.
2-«بازداشت» قید شده در ماده 40 قانون صدرالذکر بصورت « دستورقضایی» است که بارعایت شرایط مذکور در این ماده صادر می گرددو غایت زمانی آن ، لغایت مرتفع شدن علت بازداشت، باتوجه به مفاد ماده قانونی مذکور است.
نظریه شماره23
1/5/92
819/92/7
474-16/9-92
1-سوال- با توجه به ماده 5 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 دادگاه درمقابل دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی باید به خواسته رسیدگی و وفق مواد 504 تا 514 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی وانقلاب حکم صادر کند یا بدون رسیدگی از اختیار ماده 5 قانون مذکور استفاده و دستور معافیت از پرداخت هزینه دادرسی یا منوط کردن پرداخت آن را به زمان اجرای حکم صادر نماید؟ ویا اینکه دادگاه در هرحال تابع خواسته مطروح است اگر خواسته اعسارازهزینه دادرسی باشد به دعوی رسیدگی واگردرخواست معافیت یا منوط کردن پرداخت به زمان اجرای حکم شده است دستور مقتضی صادر می نماید؟
2- با توجه به صراحت ماده 12 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 و ذکر مورد استثناء آن آیا اختیار زوجه درمراجعه به دادگاه محل تنظیم سند ازدواج جهت مطالبه مهریه چنانچه آن محل غیر از محل اقامت خوانده یا سکونت خود زوجه باشد منتفی است و به عبارتی آیا این ماده مقررات ماده 13 قانون آیین دادرسی مدنی ورای وحدت رویه شماره 705-1/8/86 را درمورد دعاوی خانوادگی نسخ کرده است؟
3- آیا مقررات ماده22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 اولا ناسخ اصلاحیه مورخ 3/4/91 بند ج ماده 18 وماده 21 آییننامه اجرائی موضوع ماده6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1378 می باشد یا خیر؟ به عبارتی اگر مهریه تا 110 سکه یکجا یا به نحو اقساط پرداخت شود و زوج با وصف ملائت از پرداخت اقساط باقیمانده امتناع کند و اموالش را محفی یا از دسترس خارج نماید ضمانت اجرائی وجود دارد یا خیر؟ ثانیا در صورت ناسخ بودن آیا بر رسیدگی به دعوی اعسار و تقسیط محکوم به یا تعدیل تقسیط مازاد بر110سکه اثر قانونی مترتب می باشد ثالثا عدم پرداخت اقساط مازاد بر10 سکه از سوی ملی ممتنع می تواند ازموارد عسر وحرج زوجهی متوسل به حق حبس باشد؟
4- ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 دربیان آرای صادره در خصوص گواهی عدم امکان سازش صادره به درخواست زوج است یا فرقی نمی کند چه زوج متقاضی طلاق باشد وچه زوجه درهرحال دادگاه باید در درای خود تکلیف حقوقی مالی زوجه را مشخص کند؟
1- پاسخ- اجرای مفاد ماده 5 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391که بر اساس آن هریک از اصحاب دعوی ممکن است از پرداخت هزینه دادرسی،حق الزحمه کارشناسی،حق الزحمه داوری وسایر هزینه ها معاف یا پرداخت آن به زمان اجرای حکم موکول شود، به طور کلی خارج از شمول مقررات اعسار است ونیازمند هیچگونه تشریفاتی نمی باشد.
2- امتیاز واختیاری که درماده 12قانون حمایت خانواده در طرح دعاوی وامور خانوادگی به زوجه داده است مغایرتی با مقررات ماده 13قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب درامور مدنی ورأی شماره 705-1/8/1386هیأت عمومی دیوانعالی کشور ندارد زیرا طبق مقررات اخیرالذکر، خواهان می تواند در دعاوی راجع به اموال منقول که از عقود وقراردادها ناشی شده است به دادگاهی رجوع کند که عقد یا قرارداد در حوزه آن واقع شده است وبا توجه به کلمه " خواهان می تواند" که درتمام این مقررات به کار رفته است حاکی از اختیار خواهان وقابل جمع بودن این مقررات است که خواهان مختاراست به دادگاه محل سکونت خود یا خوانده ( طبق ماده 12قانون حمایت خانواده) یا دادگاهی که عقد نکاح در حوزه آن واقع شده در مواردی که دعوی راجع به اموال منقول ناشی از عقد نکاح باشد مراجعه نماید، بدیهی است درمواردی که دعوا مربوط به مطالبه مهریه باشد ومهریه نیز مال غیرمنقول باشد به صراحت قسمت اخیر ماده 12قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391در محل استقرار مال غیرمنقول اقامه دعوی به عمل می آید.
3- طبق ماده 22قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391وصول مهریه تا سقف 110سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن مشمول مقررات ماده 2قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است که در اعمال مقررات ماده 2قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی اجتماع شرایط مذکور دراین ماده وآئین نامه اجرایی آن ضروری است لذا مقررات ماده 22قانون حمایت خانواده ناسخ مقررات بند ج ( اصلاحیه3/4/91) ماده 18آئین نامه اجرایی موضوع ماده 6قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ونیزماده 21این آئین نامه نیست ودرخصوص وصول مهریه تا سقف 110سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن چنانچه علیرغم ملائت زوج از پرداخت آن خودداری نماید،به درخواست زوجه حبس می شود ونسبت به مازاد براین مقدار، این مقررات قابل اعمال نخواهد بود، اما این امر مانع ازاین نیست که زوجه نسبت به مازاد 110سکه درخصوص وصول مهریه اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف واستیفاء نماید.
4- -اعسار شوهرحق حبس زوجه را از بین نمی برد زیرا درست است که با وجود اعسار زوج،امکان مطالبه مهر برای زوجه وجود ندارد ولی عدم امکان گرفتن مهر با امکان استفاده از حق حبس مقرر در ماده 1085قانون مدنی ملازمه ندارد وبا توجه به صراحت ماده مذکور، در صورت حال بودن مهر، زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از حق حبس استفاده کند وموضوع مهر دراین ماده دلالت صریح به دریافت کل مهر دارد و حکم اعساراز پرداخت مهر، صراحت متن این ماده را تغییر نمی دهد ونمی توان آن را (اعسار) به منزله تسلیم مهریه زوجه تلقی نمود ورأی شماره 708-22/5/1387ونیز718-13/2/1390هیأت عمومی دیوانعالی کشور نظریه فوق را تأیید می نماید.
5- رعایت مقررات ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391توسط دادگاه ضمن رأی، اعم از اینکه خواهان زوج باشد یا زوجه ضروری است ودادگاه باید طبق تکالیف مقرر در این ماده عمل نماید.
نظریه شماره 24
7/5/92
848/92/7
496-16/9-92
سوال- با توجه به ماده 6 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که مقررداشته است «مادر یا هرشخصی که حضانت طفل یا نگهداری محجور را به اقتضای ضرورت برعهده دارد حق اقامه دعوا برای مطالبه نفقه طفل یا محجور را نیز دارد و....» آیا مقصود درماده مذکوراین است که مادراصالتا می توان اقامه دعوی کند یا باید به نمایندگی از صغیر یا محجور اقامه دعوی نماید؟ به عبارت دیگر مادر می تواند در دادخواست نام خود را به عنوان خواهان قید کند یا باید فرزند صغیر یا محجور را به عنوان خواهان دردادخواست قید و خود را به عنوان نماینده درستون نماینده دادخواست قید نماید ؟
پاسخ- در ماده 6 قانون حمایت خانواده مصوب1/12/1391 نوعی نمایندگی قانونی به مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را به اقتضاء ضرورت بر عهده دارد داده شده است که بتواند نفقه ایشان را از کسی که قانوناً مکلف به انفاق می باشد مطالبه کند بنابراین طرح دعوی مزبور بالاصاله نیست زیرا این مبلغ را برای خودش مطالبه نمی کند، در حقیقت با تصویب این ماده مادر یا هر شخص که حضانت طفل یا نگهداری محجور را بر عهده دارد در امر مطالبه نفقه همان اختیار قیم را قانوناً دارا می باشد.
نظریه شماره25
5/6/92
1064/92/7
659-16/9-92
سوال:در صورتی که دادگاه به استناد ماده 5 قانون حمایت خانواده هر یک از اصحاب دعوی را ازپرداخت هزینه دادرسی وحقالزحمه کارشناس وداوری معاف کند پرداخت حقالزحمه کارشناس و داور برعهده کیست.
با توجه به ماده 5قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391درصورت عدم تمکن مالی هریک ازاصحاب دعوی دادگاه می تواند پس از احراز مراتب وبا توجه به اوضاع واحوال، وی را از پرداخت هزینه دادرسی، حق الزحمه کارشناسی، حق الزحمه داوری وسایر هزینه ها معاف یا پرداخت آنها را به زمان اجرای حکم موکول کند همچنین درصورت اقتضاء و ضرورت یا وجود الزام قانونی دایربر داشتن وکیل دادگاه حسب مورد راساً یا به درخواست فرد فاقد تمکن مالی وکیل معاضدتی تعیین می کند. با توجه به قسمت اخیرماده فوق به نظر می رسد پرداخت هزینه های فوق الذکر برعهده دولت است درماده 4قانون حمایت خانواده مصوب 15/11/1353وماده 55قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب درامور مدنی مصوب 21/1/1379نیز به این موضوع تأکید شده است.
نظریه شماره26
16/6/92
1140/92/7
704-16/9-92
سوال: با توجه به بند 15 ازماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 صدورحکم موت فرضی در صلاحیت دادگاه حقوقی است یا خانواده.
طبق بند 15 ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 رسیدگی به امورراجع به غایب مفقودالاثر درصلاحیت دادگاه خانواده است. چون حکم موت فرضی نیز فرع برمفقود الاثر بودن شخص است، لذا صدور حکم موت فرضی غایب مفقودالاثر نیز در صلاحیت دادگاه خانواده می باشد.
نظریه شماره 816/92/7 - 1/5/92
1- با توجه به مفاد ماده 1170 قانون مدنی چنانچه زوجه به دیگری شوهرکند (به شکل موقت و یا دائم) و سپس نکاح موقت بذل مدت شود و نکاح دائم فتح گردد آیا حضانت فرزندی که بر عهده زوجه بود در مدت حضانت سلب می گردد؟
و چنانچه فرزند شیرخوار باشد چه وضعیتی پیش می آید؟ و آیا ازدواج و نکاح مندرج در ماده مزبور اطلاق دارد یعنی شامل نکاح دائم و موقت می شود؟ و در این موارد با توجه به قانون میتوان به فتاوای علمای اعلام ومراجع محترم وبزرگوار تقلید رجوع نمود.
2- چنانچه هر یک از زوجین که طفل جهت حفاظت به او سپرده شده در موقع مطالبه جهت ملاقات مثلا 24 ساعت از این امر امتناع نماید آیا این موضوع جنبه جزائی دارد و از مصادیق ماده 632 قانون مجازات اسلامی تلقی می گرد یا خیر؟ و به فرض که جنبه جزائی داشته باشد و یا حقوق باشد دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی دارند و یا دادگاه جزائی؟./ع
اولاً- با توجه به اطلاق ماده 1170قانون مدنی، ازدواج موقت هم مانند ازدواج دائم موجب سلب حضانت مادر می باشد واین ماده نسخ نشده است ولی درصورتی که دادگاه تشخیص دهد که مصلحت طفل اقتضاء دارد که حضانتش به مادر سپرده شود، با توجه به مواد40به بعد قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91میتواند حضانت را به مادر طفل بدهد وسلب حق حضانت موضوع ماده 1170قانون مدنی، به معنی منع حضانت وسلب صلاحیت مادر نیست وبا وجود صراحت قانون، موردی برای رجوع به فتوی نیست.
109-1/9-92
ثانیاً- مطابق ماده 54قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91، هرگاه مسئول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود به مجازات مقرر در ماده مذکور محکوم می شود واین مورد از شمول ماده 632قانون مجازات اسلامی تعزیرات، خارج است ورسیدگی به آنچه که درقانون حمایت خانواده مصوب1/12/91ذکر شده به اعتقاد این کمیسیون در صلاحیت دادگاه خانواده است./الف
نظریه شماره 494/92/7 - 19/3/92
شماره پرونده 222-1/9-92
1- با توجه به ماده 2 قانون جدید حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مجلس شورای اسلامی که لازمالاجرا گردیده است دادگاه خانواده با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل و قاضی مشاور زن تشکیل می گردد و ذیل تبصره آن ماده ..... و در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند بفرمایید که قضاتی که به عنوان قاضی دادگاه عمومی حقوقی با ابلاغ رئیس محترم قوه قضائیه به دعاوی خانوانده با حفظ سمت رسیدگی می کنند با توجه به اینکه در این دادگستری هیچ گونه قاضی مشاور زن یا مرد به دادگاه رسیدگی کننده به دعاوی خانواده معرفی نشده است علیرغم پیگیری زیاد و مسوولین محترم دادگستری اعلام می فرمایند که چنین مشاوری نداریم چه تکلیفی در رسیدگی به پرونده های خانوده و تشکیل جلسه دارند آیا تشکیل جلسه دادگاه بدون حضور قاضی مشاور زن یا مرد رسمیت دارد و می توان بدون حضور قاضی مشاور مدنظر قانونگذار تشکیل جلسه داد و رسیدگی و حکم صادر گردد؟ یا تا معرفی قاضی مشاور و رسمیت جلسه دادگاه رسیدگی باید به تعویق افتد؟
2- باتوجه به مواد 16 و 25 قانون جدیدالتصویب حمایت خانواده چنانچه مراکز مذکور در دادگستری ایجاد نشده باشد و بهزیستی هم چنین مراکزی نداشته یا قبول پرونده نکنند تکلیف قضات رسیدگی در خصوص لزوم ارجاع پرونده طلاق توافقی قبل از رسیدگی به مراکز مشاور خانواده چیست؟ رسیدگی بدون ارجاع به مرکز مشاور مذکور مواجه با مشکل خواهد بود؟
3- با توجه به ماده 22 قانون مذکور و با توجه به آیین نامه اصلاحی در خصوص ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مبنی بر اینکه ... در غیر اینصورت بازداشت نمی شود و چنانچه در حبس باشد آزاد می شود بفرمایید که آیا تا سقف یکصد و ده عدد سکه بهار آزادی دیگر آیین مذکور اجرایی نیست و محکوم علیه بازداشت می شود؟
با توجه به مشکلات عدیده ایجاد شده برای محاکم و اختلاف رویه های موجود در بین شعب رسیدگی کننده به دعاوی خانواده عاجزانه استدعا دارد خارج از نوبت مراتب درکمیسیون مربوطه مطرح و نظر شریف اداره مطبوع جهت بهره برداری و صیانت از حدود مقررات تفصیلا بیان تا مرخصی الهی واقع و رفع مشکل گردد./ع
1- اولاً دادگاههای خانواده موضوع ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 هنوز تشکیل نشده است و دادگاههای خانواده کنونی که شعبی از دادگاههای عمومی حقوقی هستند و بر اساس قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل 21 قانون اساسی مصوب 8/5/76 ایجاد شده اند به موجب بند 10 ماده 58 قانون حمایت خانواده، از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون ، قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موضوع اصل 21 قانون اساسی نسخ گردیده است بنابراین دادگاههای خانواده که بر اساس قانون جدید ایجاد می شوند شعبی از دادگاههای عمومی نبوده و مستقلاً تشکیل می شود و تشکیل آن پس از تصویب آئین نامه اجرایی قانون و پیش بینی تشکیلات مربوط توسط ریاست محترم قوه قضائیه امکان پذیر است.
ثالثاً: پس از تشکیل دادگاههای خانواده موضوع ماده 1 قانون حمایت خانواده به نظر می رسد گر چه صدر ماده 2 این قانون تشکیل این دادگاه را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته است اما تبصره این ماده استثنایی بر متن می باشد که بر اساس آن ظرف 5 سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیه دادگاههای خانواده تأمین کند و در ادامه این تبصره مقرر شده است
«در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند» بکار بردن کلمه « می تواند» حاکی از اختیار قوه قضائیه است بنابراین مادام که قاضی مشاور زن (ظرف 5 سال) به تعداد کافی تأمین نشده است،قوه قضائیه مکلف نیست الزاماً از قاضی مشاور مرد استفاده کند و قانونگذار با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه در تأمین قاضی مشاور مرد، این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول این 5 سال امکان تشکیل دادگاههای خانواده بدون مشاور زن و مرد وجود خواهد داشت.
ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 قوه قضائیه را موظف نموده که ظرف مدت 3 سال از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون نسبت به ایجاد مراکز مشاوره خانواده در کنار دادگاههای خانواده اقدام نماید و تبصره این ماده هم ناظر به مواردی است که مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی وجود داشته باشد و چون دادگاهها با توجه به اصل 167 قانون اساسی و ماده 3 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی نمی توانند بعد از عدم تشکیل مراکز مشاوره خانواده از رسیدگی امتناع و یا دادرسی را متوقف کنند لذا در چنین حوزه هایی دادگاه بدون رعایت تشریفات مذکور با توجه به سایر مقررات این قانون مبادرت به صدور رأی نمایند. با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده مهریه تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی باشد و در خصوص مازاد بر این میزان فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است، بدیهی است در اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی تا سقف مذکور نیز اجتماع شرایط مذکور در این ماده و آئین نامه اجرایی ضروری است.ق
نظریه شماره 450/92/7 - 8/3/92
223-1/9-92
احتراما درشرایط فعلی که مشاور زن یا مرد به حد کافی برای همه شعب خانواده وجود ندارد آیا دادگاه که تشکیل می شود باید با حضور مشاور باشد و اگر مشاور حضور ندارد وظیفه رئیس دادگاه چیست؟
ثانیا اگر یک مشاور ابلاغ دارند برای سه شعبه که در حقیقت در یک شعبه حاضر شدند و هستند آن دو شعبه دیگر وظیفهاشان چیست اگر دادگاه بدون حضور مشاور تشکیل شود آیا می شود پرونده ها را به نظر مشاور برسانند؟ و ثالثا اگر دادگاهی مشاور ندارند ولی با ریاست رئیس شعبه و بدون حضور مشاور تشکیل می شود احکام صادر شده در این شعبه مشکل قانونی ندارد و یا باید در دادگاه تجدیدنظر تایید شود؟ یا اینکه بدون حضور مشاور در دادگاه رسمیت ندارد و با توجه به اینکه دادگاهها بلاتکلیف هستند خواهشمند است فوری خارج از نوبت اظهارنظر فرمائید./ع
اولاً : دادگاه های خانواده موضوع ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 هنوز تشکیل نشده است و دادگاه های کنونی که شعبی از دادگاه های عمومی حقوقی هستند و بر اساس قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موجود به دادگاه های موضوع اصل 21 قانون اساسی مصوب 8/5/1376 ایجاد شده اند که به موجب بند 10 ماده 58 قانون حمایت خانواده، قانون مذکور نسخ شده است بنابر این دادگاه های خانواده که براساس قانون جدید حمایت خانواده ایجاد می شود و شعبی از دادگاه های عمومی نبوده و مستقلاً تشکیل می شود و تشکیل آن پس از تصویب آئین نامه اجرایی قانون و پیش بینی تشکیلات مربوط توسط ریاست محترم قوه قضائیه امکان پذیر است .
ثانیاً پس از تشکیل دادگاه های خانواده موضوع ماده یک قانون مذکور به نظر می رسد گرچه صدر ماده 2 تشکیل این دادگاه را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته است اما تبصره این ماده استثنایی بر متن می باشد که براساس آن ظرف 5 سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیه دادگاه های خانواده تأمین کند و در ادامه این تبصره مقرر شده است ( ... در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند ) به کار بردن کلمه ( می تواند) حاکی از اختیار قوه قضائیه است بنابر این مادام که مشاور زن ظرف 5 سال به تعداد کافی تأمین نشده است قوه قضائیه مکلف نیست الزاماً از قاضی مشاور مرد استفاده نماید، بلکه قانونگذار با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه از تأمین قاضی مشاور مرد ، این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول این 5 سال امکان تشکیل دادگاه های خانواده بدون قاضی مشاور زن و مرد وجود خواهد داشت./م
نظریه شماره 450/92/7 - 8/3/92
223-1/9-92
احتراما درشرایط فعلی که مشاور زن یا مرد به حد کافی برای همه شعب خانواده وجود ندارد آیا دادگاه که تشکیل می شود باید با حضور مشاور باشد و اگر مشاور حضور ندارد وظیفه رئیس دادگاه چیست؟
ثانیا اگر یک مشاور ابلاغ دارند برای سه شعبه که در حقیقت در یک شعبه حاضر شدند و هستند آن دو شعبه دیگر وظیفهاشان چیست اگر دادگاه بدون حضور مشاور تشکیل شود آیا می شود پرونده ها را به نظر مشاور برسانند؟ و ثالثا اگر دادگاهی مشاور ندارند ولی با ریاست رئیس شعبه و بدون حضور مشاور تشکیل می شود احکام صادر شده در این شعبه مشکل قانونی ندارد و یا باید در دادگاه تجدیدنظر تایید شود؟ یا اینکه بدون حضور مشاور در دادگاه رسمیت ندارد و با توجه به اینکه دادگاهها بلاتکلیف هستند خواهشمند است فوری خارج از نوبت اظهارنظر فرمائید./ع
اولاً : دادگاه های خانواده موضوع ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 هنوز تشکیل نشده است و دادگاه های کنونی که شعبی از دادگاه های عمومی حقوقی هستند و بر اساس قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موجود به دادگاه های موضوع اصل 21 قانون اساسی مصوب 8/5/1376 ایجاد شده اند که به موجب بند 10 ماده 58 قانون حمایت خانواده، قانون مذکور نسخ شده است بنابر این دادگاه های خانواده که براساس قانون جدید حمایت خانواده ایجاد می شود و شعبی از دادگاه های عمومی نبوده و مستقلاً تشکیل می شود و تشکیل آن پس از تصویب آئین نامه اجرایی قانون و پیش بینی تشکیلات مربوط توسط ریاست محترم قوه قضائیه امکان پذیر است .
ثانیاً پس از تشکیل دادگاه های خانواده موضوع ماده یک قانون مذکور به نظر می رسد گرچه صدر ماده 2 تشکیل این دادگاه را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته است اما تبصره این ماده استثنایی بر متن می باشد که براساس آن ظرف 5 سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیه دادگاه های خانواده تأمین کند و در ادامه این تبصره مقرر شده است ( ... در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند ) به کار بردن کلمه ( می تواند) حاکی از اختیار قوه قضائیه است بنابر این مادام که مشاور زن ظرف 5 سال به تعداد کافی تأمین نشده است قوه قضائیه مکلف نیست الزاماً از قاضی مشاور مرد استفاده نماید، بلکه قانونگذار با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه از تأمین قاضی مشاور مرد ، این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول این 5 سال امکان تشکیل دادگاه های خانواده بدون قاضی مشاور زن و مرد وجود خواهد داشت./م
نظریه شماره 426/92/7 - 7/3/92
224-1/9-92
احتراما با توجه به ابلاغ قانون حمایت خانواده ونسخ ماده 642 قانون مجازات اسلامی وجایگزینی ماده 53 قانون حمایت خانواده با تعیین مجازات حبس درجه 6 منعکسه در قانون جدید مجازات اسلامی که هنوز به موقع اجرا درنیامده است نظر به وجود پروندههای ترک انفاق درحال رسیدگی خواهشمند است در رابطه با نحوه اعمال قانون و برخورد محکمه با پروندههای مطروحه نظرمشورتی آن اداره را اعلام فرمائید./ع
با توجه به صراحت ماده58 قانون حمایت خانواده مصوب1391 مبنی بر نسخ مواد 642و645و646 قانون مجازات اسلامی وجایگزینی ماده53 قانون حمایت خانواده به جای ماده642 قانون مجازات اسلامی وبا عنایت به اینکه قانون مجازات اخیر التصویب نیز تاکنون قدرت اجرایی ندارد لذا طبق اصل قانونی بودن جرم ومجازات که در اصل32 قانون اساسی وماده2 قانون مجازات اسلامی پیش بینی گردیده تا لازم الاجرا شدن قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب نمی توان برای جرائم مندرج در ماده 49 به بعد قانون حمایت خانواده مجازاتی تعیین نمود./ الف
نظریه شماره 553/92/7 - 26/3/92
250-1/9-92
سوال:
با توجه به نسخ ماده 642و 645 توسط قانون حمایت خانواده و اینکه قانون مجازات اسلامی جدید هم هنوز لازمالاجراست نیست فلذا دراین فاصله بزه ترک انفاق وعدم ثبت واقعه ازدواج دارای چه مجازاتی است؟.
نظریه مشورتی:
با توجه به نسخ صریح مواد 642 و 645 و 646 قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 طبق بند 9 ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و نظر به اینکه قانون مجازات اسلامی اخیر التصویب هم تاکنون قدرت اجرایی پیدا نکرده و توجهاً به ماده 2 قانون مدنی قابل استناد نیست . لذا طبق اصل قانونی بودن جرم و مجازات که در اصل 36 قانون اساسی و ماده 2 قانون مجازات اسلامی آمده تا لازم الاجرا شدن قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب نمی توان برای جرائم مندرج در ماده 49 به بعد قانون حمایت خانواده مجازاتی تعیین نمود.
نظریه شماره 540/92/7 - 26/3/92
251-26-92
سوال:
با توجه به قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که در ماده 22 آن صرفا مهریه تا سقف صدوده سکه را مشمول ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی دانسته و در خصوص مازاد ملائت زوج را ملاک پرداخت دانسته است این ابهام وجود دارد که اولا مفهوم مخالف قسمت اخیر ماده در خصوص مازاد صدوده سکه چیست؟ یعنی آیا در خصوص صدوده سکه ملائت زوج ملاک نیست و حتی اگر معسر هم باشد محکوم به حبس است؟ و اینکه صدوده سکه را مشمول ماده 2 قانون نحوه اجرای... دانسته آیا مشمول اصلاحیه بند ج ماده 18 آین نامه اجرایی موضوع ماده 6 نحوه اجرای محکومیتهای مالی که به نوعی در این آیین نامه اصل بر اعسار قرار داده شده و خواهان می بایست بدوا ملائت خوانده را اثبات وسپس تقاضای اعمال ماده 2 نماید در خصوص صدوده سکه هم این آیین نامه لازمالاجراست یا با توجه به تصویب ماده 22 اخیرآئین نامه فسخ شده تلقی می شود؟
خواهشمند است با توجه به ابهامات متعدد در اعمال ماده 2 و 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی که در ماده 22 اخیر هم تکرار شده پاسخ را تصریحا و تفصیلا اعلام فرمائید.
نظریه مشورتی:
برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خودداری نماید به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد براین مقدار این مقررات قابل اعمال نخواهد بود اما این امر مانع نخواهد بود که زوجه نسبت به مازاد از110 سکه ، مهریه اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف و استیفاء نماید اما به طور کلی در مورد تعهد به پرداخت مهریه به هر میزان در فرض عدم اطلاع از اعسار یا ایسار زوج اصل بر اعسار است و خلاف آن نیاز به اثبات دارد.
نظریه شماره 1168/92/7 - 18/6/92
258-16/9-92
سوال:
زوجین با مراجعه به دادگاه تقاضای صدورگواهی عدم امکان سازش(طلاق توافقی) می نمایند پس ازرسیدگی گواهی عدم امکان سازش صادربه طرفین ابلاغ پس از قطعیت دادنامه با درخواست زوجه به نامبرده به دفترثبت طلاق معرفی سردفتر طلاق دونوبت زوج را احضار لکن نامبرده ازمراجعه به دفترثبت طلاق امتناع نموده است با عنایت به اینکه زوج وکالت ثبت طلاق به زوجه تفویض و واگذار ننموده است آیا دادگاه دراجرای بند ب ماده واحده قانون تعیین مدت اعتباری گواهی عدم امکان سازش (علیرغم عدم حضور زوج وعدم رضایت وی به طلاق) مجاز به اجرای صیغه طلاق وثبت آن می باشد یاخیر؟ ضمنا رای صادره قبل ازتصویب قانون حمایت مورخ 1/12/1391 صادر گردیده است.
نظریه مشورتی:
چون به موجب بند 11 ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91، قانون تعیین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش نسخ صریح شده است و موضوع از امور شکلی است اصولاً بحث حق مکتسب منتفی است.
نظریه شماره 498/92/7 - 20/3/92
278-16/9-92
سوال:
احتراما با توجه به ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که صلاحیت دادگاه خانواده را احصاء نموده است و با عنایت به تبصره 1 ماده 1 قانون موصوف اشعار می دارد از زمان اجرای این قانون در حوزه قضائی شهرستانهائی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است دادگاه عمومی حقوقی به دعاوی خانوادگی رسیدگی می نماید آیا شوراهای حل اختلاف با رعایت نصاب مقرر برای این شوراها صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانوادگی دارند یا خیر؟.
نظریه مشورتی:
به صراحت تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 از زمان اجرای این قانون در حوزه قضائی شهرستانی که دادگاه خانواده تشکیل نشده تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوطه و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند ، بنابر این شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی به دعاوی مذکور را ندارد ولو آنکه از حیث مالی داخل در نصاب صلاحیت شوراهای مذکور باشد ولی شورا می تواند در دعاوی خانوادگی که از جمله دعاوی مدنی هستند در صورت تراضی طرفین برای صلح و سازش اقدام و نتیجه را جهت صدور گزارش اصلاحی به دادگاه ارسال نماید.
نظریه شماره 500/92/7 -20/3/92
288-16/9-92
سوال:
به استناد تبصره ماده 8 قانون حمایت ازخانواده مصوب سال 91 چنانچه خواهان قادر به تعیین و تعرفه آخرین اقامتگاه خوانده نباشد تکلیف چیست ازطرفی به موجب ماده 12 این قانون به زوجه اجازه اقامه دعوی درمحل سکونت خود نیز داده شده به عبارتی ضرورت تبصره ماده 8 چیست؟.
نظریه مشورتی:
منظور از تبصره ماده 8 قانون حمایت خانواده این است که چنانچه خواهان خوانده را مجهول المکان معرفی نماید برای تحقیق در مورد صحت ادعای خواهان به وی (زوجه) تکلیف شده او نیز آخرین اقامتگاه خوانده را مشخص نماید تا چنانچه پس از تحقیقات اگر خوانده در همان محل باشد اوراق قضائی به آن محل ارسال در غیر این صورت از طریق انتشار آگهی در روزنامه از خوانده دعوت به عمل آید در حالیکه در مورد ماده 12 اقامتگاه زوجین مشخص است دراین صورت به زوجه اختیار داده شده است در محل اقامت خوانده و یا سکونت خود اقامه دعوی نماید و در مواردی که دعوا مربوط به مطالبه مهریه باشد و مهریه نیز مال غیر منقول باشد در محل استقرار مال غیر منقول اقامه دعوی شود.
نظریه شماره 507/92/7 - 20/3/92
شماره پرونده 306-16/9-92
سوال:
احتراما به عرض می رساند با عنایت به اصل 12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده واحده قانون رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم مصوب 31/4/13112 و صدرتبصره ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مجلس شورای اسلامی دیگرمذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی ، حنبلی و زیدی نیز در جمهوری اسلامی ایران دارای احترام کامل بوده و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی،طبق فقه خودشان آزادند و درتعلیم وتربیت دینی به ویژه احوال شخصیه (ازدواج، طلاق،ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت دارند در محاکم خانواده درمواردی که زوجین هردو یا زوج پیرو مذاهب اهل سنت باشند علاوه برموارد مذکور که تصریح قانونی دارند اینکه دیگر فروعات وموارد ناشی از نکاح و طلاق مانند تمکین، نفقه، حضانت اطفال نیزجزواحوال شخصیه محسوب بوده یا خیر؟ دربین قضات اختلاف نظر وجود دارد گاهی احکام گوناگون ومتفاوتی صادر می گردد لذا استدعا دارد اعلام نظرفرمائید چنانچه زوجین یا فقط زوج سنی مذهب باشند دعاویی مانند تمکین، نفقه، حضانت نیز ناشی از نکاح وطلاق فی مابین درمحاکم خانواده بایستی ،مطابق فقه و مذهب متبوع رسیدگی شود یا مطابق قانون مدنی و قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91؟.
نظریه مشورتی:
آنچه که در ماده واحده قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه مصوب 1312 و در تبصره ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 مذکور است مشمول مسائل مربوط به نکاح و طلاق و ارث و وصیت و فرزند خواندگی است و مسائل دیگری همچون نفقه و حضانت که جزء قواعد آمره و مربوط به نظم عمومی است ، از شمول مقررات یاد شده خارج است.
نظریه شماره 582/92/7 - 28/3/92
شماره پرونده 333-16/9-92
سوال:
به موجب مقررات ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 دادگاه خانواده با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل و قاضی مشاور زن تشکیل می گردد و بر اساس تبصره همین ماده در مدت زمان تامین قاضی مشاور زن دادگاههای مربوطه پس از اخذ نظر قاضی مشاور مرد مبادرت به صدورحکم می نماید از سویی به موجب تذکر قانونگذار در تبصره یک ماده یک همین قانون در صورت عدم تشکیل دادگاه خانواده در حوزه قضایی شهرستان دادگاههای عمومی حقوقی با رعایت تشریفات مربوطه و مقررات این قانون به امور و دعاوی حقوقی رسیدگی می نماید در فرضی که حوزه قضایی شهرستان فاقد قاضی مشاور زن یا مرد باشد تکلیف چیست؟.
