موضوع انشا مجرم بودن یا نبودن؛مساله این است
موضوع انشا:مجرم بودن یا نبودن؛مساله این است...
به نام خدا
آقا اجازه؟!
راستش را بخواهید ما اصلا نمی دانیم مجرم چیست!خوردنیست آیا؟پوشیدنیست آیا؟درجیب جا می شود؟...آیا؟...
از آنجایی که عصر عصرِ تکنولوژی و ارتباطات و اینترنت است بر آن شدیم تا در این مورد تحقیقاتی کرده و بعد نتایج حاصل از یافته هامان را در معرض نمایش عموم بگذاریم
آقا اجازه؟!
اول از همه از تلفن همراه استفاده کرده و با چندی از دوستان که در رشته حقوق درس می خوانند تماس حاصل فرمودیم (!) و با لحن فیلم های هندی پرسیدیم:"جرم چیست؟مجرم کیست؟حقیقت را به من بگو!"
خانم مهسا.ب که وکالت خونشان بالا زده بود در جواب گفتند:"هر کاری که مخالف قانون یک کشور باشد و قانون برای آن مجازات تعیین کرده باشد جرم محسوب می شود.مجرم هم کسیست که از قانون تخلف کرده و ..."
خانم زهرا.م با هیجان بیشتری پاسخ دادند:"طبق ماده ? ق.م.ا هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود و مجرم..."
استادی هم به طنز گفتند:"مجرم فردی است که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانسته اند او را دستگیر کنند!"
اما از آنجایی که ما عصر را عصر تکنولوژی و ارتباطات و اینترنت خواندیم،در حق نت نامردی نکرده و اسم ایشان را از قلم نیانداختیم.در تماسی که با نت حاصل کردیم پرسش خود را مطرح نمودیم.ایشان پاسخ را اینطور بیان کردند:
که یک چیز هایی بود در مایه پاسخ دوستان.
آقا اجازه؟!
بعد که متنبه و آگاه گشتیم که جرم چیست و مجرم کیست،تصمیم گرفتیم عوامل مختلفی که در مجرم شدن افراد موثرند را مورد بررسی قرار دهیم.اما چه کنیم که ذهنیتمان نسبت به جرم خراب است و جرم را فقط قتل و دزدی و درگیری و اینجور چیزها می دانیم.ما هم که تا خون می بینیم حالمان بد می شود و کلا هیجان زیادی برایمان مضر است.برای همین نرفتیم سراغ برادر نت و سعی کردیم با همین دوستان مساله را جمع کنیم.
این شد که دوباره از تکنولوژی استفاده کرده و با استفاده از نت ارتباط گرفته و جلسه ای آنلاین گذاشتیم که به خاطر سرعت بالای نت دوستان یکی یکی از جمع خداحافظی کرده و ما ماندیم و حوضمان.با اشک و آه و ناله و فغان چند نتیجه دست و پا شکسته گرفتیم که به استحضار می رسانیم:
آقا اجازه؟!
یک وقت هایی جرم توی خون افراد است.آقا اجازه؟!ما جبر گرا نیستیم ها!حرفمان سند دارد.لطفا به وبلاگ عاشق راه شهدا مراجعه کنید:
لینک به پست آقای رخ فرد
یک وقت هایی هم خانواده مقصر است.پدر و مادری هایی که یا از این ور بام می افتند یا از آنورش،نه تنها راه را برای مجرم شدن دیگر اعضای خانواده باز می کنند،بلکه بعضا افراد را به این راه راهنمایی و حتی اجبار می کنند.
لینک به پست تکنولوژیست کوچک
یک وقت هایی هم جامعه است که فرد را مجرم بار می آورد.جامعه ای که رقابت را از کودکی به فرزندانش آموزش می دهد،جامعه ای که دانش آموزانش را به نحوی تربیت می کند که برای موفقیت در رقابت های درسی (مثلا کنکور) جزوه بدزدند و دست و پای دیگری را بشکنند،در مجرم شدن افراد بی تقصیر نیست.(حالا رقابت درسی موضوع مهمی نیست.رقابت در زندگی است که کشور را از کار می اندازد.معنای شعار "بخور تا خورده نشی" چیست؟آیا؟!)
لینک به پست آقای عبد الرحمانی
یک وقت هایی هم مجرم واقعا مجرم نیست!اشتباهی بوده!مثلا همین سریال زیر تیغ که چند وقتیست مجددا پخش می شود و یا حادثه مرگ ? کودک که در خرمدره اتفاق افتاد و خاله شادونه الکی الکی مجرم شد.(مقصر اصلی نبودند،اما بی گناه هم نیستند)
یکی دیگر از عوامل هم نفس اماره است!باور کنید این هایی که می گویند شیطان گولمان زده بی گناهند!آدمیزاد است دیگر...از قدیم گفته اند انسان جایزالخطاست!البته به نوع خطا هم یه جور هایی بستگی دارد...
خلاصه اینکه اگر پیام اخلاقی پایانی را بگوییم و سرتان را بیش تر از این درد نیاوریم:
بچه ها!چه خوب است اگر بعد از غذا دندانهایمان را مسواک بزنیم....
چندان بی ربط هم نیست!اگر دندان هایمان بپوسند و به دندانپزشکی مراجعه کنیم،از آنجایی که دندانپزشک با ابزارش روی دندانمان کار می کند،باعث فرسودگی و استهلاک تدریجی ابزار دندانپزشک می شویم که بعد از چند سال تعویض می شوند.آسیب به خود و ابزار دیگران و اموال عمومی هم جرم محسوب می شود.
چه خوب است اگر مجرم نباشیم...
و این بود انشای ما
پایان