ایا زنی که تقاضای استفاده از حق حبس نموده می تواند شکایت کیفری ترک انفاق از شوهر نماید و2- آیا زنی که نه تمکین عام ونه تمکین خاص از شوهرش دارد و

ایا-زنی-که-تقاضای-استفاده-از-حق-حبس-نموده-می-تواند-شکایت-کیفری-ترک-انفاق-از-شوهر-نماید-و2--آیا-زنی-که-نه-تمکین-عام-ونه-تمکین-خاص-از-شوهرش-دارد-و

ایا زنی که تقاضای استفاده از حق حبس نموده می تواند شکایت کیفری ترک انفاق از شوهر نماید و2- آیا زنی که نه تمکین عام ونه تمکین خاص از شوهرش دارد و

سوال :ایا زنی که تقاضای استفاده از حق حبس نموده می تواند شکایت کیفری ترک انفاق از شوهر نماید و2- آیا زنی که نه تمکین عام ونه تمکین خاص از شوهرش دارد و از حق حبس استفاده میکند مستحق در یافت نفقه است ؟ اگر نیست چطور دادگاه چنین رایی صادر کرده است
 

با سلام سوالی داشتم.همسر اینجانب در دوران عقد از بنده تمکین عام وخاص نداشت.و با اصرار زیاد اینجانب و وساطت بزرگتر ها پس از سه سال عقد توافق برای برگزاری مراسم عروسی نمود. وشب عروسی نیز به بهانه بیماری از بنده تمکین خاص نداشت.و ضمنا با وجود اینکه منزل ولوازم زندگی فراهم کرده بودم حتی یک ساعت حاضر نشد که با بنده زندگی مشترک داشته باشد اما بعد از مراسم عروسی شکایت کیفری ترک انفاق از بنده کرد. با وجود اینکه بنده دو بار اظهارنامه در خصوص دعوت به تمکین برایش فرستاده وجوابی در یافت نکردم .سپس الزام به تمکین اورا خواستم که دو بار جلسه دادگاه تشکیل شد وغایب بود و دادگاه او رامحکوم به تمکین عام وخاص از بنده نمود اما در واخواهی از این حکم تقاضای استفاده از حق حبس نموده است (باوجود اینکه قبلا در خواست طلاق کرده بود ودرخواست طلاق او در دادگاه بدوی وتجدید نظر ردشد همچنین با وجود اینکه با میل خود اقدام به تمکین وتوافق به برگزاری مراسم عروسی کرده بود وشب عروسی برایش هتل اجاره نمودم) . دادگاه نیز تقاضای حبس او راپذیرفته است و فقط تمکین خاص او را منوط به پرداخت مهریه نموده است اما وی را همچنان به تمکین عام از اینجانب محکوم کرده است. با اینحال او هنوز هیچ تمکینی نداشته است. حال جالب اینجاست که دادگاه ترک انفاق به دلیل نامعلومی (علیرغم ارائه دو برگ اظهارنامه در خصوص دعوت به تمکین همسرم وحکم دادگاه مبنی بر استفاده از حق حبس توسط همسرم واینکه محکوم به تمکین عام از بنده است ولی تمکین نداشته وعلیرغم اینکه دادگاه تحقیقات لازم را انجام داده ومشخص شده است که اینجانب مسکن مناسب ولوازم زندگی تهیه نموده ام ولی وی حاضر به تمکین نشده است) باز هم اینجانب به حبس و پرداخت نفقه محکوم شده ام!!
سوال اینجاست که1- ایا زنی که تقاضای استفاده از حق حبس نموده می تواند شکایت کیفری ترک انفاق از شوهر نماید و2- آیا زنی که نه تمکین عام ونه تمکین خاص از شوهرش دارد و از حق حبس استفاده میکند مستحق در یافت نفقه است ؟ اگر نیست چطور دادگاه چنین رایی صادر کرده است

پاسخ

 در ارتباط با معنای تمکین عام و خاص ابتدا باید عرض کنم که مفهوم تمکین خاص اطاعت از نیازهای غریزی مرد از طرف زن میباشد و مفهوم تمکین عام فرمانبرداری در تمام امور کلی زندگی میباشد و زن موظف به پیروی و اطاعت از شوهر است قانون هم اشاره کرده ریاست خانواده از خصائص مرد است .

بحثهایی که در مورد نفقه و مهریه و تمکین میباشد بلحاظ درگیر بودن این مفاهیم است یعنی اینکه زن بعد از عقد و با عقد نکاح به چه حقوقی میرسد و حقوق مرد چیست و اگر زن تمکین کند و یا نکند حقوق هر کدام چگونه است .

در مقابل این سوالات باید گفت که بصورت مشخص در صورت وقوع عقد نکاح زن مالکیت مهریه را دارا میشود و بر اساس قانون هر دخل و تصرفی در آن میتواند بکند و بخاطر همین شرایط است که مردان جوان گاهاً بدرخواست همسرانشان به زندان هم میافتند .

اما نفقه حقیست که با تعریف اکثریت تعاریف حقوقی، در صورت عدم نشوز به زن تعلق میگیرد و این جمله یعنی صرف ادعای زن و در خواست زن او صاحب حق است و نیاز به اثبات اینکه به او نفقه تعلق میگیرد نیست و این امکان بواسطه رابطه زوجیت فراهم شده ، اما این مفهوم تعلق نفقه وابسته به تمکین کامل است یعنی تمکین عام و خاص بهمراه هم باید وقوع پیدا کند .