نظریه مشورتی:
اولاً- دادگاههای خانواده موضوع ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 هنوز تشکیل نشده است ودادگاههای کنونی که شعبی از دادگاههای عمومی حقوقی هستند و بر اساس قانون اختصاص تعدادی از دادگاههای موجود به دادگاههای موضوع اصل 21 قانون اساسی مصوب 8/5/1376 ایجاد شده اند به موجب بند 10 ماده 58 قانون حمایت خانواده اخیرالتصویب قانون مذکور نسخ شده است بنابراین دادگاههای خانواده که بر اساس قانون جدید حمایت خانواده ایجادمی شوند، شعبی از دادگاههای عمومی نبوده و مستقلاً تشکیل می شوند و تشکیل آن پس از تصویب آئین نامه اجرایی قانون و پیش بینی تشکیلات مربوط توسط ریاست محترم قوه قضائیه امکان پذیر است.
ثانیاً- پس ازتشکیل دادگاههای خانواده موضوع ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 به نظر می رسد گر چه صدر ماده 2 تشکیل این دادگاه را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته است اما این تبصره این ماده استثنایی بر متن می باشد که بر اساس آن ظرف 5 سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیه دادگاهای خانواده تأمین کند و در ادامه این تبصره مقرر شده است(..... در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند) به کار بردن کلمه "می تواند" حاکی از اختیار قوه قضائیه
است بنابراین مادام که مشاور زن ظرف 5 سال به تعداد کافی تأمین نشده است قوه قضائیه مکلف نیست الزاماً از قاضی مشاور مرد استفاده نماید، بلکه قانونگذار با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه از تأمین قاضی مشاور مرد، این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول این 5 سال اممکان تشکیل دادگاههای خانواده بدون قاضی مشاور زن و مرد وجود خواهد داشت.
نظریه شماره 707/92/7 - 19/4/92
359-2/9-92
سوال:
زوجین ایرانی که در کشور آلمان زندگی می کردند در یکی از محاکم آن کشور حکم طلاق برایشان صادر می شود و حکم طلاق در آنجا اجرا می شود رای صادره صحت و اصالتش به تایید سرکنسولگری ایران درآلمان می رسد و دارالترجمه قوهی قضائیه نیز آن را ترجمه می کند زوج با مراجعه به ادارهی ثبت احوال نوشهرخواستار ثبت رای درشناسنامهی خویش می شود تا مورد مطلقه بودن زوج قید شود که ادارهی مذکور انجام تقاضای ایشان را منوط به دستور قضائی می داند به شرحی که گذشت:
اولا: آیا طلاق زوجین درکشورآلمان نفوذ شرعی دارد یا اینکه مطابق شرع مقدس همچنان رابطهی نکاح باقی است؟
ثانیا: آیا حکم صادره از محاکم آلمان در ایران دارای اثر حقوقی است یا خیر؟
بر فرض پذیرش برای اجابت خواسته زوج با وصف پاسخ ادارهی ثبت احوال نوشهر زوج بایستی به چه مرجعی مراجعه کند(مرجع صالح)؟ وطریق اقدام چگونه است؟.
نظریه مشورتی:
حسب مواد 4 و 24 قانون حمایت خانواده مصوب 91، ثبت طلاق پس از صدور رأی از ناحیه دادگاه خانواده ، مجاز است ، اگرچه طلاق زوجین ایرانی مقیم خارج از کشور ، پس از صدور حکم از ناحیه دادگاه آلمان ، در صورت اجرای صیغه شرعی طلاق فیما بین زوجین مزبور، وفق موازین شرعی و توسط مقام صلاحیت دار ، نفوذ شرعی دارد. ولی مستنداً به ماده 15 قانون حمایت خانواده مصوب 91 و ماده 169 قانون اجرای احکام مدنی ، حکم طلاق صادره از دادگاه آلمان در مورد زوجین ایرانی ، زمانی واجد اثر حقوقی در ایران می گردد و قابلیت اجرا می یابد که در دادگاه خانواده ایران تنفیذ گردد بنابراین برای تنفیذ طلاق با توجه به ماده 15 قانون حمایت خانواده مصوب 91 ، زوج می باید ضمن ارائه مدارک و مستندات مربوطه، مبادرت به تقدیم دادخواست تنفیذ طلاق در دادگاه خانواده صالح نماید ودرخصوص صلاحیت محلی دادگاه نامبرده نیز مفاد ماده 14 قانون اخیرالذکر ملاک می باشد.
نظریه شماره 620/92/7 - 8/4/92
362-16/9-92
احتراما درتبصره2ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391مجلس شورای اسلامی رسیدگی به دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن دربخشها به دادگاه خانواده نزدیکترین حوزه قضایی محول شده است آیا به نظر آن اداره محترم منظور از انحلال نکاح مطابق ماده 1120 قانون مدنی طلاق و فسخ نکاح وبذل مدت می باشد یا منظور مقنن فقط دعاوی راجع به اصل طلاق و نکاح است؟./ع
با توجه به عبارت مندرج در قسمت اخیر تبصره 2 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 91 مبنی بر: « ... مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن که در دادگاه خانوادهٔ نزدیکترین حوزه قضایی رسیدگی می شود» ، کلمه « اصل» علاوه بر « نکاح » ناظر بر « انحلال نکاح » اعم از دائم و موقت نیز می باشد که به قرینهٔ لفظی از تکرار مجدد آن خود داری شده است . توجه به سابقه قانونگذاری در این خصوص نیز مؤید مراتب مذکور است؛ و منظور از دعاوی راجع به « اصل نکاح و اصل طلاق» ، اختلاف در وجود یا عدم وجود علقه زوجیت و تحقق یا عدم تحقق ایقاع طلاق یا فسخ نکاحی است که قبلاً واقع شده است./م
نظریه شماره 646/92/7 - 12/4/92
88-16/9-92
1- درتبصره 2 ماده 1 نوشته شده درحوزه قضائی بخشهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده دادگاه مستقر درآن حوزه با رعایت تشریفات این قانون و مقررات با مورد دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند اگر دعاوی راجع با اصل نکاح و انحلال آن که دادگاه خانواده نزدیکترین حوزه قضایی رسیدگی خواهد شد آیا با اینکه کلیه قانونهای قبل نسخ شده آیا الان دادگاه خانواده وجود دارد و یا خیر؟
2- ماده 13هرگاه زوجین دعاوی موضوع صلاحیت خانواده را علیه یکدیگر در حوزه هایی قضائی متعدد مطرح کرده باشند دادگاهی که دادخواست مقدم به آن داده شده صلاحیت رسیدگی را دارد آیا این شامل دادگاههایی که دریک شهرستان است می شود مثلا در تهران یا مشهد در شعبه 1 پرونده می باشد آیا شعبههایی دیگر باید طبق این قانون پروندهها را بفرستند به آن شعبه یا خیر؟ این فقط شامل شهرستانها می شود که دو حوزه قضائی جدا از یکدیگر باشد؟
3- ماده 8 رسیدگی در دادگاه خانواده با تقدیم دادخواست وبدون رعایت تشریفات آئین دادرسی مدنی انجام می شود و آیا دادگاه خانواده الان وجود دارد و شامل این دادگاه می شود یا خیر ثانیا"سایرتشریفات را توضیح دهید چیست مثلا"؟./ع
1- به موجب تبصره 2 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 : « در حوزه قضایی بخش هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است ،دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به کلیه امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن که در دادگاه خانواده نزدیک ترین حوزه قضایی رسیدگی می شود » ، نظر به اینکه هنوز دادگاه خانواده موضوع قانون حمایت خانواده مصوب 1391 تشکیل نشده است ، نزدیک ترین دادگاه عمومی حقوقی ، صلاحیت رسیدگی به دعاوی راجع به اصل نکاح و اصل انحلال نکاح را دارد.
2-با توجه به نص ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 که فقط ناظر بر حوزه های قضایی متعدد است و شعب یک حوزه قضایی را شامل نمی شود و با توجه به اصول و مقررات حاکم بر صلاحیت دادگاه ها به شرح مندرج در باب اول قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ، ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، استثناء بر اصل است لذا باید به قدر متقین که همانا نص ماده 13 قانون اخیرالذکر که صرفاً ناظر بر حوزه های قضایی متعدد است ، اکتفا کنیم .
3- همان گونه که در پاسخ سؤال اول نیز اشاره گردید ،هر چند هنوز دادگاه خانواده موضوع قانون حمایت خانواده مصوب 1391 ،تشکیل نشده است ولیکن به موجب تبصره 1 ماده 1 قانون اخیرالذکر« از زمان اجرای این قانون در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن ، دادگاه های عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کنند » ، بنابر این دادگاه های عمومی حقوقی که برای رسیدگی به دعاوی خانوادگی اختصاص داده شده بودند نیز در حال حاضر می باید برابر مقررات قانون حمایت خانواده مصوب 1391 از جمله ماده 8 آن رسیدگی نمایند.
باعنایت به تبصره 1 ماده 20 و تبصره ماده 21 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1387، اصول و قواعد حاکم بر رسیدگی شامل مقررات ناظر به صلاحیت ، حق دفاع ، حضور در دادرسی ، رسیدگی به دلایل و مانند آن است و منظور از تشریفات ، مقررات ناظر بر شرایط شکلی دادخواست ، نحوه ابلاغ ، تعیین اوقات رسیدگی ،جلسه دادرسی و مانند آن است ./م
نظریه شماره 1337/92/7 - 9/7/92
407-16/9-92
1- با توجه به اینکه در ماده 58 قانون حمایت خانواده اخیرالتصویب قانون حمایت خانواده مصوب 1353 اعلام نسخ نشده است آیا درمواردی که این قانون با قانون اخیرالتصویب تعارضی ندارد یا قانون جدید حکمی درآن خصوص ندارد مانند ازدواج مجدد موضوع ماده 16 به قوت خود باقی است یا خیر؟
2- با توجه به نظریه شماره 5832/7-27/9/1389 آن اداره کل محترم مبنی بر عدم مجوزدادگاه برای صدوردستورثبت واقعه ازداوج مجدد بدون اجازه دادگاه و با رضایت همسراول و توجها به مواد 20 و21 قانون حمایت خانواده اخیرالتصویب که حکمی در این خصوص ندارد تصمیم دادگاه درچنین دعوی با توجه به قانون اخیرالتصویب چه باید باشد.
3- درموارد مرخصی یا غیبت تنها قاضی مشاورخانواده درحوزه قضائی دادرسی دادگاه رسیدگی کننده به دعاوی خانوادگی آیا باید دادگاه را تشکیل دهد یا خیر؟
4- با توجه به ماده 2 قانون حمایت خانواده 1392که تشکیل دادگاه دروقت رسیدگی (مقرر) با حضور قاضی مشاورالزامی است آیا در اوقات نظارت و فوقالعاده نیز حضورقاضی مشاورالزام می باشد./ع
- به طور کلی موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده وشورای محترم نگهبان هم خلاف شرع بودن آن ها را اعلام ننموده وبا قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391نیز مغایرتی ندارد، از جمله ماده 16آن در خصوص اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه به قوت واعتبار خود باقی است.
2- اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت آن خواه ازدواج اول باشد یا دوم واجد وصف کیفری است وزوج از این جهت تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد امّا از آنجایی که برابر قانون، ثبت ازدواج دائم درهر حال الزامی است وجود ضمانت اجرای کیفری مزبور، مانع حکم به ثبت چنین ازدواجی نمی باشد.
3- پس از تشکیل دادگاه های خانواده موضوع ماده یک قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391گرچه صدر ماده 2تشکیل این دادگاه را مستلزم حضور قاضی مشاور زن دانسته ولی تبصره این ماده استثنایی بر متن می باشد که براساس آن ظرف 5سال قوه قضائیه باید قاضی مشاور زن را برای کلیّه دادگاه های خانواده تأمین کند ودر ادامه این تبصره مقرر شده :(.... دراین مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشداستفاده کند) به کاربردن کلمه می تواند حاکی از اختیار قوه قضائیه است بنابراین مادام که مشاور زن ظرف 5سال به تعداد کافی تأمین نشده، قوه قضائیه مکلف نیست الزاماً از قاضی مشاور مرد استفاده کند بلکه مقنن با آگاهی از مشکلات قوه قضائیه از تأمین قاضی مشاور مرد این امر را الزامی ننموده است در نتیجه در طول 5سال امکان تشکیل دادگاه های خانواده بدون قاضی مشاور زن ومرد وجود خواهد داشت اعم از اینکه اساساً دادگاه فاقد قاضی مشاور باشد یا اینکه تنها قاضی مشاور در حوزه آن دادگاه به مرخصی رفته باشد.
4- مستفاد از مقررات ماده 2قانون حمایت خانواده این است که هر وقت قاضی دادگاه خانواده موضوع ماده یک قانون مذکور ختم دادرسی را اعلام و در مقام صدور رأی برمی آید باید قبلاً نظر قاضی مشاور را تحصیل نماید اعم از اینکه رسیدگی در وقت مقرر باشد یا فوق العاده، در نتیجه در تمام جلسات رسیدگی اعم از وقت مقرر وغیر باید قاضی مشاور حاضر باشد./الف
نظریه شماره 749/92/7 -23/4/92
شماره پرونده443-2/9 -92
1- درخراسان جنوبی زن پس از خواندن صیغه عقد وقبل ازعروسی به جهت سنتهای حاکم بر منطقه و حتی برخی نقاط کشور تمکین عام و خاص ندارد و شوهرهم نمی تواند با توجه به جو حاکم او را اجبار به انجام وظایف مزبور نماید بفرمایید در چنین وضعیتی آیا زن حق مطالبه نفقه دارد؟
مقررات مربوط به حمایت خانواده مصوب سال 1391 در خصوص نفقه در هر حال در تمام کشور نافذ و لازمالاجرا است ، بنابراین عدم تمکین اعم از عام و خاص موجب سقوط نفقه خواهد بود. و از مفهوم مخالف ماده 53 قانون فوقالذکر نیز این معنی مستفاد می گردد.
نظریه شماره 1444/92/7 - 4/8/92
481-16/9-92
عنوان تغییر جنسیت که در بند 18 ماده4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 آمده است با توجه به فقد قانون ماهوی مصوب:
1- آیا باید به صورت دعوی توسط متقاضی مطرح شود و در این صورت به طرفیت چه شخصی ( حقیقی- حقوقی) قابل طرح است؟ و آیا برای دادستان و اداره ثبت احوال طرفیتی می توان قائل شد؟
2- برای تغییر جنسیت بدوا باید مجوز صادر شود سپس اقدام به تغییر گردد یا بدوا باید تغییرجنسیت صورت پذیرد و برای اصلاح اوراق هویتی به دادگاه مراجعه شود؟
3- درموضوع مطروح متقاضی چه مدارکی را باید ارائه کند و دادگاه باید چه مواردی را در اتخاذ تصمیم مدنظر قرار دهد؟
4- مجوز دادگاه درقالب حکم است یا دستور (اعم ازاداری وقضایی)؟ وقابل تجدیدنظر است یا قطعی است؟
و سوال آخراینکه: آیا قبل ازاتخاذ تصمیم دادگاه و انجام عمل جراحی و تغییر اسناد هویت، تغییرچهره و قیافه توسط متقاضی تغییر جنسیت (مرد با لباس زنانه و آرایش و گریم خاص و زن با لباس مردانه با سرو صورت شبیه مردان در انظار عمومی ظاهر و با همان وضعیت هم به دادگاه مراجعه می نمایند) دراجرای ماده 638 وتبصره آن از قانون مجازات اسلامی (کتاب پنجم، تعزیرات ومجازات بازدارنده مصوب 1375) جرم محسوب می شود یا خیر؟./ع
1- درقوانین موضوعه ممنوعیتی درمورد تغییر جنسیت، ملاحظه نگردید ودرجلد چهارم تحریرالوسیله امام خمینی (ره) درقسمت مربوط به فروع، مسئله1، حرام نبودن آن بیان شده وامری غیر ترافعی می باشد وبا توجه به ابتدای ماده 4قانون حمایت خانواده، درزمره «امور» است نه دعاوی.
2- نظر به اینکه ماهیت تغییر جنسیت از متفرعات آن مانند ضرورت اصلاح شناسنامه ومدارک هویتی، متفاوت می باشد وقانونگذار دربند 18ماده 4قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91رسیدگی به موضوع تغییر جنسیت را در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داده است، بنابراین پیش از اقدام به آن باید مجوز لازم از دادگاه اخذ شود.
3- دادگاه درمقام بررسی ضرورت تغییر جنسیت، موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع وبراساس نظریه پزشکی قانونی وسایر اوضاع واحوال، پس از تحقیق از شخص متقاضی تصمیم مقتضی اتخاذ می کند.
4- درفرض سؤال، دادگاه فقط اجازه تغییر جنسیت واعمال جراحی را صادر می کند ودر حقیقت ضرورت آن را تأیید می نماید وبه مانند سایر آراء غیرمالی، قابل تجدیدنظر است.
5- هرگاه فرد پیش از تغییر جنسیت مرتکب عملی شود که از مصادیق ماده 638قانون مجازات اسلامی باشد، می تواند تحت تعقیب کیفری قرار گیرد./الف
نظریه شماره 1388/92/7 - 20/7/92
381-16/9-92
سوال:
1- ماده 26 درصورتیکه طلاق توافقی باشد بنا به درخواست زوج باشد دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام و این قسمت روشن نیست که اگر این گواهی صادر شد لاکن هیچ کدام یا یک طرف از انجام این توافق امتناع کردند وظیفه دادگاه چیست؟
2- تبصره 2 ماده 28 اگر زوجین یا یک طرف از معرفی داور امتناع کردند دادگاه باید داور تعیین کند اگر به درخواست احدی از طرفین باشد هزینه را پرداخت خواهند کرد ولی اگر هیچ کدام هزینه را ندادند و یا ازمعرفی داور امتناع کردند دادگاه تکلیف به تعیین داور دارند ولی هزینه را روشن نیست چه کسی باید بدهد بدون هزینه دادگاه از کجا داور تعیین کند؟
3- ماده 29 آیا این ماده شامل جائی است که زوج قصد طلاق دارند که وظیفه دادگاه تعیین تکلیف کلیه امور دارند مثل سابق یا خیر اگر زوجه درخواست طلاق بدهند دادگاه باید در همین دادخواست طلاق تکلیف کلیه امور مالی وغیر مالی را روشن کند لطف کنید توضیح دهید؟.
نظریه مشورتی:
1- الف) چنانچه گواهی عدم امکان سازش ظرف مهلت قانونی توسط هیچ یک از زوجین به دفتر رسمی طلاق تسلیم نشود، همانطور که درماده 34قانون حمایت خانواده مصوب 91آمده، گواهی صادر شده از درجه اعتبار ساقط است وبر اساس تبصره ماده قانونی مذکور کلیه توافقاتی که گواهی عدم امکان سازش بر مبنای آن صادر شده است، ملغی می گردد.
ب) به موجب ماده 35 قانون حمایت خانواده مصوب 91، هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی طلاق مراجعه وگواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند ولی زوجه ظرف یک هفته پس از اخطار در دفتر خانه حاضر نشود، سردفتر ضمن رعایت مفاد تبصره این ماده صیغه طلاق را جاری وپس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می رسد. بدیهی است حقوق و وجوهی که وفق گواهی عدم امکان سازش مربوطه، زوج مکلف به پرداخت آن ها در حق زوجه در قبال طلاق می باشد، قبل از اجرای صیغهٔ طلاق می باید به حساب سپرده ای که وفق مقررات، سردفتر طلاق اعلام می نماید توسط زوج پرداخت شود و در صورت صدور حکم اعسار یا تقسیط زوج، مطابق آن اقدام می گردد.
1-ج) هرگاه گواهی عدم امکان سازش بنابر توافق زوجین صادر شده باشد، حسب ماده 36قانون حمایت خانواده مصوب 91، در صورتی که زوجه بنابر اعلام دادگاه صادرکننده گواهی مزبور ویا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج مانع اجرای صیغه طلاق وثبت آن نیست.
2) ماده8آیین نامه اجرایی تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق در خصوص این سؤال تعیین تکلیف نموده بود، ولی به موجب بند 8 ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب91 ماده واحده فوق الذکر منسوخ اعلام شده است، لیکن مفاد آن از حیث این که منطبق بر اصول کلی آیین دادرسی مدنی در بخش پرداخت هزینه هامی باشد، قابل امعان نظر از سوی محاکم با توجه به سکوت قانون حمایت خانواده مصوب 91 در مورد مذکور است.
3) با توجه به اطلاق واژه رأی در صدر ماده 29قانون حمایت خانواده مصوب 91به نظر می رسد دادگاه در مواردی نیزکه به درخواست زوجه مبادرت به صدور حکم طلاق می نماید، باید نسبت به تعیین تکلیف امور مذکور در این ماده اقدام کند. بدیهی است اگر زوجه متقاضی طلاق راجع به حقوق مالی خود درخواستی نداشته باشد، دادگاه در این مورد حکمی صادر نمی کند.
نظریه شماره 799/92/7 - 31/4/92
387-16/9-92
سوال:
1- ماده 16 در دادگاه هنوز مرکز مشاوره نیست از طریق بهزیستی هنور مرکز مشاوره که مطابق با آن قانون باشد نیست و قوه قضائیه ظرف سه سال باید سازکار را فراهم کند بفرمائید الان که این مراکز وجود ندارند تکلیف دادگاه چیست؟
2- ماده21 ثبت واقعه نکاح موقت را درصورتیکه بادار باشد زوج با توافق طرفین یا شرط ضمن عقد لازم میداند لاکن روشن نیست که طرفین این حق را دارند یا خیر فقط زوجه می تواند الزام به ثبت ازداوج را بخواهد؟
3- ماده 25 در صورتیکه زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد آیا الان که این مرکزتامین نشده وظیفه دادگاه چیست؟.
نظریه مشورتی:
1- تا زمانی که مراکز مشاوره خانواده موضوع ماده 17قانون حمایت خانواده مصوب 91تشکیل نشده، دادگاه های خانواده می توانند دراجرای تبصره ماده 16قانون مذکور ازظرفیت مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی که پیش ازتصویب قانون حمایت خانواده 91وجود داشته، استفاده نمایند.
2- درنکاح موقت چنانچه زوجه باردار باشد،درصورت عدم ثبت، هریک اززوجین می توانند دراجرای بند 1ماده 21قانون حمایت خانواده مصوب 91، الزام به ثبت آن را از دادگاه خانواده ذی صلاح تقاضا نمایند.
به موجب ماده 25قانون حمایت خانواده 91درصورتی که زوجین متقاضی "طلاق توافقی" باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد واز طرفی برابر تبصره 1ماده1 قانون صدرالاشاره اززمان اجرای این قانون در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر درآن حوزه با رعایت تشریفات مربوط ومقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند، بنا به مراتب مذکور تا زمانی که مراکز مشاوره خانواده موضوع ماده 17قانون مرقوم توسط قوه قضاییه تشکیل نشده در خصوص طلاق توافقی، دادگاه های خانواده می باید دراجرای تبصره ماده 16قانون مزبور ازظرفیت مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی استفاده نمایند ضمناً درحوزه های قضایی که مرکز مشاوره سازمان بهزیستی هم وجود نداشته باشد،با توجه به اصل 167قانون اساسی وماده 3آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب درامورمدنی، چون قضات نمی توانند به علت عدم تشکیل مراکز مشاوره خانواده از رسیدگی امتناع نموده یا دادرسی را متوقف کنند لذا درچنین حوزه هایی دادگاه بدون رعایت تشریفات مذکور با توجه به سایر مقررات این قانون مبادرت به صدور رأی می نمایند.
نظریه شماره 653/92/7 - 12/4/92
391-16/9-92
سوال:
به استحضار می رساند در خصوص اینکه آیا ماده 16 قانون حمایت خانواده سابق در خصوص مجازات ازدواج مجدد همچنان به قوت خود باقی است یا با قانون حمایت خانواده جدید مصوب 1/12/91 فسخ ضمنی شده است؟ نظریه خود را به این شعبه اعلام فرمایید.
نظریه مشورتی:
برابر ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 ماده 16 و قسمت اول ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 15/11/53 را نسخ ننموده و همچنان به اعتبار خود باقی است . لذا در صورت تحقق هر یک از موارد مصرح در ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1353 دادگاه خانواده می تواند به زوج اجازه ازدواج مجدد دهد.
نظریه شماره 648/92/7 - 12/4/92
441/16/9-92
سوال:
احتراما با لازمالاجرا شده قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 آیا ماده 17 قانون حمایت خانواده واحکام مواد دیگرآن قانون که درقانون جدید مسکوت مانده است قابلیت استناد و اجرا دارد؟.
نظریه مشورتی:
موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده و شورای نگهبان هم خلاف شرع بودن آن را اعلام ننموده و با قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 مغایرتی ندارد کما کان معتبر و لازم الاجرا می باشد.
نظریه شماره 1332/92/7 - 8/7/92
494-16/9-92
سوال:
با توجه به اینکه وفق مفاد ماده 33 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی و وفق مفاد ماده 34 این قانون اعتبارگواهی عدم امکان سازش سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا قطعی شدن رای است حال با توجه به مفاد ماده 26 قانون مذکورهرگاه شرایط اعمال وکالت درطلاق احراز شود و دادگاه به زوجه اجازه دهد که به وکالت از سوی زوج خود را مطلقه کند اعتبار چنین حکمی جهت اجراء شش ماه است یا سه ماه و یا اینکه مهلت آن نامحدود است.
نظریه مشورتی:
حکم احراز شرایط اعمال وکالت موضوع قسمت اخیر ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یا حکمی که بر اساس وکالت محضری زوجه از زوج برای طلاق بر جواز اعمال وکالت صادر می شود متفاوت از حکم طلاق مذکور در ماده 33 آن قانون بوده و به منزله طلاق توافقی است زیرا زوجه به وکالت از زوج اقدام می کند که حکایت از موافقت موکل بر طلاق دارد و مورد مشمول ماده 34 قانون یاد شده است که مدت اعتبار آن سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است.
نظریه شماره 838/92/7 - 7/5/92
508-16/9-92
سوال:
1- آیا با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب بالاخص ماده 22 قانون مارالذکر چنانچه محکومعلیه به پرداخت صد سکه بهارآزادی ازپرداخت امتناع نماید آیا در راستای ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی می توان وی را بازداشت کرد یا اینکه بر اساس اصلاحیه مورخ مردادماه 91 موضوع بند ج ماده 18 آئیننامه نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 77 باید ملائت وی اثبات گردد و نمی توان وی را بازداشت کرد.
2- آیا دادگاه بخش می تواند به دعوی طلاق عدم امکان سازش رسیدگی نماید یا باید پرونده را به نزدیکترین دادگاه خانواده ارسال نماید؟.
نظریه مشورتی:
1- تصویب ماده 12 قانون حمایت خانواده اصولاً تأثیری در اعمال مواد 2و 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و آیین نامه اجرائی آن تا 110 سکه ندارد و بند ج ماده 18 آیین نامه مرقوم کماکان لازم الاجراء است.
2 – در حوزه قضائی بخش هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوطه و مقررات قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 به کلیه امور دعاوی خانوادگی از جمله فرض استعلام طلاق، گواهی عدم امکان سازش رسیدگی می کند مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و اصل انحلال آن اعم از اصل طلاق و فسخ نکاح.
530-16/9-92
سوال:
4- آیا مفاد ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مجلس شورای اسلامی قابل تسری به احکام صادره قبل از اجرای این قانون می باشد یاخیر؟
مثال: طلاق توافقی قبل از اجرای قانون جدید حمایت خانواده ثبت و صیغه جاری گردیده است و مدت عده نیز مقتضی شده زوج از پرداخت حقوق مالی زوجه خودداری نموده است آیا دادگاه صادره کننده طلاق می تواند با درخواست زوجه نسبت به صدور اجرائیه اقدام نماید یا خیر؟
5- آیا تعیین تکلیف حقوق مالی زوج ضمن صدور رای طلاق وفق ماده 29 قانون مزبور در دادخواست طلاقی که از طرف زن مطرح شده است نیاز به تصریح خواهان در دادخواست دارد یا اینکه دادگاه می بایست راسا حقوق مالی زوجه را ضمن صدور رای طلاق تعیین و مورد حکم قرار دهد؟
6- در ماده 40 قانون حمایت خانواده ضمانت عدم اجرای حکم دادگاه در مورد حضانت طفل به بازداشت مستنکف یا ممتنع تصریح گردیده است آیا جواز مزبور شامل عدم اجرای دستور موقت در مورد حضانت طفل نیز می شود یا خیر؟.
نظریه مشورتی:
1- درمورد مثال فرض استعلام که ناظر بر اجرای طلاق توافقی است که گواهی عدم امکان سازش آن قبل از تصویب قانون حمایت خانواده مصوب 91 صادر شده ولیکن اجرای آن بعد از تصویب قانون مزبور می باشد با توجه به اینکه قواعد مربوط به اجراء آراء در زمره قواعد شکلی است و قواعد شکلی اثر فوری داشته و عطف بماسبق می گردند مگر در مواردی که عطف بماسبق نمودن آنها به حقوق مکتسبه افراد خلل وارد آورد، در مانحن فیه در پرونده به خواسته طلاق توافقی که قبل از تصویب قانون حمایت خانواده مصوب 91 گواهی عدم امکان سازش صادر شده است و طلاق ثبت و صیغه آن جاری شده و زوج از پرداخت حقوق مالی زوجه خودداری می نماید قسمت اخیر ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91 اثر فوری داشته و عطف بماسبق می گردد و دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش با درخواست زوجه وفق قسمت اخیر ماده 29 قانون اخیرالذکر می بایستی نسبت به صدور اجرائیه اقدام نماید. و در صورت عدم پرداخت مهریه ازناحیه زوج نیاز نیست که زوجه برای وصول مهریه اش مبادرت به تقدیم دادخواست نماید.
2- تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه ضمن رأی راجع به طلاق الزامی است و نیاز به مطالبه آن ضمن دادخواست نمی باشد این حکم مقرر در ماده 29 امر جدیدی نیست و قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق نیز به همین نحو بوده است.
3- چون دستورموقت ( مندرج در ماده 7 قانون حمایت خانواده مصوب 91) در قالب «قرار» صادر می شود و ماده 40 قانون حمایت خانواده مصوب 91 ضمانت اجرای مربوط به استنکاف از اجرای «حکم» دادگاه در مورد حضانت طفل، ممانعت از اجرای حکم مذکور و امتناع از استرداد طفل یعنی « بازداشت» را مختص « حکم» دادگاه به شرح یاد شده دانسته است لذا شامل «دستور موقت» در زمینه موضوع مذکور نمی گردد.
نظریه شماره 856/92/7 - 9/5/92
532-16/9-92
سوال:
3- به موجب قسمت اخیرماده 22 قانون حمایت خانواده نسبت به مهریه مازاد 110 سکه فقط ملانت زوج ملاک پرداخت است دراین صورت در دعوی مطالبه مهریه اگر زوجه استطاعت مالی زوج را در دادگاه ثابت نکند آیا دادگاه باید نسبت به مازاد 110 سکه حکم به رد دعوی صادر نماید یا خیر؟
4- با توجه به اینکه حکم اعسار قبل از قطعیت قابل اجراست آیا رسیدگی به دعوی اعسار از هزینه دادرسی و مطالبه مهریه یک جا امکان دارد؟ یعنی با تشکیل یک جلسه دادرسی چنانچه دادگاه قادر به اتخاذ تصمیم در هر دو مورد باشد اقدام به صدور رای واحد کند یا خیر؟.
نظریه مشورتی:
1- برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی است در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خود داری نماید به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد این مقدار این مقررات قابل اعمال نخواهد بود، این امر مانع از صدور حکم نسبت به کل مهریه نخواهد بود.
2- رسیدگی به دعوی اعسار از هزینه دادرسی به منظور رسیدگی به اصل دعوی اصلی است بنابراین به ادعای اعسار باید قبل از دعوی اصلی رسیدگی شود و دادگاه قبل از پرداخت هزینه دادرسی یا صدور حکم اعسار از پرداخت آن مجاز به ورود و اظهار نظر نسبت به دعوی اصلی نیست بنابراین در فرض این بند از استعلام دادگاه باید بدواً به تقاضای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی در صورت فراهم بودن مقدمات رسیدگی به دعوی اصلی نسبت به آن نیز رسیدگی نماید.
نظریه شماره 1167/92/7 - 18/6/92
575-16/9-92
سوال:
آیا گواهی عدم امکان سازش که قبل از لازم الاجرا شدن قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/92 در دفاتر ثبت طلاق ثبت شده مشمول ماده 34 قانون مذکور می باشند یعنی چنانچه از تاریخ تسلیم گواهی ها به دفترخانه سه ماه گذشته باشد و اجرا نشده باشند از درجه اعتبار ساقط شده اند یا اینکه چون در زمان حاکمیت قوانین سابق به دفتر خانه ارائه شده اند مشمول مرور زمان نشده و به فوت خود باقی هستند و هرزمانی طرفی که آن را به دفتر خانه تحویل داده مدارک را ارائه کند قابل اجرا است؟.
نظریه مشورتی:
با توجه به اینکه قواعد اجرای احکام از جمله قواعد شکلی هستند که ایجاد حق نمی کنند و با توجه به اینکه طبق بند11 ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91، قانون تعیین مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش مصوب 11/8/1376 نسخ گردیده لذا گواهی عدم امکان سازش که براساس مقررات قانون سابق صادر شده ولی تا زمان لازم الاجراء شدن قانون حمایت خانواده 1/12/91 اجرا نشده، اجرای آن تابع قانون اخیرالتصویب خانواده بوده و نتیجتاً مشمول ماده 34 قانون مذکور می باشد.
نظریه شماره 1330/92/7 - 8/7/92
580-186/1-92
سوال:
تصویب قانون حمایت خانواده سال 1392 و نسخ صریح قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371 قانون تعیین مدت اعتبارگواهی عدم امکان سازش مصوب 1376 به دلالت ظاهر ماده 26 قانون حمایت خانواده 1392 صدورگواهی عدم امکان سازش محدود به دو مورد
1- طلاق توافقی
2- درخواست طلاق به درخواست زوج است همکاران معتقدند اگرزوجه با استناد به وکالتنامه محضری و یا شروط ضمن عقد در سند نکاحیه درصدد جدایی باشد لازم است ازطریق صدورحکم برطلاق دادخواست خود را تقدیم کند با توجه به آثار متفاوت گواهی عدم امکان سازش با حکم طلاق ارشاد این دادگاه موجب امتنان خواهد بود.
