اگربعدازنقض رای دادگاه بدوی متهم برای رسیدگی احضارنشده وحکم محکومیت وی صادرشده باشداین رای غیرقانونی است
تاریخ رسیدگی : 24/2/1372 دادنامه شماره : 146
رای شعبه 16 دیوان عالی کشور
نظر به مندرجات پرونده و کیفیات منعکس در آن درخصوص درخواست تجدیدنظر محکوم علیه معترض آقای (ج ) نسبت به دادنامه شماره 2131/1/71 صادره از شعبه 138 دادگاه کیفری یک تهران که به شرح استلدال مندرج در دادنامه شماره 28327/6/71 صادره از شعبه 16 دیوان عالی کشور کاملا نقض گردیده و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه 132 دادگاه کیفری یک تهران ارجاع گردیده و دادگاه مرجوع الیه نسبت به اعتراض دو نفر از متهمان به اسامی آقایان (الف )و(ب ) رسیدگی نموده و حکم مقتضی صادر نموده است و نسبت به احد از متهمین به نام آقای (ج ) حسب صورتجلسه تنظیمی مورخ 3/9/71 متهم نامبرده جهت رسیدگی احضار نشده است و در محاکمه شرکت نداشته است و لذا رسیدگی به اعتراض ایشان مسکوت مانده است علیهذا بنا به جهات یاد شده پرونده به شعبه 132 دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می گردد تا نسبت به اتهام ایشان مجددا" رسیدگی و حکم مقتضی صادر فرمایند.
* سابقه *
تاریخ رسیدگی : 24/2/1372 دادنامه : 146 مرجع رسیدگی شعبه 16 دیوان عالی کشور هیات شعبه آقایان :000مستشار و000عضومعاون
خلاصه جریان پرونده :
حسب مندرجات پرونده آقایان : 1 (الف ) فرزند.00 کارمند شهرداری تهران 2 (ب ) فرزند.00 کارمند شهرداری به اتهام شرکت در اختلاس مبلغ سه میلیون ریال و آقای (ج ) فرزند.00 به اتهام معاونت در بزه اختلاس تحت تعقیب دادسرای عمومی تهران قرارگرفته اند و اجمال قضیه از این قرار است که متهمان ردیف یک و دوبا مشارکت یکدیگر با تهتیه نامه های جعلی به نام پیمانکاریهای مختلف در رابطه با عملیات جدول بندی و آجرچینی به تیراژهای مختلف وتعیین قیمت آن و جعل امضاء مسوولین اداره عمران و معاوت ادرای و مالی نسبت به عقد قرارداد اقدام و سپس نسبت به دریافت چک و اخذ وجوه چکهای مذکور توسط متهم ردیف 3 اقدام و مبلغی هم به وی پرداخت شده است.
پس از تحقیقات لازم و صدور قرار مجرمیت به شرح کیفرخواست به شماره 282051/10/70 تقاضای تعیین مجازات متهمین ازدادگاه کیفری یک تهران شده است.آقایان (ب )و(الف ) آقای .... وکیل دادگستری را به عنوان وکیل خود به دادگاه معرفی نموده اند. حسب گواهی های صادره از شهرداری منطقه 11 تهران متهمان مبلغ مورد اختلاس را به شهرداری مسترد داشته اند. جلسه رسیدگی دادگاه در تاریخ 1/2/71 با حضور وکیل متهمین و دو نفر از متهمان و نماینده شهرداری تشکیل و اتهام متهم (ج ) تفهیم شده که ضمن شرح ماجرا اظهار کرده از این مبلغ 27 یا28 هزار تومان عاید من شده است. اتهام آقای (ب ) تفهیم شده اظهار کرده کیفر را قبول دارم از این راه مبلغ یکصد و سی هزار تومان گیر من آمده و مبلغ یکصد و پنجاه هزار تومان به حساب شهرداری تهران واریز کرده ام 0 از کاری که کرده ام پشیمانم تقاضای کمک دارم 0
اتهام آقای (الف ) تعفهیم شده ا ظهار کرده کیفرخواست را قبول دارم و اظهارات من همان است که آقای (ب ) بطور مفصل بیان کرده اند. گناهکارم و از دادگاه محترم تقاضای ارفاق و کمک دارم
آقای .... نماینده شهرداری هم ماجرا را قبول کرده اند، فقط در رابطه با جعل امضا مسوولین عمران و امور مالی کاربری کرده اندبا توجه به این که متهمان د ر پرونده پرسنلی هیچ نکته منفی ندارند از دادگاه محترم تقاضای کمک و ارفاق قانونی را در مورد آنان خواستارم 0
سپس وکیل دو نفر از متهمان از موکلین خود دفاع نموده است. آنگاه دادگاه به شرح دادنامه شماره 131/2/71 با احراز بزهکاری متهمین دو نفر از آنان آقایان (ب ) و (الف ) را با توجه به این که تاریخ واریز وجوه بعد از تاریخ صدور کیفرخواست بوده هر یک را به تحمل یک سال حبس تعزیری با کسر و احتساب ایام بازداشت قبلی و یک سال انفصال از خدمات دولتی و سیصد هزار ریال جزای نقدی و آقای (ج ) را به شش ماه حبس تعزیری با کسر و احتساب ایام بازداشت قبلی و یک سال انفصال از خدمات دولتی و پرداخت دویست هزار ریال جزای نقدی محکوم نموده است.