لذا با تحقق تمکین عام و سرپیچی از تمکین خاص و یا بر عکس نفقه تعلق نمی گیرد و هر کدام از شرایط یاد شده معنای تمکین کامل را تداعی نمیکند و بنابر این حق نفقه زوجه ساقط میشود .در کل اثبات انفاق در صورتی که دلایل و شواهد مشخصی بر عدم تمکین زوجه نباشد با مرد است و همینطور زمانی که ادعای عدم تمکین وجود دارد مرد باید ادعای خود را با مدارک و شواهد و اسناد به اثبات برساند .

 اما در شرایطی هم که زوجه حاضر به تمکین کامل بوده و زوج سرپیچی نماید هر چند تمکینی وجود ندارد بلحاظ وفای زوجه به حقوق قانونی مرد مستحق نفقه میباشد و باید توجه شود مفهوم نشوز و عدم تمکین دو مفهوم جدا هستند .

بحث دیگر حق حبس برای زن است که طبق این قاعده حقوقی که در قانون نیز به آن اشاره شده مادام که مهریه زن به او تقدیم نشده او میتواند از تمکین خودداری کند و این عدم تمکین مسقط حق نفقه نیست .

در شرح این قانون و قاعده فقهی قبلاً توضیح دادم ولی بصورت خلاصه طبق نظرات و آراء مطرح شده منظور از این عدم تمکین فقط محدود به تمکین خاص است و در موارد دیگر تمکین ،مثل خروج از منزل ملزم به اطاعت است .

به این مفهوم که زنی که از حق حبس استفاده میکند فقط از تمکین خاص میتواند خودداری کند و اگر در بقیه امور سرپیچی کند حق نفقه نخواهد داشت .

و بدیهیست که اثبات تمام این شرایط با مدعیست لذا به محض درخواست نفقه از طرف زن مرد ملزم به ارائه ادله مبنی بر عدم تمکین زن است که این کار با روال معمول حقوقی جامعه ما از طریق ارسال اظهارنامه صورت میگیرد .البته فقط به همین یک روش خلاصه نمیشود بلکه هر چیزی که نشان دهنده درخواست تمکین زن و عدم اجابت این خواسته از طرف زن باشد همین مفهوم را تداعی خواهد کرد .بعنوان مثال دادخواست تقابل مبنی بر الزام به تمکین زوجه که در مقابل درخواست نفقه زوجه صورت میگیرد همین مفهوم را دارد و نشان میدهد مرد در زمانی که زوجه تمکین کند قانوناً حاضر به پرداخت حقوق او میباشد .

در توضیحی دیگر باید اشاره کنم که این حق نفقه بواسطه فرمانبرداری زن از مرد است بنابر این اگر زنی بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود برای مرد این ادعا ایجاد میشود که قصد بر درخواست تمکین داشته و زن امکان اجابت را از بین برده لذا خروج بدون اجازه نفقه زن را خدشه دار میکند . همچنین است زمانی که زنی به شغلی مشغول میشود .

بدیهیست با داشتن شغل از طرف زوجه، زوجه از اعمالی که در خانه داشته باز میماند و وقت خود را صرف در آمدی میکند که مرد و خانواده حقی در آن ندارد لذا با این استدلال میتوان نتیجه گرفت که در صورت اشتغال زن بلحاظ قانونی او هم باید در دادن نفقه و تامین نیازهای خانواده اقدام کند و دیگر حق نفقه کامل ندارد و این در شرایطی است که مرد با اشتغال همسرش موافقت کند اما با توضیحاتی که دادم اگر زن برای خروج از منزل شوهر حتی برای لحظاتی اگر دلایل موجهی مثل بخطر افتادن جان و مال و اعمال دیگری مثل اقدام به حج واجب که مستثنی شده و . . . .نداشته باشد ناشزه میشود و حق نفقه ندارد .  

بلحاظ شرایط نشوز امکان ارائه ادله از طرف مرد بازه وسیعی دارد که در نظرات علما مشهود است اما من از عنوان دلایلی که میشود بعنوان نشوز زن نام برد خودداری میکنم چون کمکی به استحکام بنای خانواده ها نمیکند اما این موضوع بدیهیست که خواسته های حقوق مدنی در ارتباط با خانواده اکثراً به درخواست زنان است که جامه عمل به خود میگیرد و اکثراً مردان با تقاضاهای مختلف زنان به خواسته مهریه و نفقه و طلاق به دادگاه می آیند و مدتها ممکن است این مسائل در دادگاه ادامه یابد .

اما اثبات نشوز زن در دادگاه حقوق مشخصی مثل قطع نفقه ، اجازه ازدواج مجدد با توجه به تمکن مالی مرد برای اداره دو خانواده ، اجازه طلاق برای مرد با پرداخت حقوق قانونی زن (مهریه در هر صورت تعلق میگیرد اما حقوقی مثل نصف دارایی مرد اگر در شرایط ضمن عقد  مورد توافق بوده ساقط میشود) را باعث میشود

 

    

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.