نظریه مشورتی:
حکم احراز شرایط اعمال وکالت موضوع قسمت اخیر ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یا حکمی که بر اساس وکالت محضری زوجه از زوج برای طلاق بر جواز اعمال وکالت صادر می شود متفاوت از حکم طلاق مذکور در ماده 33 آن قانون بوده و به منزله طلاق توافقی است زیرا زوجه به وکالت از زوج اقدام می کند که حکایت از موافقت موکل بر طلاق دارد و مورد مشمول ماده 34 قانون یاد شده است که مدت اعتبار آن سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است
نظریه شماره 1146/92/7 - 16/6/92
703-16/9-92
سوال:
با توجه به مادتین17 و25 از قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 و عدم تصویب آیین نامه مذکور در ماده 17 آیا دادگاه تکلیف به ارسال پرونده طلاق توافقی به واحدهای مشاوره فعلی در اداره بهزیستی دارد.
نظریه مشورتی:
تا زمانی که مراکز مشاوره خانواده موضوع ماده 17قانون حمایت خانواده مصوب 1/2/1392تشکیل نشده، دادگاه های خانواده می توانند دراجرای تبصره ماده 16قانون مذکور ازظرفیت مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی که پیش ازتصویب قانون حمایت خانواده سال 1391 وجود داشته، استفاده نمایند.
نظریه شماره 1146/92/7 - 16/6/92
703-16/9-92
سوال:
با توجه به مادتین17 و25 از قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 و عدم تصویب آیین نامه مذکور در ماده 17 آیا دادگاه تکلیف به ارسال پرونده طلاق توافقی به واحدهای مشاوره فعلی در اداره بهزیستی دارد.
نظریه مشورتی:
تا زمانی که مراکز مشاوره خانواده موضوع ماده 17قانون حمایت خانواده مصوب 1/2/1392تشکیل نشده، دادگاه های خانواده می توانند دراجرای تبصره ماده 16قانون مذکور ازظرفیت مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی که پیش ازتصویب قانون حمایت خانواده سال 1391 وجود داشته، استفاده نمایند.
نظربه شماره 1331/92/7 - 8/7/92
734- 16/9-92
سوال:
احتراما با عنایت به اینکه ماده 29 قانون جدید حمایت خانواده مقرر داشته در صورتی که طلاق توافقی یا به درخواست زوج باشد دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر و در صورتی که طلاق به درخواست زوجه باشد دادگاه حسب مورد حکم به الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت درطلاق صادرمی نماید و در مواد 33و 34 همان قانون اعتبار حکم طلاق شش ماه و اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه بعد ازابلاغ رای قطعی اعلام شده است احکامی که در قالب احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق صادر می شوند دارای مدت اعتبار می باشند یا خیر؟در صورت مثبت بودن پاسخ مدت اعتبار احکام فوق شش ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی است یا سه ماه.
نظریه مشورتی:
حکم احراز شرایط اعمال وکالت موضوع قسمت اخیر ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یا حکمی که بر اساس وکالت محضری زوجه از زوج برای طلاق بر جواز اعمال وکالت صادر می شود متفاوت از حکم طلاق مذکور در ماده 33 آن قانون بوده و به منزله طلاق توافقی است زیرا زوجه به وکالت از زوج اقدام می کند که حکایت از موافقت موکل بر طلاق دارد و مورد مشمول ماده 34 قانون یاد شده است که مدت اعتبار آن سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است.
نظریه شماره 12/18/92 -25/6/92
793-16/9-92
سوال:
س: با توجه به اینکه درقانون جدید حمایت خانواده درمورد برخی ازمصادیق مجرمانه از جمله عدم تحویل طفل ازسوی هر یک از والدین وترک انفاق قانونگذاری شده است و ازطرفی درهمان قانون رسیدگی به کلیه دعاوی خانوادگی درصلاحیت دادگاه خانواده منحصر گردیده است اعلام فرمائید با توجه به مراتب مذکورمن بعد رسیدگی به امور جزایی مثل ترک انفاق در صلاحیت دادگاههای خانوده بوده یا اینکه کماکان در صلاحیت محاکم جزایی باشد.
نظریه مشورتی:
مطابق ماده 54قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91، هرگاه مسئول حضانت از انجام تکالیف مقررخودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود به مجازات مقرر در ماده مذکور محکوم می شود واین مورد از شمول ماده 632قانون مجازات اسلامی تعزیرات خارج است ورسیدگی به آنچه که درقانون حمایت خانواده مصوب1/12/91ذکر شده در صلاحیت دادگاه خانواده است.
نظریه شماره 1334/92/7 - 8/7/92
804-16/9-92
سوال:
سوال: به دنبال تصویب اجرایی شدن قانون اخیر حمایت خانواده رویههای متعدد و گاها متنا قضی توسط محاکم در رابطه با محکومین مالی قبلی به تادیه اقساط مهریه اعمال می گردد به طوریکه زوجهایی که قبل از تصویب این قانون برابر اجراییه ثبتی و یا احکام محاکم بیش از 110 سکه مورد قانونگذار را پرداخت و از پرداخت اقساط بعدی به دلیل عجز از تودیع در مانده وهیچ مالی از ایشان توسط زوجه و دادگاه نیز شناسایی نشده برابر دستور برخی محاکم بدوی جلب و روانه زندان می گردند و لیکن شعب دیگر به دلیل پرداخت قبلی 110سکه و یا بیش از آن از سوی زوج از احکام قبلی صادره درخصوص تقسیط مهریه صرفنظر و زندانی آزاد و یا ازحکم جلب ایشان رفع اثر می گردد. لذا نظر به اینکه یکی از عمده اهداف قانونگذار در تدوین این قانون خصوصا ماده 22 آن حبسزدایی و پیشگیری ازتعیین مهریههای نجومی است خواهشمند است عنایت نموده پاسخ فرمایید:
1- آیا با وحدت ملاک قراردادن عمومات قوانین جزا به لحاظ سکوت قانونگذار قانون اخیرالتصویب خانواده به لحاظ مساعدتر بودن آن به حال محکومعلیه مالی همانظورکه نمایندگان مجلس نیز درمصاحبههای خود بیان نمودهاند عطف بماسبق شده و شامل محکومین مالی قبلی از تصویب آن قبلا بیش از 110 سکه پرداخته اند نیز می شود؟
2- درصورت عطف بماسبق شدن قانون جدید آیا دادگاه می تواند به صرف صدور احکام قبلی تقسیط در مهریه پس از پرداخت 110 سکه صرفا به دلیل احراز ملانت زوج علیرغم عدم شناسایی هرگونه اموال ایشان ازصدور دستور آزادی و یا رفع اثر از حکم جلب ایشان امتناع نمایند.
نظریه مشورتی:
1- باتوجه به اطلاق ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1392 اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ناظر به مواردی است که زوج مهریه را تا یکصدوده سکه تمام بهارآزادی ویا معادل آن نپرداخته باشد، بنابراین چنانچه زوج قبل از اجرای این قانون ویا اینکه بعد از اجرای قانون نسبت به پرداخت یکصدو ده سکه تمام بهار آزادی ویا معادل آن اقدام کرده باشد، بازداشت زوج در اجرای ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی برخلاف قانون مرقوم وبازداشت غیر قانونی محسوب می شود ودرصورت صدور برگ جلب باید از آن رفع اثر شود.
باعنایت به ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی واصلاحیه بند ج ماده 18 وآیین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون مذکوراصلاحی مورخ31/4/91 ریاست محترم قوه قضائیه در مواردی که بدهکار بابت بدهی به طور مستقیم یا غیرمستقیم مالی اخذ نکرده باشد مانند مهریه، اصل عدم جاری است، زیرا انسان بدون دارایی متولد می شود و دارایی امری حادث است و وجودآن نیاز به دلیل دارد بنابراین احرازملائت زوج نیاز به دلیل دارد.همانطوری که به شرح فوق اعلام گردیده چنانچه زوج قبل یا بعد از اجرای قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یکصد و ده سکه از مهریه متعلقه را به زوجه پرداخت نموده باشد در فرض استعلام دادگاه صادرکننده حکم قطعی باید در اجرای ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 نسبت به صدور دستور آزادی زوج درصورت حبس بودن ویا رفع اثر از دستورجلب وی اقدام نماید.
نظریه شماره 1122/92/7 - 12/6/92
808-16/9-92
سوال:
2- نظربه تبصره2 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب سال1391 که دادگاه بخش را مکلف به رسیدگی به کلیه دعاوی خانواده به استثناء دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن نموده است و ماده 3 قانون مذکور که بیان داشته قاضی دادگاه خانواده باید حداقل دارای 4 سال سابقه خدمت قضایی باشد آیا اینجانب دادرسی علی البدل دادگاه بخش که دارای 3 سال سابقه خدمت قضایی می باشم صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانواده را دارم یا خیر؟ درهر دو فرض حضور یا عدم حضور رئیس شعبه اظهارنظر فرمایید.
3- درحوزه دادگاه بخش که با یک رئیس و یک دادرس اداره می شود آیا برای رسیدگی دادرس به پروندهها ارجاع آن توسط رئیس شعبه ضرورت دارد یا خیر؟ درهر دو فرض حضور یا عدم حضور رئیس شعبه اظهارنظر فرمایید.
4- طبق تبصره 6 ماده 3 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب درجرایمی که در صلاحیت دادگاه کیفری استان است رئیس یا دادرس دادگاه بخش به جانشینی از بازپرس زیر نظر دادستان مربوطه اقدام می نماید در صورتی که متهم جرایم دیگری نیزمرتکب شده باشد که درصلاحیت دادگاه بخش می باشد ولیکن قانونا باید به اتهامات متعدد متهم به طور یکجا در دادگاه صالح برای رسیدگی به مهمترین جرم رسیدگی شود دادگاه بخش درخصوص این جرایم باید به چه نحو عمل نماید.
نظریه مشورتی:
1- ماده 3 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 ناظر به شرایط قضاتی است که به عنوان قاضی دادگاه خانواده منصوب می گردند، حال آن که تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره ناظر به حوزه های قضایی است که دادگاه خانواده در آن جا تشکیل نشده و اختیارات دادگاه خانواده از حیث رسیدگی به دعاوی وامور خانوادگی غیر از دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن به آن دادگاه تفویض گردیده ولذا در شرایطی که دادگاه بخش در اجرای تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره عهده دار وظایف دادگاه خانواده گردیده، غیر از موارد مصرح در قانون ( دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن) داشتن سابقه 4 ساله قضایی برای قاضی دادگاه اعم از رئیس یا دادرس ضرورتی ندارد.
نظریه شماره 1260/92/7 -30/7/92
863-1/3-92
سوال:
الف- ترتیب اجرای احکام خارجی نسبت به دعاوی که درصلاحیت اختصاصی دادگاه خانواده می باشد چگونه است؟
ب- با توجه به ماده 170 قانون اجرای احکام مدنی که صلاحیت دادگاه شهرستان را شناسایی نموده است آیا دروضعیت کنونی دادگاه بخش صلاحیت شناسایی وصدور دستوراجرایی آرای خارجی را دارد؟
ج- چنانچه دادگاه تجدیدنظررای دادگاه بدوی را نقض ودستوراجرا صادرکند آیا مرجع تجدیدنظراجراییه صادرمی کند یا دادگاه بدوی وفق ماد ه 5 قانون اجرای احکام مدنی؟
د- مهلت پژوهش خواهی از رد درخواست اجرای احکام خارجی با توجه به ماده 175 قانون اجرای احکام مدنی ده روز است یا تابع عمومات آئین دادرسی مدنی یعنی 20 روز.
نظریه مشورتی:
مطابق ماده 15 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 احکام صادره از دادگاههای خارجی در مورد ایرانیان مقیم خارج از کشور در خصوص امور و دعاوی خانوادگی در ایران اجرا نمی شود، مگر اینکه احکام مذکور در دادگاههای صلاحیت دار ایران تنفیذ گردد. دادگاه صلاحیت دار برای تنفیذ این احکام مطابق ماده 170 قانون اجرای احکام مدنی دادگاه شهرستان تهران است که درحال حاضر با توجه به تغییر قوانین راجع به محاکم، دادگاه خانواده تهران می باشد. بنابراین دادگاه خانواده تهران مطابق ماده 174 قانون اجرای احکام مدنی در صورت تنفیذ حکم با رعایت مواد 172 و 173 قانون اخیرالذکر دستور اجرای آن را صادر می نماید و در صورتی که رأی صادره قابل تنفیذ نباشد بر اساس قسمت اخیر ماده 174 قانون مذکور با ذکر علل و جهات آن، رد تقاضا را اعلام و رأی صادره پس از ابلاغ به متقاضی ظرف مهلت قانونی، قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان خواهد بود. دادگاه تجدیدنظر در صورت فسخ رأی صادره از دادگاه خانواده و صدورحکم به تنفیذ حکم صادره از دادگاه خارجی، حسب مقررات ماده 176 قانون اجرای احکام مدنی دستور اجرای رأی دادگاه خارجی را صادر می نماید، لیکن در صورت تأیید رد تقاضا، پرونده مختومه می گردد. مهلت تجدیدنظرخواهی با توجه به مقررات قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی (ماده 336این قانون) برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ است. ضمناً دادگاه تجدیدنظر فقط دستوراجرا را می دهد، در این صورت طبق ماده 5 قانون اجرای احکام مدنی، دادگاه نخستین باید اجرائیه را صادر و طبق رأی دادگاه تجدیدنظر اقدام نماید.
نظریه شماره 1270/92/7 - 31/6/92
869- 16/9-92
سوال:
1- آقای الف در تاریخ 1/2/1380 ازدواج رسمی می نماید و نکاح ثبت می گردد حال همین فرد در سال 92 اقدام به ازدواج مجدد می نماید و صیغه شرعی نکاح جاری وعقد نامه عادی تنظیم و به امضاء زوجین و شهود می رسد حال زوجه دوم به طرفیت آقای الف دعوی نسبت واقعه نکاح مطرح می کند بالحاظ مواد 20 و 56 قانون حمایت خانواده 1391 خواهشمند است بیان نماید.
الف – آیا چنین دعویی قابل استماع می باشد یا خیر
ب- اگر طرفین با هم درجلسه رسیدگی توافق برسند آیا میتوان گزارش اصلاحی صادر کرد
ج- اگر چنین دعویی قابل استماع نمی باشد دادگاه باید حکم صادرکند یا قرار.
نظریه مشورتی:
1- ضمانت اجرای مندرج در ماده 40 قانون حمایت خانواده مصوب 91 مختص « حکم » است وبه دستور موقت که در قالب « قرار» صادر می شود ، تسری ندارد.
2- «بازداشت» قید شده در ماده 40 قانون صدرالذکر بصورت « دستورقضایی» است که بارعایت شرایط مذکور در این ماده صادر می گرددو غایت زمانی آن ، لغایت مرتفع شدن علت بازداشت، باتوجه به مفاد ماده قانونی مذکور است./ن
در مورد ماده 40 قانون حمایت خانواده 1392 که به عنوان ضمانت اجرای حضانت فرزند آمده است قانون ابهامهای ذیل دارد:
1- آیا ضمانت اجرای کیفری مذکورمختص احکام قضایی است ویا شامل نقض دستورموقت مبنی بر تحویل فرزند به یکی از والدین هم می شود در این ماده حکم به کار رفته که معلوم نیست معنای خاص آن است یا معنای عام و شامل دستور موقت می شود یاخیر؟
2- بازداشت قید شده در این ماده آیا مقید به زمان نیست وآیا چنانچه قید نباشد با اصول آیین دادرسی کیفری و موازین حقوقی بشر تعارض ندارد؟ آیا قاضی به صورت مطلق در حکم خود بازداشت تا تحویل فرزند قید می کند./ع *
نظریه مشورتی:
مفاد ماده 56قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391حاکی از لزوم اخذ حکم دادگاه درمورد تجویز ازدواج مجدد برای ثبت آن می باشد. بنا به مراتب فوق چنانچه مردی بدون رعایت مفاد قانون صدرالاشاره وبدون اجازه دادگاه مبادرت به ازدواج مجدد نماید، دادگاه خانواده مجوز قانونی برای صدور رأی درخصوص ثبت ازدواج مجدد چه به درخواست زوج باشد وچه به درخواست زوجه دوم ندارد وبرابر ماده 58قانون حمایت خانواده مصوب 91که ماده 16وقسمت اول ماده 17قانون حمایت خانواده مصوب 53را نسخ نکرده وهم چنان به اعتبار وقوت خود باقی هستند چنانچه مرد وزنی بدون اخذ حکم اجازه ازدواج مجدد ازدادگاه مبادرت به ازدواج مجدد نماید، وهریک ازایشان دادخواست ثبت چنین نکاحی را بدهد به لحاظ عدم رعایت نظامات قانونی مذکور در ازدواج مجدد، دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت استماع نداشته ودادگاه رسیدگی کننده درخصوص دعوی ثبت چنین ازدواجی می بایستی قرار عدم استماع دعوی صادرنماید وخلاف این امر به معنای نادیده گرفتن قانون است توافق طرفین دردادگاه موجب تنظیم گزارش اصلاحی که درحکم قطعی دادگاه می باشد، نخواهد بود و دادگاه نمی تواند گزارش اصلاحی تنظیم نماید.
نظریه شماره 1273/92/7 - 31/6/92
80-16/9-92
1- چنانچه زوجه ای طی دادخواستی، نفقه جاریه را مطالبه نماید وحکم به پرداخت نفقه وی صادر گردد و حکم قطعیت یافته، متعاقباً به دنبال تقاضای مشارٌالیه مبنی بر صدور اجرائیه واجرای حکم، اجرائیه صادر گردد وعلیرغم ابلاغ اجرائیه به زوج وفق مقررات، وی نفقه زوجه خود را نپردازد زوجه می تواند تقاضای اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 77 را نماید ونیز می تواند خواستار اعمال ماده 1129 قانون مدنی شود ویا این که چنانچه شرط سند نکاحیه مبنی بر ترک انفاق از ناحیه زوج نسبت به زوجه به امضای زوج رسیده باشد وزوج به زوجه دراین خصوص وکالت داده باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه وصدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد،زوجه می تواند درصورت تحقق شرط مذکور از دادگاه خانواده ذی صلاح تقاضای طلاق نماید. چنانچه زوج دادخواستی به خواسته اعسار از پرداخت نفقه دهد درصورت صدور حکم اعسار وی، زوجه نمی تواند به علت عدم پرداخت یکجای نفقه تقاضای اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی را نماید.
2- به موجب ماده 27 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی، دادگاه می بایستی به منظور ایجاد صلح وسازش موضوع را به داوری ارجاع کند.
3- در فرض استعلام چنانچه گواهی عدم امکان سازش صادر ونفقه یا مهریه ویا سایر حقوق مالی ضمن دادخواست طلاق توافقی مطالبه شده باشد و طلاق ثبت وصیغه آن جاری شده باشد، درصورت عدم پرداخت حقوق مالی زوجه از ناحیه زوج نیاز نیست که زوجه برای وصول مهریه اش مبادرت به تقدیم دادخواست نماید؛ بلکه ذی نفع ( مشارٌالیها) می تواند از دادگاه صادر کننده گواهی عدم امکان سازش [ ویا دراجرای بند ج ماده 2 آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرائی مصوب 11/6/87 ریاست محترم قوه قضائیه با اصلاحیه های بعدی در مورد مهریه وتعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق ورجوع شده نسبت به اموال منقول و سایر تعهدات ( به استثنای غیرمنقول) از دفتری که سند را تنظیم کرده است ونسبت به اموال غیر منقول که در دفتر املاک به ثبت رسیده است از دفتر اسناد رسمی تنظیم کننده سند] تقاضای صدور اجرائیه جهت اجرای تعهد مالی ضمن ایقاع ( طلاق) را وفق مفاد گواهی عدم امکان سازش نماید ودرصورت صدور اجرائیه وابلاغ آن به زوج وفق مقررات وعدم پرداخت حقوق مالی از ناحیه مشارٌالیه، زوجه می تواند تقاضای اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 77 را نماید . درمورد طلاق توافقی درخصوص حقوق غیرمالی مصرّح در گواهی عدم امکان سازش، چنانچه طلاق ثبت وصیغه آن جاری شده باشد چون حقوق غیر مالی مذکور از متفرعات گواهی عدم امکان سازش می باشد، ذی نفع می تواند از دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش، تقاضای صدور اجرائیه نماید. در مورد طلاق های غیرتوافقی بدیهی است مفاد قانون اجرای احکام مدنی حاکم می باشد./ن
4- زوجه دادخواست نفقه جاریه دادند زوج حاضر است لاکن اظهار می دارند توان پرداخت نفقه را ندارم معسر هستم حال بهر دلیل یا بیماری یا عدم وجود شغل یا زندان و غیره دادگاه چون در نفقه زن استطاعت شرط نیست قهرا باید زوج را محکوم کند به پرداخت نفقه مثلا هر ماه یکصد هزار تومان اگر ایشان توان پرداخت ندارند اولا آیا می شود با صدور اجرائیه و عدم پرداخت ایشان را بازداشت کرد یا خیر و ثانیا می شود به اعسارش رسیدگی کرد و اگر محرز شده که توان پرداخت نفقه را ندارند باید حکم اعسار را صادر کرد یا خیر ثالثا فرضا حکم اعسار صادر شد تکلیف این زن که در تمکین کامل است ولی شوهرش حکم اعسار از پرداخت نفقه دریافت کردند چیست رابعا آیا اینجا اگر 65 ماه گذشت وشرط سند نکاحیه برای طلاق زن محقق شده یا خیر؟
5- در ماده 27 قانون حمایت خانواده داور به جز طلاق توافقی آیا در شرایط فعلی که هنوز آن دادگاه خاص خانواده تشکیل نشده و دادگاه عام و عمومی انجام وظیفه می نمایند تعیین داور در طلاق توافقی نیز باید الزامی باشد زیرا به مصداق آیه شریفه (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکمم من اهله و حکمم من اهلها) داور تعیین شود تلاش نمایند اگر به صلح و سازش نرسیدند دادگاه اجازه طلاق بدهند یا خیر الان طبق این ماده در طلاق توافقی نیازی به تعیین داور نیست؟
6- احتراما در زمان طلاق توافقی یا غیر توافقی زن شوهر با یک شرایط و توافقاتی حاضر به دادن طلاق می شوند مثلا نفقه فرزند هر ماه یکصد هزارتومان پدر باید بدهند یا مادر قبول کردند فرزند را بدون نفقه حضانت کند یا ملاقات هر هفته یکبار و یا اقساط مهریه هر 6 ماه یک سکه ولی بعد از انجام طلاق شخص متعهد به تعهد خودش عمل نکند آیا اینجا می شود بدون دادن دادخواست جدید در همین پرونده طلاق اجرائیه صادر کرد و مشخص و ملزم به انجام تعهد مالی و غیر مالی کرد و اگر انجام نداد و مشمول ماده 2 قانون محکومیت های مالی می شود یا خیر./ع
7- زوجه دادخواست نفقه جاریه دادند زوج حاضر است لاکن اظهار می دارند توان پرداخت نفقه را ندارم معسر هستم حال بهر دلیل یا بیماری یا عدم وجود شغل یا زندان و غیره دادگاه چون در نفقه زن استطاعت شرط نیست قهرا باید زوج را محکوم کند به پرداخت نفقه مثلا هر ماه یکصد هزار تومان اگر ایشان توان پرداخت ندارند اولا آیا می شود با صدور اجرائیه و عدم پرداخت ایشان را بازداشت کرد یا خیر و ثانیا می شود به اعسارش رسیدگی کرد و اگر محرز شده که توان پرداخت نفقه را ندارند باید حکم اعسار را صادر کرد یا خیر ثالثا فرضا حکم اعسار صادر شد تکلیف این زن که در تمکین کامل است ولی شوهرش حکم اعسار از پرداخت نفقه دریافت کردند چیست رابعا آیا اینجا اگر 65 ماه گذشت وشرط سند نکاحیه برای طلاق زن محقق شده یا خیر؟
8- در ماده 27 قانون حمایت خانواده داور به جز طلاق توافقی آیا در شرایط فعلی که هنوز آن دادگاه خاص خانواده تشکیل نشده و دادگاه عام و عمومی انجام وظیفه می نمایند تعیین داور در طلاق توافقی نیز باید الزامی باشد زیرا به مصداق آیه شریفه (و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکمم من اهله و حکمم من اهلها) داور تعیین شود تلاش نمایند اگر به صلح و سازش نرسیدند دادگاه اجازه طلاق بدهند یا خیر الان طبق این ماده در طلاق توافقی نیازی به تعیین داور نیست؟
9- احتراما در زمان طلاق توافقی یا غیر توافقی زن شوهر با یک شرایط و توافقاتی حاضر به دادن طلاق می شوند مثلا نفقه فرزند هر ماه یکصد هزارتومان پدر باید بدهند یا مادر قبول کردند فرزند را بدون نفقه حضانت کند یا ملاقات هر هفته یکبار و یا اقساط مهریه هر 6 ماه یک سکه ولی بعد از انجام طلاق شخص متعهد به تعهد خودش عمل نکند آیا اینجا می شود بدون دادن دادخواست جدید در همین پرونده طلاق اجرائیه صادر کرد و مشخص و ملزم به انجام تعهد مالی و غیر مالی کرد و اگر انجام نداد و مشمول ماده 2 قانون محکومیت های مالی می شود یا خیر./ع
نظریه شماره 1261/92/7 - 30/6/92
881-16/9-92
1- در اجرای ماده 7 قانون حمایت خانواده زن در دادگاه درخواست نفقه می نمایند یا جاریه هرماه مثلا ده میلیون ریال و یا معوقه مثلا20 ماه بیست میلیون تومان و درخواست دستورموقت که از مال شوهریا حقوق ایشان تا صدورحکم قطعی نفقه پرداخت شود علیالحساب آیا این درخواست قابل پذیرش است (اگرمثلا ده ماه هر ماه یک میلیون تومان از مال شوهر به زن داده شده و درزمان صدور حکم ازبدهکاری ایشان کسرخواهد شد یا خیر اگر حکم برد دعوی زوجه صادر شد تکلیف آن وجوه چه خواهد شد.
2- دربعضی موارد دخترباکره رفته چون دسترسی به پدرش نداشته نزدیک شخص عاقد با حضور مادرش خودش به عقد دائم شخص درآمدند از دادگاه درخواست اجازه و محکومیت زوج را به ثبت واقعه نکاح خواستند این دو فرض دارد 1- عمل زناشویی انجام شده دیگرباکرده نیست.2- هنوزباکره است واین عقد بدون اجازه پدر و پدربزرگ ودادگاه بوده است آیا دراین صورت الزام خوانده به ثبت واقعه این نکاح جایز است یا خیر چون عقد بدون اجازه پدر و پدربزرگ و دادگاه بوده است آیا دراین صورت الزام خوانده به ثبت واقعه این نکاح جایز است یا خیرچون عقد بدون اجازه پدر بوده صحیح نیست باید ازدادگاه اجازه ازداوج اول بگیرند بعدا ثبت شود.
3- درخصوص حضانت فرزندان آیا ماده 1170 که اگر زن ازدواج کند حضانت سلب می شود یا به قوت خودش باقی است یا خیراگر دادگاه تشخیص که این ازدواج مضر به حال فرزند نیست وتشخیص دهند که مصلحت فرزند کماکان درحضانت نزد مادر است می شود خواسته پدر را رد کرد./ع
1-باتوجه به فرض استعلام ، به موجب ماده 7 قانون حمایت خانواده مصوب 91 این اختیار به دادگاه داده شده که پیش از اتخاذ تصمیم در مورد اصل دعوی در امر نفقه هم به درخواست زوجه ، دستور موقت صادرکند، دستور موقت مزبور به هیچ وجه تأثیری در اصل دعوی ندارد ودرفرض مزبور اگر حکم به رد دعوی اصلی زوجه ( مبنی بر مطالبه نفقه) صادر شود، مشارٌالیها مکلف به جبران خسارت وارده به زوج ( ناشی ازاجرای دستور موقت) می باشد و درصورت صدور حکم به ورود شکایت زوجه در دعوی اصلی، مبالغ مربوط به نفقه پرداختی موضوع دستور موقت صادره، می باید در حکم دادگاه ملحوظ نظر قرار گیرد.
2- نکاح دخترباکره بدون اذن پدر یا جد پدری ، غیرنافذ است ( نه باطل) وتا زمانی که حکم به بطلان نکاح مزبور صادر نگردد ، آثار عقد صحیح را دارا است . مقررات ماده 1043 اصلاحی قانون مدنی که نکاح دختر باکره را موقوف به اجازه پدرنموده، شرط صحت عقد نمی باشد بلکه شرط کمال عقد است ودرفرض مطروحه در قسمت 2 استعلام، درصورتی که صفت باکره بودن به هرعلتی موجود نباشد، نیازی به اخذ گواهی یا اجازه پدر یا جد پدری برای ثبت ازدواج نیست و زوجین مزبور چنانچه بخواهند ازدواج خویش را رسمی نمایند می توانند با توجه به ماده 32 قانون ثبت احوال ومواد 66و68 آیین نامه اصلاحی آن با تنظیم اقرار نامه رسمی رفع اشکال نمایند.
3- هرچند به موجب ماده 1170 قانون مدنی، ازدواج مادر موجب سلب حضانت وی نسبت به فرزند می گردد ولی مستنداً به مواد 40 به بعد قانون حمایت خانواده مصوب 91 درصورتی که دادگاه تشخیص دهد که مصلحت طفل اقتضاء دارد که حضانتش به مادر سپرده شود، می تواند حضانت را به مادر طفل بدهد./ن
نظریه شماره 1457/92/7 - 5/8/92
931-16/9-92
مطابق وحدت رویه شماره 633مورخ 1378هیأت عمومی دیوانعالی کشور امتناع زوج از پرداخت نفقه زوجه ای که با استفاده از اختیارات حاصله ازمقررات ماده 1085قانون مدنی از تمکین خودداری می کند موجب مسئولیت کیفری زوج نیست در صورتی که به صراحت تبصره ماده 53قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392امتناع از پرداخت نفقه زوجه ای که قانوناً مجاز به عدم تمکین است نیز مسئولیت کیفری دارد وبه مجازات مقرر درماده 53قانون مذکور محکوم می شود بنابراین مستنداً به قسمت اخیر ماده 271قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور کیفری، رأی وحدت رویه شماره 633مورخ 1378هیأت عمومی دیوانعالی کشور به موجب تبصره ماده 53قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391بی اثر گردیده است./الف
کسر نفقه از حقوق زوج برای زوجه ، پرداخت قیمت سکه های مهریه با نرخ روز - نفقه چیست و به چه کسانی تعلق می گیرد ؟ - عقد موقت و شرط پرداختن نفقه - دادخواست مطالبه نفقه ایام زوجیت و صدور قرار تامین - دادخواست الزام به تهیه مسکن ( از نفقه ) - نفقه معوقه را چگونه مطالبه کنیم ؟ در قالب بازخوانی یک پرونده - نحوه مطالبه نفقه فرزندان بالغ غیر رشید - نفقه حقی برای بخشیدن یا گرفتن ؟ - سازوکارهای قانونی دریافت نفقه - ضمانت اجرای کیفری ترک نفقه - نفقه فرزند چگونه محاسبه می شود ؟ - دادگاه صالح برای رسیدگی به دعوای حقوقی پرداخت نفقه - مردان چه وقت می توانند از پرداخت نفقه خودداری کنند ؟ - آیا می دانید نفقه زن چگونه محاسبه می گردد ؟ - بررسی نفقه زوجه در حقوق ایران - آنچه درباره نفقه باید بدانیم - نفقه در قانون مدنی - هشدارهایی درباره نفقه ، شرایط پرداخت نفقه از سوی مرد و پیامدهای نپرداختن آن - ضمانت اجرای پرداخت نفقه - آیا یارانه نقدی جزئی از نفقه زوجه است ؟ - فرهنگی متفاوت برای نفقه در ایام زوجیت - دادخواست صدرو گواهی عدم امکان سازش به علت عدم پرداخت نفقه
آیا تبصره ماده 53 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 رای وحدت رویه شماره 633-14/2/1387 را نسخ ضمنی نموده یا خیر./ع
نظریه شماره 1506/92/7 - 12/8/92
980-75-92
مورد سوال نیزمربوط به پروندهای بوده که تحت بازرسی قرار گرفته وما بین اعضاء گروه بازرسی محل مناقشه بوده علیهذا مراتب جهت استحضاروعندالاقتضاء اعلام پاسخ اعاده می گردد ضمنا جهت رفع ایراد آن مرجع مبنی بر موردی بود سوال موضوع به شرح ذیل اصلاح می گردد
1- درعقد بیع درفرض تعذرانجام تعهد ازناحیه خریدارفروشنده اختیار فسخ خواهد داشت یا خیردر صورت مثبت بودن پاسخ اگرفروشنده پس ازکشف متعذر بودن انجام تعهد مدت زمانی به اخذ خسارت و بقاء برمعامله رضایت داده باشد در اصل خیار و فوریت آن خلل وارد خواهد شد یا خیر؟
2- اگر قبل از فسخ معامله خریدار مبیع را به عقد بیع به دیگری منتقل نموده باشد (با لحاظ ماده 455 ق.م) فسخ معامله چه تاثیری در بیع اخیرخواهد داشت./ع
1- درصورتی که متعهدٌ له پس از اطلاع از متعذر بودن انجام تعهد با گرفتن خسارت به معامله رضایت داده باشد، دیگر حق فسخی برای وی ایجاد نخواهد شد.
