متهم با اغوا نمودن و فریب دادن ، بابت پروفرمای واهی مقادیر زیادی چک از متن گرفته است
تاریخ رسیدگی : 27/5/75
شماره رای : 185/4
شماره ؟؟؟؟: 11/4/5482
رای دادگاه
به حکایت محتویات پرونده شخصی بنام (الف ) در اثر شکایت فردی بنام (ب ) به اتهام صدور یک فقره چک بلامحل به شماره 4940687/4/71 به مبلغ 612500000 ریال تحت تعقیب دادسرای عمومی سابق تهران قرار گرفته و شعبه 151 دادگاه کیفری یک تهران حسب الارجاع به موضوع رسیدگی و با احراز برزه انتسابی ، نامبرده را با استناد به ماده 6 قانون صدور چک به تحمل یکسال و نیم حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و پرداخت یک چهارم مبلغ کسری چک و پرداخت مبلغ خواسته در حق خواهان محکوم نموده و حکم صادره مورداعتراض محکوم علیه آقای (الف ) قرار گرفته که پرونده امر جهت رسیدگی به اعتراض نامبدره به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه چهارم دیوان عالی کشور(شعبه مانحن فیه ) ارجاع و دادنامه معترض عنه در این شعبه ابرام گردید. بدنبال این قضیه بنا به گزارش دایره آگاهی تهران آقای (الف ) طی نامه ای به اداره آگاهی تهران از بند2 مالی زندان قصر از آقایان (ج ) و(د) (مدیران شرکت 000 و آقای (ب ) (قائم مقام شرکت تعاونی مسکن 000) به اتهام کلاهبردای و خیانت در امانت شکایت و اعلام داشته آقای ((د)) (برادرشاکی ) برابر رسید(فتوکپی رسید پیوست پرونده برگ 4 پرونده می باشد) یک فقره چک به شماره 4940687/4/71 (چکی که در رابطه با آن محکومیت حاصل نموده است ) را با تمسک جستن به عناصر تزویر و ریا در مورخ 29/3/71وبه بهانه اینکه هیچ حساب جاری در هیچیک از بانکهای کشور ندارد به صورت امانت از بنده دریافت و بدون توافق اینجانب چک را در اختیار آقای (ب ) قرار داده و ایشان نیز جهت گمراه کردن اعضای تعاونی مسکن و بدست آوردن سرپوشی برای دزدیهای خود علیه من اقدام نموده اند و این باور غلط را برای اعضای تعاونی مسکن بوجود آورده اند ه بنده به عنوان مدیر شرکت 000 در زندان هستم تا آقایان (د) و(ب ) قادر به پاسخگوئی به پرسشهای اعضای تعاونی مسکن در مقابل معامله صوری فیمابین خودشان باشند و علت عدم واگذاری زمین به اعضای تعاونی را حبس و زندانی شدن بنده توجیه کنند،تقاضای رسیدگی به موضوع و پیگیری آن را نموده است.
آقای (الف ) از زندان احضار و از نامبرده در رابطه باشکایتش تحقیق گردید. اظهار داشت از برادرم آقای (د) به جرم خیانت در امانت وکلاهبرداری شکایت دارم و مدارک لازم بشرح زیر می باشد:
1 رسید مورخ 29/3/71 که با انشاء وامضاء برادرم تنظیم گردیده که در آن قید شده چک شماره 4940687/4/71 امانی بوده 2 ظهر نویسی چک مزبور توسط برادرم انجام شده که نشان می دهد با حیله برادرم این چک صادر شده است ، دلیل سوم عدم حضور برادرم در جلسه شعبه 151 دادگاه کیفری یک تهران بوده که بنده را با توجه به صاحب چک بودن در اثر شکایت آقای (ب ) که چک در اختیارش بوده محکوم نموده می باشد. مدرک چهارم صورتجلسه جعلی مورخ 5/4/71(برگ 3پرونده ) مورد استناد آقای (ب ،) می باشد که با تبانی برادرم وشریکش آقای (ج ) تنظیم شده و آقای (ب ) به استناد این صورتجلسه جعلی ، چک بنده را بابت خسارت دیرکرد برادرم معرفی نموده و دادگاه محترم هم تحت تاثیر همین صورتجلسه جعلی مرا محکوم کرده است ، در حالی که اینجانب حتی در قرارداد غیرقانونی مورخ 26/5/70 فروش اراضی دولتی که بین نامبردگان انجام شدهیچ نقش ومسئولیتی نداشتم 0