آقایان (ب )و(الف ) باارسال نامه هایی به منطقه شهرداری متضمن اعلام شماره فیشهای پرداخت وجوه به بانک به حساب شهرداری به رای صادره معترض و تقاضای تجدیدنظر نموده اند و آقای رئیس دادگاه به شرح اظهارنظر مورخ 26/2/71 به نظر ورای خودباقیمانده و سپس پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است و به موجب دادنامه شماره 28327/6/71 به شرح زیر اظهارنظر شده است :
بسمه تعالی
باتوجه به محتویات پرونده نظر به این که حسب گواهیهای شهرداری منطقه 11 تهران آقایان (ب ) و (الف ) مبلغ سه میلوین ریال وجه مورد اختلاس را طی فیشهای اعلام شده ک آخرین تاریخ آن 6/10/70 است بحساب شهرداری واریز نموده اند و تاریخ صدور کیفرخواست 28/10/70 می باشد موضوع از مصادیق تبصره 3 ذیل ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری است فلذا با قبول اعتراض دادنامه شماره 131/2/71 صادره از شعبه 138 دادگاه کیفری یک تهران نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می گردد. این بار پرونده به شعبه 132 دادگاه کیفری یک تهران ارجاع می گردد و دادگاه مرجوع الیه در تاریخ 3/9/71 با حضور (الف ) و (ب ) و دو نفر از متهمان تشکیل گردید و احد دیگر از متهمان به نام (ج ) برای رسیدگی احضار نشده و در جلسه دادگاه شرکت نداشته و دادگاه نسبت به اتهام دو نفر از متهمان به اسامی (الف ) و (ب ) رسیدگی نموده و با اعلام ختم دادرسی به موجب دادنامه شماره 4525/9/71 به شرح زیر انشاء رای می نماید.
رای دادگاه
در خصوص اتهام آقایان : (الف ) فرزند.00 و (ب ) فرزند.00 دائر به شرکت در اختلاس به مبلغ سه میلیون ریال باتوجه به محتویات پرونده و شکایت شهرداری منطقه 11 تهران و تحقیقات معموله وگزارش مامورین انتظایم و اعتراف صریح متهمان در مراحل تحقیق ودر محضر دادگاه که با مشارکت یکدیگر مبادرت به اختلاس نموده اند لذا بزهکاری آنان محرزو ثابت است و لیکن برابر گزارش و گواهی شهردار محترم منطقه 11 آقای (ب ) مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال مطابق فتوکپی فیشهای موجود تا تاریخ 16/10/70 کل مبلغ مورد اختلاس را به شهرداری منطقه 11 پرداخت کرده است و مورد از مصادیق تبصره 3 ذیل ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری می باشد و با توجه به این که م تهمان ازابتدا صداقت و صراحت از خود نشان داده و دارای سابقه محکومیت کیفری نمی باشند و از عمل خود شدیدا" اظهار ندامت و پشیمانی می نمایند لذا به استناد ماده 22 قانون مجازات اسلامی متهمان هر یک محکومند به تحمل یک سال حبس تعزیری با کسر و احتساب ایام بازداشت قبلی و یک سال انفصال از خدمات دولتی. با توجه به مراتب فوق اجرای مجازات حبس به مدت پنج سال تعلیق می گردد که در صورت تکرار هر گونه عمل خلاف مجازات حبس درباره آنان قابل اجراست و سپس پرونده به اجرای احکام ارسال می گردد. از ناحیه دفتر اجرای احکام دادگاه کیفری یک تهران نامه مورخ 16/10/71 خطاب به ریاست دفتراجرای احکام دادگاه کیفری یک شعبه 138 اعلام گردیده که پرونده کلاسه 71/132/27 اجرایی که در خصوص (الف ) و (ب ) حکم اجرا گردیده است جهت اجرای حکم شعبه 138 در خصوص (ج ) حسب دستور مورخ 15/10/71 دادیار محترم اجرای احکام در روی فرم اختتام پرونده به پیوست ارسال می گردد و ضمنا" آقای (ج ) به شرح لایحه مورخ 19/10/71 به رای صادره اعتراض نموده است که اینجانب در دادگاه حضور نداشته ام و رای شماره 4525/9/71 غیابی صادر گردیده است ، در حالی که به موجب دادنامه فوق الاشعار دادگاه نسبت به اتهام دو نفر از متهمان به اسامی .... و .... به اعتراض آنان ریدگی شده ا ست و حکم صادر گردیده و نسبت به اعتراض (ج ) در تاریخ 19/10/71 دستور داده است که پرونده با توجه به تجدیدنظرخواهی محکوم علیه (ج ) جهت رسیدگی به دادگاه محترم شعبه 138 کیفری یک تهران ارسال شود و پرونده به نظر آقای رئیس دادگاه کیفری یک شعبه 138 تهران رسیده است و ایشان به شرح نظریه مورخ 22/10/71 اعلام نظر داشته اند و تایید رای صادره اعلام گردیده است و پرونده طی شماره 242145/10/71 به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای .... عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای .... دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اخذ تصمیم شایسته مشاوره نموده چنین رای می دهند:
مرجع :
کتاب کلاهبرداری ،اختلاس وارتشاء درآرای دیوان عالی کشور
تالیف یداله بازگیر ، نشرحقوقدان ، چاپ اول ،پائیزسال 1376
58
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 146
تاریخ تصویب : 1372/02/24
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
شرکت در اختلاس ازطریق جعل حواله کود شیمیایی وغیره رای صادره ازمرجع تجدیدنظر جز به درخواست رئیس دیوان عالی کشور یادادستان کل کشور قابل تجدیدنظر مجدد در دیوان عالی کشورنیست
.jpg "منابع آزمون وکالت 1403 کانون های وکلای دادگستری (اسکودا)")