2- با توجه به اینکه مالکیت خریدار به لحاظ حق فسخ فروشنده متزلزل بوده است، انتقال مبیع به دیگری در حق فسخ معامله تأثیری ندارد./الف
نظریه شماره 1408/92/7 - 22/7/92
1008-1/9-92
سوال:
درمواردی که طلاق به درخواست زوج است آیا زوج می تواند در همان دادخواست خواسته نیز تحت عنوان اعسار ازپرداخت مهریه ونحله مطرح نماید وآیا دادگاه تکلیف دارد درصورتی که گواهی عدم امکان سازش صادرمی کند درخصوص تقسیط مهریه یا نحله اظهارنظر نماید یا خیردرصورتی که پاسخ مثبت است آیا گواهی عدم امکان سازش را صادر وسپس حکم تقسیط صادر نماید یا در ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش میزان نحله ومهریه را بر اساس تقسیط ذکر شده بیان نماید.
نظریه مشورتی:
رعایت ماده 29قانون حمایت خانواده مصوب91اعم از اینکه خواهان طلاق، زوج یا زوجه باشد ضروری است ودادگاه در زمان صدور رأی طلاق به درخواست هریک از زوجین می باید تکلیف حقوق مالی زوجه ( ناشی از روابط زوجیت) را نیز مشخص نماید و زوجه چه خوانده طلاق باشد چه خواهان آن، برای دریافت حقوق ناشی از روابط زوجیت خود پس از ثبت طلاق می تواند تقاضای صدور اجرائیه نماید. علیهذا چون مفاد رأی دادگاه در اجرای ماده 29قانون حمایت خانواده مصوب 91در قسمت حقوق مالی زوجه حتی اگر زوج خواهان طلاق باشد، قابلیت صدور اجرائیه به درخواست زوجه را دارد؛ لذا می توان همزمان با رسیدگی به درخواست طلاق از ناحیه زوج وصدور گواهی عدم امکان سازش، به درخواست اعسار زوج از پرداخت دفعتاً واحده حقوق مالی زوجه نیز( از جمله مهریه ونحله) رسیدگی نمود. با اوصاف مزبور مفاد رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور به شماره 722مورخ 13/10/90(مندرج در صفحه 1926جلد دوم مجموعه قوانین ومقررات روزنامه رسمی سال1390) هم مؤیّد مراتب مذکور است؛ زیرا زوجه حتی اگر خوانده دعوی طلاق باشد، در مورد حقوق مالی ناشی از روابط زوجیت که می باید در گواهی عدم امکان سازش تعیین تکلیف شود، « دائن» می باشد.
چنانچه مراحل رسیدگی به دادخواست اعسار زوج همزمان با تکمیل پرونده مربوط به دادخواست مشارالیه برای طلاق به اتمام رسد وهر دو خواسته (طلاق واعسار) معدّ صدور رأی شوند، دادگاه می تواند ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش، حکم پرداخت اقساطی حقوق مالی زوجه توسط زوج را نیز صادر نماید. ضمناً رعایت ضوابط ماده 22قانون حمایت خانواده مصوب 91ضروری است.
نظریه شماره 1501/92/7 - 12/8/92
1069-1/2-92
سوال:
دراجرای بند6 ماده 3 قانون وصول برخی ازدرآمدهای دولت اصلاحی 89 (موضوع بند 36 بخش 6 تغییرات متفرقه اعمال شده در بودجه 89 کل کشور-جدول پیوست)آیا مراجعین به شوراهای حل اختلاف که رسیدگی به دعاوی آنها تابع تشریفات دادرسی نمیباشد نیزباید ازبابت اوراق دادخواست واجرائیه احکام که موضوع شرح درآمد خدمات قضایی دادگاهها واقع شده نیز وجهی بپردازند.
نظریه مشورتی:
در مورد هزینه دادرسی پرونده های مطروحه در شورای حل اختلاف مقررات ماده 24قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 18تیر 1387حاکم بر قضیه است.
نظریه شماره 1510/92/7 - 12/8/92
1073-1/186-92
سوال:
الف- از آنجائی که در ماده 36 هم بزه کلاهبرداری آمده و هم مبلغ بیش از یک میلیارد ریال آیا کلاهبرداری کمتر از یک میلیارد ریال مشمول مرور زمان هست؟
ب با عنایت به اینکه جرائم دیگری به موجب قوانین خاص در حکم کلاهبرداری هستند صورخاص کلاهبرداری یا ازحیث مجازات مستوجب مجازات کلاهبرداری هستند ازجمله ماده 9 قانون تصدیق انحصاروراثت دربرخی موارد جنبه منفی دارائی مورث بیش ازجنبه مثبت آن است نتیجتا ممکن است برخی ازآنها مصداق جرائم اقتصادی نباشد آیا به موجب بند ب ماده 109 قانون مجازات اسلامی مشمول مرورزمان هستند؟
ج- با توجه به اینکه بزه انتقال مال غیر به عنوان یکی از صور خاص کلاهبرداری از طریق معاوضه مال بدون درج ثمن معامله که سالها قبل تحقیق یافته واکنون کشف می گردد یا شاکی شکایت می کند از آنجائی که در بزه انتقال مال غیرهم انتقال گیرنده وهم انتقال دهنده شریک در بزه هستند ازآنجائی که ملک هم اکنون موجود و در تصرف انتقال گیرنده است آیا ملاک مبلغ زمان انتقال است یا ملک موجود با ارزش فعلی؟
2- جایگزین تبصره2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی سابق قاعدتا بایستی مواد 401 -386 و447 باشد چون ماده اخیر به ماده 614 قانون تعزیرات ارجاع داده اند اگرجراحاتی مشمول صدمات ماده 614 قانون تعزیرات با شرایط تبصره آن نباشد تکلیف جنبه عمومی بزه چیست؟
3- با توجه به ماده 9 قانون شورای حل اختلاف و مواد 83 و65 قانون مجازات اسلامی سال 92 که راجع به حبس سه ماه از لفظ دادگاه استفاده شده آیا ماده 9 قانون شورای حل اختلاف نسخ ضمنی شده است.
نظریه مشورتی:
الف: با توجه به تصریح بند ب ماده 109قانون مجازات اسلامی و نصاب مقرر در ماده 36وتبصره ذیل آن از قانون مذکور، فقط کلاهبرداری بیش از یک میلیارد ریال مشمول ممنوعیت مرور زمان مقرر در ماده 109قانون مذکور می باشد وبزه کلاهبرداری کمتر از نصاب مذکور مشمول مقررات مرور زمان است.
ب: در کلیه مواردی که قانونگذار عمل مجرمانه را در حکم کلاهبرداری قلمداد نموده، کلیه آثار کلاهبرداری براین عمل مجرمانه مترتب است لذا با رعایت نصاب مقرر در ماده 36قانون مجازات اسلامی وتبصره ذیل آن مشمول ممنوعیت مقرر درماده 109قانون مجازات اسلامی 1392درخصوص عدم شمول مرور زمان می باشد امّا اگر مقنن صرفاً مجازات عمل مجرمانه را به مجازات مقرر برای بزه کلاهبرداری احاله دهد، چون کلیه آثار بزه کلاهبرداری به آن جرم مترتب نیست در نتیجه مشمول ممنوعیت مذکور در ماده 109قانون مجازات اسلامی نیز نمی باشد.
ج: مطابق ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء واختلاس وکلاهبرداری که با توجّه به ماده 1قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر مصوب 1308، به انتقال مال غیر هم تسری دارد، کلاهبرداری علاوه بر رد اصل مال به صاحبش " به حبس از 1تا 7 سال وپرداختجزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده" محکوم می شود، در فرضی که انتقال دهنده مال غیر مالی غیر از وجه نقد به عوض آن گرفته است، میزان جزای نقدی معادل ارزش ریالی عوضی است که در ازاء انتقال مال غیر گرفته وارزیابی آن در تاریخ وقوع جرم ملاک است ودر تشخیص شمول یا عدم شمول مرور زمان نیز همین ارزیابی قابل اعمال است.
2- تعزیر مقرر در ماده 401 قانون مجازات اسلامی 1392 وارجاع آن طبق ماده 447همین قانون به ماده 614 قانون مجازات اسلامی 1375 فقط شامل مواردی می شود که ضرب وجرح عمدی در مواردی که امکان قصاص نداشته باشد منتهی به آثار مندرج در این ماده ویا مشمول تبصره آن باشد بنابراین صدمه ای که صرفاً موجب تغییر رنگ پوست وتورم شود بدون آثار مندرج در ماده 614 قانون مذکور وجرح وارده توسط اسلحه یا چاقو نباشد مشمول تعزیر مندرج در ماده 614 نیست وبه طور کلی با تصویب واجرای قانون مجازات اسلامی، جنایات عمدی غیرقابل قصاص درصورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده 614 قانون مذکور ویا تبصره آن باشد وبرای سایر صدمات عمدی مجازات تعزیری پیش بینی نشده است.
3- مواد 83و65 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392که در پرسش به آن ها اشاره شده دلالتی بر نسخ ماده 9قانون شورای حل اختلاف مصوب 18/4/1387ندارد، زیرا طبق ماده 9 قانون شورای حل اختلاف که در مبحث چهارم یعنی" صلاحیت شورای حل اختلاف" آمده است شورای حل اختلاف به جرائم بازدارنده واقدامات تأمینی وتربیتی که مجازات آن هاحداکثر تا سه ماه حبس یا جزای نقدی تا سی میلیون ریا ل می باشد رسیدگی خواهد نمود ودراین موارد نیز با توجَه به صراحت تبصره همین ماده، شورای حل اختلاف مجاز به صدور حکم حبس نمی باشد بلکه باید آن را به جزای نقدی که حداکثر آن از آنچه در آن ماده ذکر شده تجاوز نکند، تبدیل نماید.
نظریه شماره 1531/92/7 - 13/8/92
شماره پرونده1097-62-92
سوال:
نظربه اینکه ادارات دولتی پس ازصدورحکم قطعی منبی برپرداخت مبلغی به محکوم له به قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت وعدم وتامین و توقیف اموال دولتی مصوب 15/8/65استناد وتا یکسال ونیم بعد ازصدورحکم ازپرداخت محکوم به خودداری می کنند آیا درمدت مذکوربه مبلغ محکوم به خسارت تاخیر تادیه تعلق می گیرد یا خیر همچنین ضمانت اجراء عدم رعایت مفاد تبصره یک قانون مذکور از جانب نهادهای دولتی چیست.
نظریه مشورتی:
طبق ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی از جمله شرایط امکان محکومیت محکوم علیه به پرداخت دین با محاسبه شاخص سالانه بانک مرکزی، تمکن مدیون است که در مورد ادارات
و مؤسسات دولتی با لحاظ ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب 1365 شرط تمکن وقتی محقق می شود که محکوم به در بودجه منظور و پادار شده باشد. اساساً با لحاظ قسمت اخیر ماده واحده مزبور حتی در صورت تأمین اعتبار در بودجه، اگرمسؤول مربوطه از پرداخت محکوم به استنکاف نماید در صورت ثبوت تخلف به انفصال از خدمت دولت محکوم خواهد شد و اگر این استنکاف سبب وارد شدن خسارت به محکوم له باشد، مستنکف ضامن خسارت وارده است که با این ترتیب از آنجا که کیفیت اجرای احکام قطعی علیه دولت و مؤسسات دولتی با احکام صادره علیه اشخاص حقیقی و حقوقی حقوق خصوصی متمایز و متفاوت است و اجرای حکم علیه دولت و مؤسسات دولتی منوط به تأمین اعتبار در بودجه خواهد بود، لذا مستلزم تأدیه خسارت تأخیر تأدیه نمی باشد و ضمان خسارت وارده به محکوم له متوجه شخص مستنکف است.
بدیهی است پس از گذشت مدت مندرج در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت وعدم تامین و توقیف اموال دولتی مصوب سال 1365 صدورحکم به پرداخت خسارت تاخیر تادیه بلامانع می باشد.
نظریه شماره 1498/92/7 - 12/8/92
1104-2/48-92
سوال:
محکومعلیه آقای بهنام باقری فرزند جعفر صادق در پرونده کلاسه 901031/ج ارجاعی برابردادنامه صادره ازکشورجمهوری ارمنستان به اتهام جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده و قرار دادن آن در اختیار دیگران با هدف برهم زدن امنیت کشور ارمنستان به تحمل ده سال حبس محکوم گردیده ومحکومعلیه با پیگیریهای به عمل آمده ازناحیه وزارت امورخارجه وموافقت ریاست محترم قوه قضائیه محکومعلیه در مورخه 1/7/90 از طریق مرز زمینی نوردوز ازتوابع حوزه قضایی جلفا تحویل مقامات قضایی کشور ایران شده است و دادگاه جلفا با احراز صلاحیت رسیدگی محلی به موضوع رای صادره از کشور ارمنستان را عینا تائید و به لحاظ اینکه اقامتگاه محکومعلیه شهرستان پلدشت بوده براساس مقررات وآییننامه اجرایی سازمان زندانها واقدامات تامینی وتربیتی کشور ایران مابقی تحمل محکومیت حبس ایشان را در زندانهای آذربایجانغربی شهرستان ماکو تعیین نمودهاند و چون محکومعلیه 1/3 از محکومیت خویش را سپری کرده وبراساس قانون مجازات اسلامی محکومعلیه میتواند با تحمل ثلث محکومیت درخواست آزادی مشروط نماید و محکوم علیه تقاضای آزادی مشروط نموده وپرونده به دادگستری جلفا که تائید کننده رای دادگاه ارمنستان بوده ارسال ولی دادگستری جلفا اعلام داشته که صادرکننده حکم قطعی محاکم کیفری کشور ارمنستان بوده ودادنامه صادره ازدادگاه انقلاب جلفا صرفا بر شناسایی احکام بوده ورسیدگی به موضوع را درقالب آزادی مشروط توسط محاکم ایران قانونی ندانسته و نسبت به درخواست آزادی مشروط اظهارنظربه رد آن داده است لذا خواهشمند است مرجع رسیدگی به درخواست آزادی مشروط محکومعلیه را مشخص واز لحاظ حقوقی این شعبه را ارشاد نمایند.
نظریه مشورتی:
صرف نظر از آنکه موافقت نامه انتقال محکومان بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان که اجازه امضاء موقت آن در جلسه مورخّ 26/5/1390هیأت وزیران داده شده است، هنوز مراحل قانونی خود را ی نکرده وبه تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده است ولازم الاجراءنمی باشد، امّا در فرض سؤال که ظاهراً برای انتقال زندانی وتحمل ادامه محکومیت وی در ایران مساعدت هایی شده است، هیچ گونه نص قانونی
که امکان اعمال مقررات آزادی مشروط از سوی محاکم ایران نسبت به محکومٌ علیه محاکم کشور ارمنستان را فراهم نماید، وجود ندارد.
نظریه شماره 1505/92/7 - 12/8/92
1111-142-92
سوال:
س:آیا مدت زمان تعلیق ومدت زمان بازداشت موقت متهم از ایام انفصال از خدمات دولتی وی محاسبه می گردد یا اینکه مدت زمان انفصال می بایست پس از قطعیت حکم محاسبه شود وایام بازداشت قبلی وتعلیق وی تاثیری درمحاسبه ایام انفصال وی ندارد.
نظریه مشورتی:
تاریخ احتساب انفصال، بعد از قطعیت حکم وابلاغ توسط سازمان مربوطه شروع می شود وایّام بازداشت قبلی و تعلیق قبل از قطعیت حکم تأثیری در آن ندارد.
نظریه شماره 1496-/92/7 - 12/8/92
1121-26-92
سوال:
اگردادگاه در اجرای تبصره ماده 703 قانون مجازات اسلامی قسمت تعزیرات حکم به ضبط مبلغی معادل قیمت خودروی حامل مشروبات الکلی صادر نماید ومحکومعلیه از تادیه قیمت امتناع کند آیا این قیمت درحکم جزای نقدی محسوب است یا رد مال به دولت؟ درصورتی که به زندان معرفی شود می توان هرروز بازداشت را سیصدهزار ریال محاسبه و آن را استهلاک کرد یا اینکه مدت توقف وی در زندان قابل محاسبه و تهاتر با قیمت خودرو نیست؟ درفرضی که آن را رد مال به نفع دولت تلقی کنیم چه مقام یا مقاماتی محکومله محسوب شده و حق دارند تقاضای اعمال مادهی 2 قانون نحوهی اجرای محکومیتهای مالی را از دادگاه درخواست نمایند.
نظریه مشورتی:
با توجه به اینکه در فرض سؤال، صدور حکم به پرداخت مبلغی معادل قیمت خودروحامل مشروبات الکلی در اجرای تبصره 1ماده 703قانون مجازات اسلامی اصلاحی مصوب 22/8/1387به عنوان جزای نقدی در نظر گرفته شده نه محکومیت مالی تا مشمول ماده 2قانون نحوه اجرای محکومیت مالی مصوب 1377 باشد، بنابراین عجز محکومٌ علیه از تأدیه جزای نقدی فقط مشمول ماده 1قانون اخیرالذکر است تا به ازای هر روز بازداشت مبلغ سیصد هزار ریال از وی محاسبه وکسر گردد.
نظریه شماره 1533/92/7 - 13/8/92
شماره پرونده1163-1/127-92
سوال:
دادخواستی به تاریخ 1/8/82 به منظوروصول مطالبات شخصی طبق دفاترشرکت و با ارسال ترازنامه تقدیم دادگاه شده که به دلیل اینکه مرکزشرکت درتهران بوده پرونده به یکی ازدادگاههای تهران ارسال میگردد ومنجربه صدورحکم درخصوص قسمتی از طلب خواهان شده سپس محل شرکت مجددا به محل دادخواست اولیه انتقال می یابد وبا توجه به ارشادی که درحکم تهران آمده دادخواست مجددا به دادگاه(محل الوا گرمسیری)تقدیم گشته ومنجر به صدوررای به نفع خواهان شده است با توجه به اینکه در دادخواست اولیه مطالبه خسارت تاخیر شده است ملاک در صدورحکم به پرداخت خسارت تاخیر دادخواست اول می باشد یا دادخواست دوم .
نظریه مشورتی:
با توجه به اصول حقوقی و مستنبط از مقررات ماده 522 قانون آئین دادرسی مدنی، در غیر مواردی که به موجب قانون خاصی مانند تبصره ذیل ماده 2 قانون صدور چک که خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ سررسید محاسبه می شود، خسارت مذکور از تاریخ مطالبه تعلق می گیرد. بنابراین در فرض سؤال که خواهان به موجب دادخواست اولیه مطالبه خسارت را نموده است، از آن تاریخ خسارت تأخیر تأدیه محاسبه می گردد.
نظریه شماره 1500/92/7 - 12/8/92
1164-12/1-92
سوال:
ماده 28 قانون استخدام قضات مصوب 28/12/1306استرداد شکایت ازسوی شاکی انتظامی را مانع تعقیب انتظامی قاضی ندانسته است اما قانون نظارت بررفتار قضات مصوب 17/7/92 دربند 2ماده 56 صراحتا ماده 28 قانون استخدام قضات را نسخ صریح نموده است اینک با توجه به نسخ صریح ماده 28 آیا استرداد شکایت انتظامی مانع تعقیب انتظامی هست یا خیر.
نظریه مشورتی:
گرچه طبق بند 2ماده 56 قانون نظارت بر رفتار قضات مصوّب سال 1390، ماده 28 قانون استخدام قضات مصوب 1306 در بی اثر بودن استرداد شکایت انتظامی برای تعقیب قاضی مشتکیعنه نسخ صریح گردیده ، ولی با توجه به مواد 22 و25 قانون نظارت بر رفتار قضات در آئین رسیدگی به تخلّفات، موارد موقوف شدن تعقیب انتظامی قضات صرفاً در حیطه بندهای 1و2و3ماده 25 قانون مذکور از موجبات موقوفی تعقیب انتظامی شناخته شده، بنابراین گذشت شاکی انتظامی ویا استرداد شکایت از جانب وی موجب موقوفی تعقیب انتظامی نمی گردد.
نظریه شماره 1526/92/7 - 13/8/92
شماره پرونده1248-26-92
سوال:
احتراما در صورت صدور حکم داوری دایر بر مدیونیت محکومعلیه و رد اعتراض مشارالیه نسبت به حکم داوری درمحکمه دادگستری آیا اعمال ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی جایز است یا خیر.
نظریه مشورتی:
چنانچه رأی داوری مورد تائید دادگاه قرار گرفته باشد اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1377 در مورد آن بلامانع است.
نظریه شماره 1218/92/7 - 25/6/92
793-16/9-92
سوال:
با توجه به اینکه درقانون جدید حمایت خانواده درمورد برخی ازمصادیق مجرمانه از جمله عدم تحویل طفل ازسوی هر یک از والدین وترک انفاق قانونگذاری شده است و ازطرفی درهمان قانون رسیدگی به کلیه دعاوی خانوادگی درصلاحیت دادگاه خانواده منحصر گردیده است اعلام فرمائید با توجه به مراتب مذکورمن بعد رسیدگی به امور جزایی مثل ترک انفاق در صلاحیت دادگاههای خانوده بوده یا اینکه کماکان در صلاحیت محاکم جزایی باشد.
نظریه مشورتی:
مطابق ماده 54قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91، هرگاه مسئول حضانت از انجام تکالیف مقررخودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود به مجازات مقرر در ماده مذکور محکوم می شود واین مورد از شمول ماده 632قانون مجازات اسلامی تعزیرات خارج است ورسیدگی به آنچه که درقانون حمایت خانواده مصوب1/12/91ذکر شده در صلاحیت دادگاه خانواده است.
نظریه شماره 1577/92/7 - 18/8/92
1197-16/9-92
سوال:
احتراما درخصوص دعوی مطالبه نفقه که ازسوی فرزند رشید بالای هیجده سال (دختر)به طرفیت پدرمطرح میشود آیا دادگاه محل اقامت فرزند نیز صالح به رسیدگی می باشد یا مرجع صالح به رسیدگی دادگاه محل اقامت پدرمیباشد وماده 12 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 صرفا متوجه زوجه می باشد.
نظریه مشورتی:
با توجه به اینکه در مقابل نص قانون نمی توان اجتهاد نمود، لذا چون مفاد ماده 12قانون حمایت خانواده مصوب 91 مبنی بر جواز طرح دعوی خانوادگی از سوی زوجه به عنوان خواهان در محل اقامت خودش به طرفیت زوج (که بر خلاف عمومات آیین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور مدنی نیز می باشد) صرفاً ناظر به « زوجه» است ، لذا با توجه به فرض استعلام در دعوی نفقه فرزند ولو آنکه دختر باشد، به طرفیت پدر، دادگاه صالح برای رسیدگی ، دادگاه خانواده محل اقامت پدر ( خوانده دعوی) می باشد و مفاد ماده 12قانون صدرالذکر قابل تسرّی به این دعوی نیست.
نظریه شماره 1554/92/7- 15/8/92
1196-16/9-92
سوال:
احتراما نظربه اینکه برابرماده 3 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 قضات دادگاه خانواده باید متاهل ودارای حداقل چهارسال سابقه خدمت قضایی باشند دراین صورت آیا دادرس دادگاه بخش یا دادرس دادگاه شهرستان چنانچه کمترازچهارسال سابقه خدمت قضایی داشته باشد صلاحیت رسیدگی به امور ودعاوی صلاحیت دادگاه خامواده را دارد یا خیر به چه دلیل.
نظریه مشورتی:
ماده 3 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 ناظر به شرایط قضاتی است که به عنوان قاضی دادگاه خانواده منصوب می گردند حال آن که تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره ناظر به حوزه های قضایی است که دادگاه خانواده در آن محل تشکیل نشده و اختیارات دادگاه خانواده از حیث رسیدگی به دعاوی وامور خانوادگی غیر از دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن به آن دادگاه تفویض گردیده ولذا در شرایطی که دادگاه بخش در اجرای تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره عهده دار وظایف دادگاه خانواده گردیده غیر از موارد مصرح در قانون ( دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن) داشتن سابقه 4 ساله قضایی و همچنین تأهل برای قاضی دادگاه اعم از رئیس یا دادرس دادگاه ضرورتی ندارد.
نظریه شماره 1530/92/7 -13/8/92
1147-16/9-92
سوال:
آیا بازداشت محکوم علیه موضوع مهریه که دین غیر معوض بوده و بر اساس اصول کلی حقوقی و موازین فقهی اعسار و محرز می باشد توجیه قانونی دارد یا خیر
نظریه مشورتی:
طبق ماده 22قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391،وصول مهریه تا سقف 110سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن مشمول مقررات ماده 2قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است که در اعمال مقررات این ماده شرایط مذکور درآن وآئین نامه اجرایی آن ضروری است، لذا مقررات ماده 22قانون حمایت خانواده ناسخ مقررات بند ج ( اصلاحیه3/4/91) ماده 18آئین نامه اجرایی موضوع ماده 6قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ونیزماده 21این آئین نامه نیست ودرخصوص وصول مهریه تا سقف 110سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن چنانچه علیرغم ملائت، زوج از پرداخت آن خودداری نماید،به درخواست زوجه حبس می شود ونسبت به مازاد براین مقدار، این مقررات قابل اعمال نیست. اما این امر مانع ازاین نیست که زوجه نسبت به مازاد 110سکه درخصوص وصول مهریه، اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف واستیفاء نماید.
نظریه شماره 1519/92/7- 13/8/92
1083-16/9-92
سوال:
1- دادگاه میتواند گواهی عدم امکان سازش صادرکند وقتی که طلاق به درخواست زوج باشد.
2- دادگاه میتواند حکم الزام زوج به طلاق صادرکند وقتی طلاق به درخواست زوجه باشد.
3- سوال: وقتی دادگاه احرازتخلف شرط ضمن عقد از زوج را کرد درچنین صورتی طلاق تحت چه عنوانی قرار می گیرد حکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش؟
سوال دوم: اگرتخلف شرط ضمن عقد احراز شد و دادگاه رای صادر نماید اعتبار این رای چقدر است کدام ماده به این امر تصریح کرده است ؟
سوال سوم: در طلاق توافقی اگر زوج یا زوجه در دفترثبت طلاق حاضر نشوند آیا مشمول ماده 34 خواهند شد به عبارت دیگر آیا زوج یا زوجه میتواند بدون حضور یا عدم رضایت طرف دیگر تقاضای ثبت واجراء مفاد دادنامه را بنماید.
نظریه مشورتی:
1و2- حکم احراز شرایط اعمال وکالت موضوع قسمت اخیر ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یا حکمی که بر اساس وکالت محضری زوجه از زوج برای طلاق بر جواز اعمال وکالت صادر می شود، متفاوت از حکم طلاق مذکور در ماده 33 آن قانون بوده و به منزله طلاق توافقی است، زیرا زوجه به وکالت از زوج اقدام می کند که حکایت از موافقت موکل بر طلاق دارد و مورد مشمول ماده 34 قانون یاد شده است که مدت اعتبار آن سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است.
3- با توجه به ماده 36 قانون یاد شده در طلاق توافقی که منجر به صدور گواهی عدم امکان سازش گردیده چنانچه زوج از توافق عدول نماید و نخواهد زوجه را طلاق دهد، نمی توان وی را مجبور به طلاق نمود ولی در مورد زوجه که دادخواست با تقاضاو توافق وی با زوج تنظیم گردیده و گواهی صادره نیز در موعد مقرر قانونی تسلیم دفترخانه گردیده، عدم حضور وی تأثیری در اجرای صیغه طلاق ندارد.
نظریه شماره 1368/92/7-14/7/92
981-16/9-92
سوال:
با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب اسفند ماه91 که مقرر داشته هر گاه مهریه در زمان وقوع عقد نکاح تا 110سکه تمام بهارآزادی یا معادل آن باشد وصول آن مشمول مقررات ماده 2قانون اجرای محکومیتهای مالی است چنانچه مهریه بیش ازاین میزان باشد در خصوص مازاد فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است حال اگر راجع به مازاد بر110 سکه یا معادل آن ملائت زوج دردادگاه اثبات شده باشد مثل اینکه دادگاه حکم به پرداخت اقساطی آن صادرکرده باشد یا با احراز ملائت زوج ادعای اعسار اومردود اعلام شده باشد و زوج علیرغم احرازملائت او از پرداخت مهریه مازاد110سکه یا معادل آن امتناع ورزد وبه اموال او نیزجهت توقیف دسترسی حاصل نشود امکان بازداشت زوج با درخواست محکوم له توسط دادگاه وجود دارد یا خیر؟ ضمنا سوال مطروحه درنشست قضائی مجتمع شهید مطهری مشهد مطرح شده که با اختلافنظر قضات این مجتمع مواجه گردیده ومشکلات اجرایی این قبیل پروندهها حل نگردیده لذا مستدعی است در پاسخ سوال درصورت امکان تسریع شود.
نظریه مشورتی:
با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده مهریه تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی باشد و در خصوص مازاد بر این میزان فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است بدیهی است در اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی تا سقف مذکور نیز اجتماع شرایط مذکور در ماده و آئین نامه اجرائی ضروری است.
نظریه شماره 1248/92/7 -27/6/92
925-16/9-92
سوال:
1- آیا زوج می تواند به ادعای اینکه مال واموالی ندارد تقاضای طلاق واجرای صیغه را طلاق نماید.
2- یا اینکه حتما باید دادخواست اعسارتقدیم نماید وپس ازصدورحکم اعسارصیغه جاری خواهد شد چون دراین رابطه پروندهای مفتوح است.
نظریه مشورتی:
طبق ماده 29 قانون حمایت خانواده، دادگاه درهر حال مکلف است ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد "از جمله عند الاستطاعه بودن مهریه" و مندرجات سند نکاحیه تکلیف مهریه را همراه با سایر حقوق زوجه تعیین نماید. ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوق مالی زوجه خواهد بود،،مگر اینکه زوجه بدون دریافت مهریه و سایر حقوق مالی خود به ثبت طلاق رضایت دهد یا اینکه حکم قطعی دایر بر اعسار زوج یا تقسیط محکومٌ به صادر شود.
نظریه شماره 1237/92/7 -26/6/92
917-16/9-92
سوال:
وقتی زوجین شرط تنصیف دارایی ضمن عقد دارند (بند الف عقد نامههای چاپی) آیا دادگاه مکلف است در رای طلاق زوج را مکلف به پرداخت تا نصف دارایی خود یا معادل آن و مهریه و نفقه و جهیزیه و اجرتالمثل (بر فرض تعلق) درحق زوجه نماید یا خیر به عبارت دیگر آیا تا نصف دارایی و اجرتالمثل هر دو به زوجه تعلق می گیرد یا با وجود دارایی نوبت به اجرتالمثل نمی رسد.
نظریه مشورتی:
چنانچه ضمن عقد نکاح ویا بعد از آن توافقی فیما بین زوجین به صورت شرط ضمن عقد به عمل آید، معتبر است . در قباله های نکاحیه فعلی نیز شرطی به عنوان «بندالف» در همین ارتباط وجود دارد. بنابراین درصورتی که زوج شرط مذکور را در قباله نکاحیه پذیرفته و امضاء نموده باشد وطلاق به درخواست زوجه نبوده وناشی از تخلف مشارٌ الیها نباشد، دادگاه به تشخیص خود مقداری از دارایی زوج را که در ایام زناشویی کسب کرده، حداکثر تا معادل نصف آن به زوجه خواهد داد.
ضمناً شرط مالی تنصیف دارایی مانع تعیین اجرت المثل نبوده و مستلزم تقدیم دادخواست نیز نمی باشد.
نظریه شماره 1179/92/7- 18/6/92
765-16/9-92
سوال:
با توجه به مفاد مواد 8 و9 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 آیا رعایت مواعد (اعم از اینکه قانون تعیین کرده باشد یا تعیین نکرده باشد) جزء تشریفات آیین دادرسی مدنی است؟ مثلا چنانچه خواهان خارج از مهلت مقرر و قبل ازاتخاذ تصمیم و صدور رای هزینه کارشناسی نفقه را پرداخت کند( آنهم بدون عذرموجه) موثر در مقام است یا خیر.
نظریه مشورتی:
با توجه به ماده 8 قانون حمایت خانواده دادگاه مقید به رعایت مهلت یک هفتهائی موضوع ماده 259 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی نیست برای پرداخت دستمزد کارشناسی، چنانچه دادگاه هنوز تصمیم نگرفته باشد ولی پرداخت کننده دستمزد کارشناسی اقدام به پرداخت دستمزد نماید هر چند مهلت یک هفته سپری شده باشد، دادگاه می تواند دستور اجرای قرار کارشناسی را صادر کند ولی اگر قبل از پرداخت دستمزد کارشناسی پرونده به نظر دادگاه برسد دادگاه می تواند با توجه به عدم پرداخت دستمزد تصمیم مقتضی اتخاذ نماید.
نظریه شماره 1013/92/7- 2/6/92
745-16/9-92
سوال:
درخصوص ماده 9 قانون حمایت خانواده مصوب 92چنانچه ابلاغ بنا بر تقاضای طرفین از طریق ارسال پیامک صورت گیرد و ارسال پیامک و رسید آن از طریق سیم کارت تعریف شده برای خوانده محرز باشد با توجه به اینکه رویت و یا قرائت متن پیام توسط خوانده برای دادگاه محرزنمی باشد آیا اینگونه ابلاغها برای خوانده ابلاغ واقعی محسوب می گردد و یا قانونی؟ به عبارتی درچنین مواردی رای دادگاه حضوری است و یا غیابی.
نظریه مشورتی:
اولاً وقتی طرفین یا یکی از اطراف پرونده قبول می نماید که اخطاریه به وی از طریق پیامک ارسال شود باید به لوازم آن نیز که ابلاغ به طریق مذکور ابلاغ واقعی اخطاریه محسوب می شود، ملتزم باشد. ثانیاً به لحاظ فنی باز شدن یا نشدن پیامک توسط تلفن همراه مخاطب امکان پذیر است. ثالثاً به صراحت قسمت اخیر ماده 9 قانون حمایت خانواده، احراز صحت ابلاغ به مخاطب به عهده مقام قضائی است.