از آقای (د) در رابطه با شکایت شاکی تحقیق گردید. اظهار داشت اظهارات برادرم حمید را قبول دارم ولی من مرتکب خیانت در امانت و کلاهبرداری نشده ام بلکه قضیه از این قرار است که برادرم آقای (الف ) به ضمانت از بنده یک فقره چک به مبلغ شصت و یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان به صورت امانت به آقای (ب ) داد و از آقای (ب ) با اقدامی که در مورد چک مزبور نموده به عنوان خیانت در امانت و کلاهبرداری متعدد از جمله چک برادرم شکایت نموده ام که هم اکنون در شعبه پنجم بازپرسی درحال رسیدگی می باشد. ازآقای (د) در مورد زندانی شدنش تحقیق گردید، اظهار داشت آقای (ب ) به منظور آزاد نمودن برادرم و بازپس گرفتن چک نامبرده بنده را اغوانموده و با ارائه پروفرمای مس بمقدار دو هزار و پانصد تن و پروفرمای یک میلیون تن قیر که هر دو تا واهی بوده طعمه امیال خویش ساخته و اینجانب با کمال سادگی و حسن نیت ، طبق نظر آقای (ب ) پروفرمارا تحویل آقای (ه) دادم و در مقابل آن مبالغی دریفات و در اختیار آقای (ب ) گذاشتم و آقای (ب ) بدینوسیله مقادیر زیادی چک بابت پروفرمای قیر از بنده اخذد نموه است. لذا پس از طرح شکایت از ناحیه شاکی ومشخص شدن سوءنیت آقای (ب ) و فریب دادن اینجانب ، آقای (ب ) بازداشت و وادار به تودیع پولهای اخاذی شده وبازگرداندن بخشی از چکهای دریافتی شد بدنبال شکایت آقای (الف ) علیه برادرش (د) و همدستان وی ، آقای (ه) مدیرعامل شرکت ((000))وطی مرجوعه ای به دادرای عمومی سابق ناحیه 6 تهران علیه آقای (د) و آقایان (و) شکایت واعلام داشته در اواخر دیماه گذشته آقای (د) به این شرکت مراجعه و با سخنان فریبنده واغواگر ادعا نموده که می تواند برای این شرکت اخذ مجوز صدور آهن آلات قراضه ومس قراضه راتامین نماید، متاسفانه این شرکت راب حسن نیت بسیار و بی تجربگی فاحش از آن استقبال نمود، مساله توانائی دروغین وی با اخذ مجوز صدورآهن آلات به میزان یکصد هزار تن ومس قراضه به میزان پنج هزار تن بود که در ازای تعهد خود تعداد هشت فقره چک (شماره ها و مبالغ چک در مرجوعه مذکور قید گردیده ) به صورت امانی طی رسیدهای مورخ 6/12/71 و29/10/71 و14/11/71 و یک فقره رسید بدون تاریخ (فتوکپی رسیدها پیوست پرونده می باشد) دریفات نموده که در صورت اجرای کامل تعهدات ، آنها را بنفع خود کارسازی نماید، ولی نامبرده ازآنجائی که از اساس ، تعهدات واهی و بی اساس را پذیرا می شد، طبیعتا" به هیچ وجه پیگیر تعهدات خود نشده و پس از مطالبه چکها و اصرار در استرداد آنها بوسیله اظهارنامه های شماره 2691و2692و2693 به تاریخ 30/1/72(پیوست پرونده می باشد) اعلام نموده که چکهای شماره 511081 تا511084 را در اختیار آقای (ز) و چک شماره 511085 را در اختیار آقای (و) قرار داده است که شرکت صرفا" موفق گردید رسید تحویل آنها را از مشتکی عنه اصلی اخذ نماید. مدیرعامل شرکت در مرجوعه خود اضافه نموده با توجه به مراتب معروضه ، مشتکی عنه اصلی با همکاری و تبانی با دیگران از حسن نیت این شرکت سوءاستفاده نموده و شرکت را با مشکلات عدیده و مصائب فراوانی مواجه و آن را بدون وجود هیچگونه بدهی مدیون نموده است. لذا از آقایان (د) و (و) و (ز) به علت کلاهبرداری و خیانت در امانت و معاون در جرمهای مذکور شکایت و تقاضای تعقیب نامبردگان و پیگیری موضوع را دارم 0خانم (ح ) همسر شاکی نیز به وکالت از شوهرش پیگیر قضیه شده است.