نظریه شماره 1141/92/7-16/6/92
724-16/9-92
سوال:
1- چنانچه مهریه در زمان وقوع عقد نکاح تا تعداد 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد و زوج علیرغم صدور حکم محکومیت از پرداخت محکوم به و یا حتی ارائه دادخواست تقسیط امتناع نماید جهت اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی حسب درخواست زوجه آیا نیازی به احراز ملائت مالی زوج از سوی دادگاه می باشد یا خیر و بدون احراز ملائت مالی به استناد ماده 22 قانون حمایت خانواده زوج حبس می گردد؟
نظریه مشورتی:
با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده ، مهریه تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی باشد و در خصوص مازاد بر این میزان فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. بدیهی است در اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی تا سقف مذکور نیز اجتماع شرایط مذکور در این ماده و آئین نامه اجرائی ضروری است.
نظریه شماره 1081/92/7-5/6/92
702-16/9-92
سوال:
با توجه به مفاد ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که دادگاه را مکلف به تعیین نحوه پرداخت هزینه حضانت و نگهداری طفل کرده و با عنایت به مفاد ماده 1168 قانون مدنی که حضانت و نگهداری از طفل را حق وتکلیف والدین دانسته چنانچه به دلیل جدایی والدین حضانت طفل به زوجه واگذار وبرای وی طفل نفقه هم تعیین شده باشد که ماهیانه به زوجه پرداخت می شود آیا دعوای مطالبه هزینه حضانت و نگهداری از سوی زوجه به طرفیت زوج قابل استماع می باشد به عبارتی آیا زوج علاوه بر پرداخت نفقه طفل به زوجه مکلف به پرداخت هزینه حضانت و نگهداری هم به زوجه می باشد با اینکه حضانت و نگهداری ازطفل همانگونه که بیان شد تکلیف زوجه مادر هم می باشد.
نظریه مشورتی:
با توجه به اینکه حضانت طفل تکلیف ابوین است بنابراین هیچ یک نمی توانند ازدیگری بابت حضانت ونگهداری طفل اجرت مطالبه نمایند، خاصه آنکه درمورد سئوال توافقاتی بر نگهداری ازقبل وجود داشته است.
نظریه شماره 1005/92/7-2/6/92
658/16/9/92
سوال:
طبق مفاد گزارش اصلاحی"محکوم به" به صورت ماهیانه تقسیط شده است آیا دعوای تعدیل(افزایش)تقسیط ازسوی داین طلبکارمحکومله به دلیل تورم وافزایش درآمد مدیون محکومعلیه قابل استماع و پذیرش می باشد یا خیر.
نظریه مشورتی:
در فرض استعلام با توجه به اینکه ایسار و اعسار امر حادث می باشند که در هر لحظه از زمان ممکن است وضعیت شخص مدیون (محکومٌعلیه) از حیث ایسار ( تمکن) یا اعسار تغییر پیدا کند که این وضعیت با ادله اثبات دعوی قابل اثبات است و یکی از دلایل می تواند افزایش درآمد شخص مدیون (محکومعلیه) باشد.
نظریه شماره 1190/92/7-20/6/92
515-16/9-92
سوال:
با توجه به ماده 34 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 که اعلام داشته مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج وطلاق سه ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا قطعی شدن رای است چنانچه گواهی مذکورظرف این مهلت تسلیم شود از درجه اعتبار ساقط است
1- آیا گواهی عدم امکان سازش قابل فرجام خواهی است یا خیر؟ به چه دلیل؟
1- 2- در صورت مثبت بودن پاسخ چنانچه پس از ابلاغ رای قطعی و یا قطعی شدن رای محکوم له خواستار صدورگواهی قطعیت جهت ارائه به دفترخانه شود با توجه به اینکه در صورت عدم ارائه گواهی به دفترخانه ظرف سه ماه گواهی از درجه اعتبار ساقط خواهد شد وظیفه دادگاه چیست؟ .
نظریه مشورتی:
1- گواهی عدم امکان سازش با توجه به مواد 33 و 34 قانون حمایت خانواده قابل فرجام خواهی نیست و فقط قابل تجدیدنظر است در حالی که حکم طلاق قابل فرجام خواهی است.
2- با توجه به پاسخ سؤال اول پاسخ به سؤال دوم منتفی است، معذالک چنانچه منظور صرفاً تقاضای صدور گواهی قطعیت بعد از انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی باشد صدور گواهی مذکور جهت ارائه به دفترخانه فاقد اشکال است.
نظریه شماره 698/92/7 -18/4/92
459-16/9-92
سوال:
قانون حمایت خانواده که اخیرالتصویب می باشد در ماده 22 اشاره نموده است که در خصوص وصول مهریه تا 110عدد سکه اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی به عمل می آید و نسبت به مازاد آن می بایست از ناحیه محکوم له اموالی اعم از منقول یا غیرمنقول معرفی تا نسبت به توقیف آن اقدام گردد و با عنایت به ماده 18 آئین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی که در آن اعلام گردیده است در صورتی که محکومعلیه توان پرداخت موضوع مهریه را فیالمثل 300 سکه را ندارد چون در ذمه زوج واقع شده وپولی دریافت ننموده است با درخواست ذینفع تا تادیه محکوم به یا اثبات اعسارمحکومعلیه حبس می شود همچنین با عنایت به اصلاحیه بند ج ماده 18 نحوه اجرای محکومیتهای مالی که اعمال ماده 2 را منوط به ملائت مالی محکومعلیه واحرازاین موضوع توسط قاضی رسیدگی کننده مقررداشته است موجب گردیده تا بین شعبات اختلاف نظر نسبت به اعمال ماده 2 نحوه اجرای محکومیتهای مالی ذکر شده درماده 22 قانون حمایت خانواده ایجاد گردد به گونهای که سه نظر در این خصوص وجود دارد:
1- عدهای معتقدند که تا 110عدد سکه اعمال ماده 2 ایرادی ندارد ونسبت به مازاد ازآن قاضی تشخیص می دهد که آیا محکومعلیه توان پرداخت را دارد یا خیر و در صورت داشتن توان پرداخت وامتناع از آن بازمی توان اعمال ماده 2 نمود.
2- عدهای معتقدند تا 110 عدد سکه اعمال ماده 2 مانعی ندارد و نسبت به مازاد اصلاحیه بند ج ماده 18 باید رعایت شود یعنی چنانچه محکومعلیه به صرف ادعا که اصل مهریه 500 سکه می باشد و توان پرداخت را ندارد دیگر اعمال ماده 2 نمی گردد بلکه ازناحیه محکوم له باید مالی معرفی تا نسبت به توقیف آن اقدام گردد.
3- عدهای معتقدند برای اجرای ماده 22 قانون حمایت خانواده رعایت اصلاحیه بند ج ماده 18 آئین نامه اجرای محکومیتهای مالی لازم است ودرصورت تمکن مالی محکومعلیه اعمال ماده 2 حتی نسبت به 110 عدد سکه امکانپذیر نمی باشد.
لطفا با توجه به موارد فوقالذکر نظرمبارکتان را درخصوص این موضوع که آیا ماده 22 قانون جدید حمایت خانواده با ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و اصلاحیه بند ج ماده 18 آئین نامه تعارض دارد یا خیر را اعلام فرمائید.
نظریه مشورتی:
با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده مهریه تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی باشد و در خصوص مازاد بر این میزان فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است ، بدیهی است در اعمال مقررات ماده 2 قانوه نحوه اجرای محکومیت های مالی تا سقف مذکور نیز اجتماع شرایط مذکور در این ماده و آئین نامه اجرائی ضروری است .
نظریه شماره 849/92/7-7/5/92
323-16/9-92
سوال:
1- با عنایت به ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 اگر اعسار نسبی محکومعلیه از پرداخت مهریه صادر گردیده و مهریه تقسیط شده باشد و محکومعلیه اقساط مازاد بر یکصد وده سکه را پرداخت نکند با توجه به آن که تقسیط مهریه بر مبنای ملائت صادر گردیده و در خصوص مازاد بر یکصد و ده سکه فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است آیا امکان بازداشت محکومعلیه به لحاظ عدم پرداخت اقساط مازاد بر یکصد وده سکه وجود دارد؟
2- اگر مقداری از مهریه بر عهده اشخاص ثالث همچون پدر و مادر زوج باشد آیا ملاک یکصد وده سکه جمع مهریه عهده زوج واشخاص ثالث است یا برای هر یک از افراد یکصدوده سکه ملاک است و آیا در خصوص مهریه عهده اشخاص ثالث مازاد بر یکصد و ده سکه نیز همانند زوج فقط ملائت اشخاص ثالث ملاک پرداخت است.
نظریه مشورتی:
1و 2- اطلاق ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 فقط شامل مهریه تا میزان 110 سکه بهار آزادی یا معادل آن می شود بنابراین نسبت به مازاد آن چه نسبت به متعهد اصلی (زوج) چه ضامنین قابلیت اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی وجود ندارد.
نظریه شماره 1967/92/7 - 9/10/92
1411-16/9-92
سوال: 1- با توجه به ماده 42 قانون حمایت از خانواده درخصوص اشخاص بالاتر از سن بلوغ تا سن18سالگی آیا کماکان قانون گذرنامه درخصوص خروج از کشور حاکم است؟
2-درصورتیکه پدرقصد خروج ازکشورفرزندش را داشته باشد آیا مادریا سایر اشخاص در ماده 42 یاد شده حق ممنوعالخروج کردن طفل از کشور را دارند یا خیر؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- درخصوص فرزندانی که به سن بلوغ شرعی رسیده اند ولی هنوز به سن رشد (هجده سالگی) نرسیده اند، مقررات قانون گذرنامه حاکمیت دارد.
2- مادر یا شخص دیگری که به حکم دادگاه عهده دار حضانت ( مقالات مرتبط با حضانت - سوالات مرتبط با حضانت ) فرزند است، می تواند نسبت به ممنوع الخروجی فرزند اقدام کند تا ولیّ قهری نتواند بدون رضایت ایشان، نسبت به خروج فرزند اقدام نماید./الف
بررسی فقهی حقوقی حضانت - ماهیت تکلیفی حضانت در قانون مدنی - حضانت و مجازات پس ندادن طفل چیست ؟ - نگاهی به مساله حضانت در حقوق مدنی - مهم ترین ضعف های قانون حضانت در چیست ؟ - بچه سهم پدر می شود یا مادر ؟ - قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آنها - حضانت قابل اسقاط نیست - نقد یک رای نقد ونظر دعوای رشد وحضانت -حضانت فرزند بعد از جدایی پدر و مادر - بیشترین درخواست حضانت از سوی مادران است - دادخواست صدور حکم حضانت فرزند برای پدر- بررسی راه کارهای قانونی حضانت کودک - ضمانت اجرای حضانت به امر قانون - بررسی تاسیس حقوقی حضانت در قانون مدنی - حضانت و نگهداری فرزندان طلاق در قانون - بررسی حضانت فرزند توسط مادر - حضانت از دیدگاه فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی
نظریه شماره 1723/92/7 - 4/9/92
92-9/16-652
سؤال: به موجب ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 ، ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21/12/71 به جز بند «ب» تبصره 6 آن نسخ گردیده است. با عنایت به اینکه طبق مفاد بند «ب» تبصره مذکور در غیر مورد بند «الف» برای زوجه نحله تعیین می گردد، حال که بند «الف» تبصره مذکور نسخ شده در چه صورتی برای «زوجه» نحله تعیین می گردد؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
بقاء بند ب تبصره 6 اصلاحی ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، به معنای این است که در موارد مشمول این تبصره بجز مورد مذکور در بند الف، به زوجه نحله تعلق می گیرد؛ بنابراین استحقاق نحله در صورتی است که اولاً در خصوص امورمالی ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم شرطی نشده باشد، ثانیاً طلاق به درخواست زوجه نباشد، ثالثاً تقاضای طلاق ناشی از تخّلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد
ظریه شمازه 1784/92/7 - 13/9/92
884-16/9-92
سؤال: با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده، اگر دادگاه احراز نمود که زوج ملائت 200 قطعه سکه بهار آزادی را دارد ولی از پرداخت آن خودداری می کند آیا می تواند برای 200 قطعه سکه زوج را بازداشت کند و یا اینکه فقط برای 110 سکه حق بازداشت دارد و نسبت به مازاد (90 سکه) ولو این که زوج ملائت دارد و پرداخت نمی کند حق بازداشت ندارد؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (بازداشت زوج) برای مازاد بر میزان 110 سکه بابت مهریه قابل اعمال نمی باشد، لکن این امر مانع از این نیست که زوجه نسبت به مازاد 110 سکه در خصوص وصول مهریه اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف و استیفاء حق نماید.
نظریه شماره 2017/92/7 - 16/10/92
1527-16/9-92
سوال: آیا درپروندههای خانوادگیموضوع ماده 4 حمایت خانواده مصوب 9/12/91 حضور خوانده درجلسات طرح مداخله به منظورکاهش طلاق که در راستای ارجاع به مشاوره موضوع ماده 25 وفصل دوم قانون مذکور میباشد، مشمول رای حضوری است و یا غیابی؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
باعنایت به فرض استعلام وباتوجه به تعریفی که از رأی غیابی در ماده 303 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی آمده ، چنانچه خوانده، سابقه ابلاغ واقعی اخطاریه در پرونده دادگاه خانواده نداشته باشد ودر جلسات دادرسی نیز حضور نیافته و لایحه ای هم تقدیم ننموده و وکیلی نیز معرفی نکرده باشد، دراینصورت حکم صادره از سوی دادگاه در دعاوی خانوادگی نسبت به خوانده، غیابی محسوب است وصرف شرکت خوانده در جلسات مشاوره در مراکز مربوطه موضوع ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 91 در خارج از دادگاه، موجب حضوری شدن رأی مزبور نمی گردد./ن
شماره نظریه 2050/92/7 - 28/10/92
92-9/16-1533
سوال: آیا حضور قاضی مشاور زن در دادگاه تجدیدنظر رسیدگی کننده به دعاوی خانواده ضرورت دارد یا خیر./ع
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
لزوم حضور قاضی زن مشاور در ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 مخصوص دادگاه خانواده است . در دادگاه تجدیدنظر که به تجدیدنظرخواهی از آراء دادگاه خانواده رسیدگی می کند حضور قاضی مشاور زن پیش بینی نشده است.ق
نظریه شماره 1988/92/7 - 14/10/92
92-186/1-875
1-با توجه به اینکه در ماده 262 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 دو مصداق برای سبّ نبی بیان شده است، یعنی قذف و دشنام، و دشنام به معنای نام زشت، فحش، طعنه، بهتان و لعن است بنابراین هر گفتار یا نوشته ای که دلالت بر این معانی داشته باشد، سب محسوب می شود.
2- هر اهانتی سبّ نبی محسوب نمی شود و چنانچه مصداق بند یک باشد، سبّنبی محسوب می گردد.
3- وصف عظام یک وصف احترامی است و شامل کلیه پیامبران الهی می گردد.
4- در مواردی که مطالب اهانت آمیز به پیامبر اسلام(ص) و یا انبیاء دیگر از مصادیق سب نباشد مطابق ماده 513 قانون مجازات اسلامی مصّوب 1375 تعیین مجازات می گردد.
5- دشنام یکی از مصادیق توهین و اخص از آن است و مفهوم آن به شرح بند یک است و تشخیص آن بالحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص به عهده قاضی رسیدگی کننده است.ق
نظریه شماره 1967/92/7 - 9/10/92
شماره پرونده1411-16/9-92
سوال: 1- با توجه به ماده 42 قانون حمایت از خانواده درخصوص اشخاص بالاتر از سن بلوغ تا سن18سالگی آیا کماکان قانون گذرنامه درخصوص خروج از کشور حاکم است؟
2-درصورتیکه پدرقصد خروج ازکشورفرزندش را داشته باشد آیا مادریا سایر اشخاص در ماده 42 یاد شده حق ممنوعالخروج کردن طفل از کشور را دارند یا خیر؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- درخصوص فرزندانی که به سن بلوغ شرعی رسیده اند ولی هنوز به سن رشد (هجده سالگی) نرسیده اند، مقررات قانون گذرنامه حاکمیت دارد.
2- مادر یا شخص دیگری که به حکم دادگاه عهده دار حضانت فرزند است، می تواند نسبت به ممنوع الخروجی فرزند اقدام کند تا ولیّ قهری نتواند بدون رضایت ایشان، نسبت به خروج فرزند اقدام نماید./الف
نظریه شماره 1723/92/7 - 4/9/92
4/9/92
1723/92/7
92-9/16-652 شماره پرونده
سؤال: به موجب ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 ، ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 21/12/71 به جز بند «ب» تبصره 6 آن نسخ گردیده است. با عنایت به اینکه طبق مفاد بند «ب» تبصره مذکور در غیر مورد بند «الف» برای زوجه نحله تعیین می گردد، حال که بند «الف» تبصره مذکور نسخ شده در چه صورتی برای «زوجه» نحله تعیین می گردد؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
بقاء بند ب تبصره 6 اصلاحی ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، به معنای این است که در موارد مشمول این تبصره بجز مورد مذکور در بند الف، به زوجه نحله تعلق می گیرد؛ بنابراین استحقاق نحله در صورتی است که اولاً در خصوص امورمالی ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم شرطی نشده باشد، ثانیاً طلاق به درخواست زوجه نباشد، ثالثاً تقاضای طلاق ناشی از تخّلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد
نظریه شمازه 1784/92/7 - 13/9/92
شماره پرونده884-16/9-92
سؤال: با توجه به ماده 22 قانون حمایت خانواده، اگر دادگاه احراز نمود که زوج ملائت 200 قطعه سکه بهار آزادی را دارد ولی از پرداخت آن خودداری می کند آیا می تواند برای 200 قطعه سکه زوج را بازداشت کند و یا اینکه فقط برای 110 سکه حق بازداشت دارد و نسبت به مازاد (90 سکه) ولو این که زوج ملائت دارد و پرداخت نمی کند حق بازداشت ندارد؟
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (بازداشت زوج) برای مازاد بر میزان 110 سکه بابت مهریه قابل اعمال نمی باشد، لکن این امر مانع از این نیست که زوجه نسبت به مازاد 110 سکه در خصوص وصول مهریه اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف و استیفاء حق نماید.
نظریه شماره 1902/92/7 مورخ 1/10/92
شماره پرونده1429-16/9-92
سوال:
برخی از دفاتر ازدواج بدون اخذ ولی قهری مبادرت به جاری ساختن صیغه عقد موقت برای دختران بالغ ورشیده باکر مینمایند صرفنظر ازصحت ویا بطلان این عقد آیا عاقد وسردفتر را میتوان تحت تعقیب کیفری قراردارد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به تبصره الحاقی به ماده 1044 قانون مدنی درسال 1370، ثبت ازدواج دختر بالغ و رشید و باکره منوط به احراز شرایط مقرر در مواد 1043 و 1044 قانون مورد اشاره می باشد. این امر هم شامل عقد دائم است و هم عقد موقت و لذا ثبت ازدواج موقت نیز بدون رعایت شرایط مندرج در این دو ماده ممنوع است و عاقد و سردفتر، متخلف محسوب می گردند و چون در قوانین جزائی مجازاتی برای آن ها پیش بینی نگردیده، می توان عمل آن ها را به لحاظ عدم رعایت ضوابط قانونی، تخلف انتظامی دانست و از این طریق از اقدام نادرست آن ها جلوگیری کرد./الف
نظریه شماره 1914/92/7 مورخ 4/10/92
شماره پرونده 1508-16/9-92
سوال:
با توجه به ماده 26 قانون حمایت خانواده وپیشبینی صدورحکم الزام زوج به طلاق و گواهی عدم امکان سازش رای صادره از ناحیه دادگاه درصورت احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق در چه قالبی خواهد بود؟)گواهی عدم امکان سازش یا اجازه طلاق به زوجه(./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
حکم احراز شرایط اعمال وکالت موضوع قسمت اخیر ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 یا حکمی که بر اساس وکالت محضری زوجه از زوج برای طلاق بر جواز اعمال وکالت صادر می شود، متفاوت از حکم طلاق مذکور در ماده 33 آن قانون بوده و به منزله طلاق توافقی است؛ زیرا زوجه به وکالت از زوج اقدام می کند که حکایت از موافقت موکل بر طلاق دارد و مورد مشمول ماده 34 قانون یاد شده است که مدت اعتبار آن سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است.ق
نظریه شماره 1951/92/7 مورخ 8/10/92
شماره پرونده1447-16/9-92
سوال:
براساس ماده111قانون آیین دادرسی مدنی درخواست تامین ازدادگاهی میشود که صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد ازسوی دیگر بر اساس ماده 12قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 مجلس شورای اسلامی در دعاوی وامور خانوادگی مربوط به زوجین زوجه میتواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوی کند حال اگر زوجه درخواست تامین خواسته را در دادگاه محل اقامت خود مطرح نماید آیا میتواند دعوی اصلی را در دادگاه محل اقامت خوانده مطرح نماید یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
همانطور که ماده 111 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور مدنی اعلام نموده است که درخواست تأمین خواسته از دادگاهی می شود که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوی را داشته باشد و لذا چنانچه زوجه به استناد ماده 12 قانون حمایت خانواده 91 تأمین خواسته را از دادگاه محل اقامت خود درخواست کرده، ولی دعوای اصلی را در دادگاه محل سکونت خوانده مطرح کرده باشد، درخواست تأمین خواسته نیز باید به دادگاه محل سکونت خوانده فرستاده شود./الف
نظریه شماره 1927/92/7 مورخ 7/10/92
شماره پرونده92-9/16-1431
سوال:
در رابطه با دادخواست که زن دارند وخواسته اثبات رابطه زوجیت دائم است که اختلاف دراصل نکاح است آیا این دادگاه فعلی که ابلاغ مخصوص خانواده ندارند دادگاههای عمومی حقوقی هستند که قبلا به اصول خانواده رسیدگی میکردند الان هم به امور خانواده رسیدگی مینمایند طبق قانون حمایت خانواده جدید حق رسیدگی با اختلاف به اصل نکاح را دارند یا خیرنیاز به ابلاغ مخصوص وویژه میباشد خواهشمند است چون پرونده درجریان است خارج از نوبت پاسخ داده شود./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به حذف تبصره 3 ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 73 به موجب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با اصلاحات و الحاقات آن مصوب 12/8/81 و با عنایت به تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 از زمان اجرای قانون اخیرالذکر در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاههای عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات قانون مذکور صلاحیت رسیدگی به دعاوی موضوع ماده 4 قانون موصوف از جمله دعاوی اصل نکاح و اصل طلاق را بدون نیاز به داشتن ابلاغ ویژه و اجازه مخصوص از ناحیه ریاست محترم قوه قضائیه دارند.ق
نظریه شماره 1967/92/7 مورخ 9/10/92
شماره پرونده1411-16/9-92
سوال:
1-با توجه به ماده 42 قانون حمایت از خانواده درخصوص اشخاص بالاتر از سن بلوغ تا سن18سالگی آیا کماکان قانون گذرنامه درخصوص خروج از کشور حاکم است؟ یا خیر؟واصولا تا چه سنی درخصوص اناث وذکور دادگاه خانواده صالح به رسیدگی است؟
2-چنانچه تقاضای خروج از کشور توسط احد از اشخاص مذکور در ماده42 قانون حمایت خانواده به عمل آید اما از طرف شخص (ذیسمت) دیگری درهمان ماده ممنوعالخروج شده باشند چه باید کرد؟
3-درصورتی که احد از اشخاص مذکور درماده 42 قانون حمایت خانواده غیر از ولی قهری تقاضای خروج طفل ازکشور را نمایند بدون اینکه از طرف سایر اشخاص ممنوعالخروج شده باشند آیا اجازه خروج ازکشور طفل از مراجع قضایی باید صادر گردد؟
4-چنانچه اشخاص مذکوردر ماده 42 قانون حمایت از خانواده تقاضای خروج ازکشور درخصوص صغیر و مجنون داشته باشند دادگاه خانواده یا دادستان صالح به رسیدگی است یا هر دو؟
5-چنانچه تقاضای خروج ازکشور طفل غیر ازاشخاص مصرح در ماده 42 قانون حمایت خانواده به عمل آید(مثلا از بستگان)آیا دادگاه می تواند وارد رسیدگی شود؟
6-درصورتیکه پدرقصد خروج ازکشورفرزندش را داشته باشد آیا مادریا سایر اشخاص در ماده 42 حق ممنوعالخروج کردن طفل از کشور را دارند یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- درخصوص فرزندانی که به سن بلوغ شرعی رسیده اند ولی هنوز به سن رشد (هجده سالگی) نرسیده اند، مقررات قانون گذرنامه حاکمیت دارد.
2و3- همانگونه که از مفاد ماده 42 قانون حمایت خانواده مصوب 91 مشخص است، در صورت عدم رضایت ولی، قیّم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری صغیر و مجنون به او واگذار شده، مجوز دادگاه جهت خروج از کشور صغیر یا مجنون لازم است.
4- با توجه به اینکه قانون حمایت خانواده مصوب 91 مؤخر بر قانون گذرنامه مصوب 51 با اصلاحات و الحاقات بعدی آن می باشد، در خصوص صغار و مجانین، دادگاه خانواده به صراحت ماده 42 قانون حمایت خانواده مصوب 91 ، مقام صالح برای صدور مجوز خروج از کشور اشخاص مذکور است.
5- با توجه به منطوق بند 10 ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، خواهان در دعوای مطروحه باید ذی نفع باشد که تشخیص آن به عهده دادگاه است؛ در غیر این صورت قبل از ورود به ماهیت، دعوی از حیث شکلی مردود اعلام می گردد.
6- مادر یا شخص دیگری که به حکم دادگاه عهده دار حضانت فرزند است، می تواند نسبت به ممنوع الخروجی فرزند اقدام کند تا ولیّ قهری نتواند بدون رضایت ایشان، نسبت به خروج فرزند اقدام نماید./الف
نظریه شماره 1991/92/7 مورخ 14/10/92
شماره پرونده92-9/16-992
سوال:
درخصوص موضوع مطالبه اجرتالمثل زوجین تابع فقه حنفی با توجه به اینکه اجرتالمثل از احوال شخصیه می باشد و تابع فقه حنفی می باشد و در فقه حنفی این حق قابل مطالبه نمی باشد آیا می بایست مطابق فقه حنفی قرارعدم استماع دعوی صادر نمود یا نه با توجه به اینکه عدم مطالبه آن و با توجه به آمره بودن قانون خانواده و در تعارض بودن با نظم عمومی واخلاق حسنه و قواعد آمره مطالبه اجرتالمثل در قانون خانواده قابلیت اجرایی دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اجرت المثل با توجّه به قانون رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه مصوب 1312 جزء مواردی که رعایت آن طبق این قانون به رسمیت شناخته و تجویز شده است ،نمی باشد و لذا مطالبه آن تابع مقررات قانون حمایت خانواده است.ق
نظریه شماره 2017/92/7 مورخ 16/10/92
شماره پرونده1527-16/9-92
سوال:
آیا درپروندههای خانوادگیموضوع ماده 4 حمایت خانواده مصوب 9/12/91 حضور خوانده درجلسات طرح مداخله به منظورکاهش طلاق که در راستای ارجاع به مشاوره موضوع ماده 25 وفصل دوم قانون مذکور میباشد مشمول رای حضوری است ویا غیابی./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
باعنایت به فرض استعلام وباتوجه به تعریفی که از رأی غیابی در ماده 303 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی آمده ، چنانچه خوانده ، سابقه ابلاغ واقعی اخطاریه در پرونده دادگاه خانواده نداشته باشد ودر جلسات دادرسی نیز حضور نیافته و لایحه ای هم تقدیم ننموده و وکیلی نیز معرفی نکرده باشد، دراینصورت حکم صادره از سوی دادگاه در دعاوی خانوادگی نسبت به خوانده ، غیابی محسوب است وصرف شرکت خوانده در جلسات مشاوره در مراکز مربوطه موضوع ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 91 در خارج از دادگاه، موجب حضوری شدن رأی مزبور نمی گردد./ن
نظریه شماره 2026/92/7 مورخ 17/10/92
شماره پرونده1521-16/9-92
سوال:
آیا بایدخوانده جهت معرفی داور ازطریق نشرآگهی دعوت ونظیرکارشناس که حق وحقوق زوجه را تعیین کرده ازطریق نشرآگهی به خوانده ابلاغ شود یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
نظر به اینکه به موجب ماده 9 قانون حمایت خانواده مصوب 91، تشریفات و نحوه ابلاغ در دادگاه خانواده تابع مقررات قانون آیین دادرسی مدنی است و از طرفی حسب ماده 27 همین قانون، نظر داوران می تواند در رأی دادگاه مؤثر باشد (اگر دادگاه نظر داوران را نپذیرد با ذکر دلیل رّد می کند)، بنائاً علیهذا در خصوص ابلاغ قرار ارجاع امر به داوری مستنداً به مواد قانونی صدرالذکر و در خصوص قرار ارجاع امر به کارشناسی به استناد ماده 260 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور مدنی و نیز مستفاد از ماده 73 قانون اخیرالذکر، قرارهای یاد شده باید برای خوانده مجهول المکان از طریق نشر آگهی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار ابلاغ گردد./الف
نظریه شماره 2050/92/7 مورخ 28/10/92
شماره پرونده92-9/16-1533
سوال:
آیا حضور قاضی مشاور زن در دادگاه تجدیدنظر رسیدگی کننده به دعاوی خانواده ضرورت دارد یا خیر./ع
نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه
لزوم حضور قاضی زن مشاور در ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 مخصوص دادگاه خانواده است . در دادگاه تجدیدنظر که به تجدیدنظرخواهی از آراء دادگاه خانواده رسیدگی می کند حضور قاضی مشاور زن پیش بینی نشده است.ق
نظریه شماره 2187/92/7 مورخ 16/11/92
1735-16/9-92
سوال:
1-با توجه به ماده22 قانون حمایت خانواده مصوب سال91 چنانچه زوج110 عدد سکه از میزان مهریه را پرداخت کرده باشد چه به صورت دفعه واحده یا به تقسیط لیکن ازپرداخت اقساط مازاد بر110عدد سکه خودداری نماید آیا اعمال ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی واعمال ماده21 آئیننامه اجرائی ماده6 قانون مزبور قابل اجراست یا خیر؟به عبارت دیگرآیا محکومعلیه زوج را میتوان با فرض تقسیط مابقی مهریه وعدم پرداخت آن بازداشت کرد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است؛ در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خودداری نماید، به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد براین مقدار این مقررات قابل اعمال نخواهد بود، اما این امر مانع نخواهد بود که زوجه نسبت به مازاد از110 سکه مهریه، اموال زوج را از طریق معرفی به اجرای احکام توقیف و استیفاء نماید./الف
نظریه شماره 2189/92/7 مورخ 16/11/92
شماره پرونده 1675-16/9-92
سوال:
احتراما،عطف به استعلام قبلی ارسال به شماره661 الف-5/5/92 راجع به لزوم صدور حکم ثبت واقعه ازدواج از مراجع قضایی برای نکاحی که بیست روز از وقوع آن گذشته و پاسخ آن اداره محترم کل به شماره1632/92/7-25/8/92 درپرونده761-16/9/92 مبنی بر عدم نیاز به صدور حکم از مراجع قضایی متمنی است در ادامه راجع به بحث نیاز به صدورحکم از مراجع قضایی درخصوص آنهایی که بدون حکم دادگاه اقدام به ازدواج مجدد نموده ویا در ازدواج اولیه دارای اولاد شدهاند نیز اعلام نظر فرمایند (موضوع ماده 56 قانون اخیرالتصویب) وضمنا اعلام فرمایند با تصویب این قانون، قانون حمایت ازخانواده مصوب 1353به ویژه ماده16 آن نسخ شده است یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- به طور کلی موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده وشورای محترم نگهبان هم خلاف شرع بودن آن ها را اعلام ننموده وبا قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391نیز مغایرتی ندارد، از جمله ماده 16آن در خصوص اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه به قوت واعتبار خود باقی است.
2- اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت آن خواه ازدواج اول باشد یا دوم، واجد وصف کیفری است وزوج از این جهت تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد، امّا از آنجایی که برابر قانون، ثبت ازدواج دائم درهر حال الزامی است، وجود ضمانت اجرای کیفری مزبور، مانع حکم به ثبت چنین ازدواجی نمی باشد./الف
نظریه شماره 2199/92/7 مورخ 19/11/92
شماره پرونده 1644 -16/9-92
سوال:
به استحضار میرساند حسب ماده22 قانون حمایت خانواده که اذعان میدارد مهریه در زمان وقوع عقد تا110 عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد مشمول مقررات ماده2 قانون اجرای محکومیتهای مالی میباشد وبیشتر از این میزان فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است چنانچه قبل یا بعد از این قانون بر اثر توافق زوجین به پرداخت میزان سکه به مازاد بر 110عدد سکه تمام بهار آزادی مثلا توافق به پرداخت150 عدد سکه تمام بهار آزادی و صدور گزارش اصلاحی در این خصوص با توجه به مدنظر قرار دادن ماده183 قانون آیین دادرسی مدنی وحکم شماره3226 مورخ30/10/1322 شعبه 6 دیوانعالی کشور آیا در این خصوص ماده مذکور22 قانون حمایت خانواده ملاک عمل واجرا خواهد بود وموافق آن ماده اقدام خواهد شد یا به نحو دیگری اقدام مقتضی به عمل خواهد آمد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به مقررات ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 91، مهریه تا یکصدو ده عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قرار گیرد و در خصوص مازاد بر این میزان، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است و حتی صدور گزارش اصلاحی در خصوص مازاد بر میزان مذکور هم موجب تسّری مفاد ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نسبت به مهریه مازاد بر میزان صدرالذکر نمی گردد ضمناً حکم مقرر در ماده مزبور از قواعد آمره بوده و نسبت به گذشته نیز قابل تسّری است.ق
نظریه شماره 2207/92/7 مورخ 19/11/92
شماره پرونده 1686 -16/9-92
سوال:
1-آیا به موجب مواد 16و 17 قانون حمایت از خانواده مصوب سال 1353 در خصوص ازدواج مجدد به لحاظ عدم تمکین زوجه نیازمند به اثبات تمکن مالی زوج میباشد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعدی نسخ نگردیده و شورای نگهبان هم خلاف شرع بودن آن را اعلام نکرده است از جمله ماده 16 و قسمت اول ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353، به اعتبار و قوت خود باقی است. بنا به مراتب فوق احراز ملائت و اجرای عدالت زوج، با توجه به قسمت نخست ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353در مورد بند 1 ماده 16 همین قانون می باشد.ق
نظریه شماره 2211/92/7 مورخ 19/11/92
شماره پرونده1688-16/9-92
سوال:
1- آیا اعمال حق حبس از سوی زوجه (موضوع ماده 1085 قانون مدنی) و عدم تمکین خاص از زوج درحالی که سابقا تمکین عام داشته است را میتوان از مصادیق معاذیر پیشبینی شده درتبصره ماده53 قانون حمایت از خانواده مصوب 1392 دانست؟ به عبارت دیگر درفرض عدم پرداخت نفقه از سوی زوج آیا زوجه با وجود عدم تمکین خاص در حالی که تمکین عام دارد به استناد اعمال حق حبس خود میتواند اقدام به طرح شکایت کیفری بابت ترک انفاق نماید یا خیربا توجه به مفهومی که رای وحدت رویه شماره 718-13/2/1390 از عبارت تمکین ارائه داده است./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
تمکین عام (نه خاص) از سوی زوجه، موجب اسقاط حق وی به شرح مندرج در ماده 1085 قانون مدنی (حق حبس) نمی گردد و رأی وحدت رویه شماره 718 مورخ 13/2/90 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، مغایرتی با این نظر ندارد. ضمن آنکه قانون حمایت خانواده استنادی مصوب 1391 و مؤخر برتاریخ صدور رأی وحدت رویه مزبور است./الف
نظریه شماره 2226/92/7 مورخ 20/11/92
شماره پرونده 1798-16/9-92
سوال:
با توجه به منسوخ بودن مقررات بند الف ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق وبالحاظ مقررات قانون حمایت خانواده آیا اجرتالمثل ونحله به صورت توام قابل مطالبه هستند./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
بقاء بند ب تبصره 6 اصلاحی ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق به معنای این است که در موارد مشمول تبصره مذکور بجز مورد مذکور در بند الف به زوجه نحله تعلق می گیرد؛ بنابراین استحقاق نحله در صورتی است که اولاً در خصوص امورمالی ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم شرطی نشده باشد، ثانیاً طلاق به درخواست زوجه نباشد، ثالثاً تقاضای طلاق ناشی از تخّلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.ق
نظریه شماره 2239/92/7 مورخ 23/11/92
شماره پرونده 1663-16/9-92
سوال:
احتراما نظربه اینکه برابر ماده31 قانون حمایت خانواده مصوب1/12/91 ارائه گواهی پزشک ذیصلاح در مورد وجود چنین یا عدم آن برای طلاق الزامیست مگر اینکه زوجین بر وجود چنین اتفاق نظر داشته باشند توجها به اینکه بعضا دعوی گواهی عدم امکان سازش از ناحیه زوج مطرح میشود و زوجه درهیچیک از جلسات دادرسی حضور نمییابد و سرانجام دادگاه با جری تشریفات قانونی مکلف به صدور حکم خواهد بود ودر این حالت چگونه این نقیصه مرتفع گردد؟ یادآور میشود مراد مقنن در قید حکم طلاق آیا به استناد ماده 26 قانون مذکور شامل گواهی عدم امکان سازش هم میشود یا صرفا در مواردی است که منتهی به صدورحکم طلاق میگردد؟ همچنین استدعا دارد درخصوص طلاق بائن غیر مدخوله ویائسه نیز نظر آن اداره کل محترم را اعلام فرمایند آیا الزامی به اخذ گواهی عدم وجود حمل از پزشک ذیصلاح دارد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده 31 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 که ارائه گواهی پزشک ذی صلاح را در مورد وجود یا عدم وجود جنین برای ثبت طلاق الزامی می داند، ناظر به زمانی است که امکان آن فراهم باشد. بنابراین در صورتیکه مانند فرض سؤال، درخواست طلاق از ناحیه زوج بوده و زوجه در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نمی یابد و اقدامی نیز جهت تست بارداری به عمل نمی آورد، این امر مانع اقدامات قضایی و نیز ثبت طلاق نمی باشد. همچنین در صورتیکه زوجه یائسه یا غیر مدخوله باشد و این امر بر دادگاه محرز گردد، مرجع مذکور می تواند با قطع بر عدم وجود جنین، زوجه را از معرفی به پزشکی قانونی برای انجام تست بارداری معاف نماید.ق
نظریه شماره 2246/92/7 مورخ 27/11/92
شماره پرونده 1823-16/9-92
سوال:
1-فردی با کسی دیگریک قطعه زمین معامله می کنند به مبلغ 27 میلیون تومان بعد از مدتی فرد سومی مراجعه ومدارک ارایه مینماید که ملک به اوتعلق دارد لذا مبادرت به ساخت وسازش عمارت مینماید خریدار علیه فروشندگان شکایت کیفری مبنی بر کلاهبرداری وفروش مال غیر میکند که درمقام رسیدگی در دادگاه بدوی هریک از فروشندگان به یکسال حبس وجزای نقدی واعاده مبلغ مربوط محکوم میگردند محکومین ضمن تجدیدنظرخواهی وخوف از زندان به شاکی مراجعه میکنند وچکهای متعدد به ایشان میدهند که آبروی ما می رود رضایت دهید وجوه چکها را به شما پرداخت میکنم که تقریبا چند صد میلیون تومان میباشد وقرار میگذارند اگر تاخیر در پرداخت چکها شود برای هر ده میلیون تومان روزانه پنج میلیون تومان اضافه به ایشان پرداخت نمایند در نهایت با رضایت ایشان متهمین در دادگاه تجدیدنظر تبرئه میشوند حال فردمذکور مبادرت به برگشت زدن چکها نموده وتاکنون دومیلیاردوپانصدمیلیون ریال محکومیت ازدادگاه علیه خواندگان دریافت کرده حال چکهای دیگر را نیز به اجرا گذاشته است ومطالبه اصل مبلغ چک و خسارات یا تعهد روزانه آن برای هرده میلیون تومان روزانه پنج میلیون تومان مطالبه میکند وآیا این موضوع قابل استماع است ومیتوان حکم به محکومیت صادرکرد درحالی که کل مبلغ پرداخت شده بیست وهفت میلیون تومان بوده ومدت طولانی نیز سپری نشده آیا این امر نوعی سوء استفاده واخاذی نیست؟
2-با عنایت به اینکه در دادگستری نهاوند ازمیان قضات کسی ابلاغ رسیدگی به موضوع خانواده ندارد حال پروندههای اثبات زوجیت وفسخ نکاح ودرخواست صدور قرار عدم امکان سازش وطلاق توافقی ودادخواست صدورحکم طلاق توسط زوج یا زوجه مطرح میباشد وبه این دادگاه ارجاع میشود تکلیف دادگاه چیست ؟ ما را راهنمایی فرمائید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به حذف تبصره 3 ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 73 به موجب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 12/8/81 و با عنایت به تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 از زمان اجرای قانون اخیرالذکر در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاههای عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات قانون مذکور صلاحیت رسیدگی به دعاوی موضوع ماده 4 قانون موصوف از جمله دعاوی اصل نکاح و اصل طلاق را بدون نیاز به داشتن ابلاغ ویژه و اجازه مخصوص از ناحیه ریاست محترم قوه قضائیه دارند.ق
نظریه شماره 2278/92/7 مورخ 30/11/92
شماره پرونده 1790-16/9-92
سوال:
با توجه به ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب1391 که قوانین منسوخه را منصوصا ذکر کرده واشارهای به قانون حمایت خانواده سابق نکرده نحوه برخورد با این قانون و قابل اجرا بودن آن درموارد عدم مغایرت با قانون جدید به چه نحوی میباشد و به بیان دیگر در مواردی که در قانون جدید حکمی نباشد آیا قانون سابق همچنان به قوت خود باقی بوده و قابلیت استناد را دارد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به ماده 58 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعدی نسخ نگردیده و شورای نگهبان هم خلاف شرع بودن آن را اعلام نکرده است از جمله ماده 16 و قسمت اول ماده 17 قانون حمایت خانواده مصوب 1353، به اعتبار و قوت خود باقی است.ق
نظریه شماره 2287/92/7 مورخ 3/12/92
شماره پرونده 1807-16/9-92
سوال:
آیا با صدور دستور موقت بر استرداد طفل وفق ماده7 قانون حمایت از خانواده مصوب 1/12/91و امتناع یدر از استرداد طفل به مادر آیا امکان بازداشت یدر وفق ماده 40 قانون مرقوم میباشد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
چون دستور موقت مندرج در مادّه 7 قانون حمایت خانواده مصوب 91 در قالب حکم صادر نمی شود و ماده 40 قانون حمایت خانواده مصوب 91 ضمانت اجرای استنکاف از اجرای «حکم» دادگاه در مورد حضانت طفل و امتناع از استرداد طفل، یعنی « بازداشت» را مختص « حکم» دادگاه به شرح یاد شده دانسته است، لذا شامل «دستور موقت» در زمینه موضوع مذکور نمی گردد.ق
نظریه شماره 2293/92/7 مورخ 3/12/92
1415-16/9-92
سوال:
با عنایت به مفاد ماده 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 که به ثبت ازدواج موقت را در مورد مشروحه در بندهای سهگانه الزامی اعلام کرده آیا زوجهائی(مردهائی)که دارای همسر دائمی میباشند میتوانند به استناد ماده مذکور راسا با مراجعه به دفاتر رسمی ثبت ازدواج واقعه ازدواج موقت را به ثبت برسانند و یا اینکه نیاز به حکم دادگاه دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
الزام قانونی زوجین به ثبت ازدواج موقت در موارد سه گانه مذکور در ماده 21 قانون حمایت خانواده مصوب اسفندماه 1391 ، نافی لزوم اخذ اجازه مرد متأهل برای ازدواج دوم اعم از موقت یا دائم موضوع ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 نمی باشد بنابراین ثبت ازدواج موقت مرد متأهل در موارد یادشده فوق مستلزم اخذ اجازه دادگاه است./ن
نظریه شماره 2306/92/7 مورخ 5/12/92
شماره پرونده1786-16/9-92
سوال:
با توجه به اینکه وفق ماده42 قانون حمایت خانواده برای خارج کردن اطفال ومجانین از کشور دادگاه میبایست تامین مناسبی اخذ کند به نظر آن اداره محترم:
اولا- تامین مناسب میبایست چه چیزی باشد؟ مخصوصا با توجه به این امرکه احتمال عدم بازگشت برای طفل یا مجنون وجود دارد.
ثانیا- ضمانت ونحوه به اجرا گذاشتن تامین ماخوذه در صورت عدم بازگشت طفل یا مجنون چگونه باید باشد؟
ثالثا- آیا درصورت اذن درخروج میبایست مدتی برای بازگشت طفل یا مجنون ازسوی دادگاه تعیین شود؟
رابعا- برای اذن به خروج باید پروندهای مستقل تشکیل شود یا اینکه در پرونده حضانت یا ملاقات یا قیمومت باید تامین اخذ شود؟ و اگر هر سه پرونده وجود داشته باشد در کدامیک از پروندهها اقدام به اخذ تامین شود./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً: با توجه به سیاق عبارات به کار گرفته شده در ماده 42 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و به ویژه عبارت:« درخواست ذی نفع» و «تأمین مناسبی اخذ می کند»، به نظر می رسد تأمین می تواند هر مالی اعم از منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد باشد.
ثانیاً: احکام ناظر بر تأمین مأخوذه از حیث «ضمانت و نحوه اجرای آن»، تابع قواعد عمومی حاکم بر تعهدات مدنی است و احراز تخلف متعهد و مسئولیت وی و پرداخت خسارات، نیازمند طرح دعوای جداگانه از سوی ذی نفع و اثبات مراتب در دادگاه ذی ربط است. ضمناً با توجه به ماده 8 قانون فوق الذکر، رسیدگی دادگاه خانواده فاقد تشریفات آیین دادرسی مدنی است.
ثالثاً: از آنجائیکه در ماده 42 فوق الذکر عنوان شده که دادگاه با در نظر گرفتن «حق ملاقات اشخاص ذی حق» و در صورت صلاحدید، اجازه خروج از کشور طفل یا مجنون را می دهد، بنابراین در صورت اذن در خروج، به نظر می رسد باید مدتی برای آن از سوی دادگاه تعیین شود.
رابعاً: با توجه به ماده 42 مورد بحث اذن خروج صغیر یا مجنون بنا به درخواست ذی نفع صورت می گیرد و نیاز به تقدیم دادخواست ندارد و اگر ضمن پرونده حضانت و نگهداری و ملاقات نیز به عمل آید، با منعی مواجه نیست./الف
نظریه شماره 2306/92/7 مورخ 5/12/92
شماره پرونده1786-16/9-92
سوال:
با توجه به اینکه وفق ماده42 قانون حمایت خانواده برای خارج کردن اطفال ومجانین از کشور دادگاه میبایست تامین مناسبی اخذ کند به نظر آن اداره محترم:
اولا- تامین مناسب میبایست چه چیزی باشد؟ مخصوصا با توجه به این امرکه احتمال عدم بازگشت برای طفل یا مجنون وجود دارد.
ثانیا- ضمانت ونحوه به اجرا گذاشتن تامین ماخوذه در صورت عدم بازگشت طفل یا مجنون چگونه باید باشد؟
ثالثا- آیا درصورت اذن درخروج میبایست مدتی برای بازگشت طفل یا مجنون ازسوی دادگاه تعیین شود؟
رابعا- برای اذن به خروج باید پروندهای مستقل تشکیل شود یا اینکه در پرونده حضانت یا ملاقات یا قیمومت باید تامین اخذ شود؟ و اگر هر سه پرونده وجود داشته باشد در کدامیک از پروندهها اقدام به اخذ تامین شود./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً: با توجه به سیاق عبارات به کار گرفته شده در ماده 42 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و به ویژه عبارت:« درخواست ذی نفع» و «تأمین مناسبی اخذ می کند»، به نظر می رسد تأمین می تواند هر مالی اعم از منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد باشد.
ثانیاً: احکام ناظر بر تأمین مأخوذه از حیث «ضمانت و نحوه اجرای آن»، تابع قواعد عمومی حاکم بر تعهدات مدنی است و احراز تخلف متعهد و مسئولیت وی و پرداخت خسارات، نیازمند طرح دعوای جداگانه از سوی ذی نفع و اثبات مراتب در دادگاه ذی ربط است. ضمناً با توجه به ماده 8 قانون فوق الذکر، رسیدگی دادگاه خانواده فاقد تشریفات آیین دادرسی مدنی است.
ثالثاً: از آنجائیکه در ماده 42 فوق الذکر عنوان شده که دادگاه با در نظر گرفتن «حق ملاقات اشخاص ذی حق» و در صورت صلاحدید، اجازه خروج از کشور طفل یا مجنون را می دهد، بنابراین در صورت اذن در خروج، به نظر می رسد باید مدتی برای آن از سوی دادگاه تعیین شود.
رابعاً: با توجه به ماده 42 مورد بحث اذن خروج صغیر یا مجنون بنا به درخواست ذی نفع صورت می گیرد و نیاز به تقدیم دادخواست ندارد و اگر ضمن پرونده حضانت و نگهداری و ملاقات نیز به عمل آید، با منعی مواجه نیست./الف
نظریه شماره 2312/92/7 مورخ 5/12/92
شماره پرونده 1773-16/9-92
سوال:
درخصوص اعمال ماده35 قانون حمایت خانواده مصوب1392 اختلاف نظر وجود دارد به این توضیح چنانچه پس ازصدور دادنامه طلاق توافقی زوجه در دفترخانه حاضر نشده و امتناع میکند آیا گواهی عدم امکان سازش صادره طلاق توافقی که وفق ماده26 قانون حمایت خانواده گواهی عدم امکان سازش تلقی گردیده است از ناحیه زوج قابلیت اجرا دارد یا خیر؟ بعضی ازهمکاران اعتقاد بر این دارند که ماده35 قانون حمایت خانواده شامل طلاقهای توافقی نیست وفقط درخصوص طلاقهایی است که بنا به درخواست زوج میباشد وچنانچه زوجه در دفترخانه حاضر نگردد زوج به تنهایی نمیتواند در دفترخانه حاضر شده ونسبت به اجرای صیغه طلاق اقدام نماید تعدادی دیگر از همکاران نیز براین اعتقادند که در صورت عدم حضور زوجه چون طلاق ایقاع است زوج میتواند در دفترخانه حاضر شده وطلاق از حالت خلع به حالت رجعی تبدیل شده که در اینجا نیز دو نظر است یک نظر اینکه صیغه طلاق جاری شده و زوجه میتواند بعدا حقوق خود را مطالبه نماید ونظر دیگر این است که طبق توافقات به عمل آمده و وفق ماده10 قانون مدنی میبایست طرفین به توافقات خود مقید باشد فلذا خواهشمند است نظر مشورتی خود را در این خصوص اعلام فرمایند./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در خصوص چگونگی اعمال ماده 35 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 در فرض عدم حضور زوجه در دفترخانه، موارد زیر قابل ذکر است
اولاً- با توجه به اطلاق ماده 35 قانون فوق الذکر، مقررات این ماده قانونی شامل گواهی عدم امکان سازش با هر نوع منشائی می باشد، خواه ناشی از طلاق توافقی بوده، خواه ناشی از درخواست طلاق از ناحیه زوج باشد. به علاوه توافق در طلاق نمی تواند معنایی جز این داشته باشد که زوجین اعلام داشته اند هر دو متقاضی طلاق می باشند و دادگاه با رعایت کلیه مقررات مربوط، گواهی عدم امکان سازش صادر می کند.
ثانیاً- وفق نص ماده 35 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 در صورتیکه زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین اخطار می کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه، حاضر شوند، در صورت عدم حضور زوجه ، صیغه طلاق جاری و پس از ثبت بوسیله دفترخانه، مراتب به اطلاع زوجه می رسد.
ثالثاً- در مورد چگونگی پرداخت حق و حقوق زوجه با وصف امتناع وی از حضور در دفتر رسمی طلاق، با عنایت به ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، از آنجائیکه دادگاه ضمن رأی خود در مورد طلاق زوجین [ که شامل حکم و گواهی عدم امکان سازش، هر دو می گردد] ، مکلف است تکلیف کلیه حق و حقوق زوجه را نیز مشخص نماید بنابراین این اجرا و ثبت طلاق در فرض مورد نظر (عدم حضور زوجه در دفترخانه) منوط به سپردن کلیه حق و حقوق زوجه وفق رأی دادگاه ، توسط زوج به حساب سپرده امانی است که مطابق مقررات، از سوی دفترخانه اعلام می گردد و در صورت صدور حکم تقسیط یا اعسار زوج،مطابق آن اقدام می شود.ق
نظریه شماره 2319/92/7 مورخ 5/12/92
1838-16/9-92
سوال:
مردی مدعی است که زوجه وی سرد مزاج است ونیز گاهی از وی تمکین نمیکند آیا در صورت اثبات سرد مزاجی ویا عدم تمکین (رد فرض مستقل) بردادگاه ضمانت اجرای آن چیست؟
الف) آیا به استناد این موضوع میتواند درخواست ازدواج مجدد بکند؟
ب) آیا جهت مذکور(سرد مزاجی یا عدم تمکین)میتواند مجوز برای طلاق باشد ومرد به استناد آن میتواند خود را از شرط تملیک نصف اموال حاصله از زندگی مشترک معاف کند ویا اینکه اثبات سرد مزاجی مجوزطلاق موجه ازجانب زوجه موضوع ماده26 قانون حمایت خانواده نمیباشد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- باتوجه به اینکه ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 به قوت خود باقی می باشد، بنابراین مطابق بند3 ماده مذکور درصورت عدم تمکین زوجه ، زوج می تواند از دادگاه درخواست ازدواج مجدد نماید. ودرخصوص سرد مزاجی زن نیز درصورتی که عارضه مذکور مانع ایفای وظائف زناشویی شود، این امر به استناد بند 2 همان ماده می تواند از موارد ازدواج مجدد تلقی شود که احراز آن با مرجع قضائی رسیدگی کننده است.
2- باتوجه به ماده 1133 قانون مدنی ومبانی شرعی، مرد می تواند همسرخود را طلاق دهد. و با عنایت به قانون حمایت خانواده مصوب 1391 درهرصورت برای طلاق مراجعه به دادگاه الزامی می باشد و دادگاه است که باتوجه به مقررات قانونی مبادرت به صدور حکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش می نماید. در مورد شرط تنصیف دارائی باتوجه به شرط مندرج در سند ازدواج مبنی بر «هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظائف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده ، زوج موظف است تا نصف دارائی خود را که در ایام زناشوئی بدست آورده است یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید»، عدم تکمین زوجه از مصادیق « تخلف زن از وظائف همسری، است، اما سرد مزاجی زوجه تخلف از وظائف همسری محسوب نمی گردد، بلکه می تواند ناشی از بیماری و یک عارضه طبیعی و غیرارادی باشد، حال آنکه منظور از« تخلف ازوظائف همسری» امری است که زوجه با تخطی ارادی مبادرت به آن ورزیده است وبه مقولات طبیعی و غیرارادی قابل تسری نمی باشد./ن
نظریه شماره 2326/92/7 مورخ 5/12/92
شماره پرونده1789-16/9-92
سوال:
احتراما نظر آن اداره محترم را در مورد سئوال زیر بیان فرمائید:
با توجه به ماده 22 ق حمایت خانواده و اصلاحیه بند ج آئیننامه موضوع ماده 6 ق نحوه اجرای محکومیتهای مالی:
در مطالبه مهریه تا 110 سکه اصل بر اعسار است یا ایسار به تعبیری دیگر آیا قبل از اثبات اعسار از پرداخت 110 سکه بازداشت محکومعلیه موجه میباشد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است. در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خودداری نماید، به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد، این مقررات قابل اعمال نخواهد بود. این امر مانع از صدور حکم نسبت به کل مهریه نیز نمی باشد. اضافه می نماید در کلیه دیونی که بدهکار مابازاء دریافت نکرده است، چنانچه دلیلی بر ملائت وی نباشد اصل عدم جاری است./الف
نظریه شماره 2335/92/7 مورخ 7/12/92
1782-16/9-92
سوال:
از آنجا که به موجب ماده41 قانون حمایت خانواده در صورتی که احدی از زوجین تخلف از توافقات راجع به ملاقات به حضانت بکنند دادگاه با رعایت مصلحت طفلمیتواند اموری از قبیل حضانت را به دیگری واگذار کند حال سوال این است با توجه به عدم تصویب آئین نامه راجع به این ماده آیا احکام این ماده قابلیت اجرایی دارند یا خیر؟واگر ندارند در اموری همچون ملاقات اتخاذ تصمیم میبایست به چه نحوی باشد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً- اصولاً اجرای قانون یا موادی از آن منوط به تصویب آیین نامه اجرایی آن نیست مگر اینکه درخود قانون تصریح شده باشد. ثانیاً- مسائل مربوط به حضانت، به صیانت ، امنیت و سلامت طفل مربوط است و اجرای مفاد ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب 91 قابلیت تعطیلی تا تصویب آیین نامه را ندارد بنابراین تا پیش از تصویب آیین نامه نیز قابلیت اجرا دارد./ن
نظریه شماره 2454/92/7 مورخ 20/12/92
1898-16/9-92
سوال:
با توجه به ماده29 قانون حمایت خانواده بفرمائید احکام تکلیف شده برای اتخاذ تصمیم راجع به اموری از قبیل جهیزیه، مهریه، نفقه وغیره آیا مشمول درخواست طلاقهایی است که از سوی زوج مطرح میشود یا اعم از این است یعنی درخواست طلاق چه از سوی زوج باشد چه از سوی زوجه و در هر دو صورت مشمول ماده 29 قانون حمایت خانواده خواهد بود./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
رعایت ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91 اعم از اینکه خواهان طلاق زوج یا زوجه باشد، ضروری است و دادگاه در زمان صدور رأی طلاق به درخواست هریک از زوجین می باید تکلیف حقوق مالی زوجه ( ناشی از روابط زوجیت) را نیز مشخص نماید وزوجه چه خوانده طلاق باشد، چه خواهان آن، برای دریافت حقوق ناشی از روابط زوجیت خود پس از ثبت طلاق می تواند تقاضای صدور اجرائیه نماید./ن
نظریه شماره 2541/92/7 مورخ 28/12/92
1623-16/9-92
سوال:
1- برابرماده12 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 زوجه میتواند در محل اقامت و سکونت خویش و یا اقامت زوج دعاوی مربوط به خانواده را مطرح کند و در ماده 13 این حق محدود شده است و مقرر داشته چنانچه در حوزههای قضایی متعدد این دعاوی مطرح شده باشد دادگاهی که دادخواست مقدم به آن داده شده است صلاحیت رسیدگی دارد لطفا بفرمایند.
الف- آیا مراد از حوزههای قضایی متعدد یک استان است یا همه استانهای کشور را شامل میشود؟
ب- آیا محاکم مختلف یک حوزه قضایی را هم شامل میشود یا خیر؟
ج- چنانچه دعاوئی قبل از لازمالاجرا شدن قانون اخیر هم مطرح شده باشد را شامل میشود یا خیر؟
د- چنانچه دعاوی سابق منتهی به صدور حکم شده باشد آیا صلاحیت محاکم مذکور که فارغ از رسیدگی شدهاند همچنان باقی است یا خیر؟
ه- چنانچه درمورد مهریه رای صادر شده باشد و در مورد اعسار از پرداخت مهریه دادخواستی مطرح باشد آیا ماده20 قانون اعسار مجری است یا 13 قانون حمایت خانواده ؟ با این توضیح که دعوی جهیزیه با تاریخ مقدم در شعبه اول مطرح شده است و دعوی مهریه با تاریخ موخر به شعبه دوم وشعبه دوم قبل از اعمال مقررات ماده 13 نسبت به آن رای صادر نموده است وسپس دعوی اعسار طرح شده که به شعبه دوم ارجاع شده است و در هر دو دعوی هم مهریه و هم اعسار موخر است.
2- چنانچه برابر ماده7 قانون مذکور دو شعبه همزمان در خصوص حضانت فرزندی مشترک دستور موقت صادر کنند نحوه اجرا توسط ضابطین چگونه خواهد بود؟و کدامیک را میتوان بلا اثر نمود و بر اساس چه قانونی؟
3- نظر به اینکه دادگاه خانواده مانند دادگاه اطفال تخصصی است همانگونه که در دادگاه اطفال به تمامی جرائم اطفال اعم از عمومی و انقلاب رسیدگی میشود آیا در دادگاه خانواده که شعبهای از محاکم عمومی است میبایست جرائم مربوط به خانواده هم رسیدگی شود یا خیر؟ مواد 1 و4 و49 به بعد قانون حمایت خانواده و آیا صدور کیفر خواست با توجه به عمومات ماده3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب هم الزامیست یا خیر؟ زیرا تصریحی درقانون حمایت خانواده به طرح مستقیم جرائم در دادگاه خانواده وجود ندارد لیکن برابر تبصره دو ماده یک قانون مذکور رسیدگی به دعاوی مربوط به خانواده را در صلاحیت دادگاه خانواده دانسته است./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1-الف) مراد از حوزه های قضایی متعدد، حوزه های قضایی مختلف است چه داخل یک استان قرار گرفته باشند چه خارج از یک استان.
ب- خیر باتوجه به نص ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 91 که فقط ناظر بر حوزه های قضایی متعدد است محاکم مختلف یک حوزه قضایی را شامل نمی شود.
ج) بله باتوجه به اینکه قوانین شکلی عطف بما سبق می شوند ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 91 ناظر به دعاوی که قبل از لازم الاجرا شدن قانون اخیرالذکر هم مطرح شده اند می باشد.
د) باتوجه به قسمت اخیر ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، ماده مزبورصرفاً ناظر به پرونده های جریانی می باشد.
هـ- درفرض استعلام ماده 20 قانون اعسار مصوب 20/9/1313 با اصلاحات بعدی که قانون خاص است حاکمیت دارد. بموجب ماده قانونی مزبورمرجع رسیدگی به دعوای اعساردر مورد محکومٌ به محکمه ای است که بدایتاً به دعوای اصلی رسیدگی کرده است.
2- ضابطین ( مأمورین اجرا) می توانند به هردو دادگاه صادر کننده دستور موقت موضوع را گزارش و درخواست تعیین تکلیف نمایند . دستور موقت های موضوع ماده 7 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 که بدون اخذ تأمین و بدون نیاز به تأیید رئیس حوزه قضایی صادر می شود در جایی قابل صدور است که اصل دعوی مطرح و دادگاه پیش ا اتخاذ تصمیم درخصوص اصل دعوی در امور مذکور در ماده فوق الذکر دستور موقت صادر می نماید. بنابراین با فرض مطرح بودن اصل دعوی دستور موقت دادگاهی قابل اجرا است که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوی را طبق بند 2 ماده84 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی وماده 89 قانون اخیرالذکر دارد.
ضمناً اگر دستور موقت های صادره از دو شعبه دادگاه خانواده در مورد حضانت فرزند مشترک در تاریخ های متفاوت باشد ، دستور موقتی لازمالاجرا است که به تاریخ مقدم صادر شده باشد زیرا فرض براین است که دستور موقت ثانوی بدون توجه به دستور موقت قبلی صادر شده و لازم الاجرا نیست.
3-طبق تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 91« از زمان اجرای این قانون در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط ومقررات این قانون به امور دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند» بنا به مراتب فوق تاکنون که دادگاه خانواده موضوع قانون مرقوم در کشور تشکیل نشده است و طبق تبصره 1 ماده 1 قانون اخیرالذکر دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند وهم چنین در آینده که دادگاه خانواده تشکیل می شود
طبق ماده 4 قانون صدرالاشاره صلاحیت دادگاه خانواده صرفاً محدود به همان بندهای هجده گانه احصایی می شود و دعاوی کیفری موضوع ماده 49 به بعد قانون مارالذکر وفق آیین دادرسی کیفری و قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب رسیدگی می شود . شایان ذکر است موارد هجده گانه احصاء شده درخصوص صلاحیت دادگاه خانواده در ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 91 امری است استثنایی . چنانچه بخواهیم صلاحیت دادگاه خانواده را افزایش دهیم نیاز به نص داریم. در امور استثنایی می بایستی به قدر متقین اکتفا نمود واز تفاسیر موسع که دامنه آن را بیشتر می کند خودداری نمود. رویه موجود محاکم خانواده نیز بر همین اساس است./ن
نظریه شماره 2189/92/7 مورخ 16/11/92
شماره پرونده 1675-16/9-92
سوال:
احتراما،عطف به استعلام قبلی ارسال به شماره661 الف-5/5/92 راجع به لزوم صدور حکم ثبت واقعه ازدواج از مراجع قضایی برای نکاحی که بیست روز از وقوع آن گذشته و پاسخ آن اداره محترم کل به شماره1632/92/7-25/8/92 درپرونده761-16/9/92 مبنی بر عدم نیاز به صدور حکم از مراجع قضایی متمنی است در ادامه راجع به بحث نیاز به صدورحکم از مراجع قضایی درخصوص آنهایی که بدون حکم دادگاه اقدام به ازدواج مجدد نموده ویا در ازدواج اولیه دارای اولاد شدهاند نیز اعلام نظر فرمایند (موضوع ماده 56 قانون اخیرالتصویب) وضمنا اعلام فرمایند با تصویب این قانون، قانون حمایت ازخانواده مصوب 1353به ویژه ماده16 آن نسخ شده است یا خیر؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- به طور کلی موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده وشورای محترم نگهبان هم خلاف شرع بودن آن ها را اعلام ننموده وبا قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391نیز مغایرتی ندارد، از جمله ماده 16آن در خصوص اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه به قوت واعتبار خود باقی است.
2- اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت آن خواه ازدواج اول باشد یا دوم، واجد وصف کیفری است وزوج از این جهت تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد، امّا از آنجایی که برابر قانون، ثبت ازدواج دائم درهر حال الزامی است، وجود ضمانت اجرای کیفری مزبور، مانع حکم به ثبت چنین ازدواجی نمی باشد./الف
نظریه شماره 20/93/7 مورخ 16/1/93
شماره پرونده 1955-16/9-92
سوال:
1- آیا ثبت نکاح دائم غیر رسمی دوم با وجود زن اول منافاتی با ماده16 قانون حمایت خانواده سابق دارد یعنی کسی بدون رعایت ماده مذکور قبل ازتجویز ازداوج مجدد ازدادگاه ازدواج دائم غیر رسمی نماید این نکاح با درخواست احد از زوجین قابل استماع در دادگاه میباشد یا خیرو اینکه لزومی به تعیین زن اول به عنوان احد از خواندگان دارد یا خیر؟
2- آیا ماده16 قانون حمایت خانواده سابق با ماده49 قانون حمایت لاحق تعارض و منافات دارد یا قابل جمع است یعنی منطوق ماده49 لاحق به نکاح دائم غیر رسمی اولین ازدواج است یا علاوه بر آن دلالت بر نکاح دائم غیر رسمی دوم الی چهارم نیز دارد یعنی دادگاهها درصورت مواجه شدن باخواسته نکاح دائم که زوج بدون تحصیل ازدواج مجدد از دادگاه مبادرت به ازدواج دائم نموده است با توجه به منع ماده16سابق باید از استماع چنین دعوی خودداری نمایند یا دعوی قابل استماع است یعنی کلا تکلیف نهی ماده16 وامر ماده 49 چگونه قابل جمع است وظیفه دادگاه رد دعوی است یا قبول وصدورحکم ثبت نکاح دائم غیررسمی دوم الی چهارم./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً: به طور کلی موادی از قانون حمایت خانواده مصوب 1353که به موجب قوانین بعدی نسخ نشده وشورای محترم نگهبان هم خلاف شرع بودن آن ها را اعلام ننموده وبا قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391نیز مغایرتی ندارد، از جمله ماده 16آن در خصوص اخذ اجازه ازدواج مجدد از دادگاه به قوت واعتبار خود باقی است.
ثانیاً: اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت آن خواه ازدواج اول باشد یا دوم، واجد وصف کیفری است وزوج از این جهت تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد. امّا از آنجایی که برابر قانون، ثبت ازدواج دائم درهر حال الزامی است، وجود ضمانت اجرای کیفری مزبور، مانع حکم به ثبت چنین ازدواجی نمی باشد./الف
نظریه شماره 40/93/7 مورخ 18/1/93
شماره پرونده 1954 -16/9-92
سوال:
با توجه به شروع به کار دادگاه خانواده مطابق قانون1392 وتعیین قاضی مشاور و صدور ابلاغ برخی از همکاران قضایی (خانمها) برای این سمت وبا توجه به ابهام در ماهیت سمت قضایی و حدود استقلال آنها و نیز با توجه به کمبود قاضی نشسته در محاکم و نیز کمبود پرونده مربوط به دادگاه خانواده برای اختصاص یک شعبه مستقل به این موضوع و تجمع کلیه پروندههای حقوقی دریک شعبه ورسیدگی به کلیه موضوعهای تجاری،حسبی، خانواده و... درآنجا و به منظور بهرهمندی از توان قاضی مشاور درسایر قسمتها
1- آیا رئیس دادگستری میتواند همزمان با یک ابلاغ داخلی مشاور زن را مسئول نظارت بر دفتر اجرای احکام مدنی قرار بدهد ومسئولیت اجرای احکام که خود متصدی آن است به وی واگذار کند؟
2- چنانچه پاسخ منفی است آیا درمورد اجرای احکام دادگاه خانواده میتوان مشاور خانواده را به عنوان مسئول اجرای احکام خانواده مصوب کرد؟
3- چنانچه دریک شهرستان دو شعبه باشد که به صورت پراکنده از قبل پروندههای مربوط به خانواده درآنجا مطرح باشد ویا درصورت حضوریک نفر قاضی مشاور در یک شهرستان با توجه به الزامی بودن قاضی مشاور حضوریک قاضی مشاورآیا نیاز به ارجاع موضوع پرونده به قاضی مشاور است ویا اینکه با یک ابلاغ رئیس دادگستری قاضی مشاور مجاز به حضور همزمان درشعبههای مختلف است./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1و2- با توجه به ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب 91، صدور ابلاغ قضایی از سوی ریاست معظم قوه قضائیه برای قاضی زن، به عنوان « مشاور» جهت حضور در دادگاه خانواده است و بنابراین صدور ابلاغ داخلی از سوی رئیس دادگستری برای مشارٌالیها به عنوان مسئول اجرای احکام مدنی، وجاهت قانونی ندارد. به عبارت دیگر تفویض اختیار رئیس حوزه قضایی یا معاون وی در خصوص اجرای احکام ( با هر موضوعی) به مشاور قضایی، فاقد وجاهت قانونی است.
3- با عنایت به تبصره ماده 2 قانون حمایت خانواده مصوب 91 و مستفاد از کلمه « می تواند» در تبصره مذکور که حاکی از آگاهی قانونگذار از مشکلات قوه قضائیه در تأمین نیروی قضایی در کوتاه مدّت و اختیار قوه قضائیه در استفاده از قاضی مرد مشاور در صورت نبودن قاضی زن مشاور است لذا مادامیکه قاضی مشاور ظرف پنج سال به تعداد کافی تأمین نشده باشد، امکان تشکیل دادگاههای خانواده بدون وجود قاضی مشاور ( زن یا مرد) وجود خواهد داشت و بنابراین نیازی به حضور یک قاضی مشاور به صورت همزمان در شعبه های مختلف وجود ندارد.ق
نظریه شماره 95/93/7 مورخ 26/1/93
شماره پرونده2041-16/9-92
سوال:
وفق ماده 1005 ق مدنی اقامتگاه زن شوهر دارد به صورت دقیق وکامل بیان شده است زنی بدون رضایت شوهر خویش وبدون اخذ اجازه از محکمه به طور قهر ویا هر علت دیگری منزل شوهرش را که مثلا در تهران بوده ترک و به منزل پدری خود که مثلا در قم میباشد آمده است وطی دادخواست دعوای مطالبه مهریه یا نفقه ویا سایر دعاوی را در محاکم خانواده قم به اعتبار ماده12 قانون حمایت خانواده مطرح کرده است و اقامتگاه خود را در قم اعلام داشته حال سئوال این است با توجه به تعریف ماده1005 ق مدنی از اقامتگاه زن شوهردار آیا محاکم خانواده قم در فرض سئوال صالح به رسیدگی میباشند یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
آن چه ملاک صلاحیت دادگاه برابر مادّه 12 قانون حمایت خانواده 1391 می باشد،«محل سکونت» زوجه است نه «محل اقامت » وی و این دو اصطلاح باهم مترادف نیستند.
نظریه شماره 125/93/7 مورخ 31/1/93
شماره پرونده1511-16/9-92
سوال:
1- آیا مقصود از حکم طلاق گواهی عدم امکان سازش میباشد یا حکم طلاق که دادگاه با درخواست زوجه به جهت جرح وعسر صادر مینماید؟ و اگر صرفا مقصود حکم طلاق است که موضوع اجرای آن با توجه مفاد ماده 33 منتفی است و اساسا قابل اجرا نیست؟ در این عبارت لغو به نظر میرسد.
2- درمواردی که زوجه به علت تحقق یکی ازشرایط مندرج درسند ازدواج تقاضای صدورحکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش مینماید بیان فرمائید پس از اینکه دادگاه تحقق شراط را احراز نمود آیا باید گواهی عدم امکان سازش صادر نماید یا حکم به طلاق بدهد؟( توضیح اینکه در این پرونده خواهان زوجه است وخوانده زوج وخواسته نیز فیالواقع الزام خوانده به حضور در دفتر رسمی ازدواج وطلاق وثبت واقعه طلاق میباشد واصول دادرسی حکم میکند که نهایتا خوانده محکوم به امر میگردد ازطرف دیگربا تحقق شرط فیالواقع زوجه به وکالت اززوج درجهت اعمال حق طلاق برآمده است بیان فرمایید تصمیم صحیح چیست؟ صدورگواهی عدم امکان سازش یا صدورحکم طلاق تا مردم نیز راهنمایی شوند به همین صورت وبا همین خواسته ها دادخواست خود را تقدیم نماید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- منظور از «حکم طلاق» مذکور درماده 33 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 با توجه به مواد 26 و 33 و 34 این قانون حکم الزام زوج به طلاق است و شامل گواهی عدم امکان سازش نمی شود زیرا قانون گذار در ماده 26 و سایر مواد، هیچ گاه به گواهی مزبور، «حکم طلاق» اطلاق نکرده است. و در ماده 34 مبداء مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش را تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی دانسته ولی در ماده 33 مبداء مدت اعتبار حکم طلاق را، از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضاء مهلت فرجام خواهی قرار داده است.
2- در مواردی که زوجه به استناد تحقق شرایط اعمال وکالت، متقاضی طلاق است موضوع متفاوت از موارد صدور حکم طلاق است و دادگاه علاوه بر احراز شرایط اعمال وکالت، مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش نیز می نماید./الف
نظریه شماره 224/93/7 مورخ 8/2/93
شماره پرونده63-16/9-93
سوال:
درحوزه تامین اجتماعی جرایم متعددی ارتکاب می یابد که بالتبع سازمان تامین اجتماعی بعد از اطلاع مبادرت به طرح شکایت کیفری مینماید در مواردی که طرح شکایت منجر به محکومیت متهمین میگردد بسیاری از آنها حسب راهنمایی مراجع قضایی صادرکننده رای درخواست اعلام گذشت دارند حال آیا مدیران سازمان تامین اجتماعی میتوانند به واسطه اینکه نمایندگی قانونی سازمان را بر عهده دارند با توجه به نوع جرم وضعیت مجرم جبران خسارات وارده و .... مبادرت به اعلام گذشت نمایند./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به حذف تبصره 3 ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 73 به موجب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با اصلاحات و الحاقات آن مصوب 12/8/81 و با عنایت به تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 از زمان اجرای قانون اخیرالذکر در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاههای عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات قانون مذکور صلاحیت رسیدگی به دعاوی موضوع ماده 4 قانون موصوف از جمله دعاوی اصل نکاح و اصل طلاق را بدون نیاز به داشتن ابلاغ ویژه و اجازه مخصوص از ناحیه ریاست محترم قوه قضائیه دارند.ق
نظریه شماره 139/93/7 مورخ 1/2/93
شماره پرونده1811-16/9-92
سوال:
خواهشمند است درخصوص موارد زیر با توجه به قانون حمایت ازخانواده مصوب9/12/91 اظهارنظر فرمایید:
1- درماده6 قانون حمایت از خانواده منظور از شخص محجور چه کسی است؟ به عنوان مثال آیا پسر شانزده ساله یا دختر ده ساله مشمول آن میشود یا خیر؟
2- چنانچه زوج فوت کند و ورثه او درحوزه قضایی دیگری غیر از محل سکونت زوجه اقامت داشته باشند آیا زوجه میتواند دعوی مطالبه مهریه را دردادگاه محل سکونت خود طرح کند یا با فوت زوج زوجه نمیتواند به ماده 12 آن قانون استناد کند؟
3- با توجه به مقررات ماده 29 آن قانون آیا زوج میتواند ضمن درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش درخواست تقسیط حقوق مالی زوجه را بنماید ویا پس از صدورگواهی عدم امکان سازش دادخواست تقسیط حقوق مالی زوجه را ارائه کند با فرض اینکه زوجه قبلا هیچگونه دعوی مالی طرح نکرده باشد وحکمی علیه زوج در این رابطه صادر نشده باشد.
4- با توجه به مواد 4 بند4 -20-49و56 آن قانون چنانچه مردی بدون اخذ مجوز از دادگاه با زن دوم ازدواج دایم به طور غیر رسمی نماید وسپس درخواست صدور حکم بر ثبت آن را از دادگاه بنماید آیا چنین دعوایی مسموع است وچنین ازدواجی که برخلاف قانون امری صورت پذیرفته است ازحمایت قانون برخودار است یا خیر؟
5- با توجه به مقررات ماده29 چنانچه زوج درخواست صدورگواهی عدم امکان سازش کند و زوجه مجهولالمکان باشد و درهیچ یک ازمراحل حاضرنشده ودرمورد مسایل مالی درخواستی نکرده باشد دادگاه درمورد مهریه وسایرحقوق مالی زوجه چه تصمیمی خواهد گرفت./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- حسب ماده 1207 قانون مدنی، «اشخاص محجور» عبارتند از: صغار، اشخاص غیررشید و مجانین. ولی در ماده 6 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 با توجه به ذکر تفکیکی «اطفال» از «محجورین»، مراد از «محجورین» ناظر بر اشخاص غیررشید و مجانین است. از طرفی با توجه به رأی وحدت رویه دیوانعالی کشور به شماره 30 - 3/10/1364 که در حکم قانون و لازم الاتباع است، مداخله صغیر پس از بلوغ شرعی (دختران نه سال تمام قمری و پسران پانزده سال تمام قمری) در امور مالی، محتاج به اثبات رشد است و صرف بلوغ، کافی برای احراز رشد متعاملین نیست. لذا در مورد اشخاص بالغ کمتر از هجده سال برای دخالت در اموال و امور مالی، ثبوت رشد به حکم دادگاه لازم است. بنابراین با توجه به ماده 6 قانون حمایت خانواده مصوب 91، مادر یا هر شخص دیگری که حضانت محجور، مثلاً دختر ده ساله یا پسر شانزده ساله را به عهده دارد، حق مطالبه نفقه برای ایشان را نیز دارد.
2- ماده 12 قانون حمایت خانواده مصوب 91 اجازه طرح دعاوی و امور خانوادگی مربوط به «زوجین» را توسط زوجه در دادگاه محل سکونت خود داده است و به لحاظ اینکه استثنایی وارد بر اصل طرح دعوی در محل اقامت خوانده می باشد لذا صرفاً می باید به قدر متیقّن اکتفاء نمود؛ بنابراین علی رغم آنکه ورثه زوج، قائم مقام مشارٌالیه در دعوای مهریه بعد از فوت زوج می باشند، ولی در چنین حالتی زوجه برای طرح دعوای مهریه به طرفیت وراث زوج مرحوم، نمی تواند در محل سکونت خود طرح دعوی نماید.
3- به دلیل آنکه مفاد رأی دادگاه در اجرای ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91 در قسمت حقوق مالی زوجه، حتی اگر زوج خواهان طلاق باشد با توجه به ذیل این ماده، قابلیت صدور اجرائیه به درخواست زوجه را دارد. لذا می توان همزمان با رسیدگی به درخواست طلاق از ناحیه زوج و صدور گواهی عدم امکان سازش، به درخواست اعسار زوج از پرداخت یکجای حقوقی مالی زوجه از جمله مهریه رسیدگی نمود.
4- اقدام به ازدواج دائم بدون ثبت آن خواه ازدواج اول باشد یا دوم، واجد وصف کیفری است و زوج از این جهت تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد، اما از آنجائیکه برابر قانون، ثبت ازدواج دائم در هر حال الزامی است، وجود ضمانت اجرای کیفری مزبور، مانع حکم به ثبت چنین ازدواجی نمی باشد.
5- تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه ضمن رأی راجع به طلاق الزامی است و اصولاً نیاز به مطالبه آن ضمن دادخواست نمی باشد. این حکم مقرر در ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91 امر جدیدی نیست و قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق نیز به همین نحو بوده است./الف
نظریه شماره 149/93/7 مورخ 1/2/93
شماره پرونده1777-16/9-92
سوال:
درماده26 قانون حمایت خانواده مصوب91 انواع طلاق ذکر شده است که یا با تقاضای زوج است یا زوجه سئوال این است درمواردی که طلاق به درخواست زوجه باشد آن هم برای احراز شرایط اعمال وکالت درطلاق آیا پس از اتخاذ تصمیم واحراز شرایط اعمال وکالت و صدورحکم دفاتر اسناد رسمی ثبت طلاق مکلفند با همین حکم صیغه طلاق را جاری کنند یا خیر؟ ویا به روال سابق محاکم میبایست گواهی عدم امکان سازش صادرکنند وهمچنین آیا درچنین پروندههایی مهلتهای معینه3 ماهه و6 ماهه برای گواهی عدم امکان سازش و طلاق مجری میباشد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در موردی که زوجه به استناد تحقق شرایط اعمال وکالت، متقاضی طلاق است، موضوع متفاوت از موارد صدور حکم طلاق است و دادگاه علاوه بر احراز شرایط اعمال وکالت، مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش نیز می نماید و مدت اعتبار این گواهی، سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است./الف
نظریه شماره 150/93/7 مورخ 1/2/93
شماره پرونده 2047 -16/9-92
سوال:
آیا ماده12قانون حمایت خانواده مصوب1391فقط مربوط به دعاوی حقوقی است یا مسائل کیفری نیز شامل میشود مثلا اگرضرب وجرحی درمحل زندگی مشترک بین زوجین اتفاق بیافتد آیا زوجه حق دارد در محل دیگری طرح شکایت نماید یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
طبق ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 91، صلاحیت دادگاه خانواده صرفاً محدود به همان بندهای هجده گانه می باشد و دعاوی کیفری موضوع ماده 49 به بعد قانون مارّالذکر ، وفق آئین دادرسی کیفری و قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب رسیدگی می شود. به علاوه چنانچه بخواهیم صلاحیت دادگاه را افزایش دهیم نیاز به نصّ قانونی داریم و از طرفی در امور استثنائی می باید به قدر متیقّن اکتفاء نمود و از تفاسیر موسع که دامنه آن را بیشتر می کند، خودداری کرد. رویه موجود محاکم خانواده نیز بر همین اساس است بنابراین ماده 12 قانون حمایت خانواده مصوب 91 صرفاً مربوط به دعاوی مورد اشاره در این ماده است که زوجه می تواند در محل سکونت خود علیه زوج در دادگاه خانواده طرح نماید، در مورد ضرب و جرح و سایر جرائم، محل وقوع جرم ملاک صلاحیت است.ق
نظریه شماره 167/93/7 مورخ 2/2/93
شماره پرونده 2074-16/9-92
سوال:
نظر به اینکه بر اساس ماده 22 قانون جدید ضمانت اجرای کیفری مهریه تا میزان 110 قطعی سکه طلا می باشد سوال این است آیا تقسیط مهریه تا استهلاک 110 قطعه سکه طلا باید صادر شود یا کل مهریه؟ علاوه بر این کسر حقوق محکوم علیه باید تا سقف 110 عدد سکه طلا باشد یا کل مهریه؟ همچنین در صدور گواهی عدم امکان سازش به تقاضای زوج آیا زوج با پرداخت 110 عدد سکه می تواند زوجه را مطلقه نماید یا باید کل مهریه تأدیه شود؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- با توجه به ماده 24 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و نیز با عنایت به رأی وحدت رویه شماره 722 مورخ 13/10/1390 دیوان عالی کشور که دعوای اعسار مدیون در اثناء رسیدگی به دعوای داین را قابل استماع دانسته است در فرض سئوال نیز استماع دعوای اعسار کلی یا جزئی از محکومٌبه بلامانع است.
2- کسر از حقوق محکومٌعلیه نسبت به کل محکومٌبه است.
3- مطابق ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 دادگاه باید ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج تکلیف مهریه را نیز تعیین نماید و این امر به معنای تعیین تکلیف نسبت به کل مهریه است و نه جزء آن (110 سکه).ق
نظریه شماره 191/93/7 مورخ 6/2/93
شماره پرونده2071-16/9-92
سوال:
باتوجه به اینکه طبق تصریح تبصره ماده8 قانون حمایت ازخانواده مصوب1391درصورت مجهولالمکان اعلام شده خوانده توسط خواهان دادگاه وظیفه دارد درخصوص آخرین اقامتگاه خوانده تحقیق وتصمیمگیری نماید لیکن با توجه به نتیجه احتمالی تحقیق مذکور که ممکن است به شناسایی خوانده در آخرین اقامتگاه اعلام یا عدم شناسایی وی در آن منجر شود ونحوه تصمیمگیری دادگاه درقانون مشخص نشده است چنانچه خوانده در این آدرس شناسایی نشود وخواهان نیزآدرس دیگری بعنوان آخرین محل اقامت خوانده مجهول المکان ارائه ننماید در این صورت تکلیف دادگاه در خصوص ادامه رسیدگی چه خواهد بود ومنظور تبصره مذکور ازتصمیمگیری چه تصمیمی میباشد خواهشمند است در این خصوص این شعبه را ارشاد نماید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
چنانچه تحقیقات دادگاه طبق تبصره ماده 8 قانون حمایت خانواده مصوب 91 منجر به شناسایی نشانی فعلی خوانده نشود دادگاه طبق ماده 73 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی از خوانده جهت رسیدگی از طریق نشر آگهی دعوت به عمل خواهد آورد و چنانچه تحقیقات منجر به تعیین نشانی خوانده گردد نامبرده از نشانی تعیین شده دعوت خواهد شد./الف
نظریه شماره 192/93/7 مورخ 6/2/93
شماره پرونده 2036-16/9-92
سوال:
نظربه اینکه مطابق ماده35 قانون حمایت خانواده جدید اشعار میدارد درصورت ارائه گواهی عدم امکان سازش ازسوی زوج دفترخانه اقدامات قانونی را معمول و درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق را جاری نماید مستدعی است این شعبه را ارشاد فرمائید آیا فقط مشمول طلاق به درخواست زوج بوده یا شامل طلاقهای توافقی نیز میگردد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به اینکه در ماده 35 قانون حمایت خانواده مصوب 1391از عبارت « گواهی عدم امکان سازش» به طور مطلق استفاده شده است بنابراین هم شامل طلاق توافقی و هم طلاق به درخواست زوج می باشد.ق
نظریه شماره 209/93/7 مورخ 7/2/93
شماره پرونده 2070-16/9-92
سوال:
توجها به ماده45 قانون حمایت خانواده مصوب1/12/1391 که اعلام داشته رعایت غبطه ومصلحت کودکان ونوجوانان درکلیه تصمیمات دادگاه... الزامی است آیا دعوای تعیین زمان ومکان ملاقات با فرزند بالغ غیر رشید (پسر بیش از 15سال ودختر بیش از9 سال) قابل استماع و رسیدگی است به عبارت دیگر آیا با توجه به اینکه ماده مرقوم دادگاه را موظف ومکلف به رعایت غبطه ومصلحت نوجوانان کرده وچنانچه زوج از ملاقات فرزند بالغ مذکور با طرف زوجه ممانعت کند وفرزند هم علیرغم میل قلبی به خاطر ترسی که از پدرش دارد حاضر نباشد با مادرش ملاقات نماید دادگاه میتواند پس از رسیدگی واحراز مصلحت وغبطه نوجوان با تعیین زمان ومکان ملاقات زوج را مکلف به تحویل فرزند نوجوان به زوجه جهت ملاقات کند یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با عنایت به منطوق ماده 45 قانون حمایت خانواده مصوب 91، در فرض استعلام چنانچه مصلحت و غبطه کودک ایجاب کند، صدور حکم ملاقات کودک با مادر و تهیه الزامات آن توسط پدر، بلااشکال است و احراز این امر با دادگاه می باشد.ق
نظریه شماره 220/93/7 مورخ 8/2/93
شماره پرونده 125-16/9-93
سوال:
با درنظرگرفتن قواعد کلی حاکم بردادرسی وفاقد تشریفات بودن رسیدگی به دعاوی خانواده وماده29 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 بفرمائید در مواردی که زوجه متقاضی اذن اعمال وکالت ناشی ازتحقق شرایط ضمنالعقد است یا تقاضای حکم طلاق به علت عسروحرج است وحقوق دیگرخود را مسکوت گذاشته است دادگاه به جز رسیدگی به موضوع خواسته با تکلیف دیگری مواجه است ؟ ومشخصا به موارد مذکور در ماده29 باید رسیدگی وتعیین تکلیف نماید یا با تکلیفی مواجه نیست./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
رعایت ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91 اعم از اینکه خواهان طلاق زوج یا زوجه باشد، ضروری است و دادگاه در زمان صدور رأی طلاق به درخواست هریک از زوجین می باید تکلیف حقوق مالی زوجه ( ناشی از روابط زوجیت) را نیز مشخص نماید./
نظریه شماره 210/93/7 مورخ 7/2/93
شماره پرونده 51 -16/9-93
سوال:
1-ماده29 قانون حمایت ازخانواده ثبت طلاق را منوط به تادیه حقوق مالی زوجه دانسته است و در ادامه بیان داشته طلاق در صورت رضایت زوجه با صدورحکم قطعی دایر بر اعسار زوج یا تقسیط محکوم به نیز ثبت می شود با عنایت به مدلول ماده و با در نظر گرفتن اینکه هدف قانونگذار از پرداخت حقوق مالی زوجه قبل ازطلاق به نوعی حمایت قانونی از زوجه مخصوصا درمواردی که درخواست طلاق از ناحیه زوج است می باشد آیا منظور قانونگذار از اعسار زوج یا تقسیط محکوم به ناظر به مواردی است که زوجه قبل از صدور حکم طلاق درخصوص حقوق مالی خود مخصوصا مهریه از طریق دادگاه اقدام و حکم صادر شده است و زوج نیز با تقدیم دادخواست اعسار یا تقسیط حکم اعسار یا تقسیط محکوم به را گرفته باشد یا اینکه محکومعلیه پس از صدور حکم طلاق نیز میتواند در خصوص حقوق مالی زوجه دادخواست اعسار یا تقسیط تقدیم و در صورت صدور حکم اعسار یا تقسیط و بدون پرداخت یک جای حقوق مالی زوجه نسبت به ثبت طلاق اقدام نماید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ثبت طلاق طبق ماده 29 قانون حمایت خانواده 91 در دو مورد ممکن خواهد بود:
1- ثبت طلاق در صورت پرداخت حقوق مالی زوجه از ناحیه زوج .
2- ثبت طلاق در صورت رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی براعسار زوج یا تقسیط محکومٌ به. اگر حکم طلاق آماده اجرا بوده و از طرف یکی از زوجین به دفتر خانه مربوطه ارائه شده باشد و زوج تا این تاریخ موفق به پرداخت حقوق مالی زوجه که مورد حکم قرار گرفته،نشده باشد یا حکم اعسار یا تقسیط محکومٌ به را دریافت ننموده باشد و زوجه نیزبدون دریافت حقوق مالی خود راضی به ثبت طلاق نباشد ،ثبت آن ممکن نخواهد بود. هر چند زوج پس از صدور حکم طلاق نیز در خصوص حقوق مالی زوجه می تواند دادخواست اعساروتقسیط به دادگاه بدهد. ولی چون طبق ماده 33 قانون حمایت خانواده 91 ،مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است،چنانچه تا زمان اعتبار حکم طلاق ،زوج توانسته باشد حکم اعسار یا تقسیط محکومٌ به را دریافت نماید و یا زوجه بر اساس قسمت اخیر ماده 29 به ثبت طلاق رضایت دهد وپس از ثبت طلاق برای دریافت حقوق مالی مندرج در حکم صادرهاز طریق اجرای احکام اقدام کند، حکم طلاق ثبت می شوددر غیر این صورت حکم طلاق اعتبار خود را از دست می دهدوطرفی که مایل به طلاق باشد،مجدداً باید اقدام کند.با وصف مراتب فوق، زوج هم می تواند همزمان با رسیدگی به درخواست طلاق، دادخواست اعسارو تقسیط از حقوق مالی زوجه بدهد و هم پس از صدور حکم طلاق.
نظریه شماره 288/93/7 مورخ 14/2/93
شماره پرونده1361-16/9-92
سوال:
براساس ماده 8 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مجلس شورای اسلامی رسیدگی دردادگاه خانواده با تقدیم دادخواست وبدون سایرتشریفات آیین دادرسی مدنی انجام می شود.
1- آیا فراز اخیر ماده به معنی عدم رعایت مواد زمانی مقرر در مواد 260،259،73،64 و.... می باشد یا خیر؟
2- درصورت مثبت بودن پاسخ آیا دادگاه خانواده ملزم به تعیین مواد قضایی است یا خیر و این مواعد بر چه اساسی تعیین خواهد شد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
رعایت مواعد قانونی که قانون گذار به منظور حفظ حقوق دفاعی اصحاب دعوی مقرر نموده است ازاصول دادرسی است و منصرف از تشریفات مذکور در ماده 8 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 می باشد. نتیجتاً پاسخ به سؤال دوم موضوعاً منتفی است./ب
نظریه شماره 309/93/7 مورخ 15/2/93
شماره پرونده47-16/9-93
سوال:
درخصوص ماده22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/92 که مقرر میدارد هر گاه مهریه در زمان وقوع عقد یکصدوده سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد وصول آن مشمول مقررات ماده2 قانون اجرای محکومیتهای مالی است استنباطهای مختلفی از سوی همکاران محترم قضایی صورت می گیرد به این شرح که برخی از همکاران قضایی معتقدند با تصویب ماده22 قانون مذکور تا یکصدوده سکه تمام بهار آزادی اگر زوج از پرداخت محکوم به امتناع نماید به تقاضای محکوم لها ممتنع را که هنوز اعسار وی برای دادگاه ثابت نشده است میتوان تا زمان تادیه در اجرای ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی حبس نمود در مقابل برخی از همکاران محترم قضایی معتقدند با توجه به اصلاح بند ج ماده18 آییننامه اجرائی موضوع ماده6 نحوه اجرای محکومیت های مالی که در قالب بخشنامه ریاست معظم قوه قضائیه به شماره 10/15458/9000 مورخه31/4/91 ابلاغ شده است امکان حبس محکومعلیه زوج به هر تعداد سکه مقرر نمی باشد و از اعمال ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی خودداری مینماید و حتی نیابت های اعطائی در خصوص اعمال ماده2 به میزان یکصدوده سکه که هنوز اعسار محکوم علیه ثابت نشده است را با این استباط اجرا نمیکنند بنابراین با وضع و تصویب ماده22 قانون حمایت خانواده که بعد از 8 ماه از اصلاح بند ج ماده18 آییننامه اجرایی موضوع ماده6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی که مقرر میدارد در سایر موارد چنانچه ملائت محکومعلیه نزد قاضی دادگاه ثابت نباشد از حبس وی خودداری وچنانچه در حبس باشد آزاد می شود صورت گرفته است حال سئوال این است:
1-برابر ماده22 قانون حمایت خانواده تا یکصدوده سکه اصل بر ملائت و توانایی زوج در پرداخت مهریه است وخلاف آنرا باید در دادگاه ثابت نماید و تا زمانی که اعسار خود را به نحو مطلق یا نسبی ثابت نکرده است میتوان وی را حبس نمود؟
2-بند ج ماده18 اصلاحی31/4/91 در مورد مهریه تا سقف یکصدوده سکه قابلیت اجرایی دارد یا خیر؟
3-در صورت داشتن قابلیت اجرا عبارت چنانچه ملائت محکومعلیه نزد قاضی دادگاه ثابت نباشد ازحبس وی خودداری میشود به چه نحو قابل اثبات است یعنی اصل بر اعسار زوج است به هر میزان که باشد یا نه؟
4-درصورت عدم امکان اجرای ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی شناخت اصل بر اعسار زوج تصویب ماده22 قانون حمایت خانواده چه معنا و مفهومی دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به مقررات ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 91، مهریه تا یکصدو ده عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن می تواند مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قرار گیرد و در خصوص مازاد بر این میزان، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است و حتی صدور گزارش اصلاحی در خصوص مازاد بر میزان مذکور هم موجب تسّری مفاد ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نسبت به مهریه مازاد بر میزان صدرالذکر نمی گردد ضمناً حکم مقرر در ماده مزبور از قواعد آمره بوده و نسبت به گذشته نیز قابل تسّری است.
نظریه شماره 353/93/7 مورخ 17/2/93
شماره پرونده170- 16/9-93
سوال:
با عنایت به ماده58 قانون حمایت خانواده مصوب1/12/91 و نیز تبصره 1 ماده1 و ماده3 قانون مذکورچنانچه قاضی دادگاه خانواده و نیز دادگاه عمومی حقوقی فاقد ابلاغ برای رسیدگی به دعاوی خانواده باشد لیکن دارای شرایط مقرر در ماده 3 قانون مذکور باشد آیا تا قبل از تشکیل دادگاههای خانواده موضوع قانون فوق صلاحیت رسیدگی به تمام پروندههای خانواده را دارد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به حذف تبصره 3 ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 73 به موجب قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با اصلاحات و الحاقات آن مصوب 12/8/81 و با عنایت به تبصره 1 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 از زمان اجرای قانون اخیرالذکر در حوزه قضایی شهرستان هایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاههای عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات قانون مذکور، صلاحیت رسیدگی به دعاوی موضوع ماده 4 قانون موصوف از جمله دعاوی اصل نکاح و اصل طلاق را بدون نیاز به داشتن ابلاغ ویژه و اجازه مخصوص از ناحیه ریاست محترم قوه قضائیه دارند.ق
نظریه شماره 380/93/7 مورخ 22/2/93
شماره پرونده247-16/9-93
سوال:
چنانچه یکی ازدعاوی مالی خانواده مانند جهیزیه ونفقه کمتر از پنجاه میلیون ریال تقویم شود رسیدگی درصلاحیت شورای حل اختلاف است یا دادگاه خانواده./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
رسیدگی به دعاوی مالی موضوع ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1392 از جمله دعاوی مطالبه مهریه، نفقه زوجه، اجرت المثل ایام زوجیت و جهیزیه فرض استعلام در صلاحیت اختصاصی دادگاه خانواده است و شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی به دعاوی مذکور را ندارد، ولو اینکه از حیث مالی داخل در نصاب صلاحیت شورای حل اختلاف باشد./الف
نظریه شماره 399/93/7 مورخ 24/2/93
شماره پرونده 181-16/9-93
سوال:
با توجه به مفاد ماده45 قانون حمایت خانواده که بیان می دارد رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در کلیه تصمیمات دادگاهها و مقامات اجرایی الزامی است که علاوه بر کودکان و نوجوانان را هم مشمول حکم داشته آیا دعوای ملاقات یا حضانت طفل بالغ کمتر از 18 سال نوجوان قابل استماع و رسیدگی می باشد یا خیر؟ لازم به ذکر است که سابقا درخصوص دعاوی مذکور دعوای ملاقات و با حضانت طفل بالغ قرار عدم استماع دعوا صادر می شد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً- در خصوص « حضانت فرزند بالغ کمتر از هجده سال»، مستنداً به ماده 1210 قانون مدنی و رأی وحدت رویه دیوانعالی کشور به شماره 30 مورخ 3/10/1364، با رسیدن طفل به سن بلوغ شرعی که در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است، موضوع حضانت ( امر غیر مالی) منتفی است و فرد بالغ ( پس از بلوغ شرعی) می تواند با هریک از والدین یا اجداد خود که بخواهد ، زندگی نماید.
ثانیاً- در مورد« ملاقات فرزند بالغ کمتر از هجده سال»، با عنایت به منطوق ماده 45 قانون حمایت خانواده مصوب 91، چنانچه مصلحت و غبطه کودک یا نوجوان ایجاب کند، صدور حکم ملاقات چنین فرزندی با هر یک از والدین و تهیه الزامات آن توسط طرف دیگر بلااشکال است و احراز این امر با دادگاه است.ق
نظریه شماره 411/93/7 مورخ 24/2/93
شماره پرونده1406- 16/9-92
سوال:
خواهشمند است درپاسخ اعلام فرمایید با توجه به تصویب قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 درحال حاضر رسیدگی به جرم ترک انفاق درصلاحیت دادگاههای عمومی جزایی است یا دادگاه خانواده./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
عطف به استعلام شماره 147676 مورخ 12/9/92 ، نظریه مشورتی کمیسیون آئین دادرسی مدنی این اداره کل به شرح زیراعلام می گردد:
جرائم کیفری مذکور در مواد 49 به بعد قانون حمایت خانواده، وفق عمومات مقررات آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی می شود و دادگاههای حمایت خانواده موضوع قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 گر چه هنوز تشکیل نشده اند، ولی پس از تشکیل نیز در حدود صلاحیت های مقرر قانونی مذکور در ماده 4 همان قانون، صلاحیت رسیدگی دارند.ق
نظریه شماره 431/93/7 مورخ 28/2/93
شماره پرونده232-16/9-93
سوال:
1-درمواردی که گواهی عدم امکان سازش طلاق توافقی حسب درخواست زوجین پس از طی مراحل قانونی صادر میگردد و زوجه ظرف 3 ماه از تاریخ قطعی شدن رای گواهی را به دفتر رسمی ازدواج وطلاق تسلیم نموده است لیکن زوج از مراجعه به دفتر طلاق امتناع و مجهولالمکان می باشد و زوجه فاقد سند رسمی ویا وکالتنامه ازسوی زوج جهت اجرای صیغه طلاق است در این موارد تکلیف قانونی باعنایت به عدم تصریح قانون حمایت خانواده مصوب1/12/91 و فسخ قوانین سابق چیست؟ ارشاد فرمایید.
2-راجع به ماده31 قانون حمایت خانواده جدید درمورد طلاق بائن غیر مدخوله بائن یائسه ،بائن زوج مفقود الاثرو مجهولالمکان طلاقی که زوج با الزام هم برای طلاق حاضرنمیشود ومطابق ماده35 باید ثبت شود آیا ارائه گواهی عدم جنین ضرورت دارد یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- با توجه به فرض استعلام مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش حسب درخواست زوجین (طلاق توافقی) و عدم حضور زوج در دفتر طلاق جهت اجرای آن و اینکه زوجه فاقد وکالت از سوی زوج جهت اجرای صیغه طلاق می باشد، نظر به مفهوم مخالف ماده 36 قانون حمایت خانواده 1391، نمی توان زوج را مجبور به طلاق نمود و یا به لحاظ اینکه متعاقباً زوج مجهول المکان گردیده، دادگاه نمی تواند نماینده به دفترخانه معرفی نماید و با این اوصاف چنین گواهی عدم امکان سازشی با شرایط مذکور و با مضی مهلت مقرر، از درجه اعتبار ساقط است.
2- دادگاه با قطع بر عدم وجود جنین (مثلاً یائسه یا غیرمدخوله بودن زوجه)، می تواند زوجه را از معرفی به پزشکی قانونی برای انجام تست بارداری معاف نماید. مقررات ماده 31 قانون حمایت خانواده مصوب 91، منصرف از مواردی است که اساساً فرض وجود جنین منتفی است./الف
نظریه شماره 447/93/7 مورخ 29/2/93
شماره پرونده747-16/9-92
سوال:
درپروندهای که محکوم به آن وجه نقد است محکومعلیه در مرحله اجرا نسبت به معرفی اموال اقدام مینماید پس از دو مرحله مزایده اموال به فروش نرفته ومحکومعلیه نیز اموال را به قیمت کارشناسی قبول نمینماید ودر این راستا اموال به محکومعلیه مسترد میگردد در ادامه محکومله مجددا تقاضای اعمال ماده2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی را مینماید حال
1-آیا با توجه به اینکه سابقا مال معرفی شده این تقاضا قابل پذیرش میباشد یا خیر؟
2-درصورت پذیرش این درخواست آیا محکومعلیه میتواند مجددا همان اموال سابق را معرفی نماید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- در فرض سؤال در صورت عدم پرداخت اقساط مهریه، حبس محکومٌ علیه با رعایت ماده 22 قانون حمایت خانواده 1391 تا احراز عدم استطاعت وی بر پرداخت اقساط بلااشکال است.
2- در فرض سؤال که با رجوع، رابطه زوجیت به حالت اول بازمی گردد، چون موضوع وکالت به نحو کامل محقق نشده است، بنابراین وکالت ضمن عقد نکاح کماکان به اعتبار خود باقی است.
3- جرائم کیفری مذکور در مواد 41 به بعد قانون حمایت خانواده 1391 وفق عمومات مقررات آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی می شود و دادگاه های حمایت خانواده موضوع قانون حمایت خانواده 1391 گرچه هنوز تشکیل نشده اند ولی پس از تشکیل نیز در حدود صلاحیت های مقرر قانونی مذکور در ماده 4 همان قانون صلاحیت رسیدگی دارند./الف
نظریه شماره 465/93/7 مورخ 31/2/93
شماره پرونده249- 16/9-93
سوال:
اگر دستور موقت مبنی بر برقراری ملاقات طفل وتفویض حضانت طفل به طور موقت تا صدورحکم قطعی به یکی از والدین صادر شود وطرف مقابل از اجرای دستور دادگاه در این باره خودداری کند آیا بازداشت مستنکف برابر ماده40 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91جایز است یا اینکه ماده40 قانون مرقوم صرفا درمورد حکم است نه دستور./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ضمانت اجرای مندرج در ماده 40 قانون حمایت خانواده مصوب 91 مختص « حکم » است وبه دستور موقت که در قالب « قرار» صادر می شود ، تسری ندارد.ق
نظریه شماره 467/93/7 مورخ 31/2/93
شماره پرونده248- 16/9-93
سوال:
چنانچه زوجه به جرم برقراری رابطه نامشروع محکوم به تحمل شلاق یا پرداخت جزای نقدی درپرونده کیفری شود آیا محکومیت زوج به پرداخت اجرهالمثل ایام زندگی مشترک وجاهت قانونی دارد یا اینکه مورد میتواند از موارد نشوز زوجه تلقی شود و اجرهالمثل منتفی میگردد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
در مورد «اجرت المثل» طبق ماده 29 قانون حمایت خانواده 10/12/1391، اجرت المثل ایام زوجیت بر اساس تبصره ماده 336 قانون مدنی تعیین می گردد بنابراین تعیین آن ربطی به نحوه رفتار زوجه ندارد.ق
نظریه شماره 624/93/7 مورخ 20/3/93
شماره پرونده312-16/9-93
سوال:
با توجه به بندب تبصرهی6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1370 که مصون از نسخ باقی مانده است وهمچنین مادهی29قانون حمایت خانواده مصوب1391
اولا: آیا درخواست نحله متوقف برطرح دعوی طلاق ازناحیهی زوج است؟
ثانیا: چنانچه زوجه درخواست اجرتالمثل نموده و دادگاه وی را مستحق نداند آیا محکمه میتواند بدون تقاضای زوجه برای وی نحله معین کند./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- بقاء بند ب تبصره 6 اصلاحی ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق به معنای این است که در موارد شمول تبصره مذکور به جز مورد مندرج در بند الف، به زوجه نحله تعلق می گیرد، بنابراین استحقاق نحله در صورتی است که اولاً در خصوص امور مالی ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم شرط نشده باشد، ثانیاً طلاق به در خواست زوجه نباشد، ثالثاً تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.
2- اگر زوجه درخواست اجرت المثل نماید، ولی مستحق آن نباشد، یعنی ثابت شود کارهایی را که در طول زندگی مشترک انجام داده به خواست و دستور زوج نبوده و یا این که با قصد تبرع بوده است و از طرفی سایر شرایط تحقق نحله با توجه به موارد یاد شده محقق باشد، در این صورت دادگاه می تواند جهت تعیین نحله برای زوجه اقدام نماید، گرچه زوجه فقط درخواست اجرت المثل نموده است./ب
نظریه شماره 514/93/7 مورخ 7/3/93
شماره پرونده 207-16/9-93
سوال:
باتوجه به ماده26 ق حمایت خانواده که بیان داشته اگر طلاق به درخواست زوجه باشد حسب مورد تا احرازشرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می کند درچنین مواردی که وجه اقدام به طرح دعوی مینماید ودر خصوص امور مالی من جمله مهریه نفقه وسایر موارد مطلبی را در دادخواست عنوان نکرده ودر جلسه رسیدگی نیز مورد سوال دادگاه واقع نمیشود آیا وفق ماده29 دادگاه مکلف است درخصوص کلیه امور مالی وغیر مالی از قبیل حضانت اتخاذ تصمیم کند یا خیر؟ یا فقط وفتی مکلف است که زوجه مدعی باشد؟ ودر فرض اخیر که مدعی نشده آیا صرفا در مورد احراز شرائط اعمال وکالت در طلاق اظهارنظر می کند./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
اولاً – اعمال مفاد ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 91، در خصوص تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه و وضعیت فرزندان در زمان صدور رأی برای طلاق ، با توجه به اطلاق آن هم شامل موردی است که زوج خواهان طلاق است و هم شامل موردی است که زوجه یا هر دو نفر زوجین خواستار طلاق هستند و با توجه به منطوق آن نیازی نیست که زوجه مبادرت به تقدیم دادخواست برای مطالبه حقوق مالی خود نماید و دادگاه رأساً ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج و مقررات قانونی، تکلیف حقوق مالی زوجه و تکلیف فرزندان را مشخص می نماید.
ثانیاً- اگر زوجه متقاضی طلاق باشد، ولی راجع به حقوق مالی خود درخواستی نداشته باشد، دادگاه در این مورد حکمی صادر نمی کند./ب
نظریه شماره 529/93/7 مورخ 7/3/93
شماره پرونده243-16/9-93
سوال:
آیا مقررات جزائی مذکور در فصل هفتم قانون حمایت خانواده مصوب1/12/91 مجلس شورای اسلامی در صلاحیت دادگاه کیفری است یا دادگاه خانواده؟ و در وضعیت فعلی که شعبهای از دادگاه حقوقی به رسیدگی به دعاوی خانواده اختصاص می باید این شعبه میتواند به مقررات کیفری مذکور رسیدگی نماید یا خیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
جرایم مندرج در فصل هفتم قانون حمایت خانواده 1/12/91 مجلس شورای اسلامی (مواد 49 به بعد قانون مذکور) وفق عمومات مقررات آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی می شود و دادگاه های حمایت خانواده موضوع قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 گرچه هنوز تشکیل نشده اند ولی پس از تشکیل نیز در حدود صلاحیت های مقرر مذکور در ماده 4 همان قانون صلاحیت رسیدگی دارند ./الف
نظریه شماره 584/93/7 مورخ 13/3/93
شماره پرونده 354-16/9-93
سوال:
درصورتی که زوجه ازحضور درپزشکی قانونی جهت احراز وجود جنین یا عدم وجود جنین درپرونده طلاق امتناع نماید با توجه به الزامی بودن گواهی پزشکی قانونی جهت اجرای صیغه طلاق وامتناع زوجه واظهار زوج برعدم وجود جنین دادگاه چه تکلیفی دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده 31 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 که ارائه گواهی پزشک ذی صلاح را در مورد وجود یا عدم وجود جنین برای ثبت طلاق الزامی می داند. ناظر به زمانی است که امکان آن فراهم باشد. بنابراین در صورتیکه زوجه اقدامی جهت تست بارداری به عمل نمی آورد، این امر مانع اقدامات قضایی و نیز ثبت طلاق نمی باشد. همچنین در صورتیکه زوجه یائسه یا غیر مدخوله باشد و این امر بر دادگاه محرز گردد، مرجع مذکور می تواند با قطع بر عدم وجود جنین، زوجه را از معرفی به پزشکی قانونی برای انجام تست بارداری معاف نماید.ق
نظریه شماره 593/93/7 مورخ 13/3/93
شماره پرونده258-16/9-93
سوال:
طفل8 ساله با مادرش زندگی میکند وپدرش فوت کرده است ومادر توانایی ونیز تمایل به نگهداری طفل را ندارد وازطرفی طفل جد پدری دارد با این وضعیت:
1-آیا جد پدری وظیفه حضانت طفل مذکور دارد یا خیر و دعوی مادر علیه جد پدری برای الزام به حضانت قابل پذیرش هست یا خیر؟
2- چنانچه مادر طفل را رها کند آیا دادگاه میتواند بر حسب درخواست دادستان جد پدری را ملزم به حضانت از طفل کند یاخیر؟
3- چنانچه قائل به مسئولیت جد پدری باشیم ضمانت اجرای استنکاف جد پدری از حضانت چیست؟
4- آیا ضمانت اجرای ماده54 قانون حمایت خانواده1391 برای پدر و مادر است ویا شامل جد پدری که علیرغم صدورحکم قضایی از قبول حضانت خودداری میکند می شود./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1و2- حق حضانت طبق ماده 1168 قانون مدنی، مخصوص ابوین است و شخص دیگری از جمله جد پدری چنین حق یا تکلیفی ندارد و در صورت فوت پدر، مادر می تواند حق حضانت خود را به نفع جد پدری فرزندش ساقط نماید اما چنانچه جد پدری از قبول حضانت، استنکاف ورزد، در این حالت مادر موظف به حضانت خواهد بود و اگر با تشخیص دادگاه صالح، مشمول مفاد قسمت اول ماده 54 قانون حمایت خانواده مصوب 91 قرار گیرد، به مجازات مندرج در این ماده هم می توان وی را محکوم نمود.
3و4- اولاً: با توجه به ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب 91، در صورتی که مسئول حضانت از انجام تکلیف مقرر خودداری کند، دادگاه می تواند با رعایت مصلحت طفل، تصمیم مقتضی در این خصوص اتخاذ نماید. (با توضیحات مذکور مشخص می گردد که اگر جد پدری، داوطلبانه عهده دار حضانت نوه اش گردد، آنگاه در صورت عدم انجام تکالیف مربوط به حضانت یا جلوگیری از ملاقات اشخاص ذی حق، به تشخیص دادگاه می تواند مشمول ماده 54 قانون حمایت خانواده مصوب 91قرار گیرد.) ضمناً در خصوص دادگاه صالح جهت رسیدگی به دعاوی کیفری موضوع فصل هفتم قانون اخیرالذکر از جمله ماده 54 آن، لازم به ذکر است که طبق ماده 4 قانون مورد نظر، صلاحیت دادگاه خانواده صرفاً محدود به همان بندهای هجده گانه احصایی می باشد و دعاوی کیفری یاد شده وفق آیین دادرسی کیفری و قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رسیدگی می شود. اضافه می نماید موارد هجده گانه احصاء شده در خصوص صلاحیت دادگاه خانواده در ماده 4 قانون حمایت مصوب 91، امری استثنایی است و چنانچه بخواهیم صلاحیت دادگاه خانواده را افزایش دهیم نیاز به نصّ داریم و از آنجاییکه در امور استثنایی می باید به قدر متیقن اکتفا نمود لذا می بایستی از تفسیر موسع که دامنه آن را افزایش می دهد خودداری کرد. رویه موجود در محاکم خانواده نیز بر همین اساس است.
ثانیاً: منظور از « مسئول حضانت» در ماده 54 قانون حمایت خانواده مصوب 91 هر کسی است که به موجب قانون یا حکم دادگاه، مسئولیت حضانت از طفل به او سپرده شده باشد و لذا در صورت وجود حکم دادگاه در این خصوص، شامل جد پدری طفل نیز می گردد ./الف
نظریه شماره 603/93/7 مورخ 18/3/93
شماره پرونده246-16/9-93
سوال:
چنانچه زوجین درطلاق توافقی درباره ملاقات وحضانت فرزندان ومهریه وجهیزیه ومانند آن به توافق برسند ودر متن رای طلاق توافقی ازسوی دادگاه توافقات مذکور گنجانده شود وصیغه طلاق نیز بین آنان جاری شود ولی یکی از طرفین از انجام توافقات خودداری نماید آیا دادگاه میتواند مبادرت به صدور اجرائیه در این موارد نماید یا اینکه انجام توافقهای مندرج در رای طلاق توافقی نیاز به دادخواست جداگانه دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
پس از صدور گواهی عدم امکان سازش بر اساس توافق زوجین و جاری شدن صیغه طلاق فیمابین آن ها، در صورتی که یکی از طرفین از انجام توافقات مندرج در گواهی موردنظر خودداری نماید، طرف ذی نفع می تواند تقاضای صدور اجرائیه به منظور اجرای تعهدات مالی (مانند مهریه) و یا غیرمالی (مثل حضانت) را وفق مفاد گواهی عدم امکان سازش از دادگاه صادرکننده آن، بنماید. تصریح ذیل ماده 29 قانون حمایت خانواده 91 به این امر راجع به امور مالی، صرفاً از این جهت است که در این ماده، ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوقی مالی زوجه شده است و متعاقب آن اعلام گردیده که هرگاه زن بدون دریافت حقوق مذکور به ثبت طلاق رضایت دهد، می تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری مطابق مقررات مربوط اقدام کند. بنابراین به معنای انحصار حکم (امکان صدور اجرائیه) به حقوق مالی نمی باشد./الف
نظریه شماره 605/93/7 مورخ 18/3/93
شماره پرونده287-16/9-93
سوال:
خانمی با ارائه مدارک مثبته مبنی برصیغه99 ساله تقاضای طلاق از این مرجع قضایی نموده علیهذا باعنایت به ماده1075 قانون مدنی و اختلاف نظر مراجع عظام در باب تلقی این موضوع به عنوان عقد دائم یاموقت مقتضی است نسبت به ارشاد این دادگاه درنحوه رسیدگی خواسته مزبور اقدام شایسته مبذول فرمایید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با عنایت به ماده 1075 قانون مدنی مبنی بر اینکه «نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد» چنانچه در عقد ازدواج «مدت» ذکر شده ولو طولانی باشد «متعه» است. از طرفی به موجب ماده 1139 قانون مدنی، «طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می شود» در عین حال چنانچه در مواردی زوجه منقطعه با عسر و حرج روبرو شود و این موضوع بر دادگاه ثابت گردد، در این صورت دادگاه می تواند با توجه به ملاک ماده 1130 قانون مدنی حکم به اجبار زوج به بذل بقیه مدت ازدواج موقت صادرنماید./الف
نظریه شماره 628/93/7 مورخ 20/3/93
شماره پرونده259-16/9-93
سوال:
پدری به طرفیت دختر12ساله خود دادخواست ملاقات با وی را میدهد دخترحاضر به ملاقات نیست حال:
1- آیا اصل دعوا قابل استماع است ودعوای ترافعی شکل گرفته تا قابل استماع باشد؟
2- چنانچه خواسته پذیرفته شود وحکم صادر شود آیا نقض اجرای حکم از سوی خوانده چه ضمانت اجرایی دارد؟ آیا به استناد تبصره ماده47 از قانون اجرای احکام مدنی میتوان برای محکومعلیه مستنکف جریمه قرارداد چون موضوع محکوم به غیرمالی وقائم به شخص است./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
امتناع طفل یا نوجوان از ملاقات با پدر (خواهان) نقض یک تعهد یا الزام قانونی برای طفل یا نوجوان (فرزند) تلقی نمی شود تا طرح دعوا مطابق ماده 2 قانون آئین دادرسی در امور مدنی مصوب 1379 را توجیه نماید. بلکه این امر یک تکلیف اخلاقی است که فاقد ضمانت اجرای حقوقی می باشدو اساساً چنین دعاویی در صورتی که به طرفیت فرزند مطرح گردد، قابلیت استماع را ندارد ./ب
نظریه شماره 637/93/7 مورخ 21/3/93
شماره پرونده309-16/9-93
سوال:
با توجه به قانون حمایت خانواده مصوب1/12/1391خواهشمند است اعلام فرمائید:
در طلاقهای توافقی که گواهی عدم امکان سازش بین زوجین صادر میشود در صورت اجرای صیغه طلاق چنانچه زوج به تعهد مالی خود عمل نکند آیا با تقاضای زوجه امکان صدور اجرائیه وجود دارد یاخیر./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
پس از صدور گواهی عدم امکان سازش بر اساس توافق زوجین و جاری شدن صیغه طلاق فیمابین آن ها، در صورتی که یکی از طرفین از انجام توافقات مندرج در گواهی موردنظر خودداری نماید، طرف ذی نفع می تواند تقاضای صدور اجرائیه به منظور اجرای تعهدات مالی (مانند مهریه) و یا غیرمالی (مثل حضانت) را وفق مفاد گواهی عدم امکان سازش از دادگاه صادرکننده آن، بنماید. تصریح ذیل ماده 29 قانون حمایت خانواده 91 به این امر راجع به امور مالی، صرفاً از این جهت است که در این ماده، ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوقی مالی زوجه شده است و متعاقب آن اعلام گردیده که هرگاه زن بدون دریافت حقوق مذکور به ثبت طلاق رضایت دهد، می تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری مطابق مقررات مربوط اقدام کند. بنابراین به معنای انحصار حکم (امکان صدور اجرائیه) به حقوق مالی نمی باشد./الف
نظریه شماره 664/93/7 مورخ 25/3/93
شماره پرونده415-16/9 -93
سوال:
با توجه به اینکه رسیدگی به امورموضوع قانون حمایت خانواده مصوب92 من جمله مقررات کیفری آن به تصریح این قانون ونظریه مشورتی آن اداره کل درصلاحیت دادگاه خانواده است آیا دادگاه خانواده راسا به این امور رسیدگی مینماید یا با کیفرخواست دادسرا؟ با بررسی نحوه تصویب مقررات کیفری امورخانواده توسط مقنن که این مقررات را از سایر تعزیرات در قانون مجازات اسلامی منتزع ومنفک نموده وآنها را درقانون حمایت خانواده قرار داده درحالی که میتوانست با وضع چند ماده وتبصره به صورت جداگانه به اصلاح وتغییر آنها بپردازد نه اینکه جای این مقررات را از یک قانون به قانون دیگری منتقل نماید فلذا به نظر میرسد فلسفه قانونگذار این بوده وتاکید داشته که با توجه به اینکه یک طرف دعاوی خانوادگی همیشه اطفال و زنان که قشر آسیبپذیر جامعه هستند میباشند رسیدگی به امور ایشان در دادگاههای خانواده که اصولا عاری از هرگونه جرم وجنایت وناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی است صورت گیرد و از قرار گرفتن اطفال و زنان در محیط کیفری ودر مجاورت سایر مجرمین پرهیز گردد که این مهم با دخالت دادسرا و انجام تحقیقات در این مرجع منافات دارد خواهشمند است نظریه مشورتی آن اداره کل را اعلام فرمایید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
جرائم کیفری مذکور در مواد 49 به بعد قانون حمایت خانواده، وفق عمومات مقررات آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی می شود و دادگاههای حمایت خانواده موضوع قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 گر چه هنوز تشکیل نشده اند، ولی پس از تشکیل نیز در حدود صلاحیت های مقرر قانونی مذکور در ماده 4 همان قانون، صلاحیت رسیدگی دارند.ق
نظریه شماره 675/93/7 مورخ 25/3/93
شماره پرونده352-16/9-93
سوال:
درصورتی که مهریه زوجه بیش از یکصدوده عدد سکه بهارآزادی باشد و زوج نیز یکصدو ده عدد را پرداخت نموده ولی نسبت به باقیمانده آن دعوی اعسار طرح شده و دادگاه حکم برپرداخت باقیمانده به صورت اقساط صادر نموده باشد آیا با توجه به ذیل ماده22 قانون حمایت خانواده مصوب1391درصورت عدم پرداخت اقساط بالحاظ اینکه دادگاه ملائت زوج را درپرداخت باقیمانده مهریه به صورت اقساط موضوع حکم تقسیط احراز نموده اعمال ماده2وجلب زوج وبازداشت وی تا پرداخت اقساط معوق صحیح خواهد بود ویا اطلاق ماده22 بطور کلی برموضوع حاکم بوده واصولا جلب نسبت به مازاد یکصدوده عدد سکه بطورکلی منتفی خواهد بود؟ با توجه به مطروحه بودن پروندههای متعدد اجرائی در این رابطه مستدعیست در ارسال پاسخ امر به تسریع فرمائید./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
برابر ماده 22 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391، وصول مهریه تا سقف 110 سکه مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است. در نتیجه چنانچه زوج علی رغم ملائت از پرداخت آن خودداری نماید، به درخواست زوجه حبس می شود و نسبت به مازاد، این مقررات قابل اعمال نخواهد بود./الف
نظریه شماره 707/93/7 مورخ 27/3/93
شماره پرونده479-16/9 -93
سوال:
احتراماچنانچه قاضی دادگاه عمومی بخش کمتر ازچهار سال سابقه قضایی داشته باشد آیا صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانوادگی را دارد یاخیر؟ ونسبت به پروندههای جریانی چه تکلیفی دارد./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
ماده 3 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 ناظر به شرایط قضاتی است که به عنوان قاضی دادگاه خانواده ( مقالات مرتبط با دادگاه خانواده - سوالات مرتبط با دادگاه خانواده ) منصوب می گردند، حال آن که تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره، ناظر به حوزههای قضایی است که دادگاه خانواده در آن محل تشکیل نشده و اختیارات دادگاه خانواده از حیث رسیدگی به دعاوی و امور خانوادگی غیراز دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن به آن دادگاه تفویض گردیده و لذا در شرایطی که دادگاه بخش در اجرای تبصره 2 ماده یک قانون مورد اشاره عهده دار وظایف دادگاه خانواده گردیده، غیراز موارد مصرح در قانون (دعاوی راجع به اصل نکاح وانحلال آن) داشتن سابقه 4 ساله قضایی و همچنین تأهل برای قاضی دادگاه اعم از رئیس یا دادرس دادگاه ضرورتی ندارد./ن
نظریه شماره 718/93/7 مورخ 28/3/93
شماره پرونده63-16/9-93
سوال:
نظربه اینکه در اجرای قانون حمایت خانواده مصوب1/12/91 تاکنون محاکم خانواده تشکیل نشده است آیا گواهیهای عدم امکان سازش توافقی جهت سازش باید به داوری ویا مراکز مشاوره ارجاع شود ویا هیچ کدام./ع
اعطای وکالت در طلاق - ضرورت آگاهی زنان از وکالت در طلاق - منتفی شدن حق طلاق زوجه در صورت عدم تمکین - شکوائیه به دلیل ثبت نکردن واقعه طلاق - همه چیز درباره طلاق توافقی - طلاق توافقی ، چرا و چگونه ؟ - همه چیز درباره طلاق توافقی - فرق طلاق توافقی با طلاق خلع و مبارات چیست ؟ - حقوق فرزندان طلاق - طلاق ، اقسام طلاق و شرایط درخواست طلاق برای زنان - طلاق توافقی ، مراحل و شرایط وقوع آن چگونه است ؟ - وکالت زوجه در طلاق و تفویض حق طلاق به او - اثبات تاریخ وقوع طلاق و رجوع با شهادت شهود مانع قانونی ندارد - عدم ثبت واقعه ازدواج و طلاق و رجوع - دادخواست طلاق توافقی - دادخواست طلاق به لحاظ عدم اجرای عدالت بین دو همسر - تفاوت حق طلاق و وکالت برای طلاق - ازدواج دوم زوج و حق طلاق برای زن - طلاق خلع چیست و چه ویژگی هایی دارد ؟ - ماهیت طلاق های به حکم دادگاه - طلاق در کانادا - طلاق در سایر ادیان
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
بر اساس تبصره 1 ماده1 قانون حمایت خانواده مصوب 91، در حوزه قضایی شهرستانهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاههای عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه، صلاحیت رسیدگی به دعاوی موضوع ماده 4 قانون حمایت خانواده 91 را با رعایت سایر مواد و مقررات این قانون دارند.بنا براین با توجه به ماده 25 قانون مذکور، در صورت وجود مراکز مشاوره خانواده موضوع این ماده، پرونده های طلاق توافقی به مرجع مزبور ارجاع می شود و برابر تبصره ماده 16 همین قانون در مناطقی که مراکز مشاوره خانواده وابسته به سازمان بهزیستی وجود دارد دادگاهها می توانند از ظرفیت این مراکز نیز استفاده کنند، ولی با عنایت به ماده 27 قانون یاد شده در طلاق توافقی ارجاع امر به داوری منتفی است./ب
نظریه شماره 786/93/7 مورخ 7/4/93
شماره پرونده334-16/9-93
سوال:
پس از صدور گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوج و قبل از انقضاء مهلتهای قانونی اعتبار گواهی3 ماه و6 روز زوج دادخواست اثبات اعسار خود برای محکومیتهای مالی(مهریه و...)مطرح می کند و پس از7 ماه رای اعسار صادر میشود آیا:
1-طرح دادخواست اعسار قاطع مهلتهای3 ماهه اعتبار گواهی عدم امکان سازش هست یاخیر؟
2-چنانچه پس از3 ماهه مذکور رای صادر شد آیا با توجه به انتفاء ارزش دادنامه گواهی عدم امکان سازش هیچ اثری بر آن گواهی مترتب است یاخیر؟
3-آیا میتوان به اعتبار ملاک قانونی درتعلیق مهلت رفع نقص هزینه دادرسی دادخواست موضوع ماده55 ق.آ.د.م به جهت طرح ادعای اعسار در این وضعیت هم تعلیق قائل شویم./ع
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1- طرح دعوای اعسار از ناحیه زوج، قاطع مهلت سه ماهه اعتبار گواهی عدم امکان سازش یا موجب تمدید این مهلت نمی شود.
2- حکم صادره در مورد اعسار، موجب اعتبار بخشیدن به گواهی عدم امکان سازش که مهلت سه ماهه قانونی آن منقضی شده، نمی شود.
3- با توجه به پاسخ سؤال های اول و دوم، پاسخ سؤال سوم روشن بوده و منفی است./الف
نظریه شماره 806/93/7 مورخ 8/4/93
شماره پرونده501-16/9-93
سوال:
در خصوص طلاق توافقی پس از صدور رای و مراجعه زوجه به دفترخانه زوج مراجعه ننموده است و دو بار نیز توسط دفترخانه جهت حضور در دفترخانه اخطار گردیده ولی زوج حاضر نگردیده است لذا خواهشمند است در خصوص اجراء یا عدم اجرای صیغه طلاق این مرجع را ارشاد فرمائید ضمنا مدت گواهی هنوز منقضی نگردیده است./ع
نظریه مشروتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
با توجه به فرض استعلام مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش پس از درخواست طلاق توافقی از سوی زوجین و متعاقباً عدم حضور زوج در دفترخانه جهت اجرای طلاق، در خصوص تکلیف اجرای گواهی مزبور، دو حالت متصور است:
1- در صورتی که زوجه بنابر اعلام دادگاه صادرکننده گواهی عدم امکان سازش یا به موجب سند رسمی (از جمله سند نکاحیه رسمی)، در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، با توجه به ماده 36 قانون حمایت خانواده مصوب 91، عدم حضور زوج، مانع اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نیست.
2- در صورتی که زوجه فاقد وکالت از سوی زوج جهت اجرای طلاق ( مقالات مرتبط با طلاق - سوالات مرتبط با طلاق ) باشد، با عنایت به مفهوم مخالف ماده قانونی صدرالذکر، نمی توان زوج را مجبور به طلاق نمود و به علاوه دادگاه هم نمی تواند نماینده به دفترخانه معرفی نماید و در این صورت چنین گواهی عدم امکان سازشی بامضی مهلت مقرر قانونی از درجه اعتبار ساقط است./الف
نظریات مشورتی قانون حمایت خانواده مصوب 1391-قسمت اول
منبع : سایت اداره کل حقوقی واسناد وامور مترجمین قوه قضائیه
چند نکته مهم در خرید ارز خارجی اقدامات تامینی و تربیتی در قانون مجازات جدید
پست های مرتبط
نظریات مشورتی قانون مجازات اسلامی مصوب 1392-شماره 1 الی 394
نظریات مشورتی قانون مجازات اسلامی مصوب 1392-شماره 1 الی 394 [...]
شکایت از وزیر کار به خاطر ممنوعیت اخراج زنان پس از مرخصی زایمان
هیئت عمومی دیوان عدالت اداری بخشنامه علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی که اخراج زنان پس از مر [...]
آیا خواهان می تواند در جلسه نخست دادرسی تعداد خواندگان را افزایش دهد ؟
آیا خواهان می تواند در جلسه نخست دادرسی تعداد خواندگان را افزایش دهد ؟ [...]
وکیل شدن قضات بازنشسته ممکن است باعث فساد شود
یک وکیل دادگستری با انتقاد از اشتغال قضات بازنشسته به وکالت، گفت این کار ممکن است باعث فسادهایی بشود [...]
معاملات فضولی
شخصی که مالی را معامله میکند، اعم از خریدار یا فروشنده، باید مالک مال بوده یا از سوی مالک سمت قانون [...]
رای دادگاه تجدید نظر استان مازندران در خصوص حضانت فرزند معلول
تکلیف دادگاه به رعایت حقوق عالیه فرزند [...]
قوه قضائیه معاملات قولنامه ای را بی اعتبار کند
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت عامل اصلی زمینخواری، اسناد عادی و قولنامهای است و قوه قضائیه باید این [...]
اجرای حکم اعدام یک متجاوز به عنف در زندان مرکزی بندرعباس
رئیس کل دادگستری استان هرمزگان اظهار کرد یک متجاوز به عنف صبح امروز در زندان مرکزی بندرعباس به دار م [...]