فتوکپی قرارداد منعقده فیمابین آقایان (د) و(ج )وشرکت تعاونی مسکن کارکنان کارخانجات 000 در خصوص معامله زمین وهمچنین فتوکپی منعقده بین آقای (ه) و آقای (د) در مورد تهیه یک میلیون تن شمش مس پیوست پرونده (برگهای 000) می باشد. آقای (ه) در لایحه تقدیمی اعلام داشته پس از مراجعه به مبادی ذیربط وکارشناسان مربوطه مشخص گردید که اساسا" در هیچیک از انبارهای موجود کشور وجود چنین حجم عظیمی از مس قابل تصور نمی باشد، وی در این لایحه اضافه نمود که آقای (د) جهت ترغیب شرکت به انعقاد قرارداد و مالا" دریافت چکهای اید شده مستمرا" از شخصی به نام آقای (ب )نام می برده و او را به عنوان فرد ذیصلاح در تحویل مسهای موضوع قراردادمعرفی می کرد لیکن پس از مراجعات به عمل آمده معلوم شده نامبرده به هیچ وجه برای انتقال مسهای متعلق به کارخانه ذوب فلزات 000 باطری سازی 000 وابسته به وزارت دفاع به صلاحیت نداشته و در این خصوص علیرغم هر گونه سمت قانونی خود را در ا ین خصوص ذیصلاح ودارای سمت نمایانده است. این شرکت با حسن نیت و صداقت کامل تعداد12 فقره چک را طی رسید مورخه 4/11/71 پیوست پرونده با ذکر مشخصات به صورت امانی تحویل نامبرده نموده تا پس از اجرای کامل پروفرما وجوه مربوط به چکهای دریافتی را به نفع خود کارسازی نماید. مشارالیه بدون اقدام به کوچکترین عملی نسبت به تعهدات خود، بسیاری از چکهای تحویلی را با ظهرنویسی به شریک خود(ج ) منتقل نموده و از او رسید گرفته است. و آقای (ج ) هم با علم به امانی بودن کلیه چکهای دریافتی واطلاع کامل از قرارداد و تعهدات آقای (الف ) تعدادی از چکهای مزبور را در قبال تسویه حساب دیون شخصی خود به دیگران انتقال داه است. لذا چون آقای (د) با اقدام چنین اعمالی به وضوح مرتکب جرم کلاهبردای و خیانت در امانت شده از وی و از شرکت 000 که با ارسال پروفرمای واهی و بدون مبنای واقعی و منطقی ، اسباب معدات ارتکاب جرم از ناحیه آقای (د) را فراهم نموده و معاون جرم محسوب می گردد به جرم معاونت در کلاهبرداری و همچنین از آقای (ج ) که با علم واطلاع کامل از موقعیت و وضعیت چکهای مورد اشاره آنها را به دیگران منتقل نموده مرتکب جرم گردیده شکایت دارم 0
از آقای (د) در قبال شکایت شاکی (آقای ه وهمسرش ) تحقیق گردید در بازجوئی مورخ 1/7/74 در برگ 108 پرونده اظهار داشت ، شکایت شاکی را قبول ندارم چکهای شماره 511081الی 511084 راابتدااینجانب جهت خرید مجوز آهن از آقای (ه) گرفتم و چون از گرفتن مجوزعاجز شده با توافق خود ایشان چکهای فوق را طی رسیدی به آقای (ز) که نمایندگی از وی داشت تحویل دادم 0 چک شماره 511085 را طی رسیدی به نمایندگی آقای (ه) تحویل آقای (و) وچکهای شماره 511076و652638 را نیز طی قراردادی ونمایندگی آقای (ه) به آقای (ت ) تحویل دادم و چک شماره 511075 نزد خودم می باشد چنانچه ایشان رسیدچک و خسارت ناشی از سوءاستفاده از اعتبار بنده را به اینجانب بدهد،حاضرم به وی بازگردانم و در اختیار قانون هستم 0
از آقایان (ج )و(ز)و(و) تحقیق گردید که اظهارات آنان در اوراق پرونده منعکس می باشد.
آقای (د) در بازجوئی مورخ 7/7/72 در رابطه با شکایت آقای (ه) مطالب را مشروحا" طی برگهای 138الی 148 پرونده عنوان نموده که آزردن آن در این گزارش باعث تطویل آن خواهد بود. همچنین از آقایان (و) و(ز)و(ب ) و شاکی آقای (ه) مجددا" تحقیق گردیده که مشروح اظهارات آنان در اوراق پرونده منعکس می باشد. آقای بازپرس محترم در برگ 305 پرونده اعلام داشته تعداد11 فقره از چکهای آقای (ه) (که شماره و مبلغ چکها بطور تفکیک در برگ مزبور ذکر گردیده ) تحویل نامبرده گردید.
از آقای (ب ) تحقیق گردید، اظهار داشت اینجانب در رابطه با خرید زمین برای تعاونی با آقای (ب ) آشنا شدم و در رابطه با رفع مشکلات شهرداری توسط آقای (د) با آقای (ه) آشنا شدم که ایشان مشکلات شهرداری برای تعاونی مسکن را حل نماید. با آقایان (و)و(ز) هم که چند جلسه همراه آقای (د) بودند آشنا شدم 0 آقای (د) به عنوان فروشنده زمین برای تعاونی مسکن قراردادی منعقد نموده که نتوانسته به تعهداتش عمل نماید نامبرده مبلغ شصت و یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان به تعاونی بدهکار است که تعاونی تا کنون در این مورد ملک متعلق به ایشان را بجای طلب خود برداشته و حدود سی میلیون تومان هنوز بدهکار است که از طریق مراجع قضائی در حال پیگیری می باشد، آقای (د) هیچگونه قرار داد یا توافقی درجهت خرید مس یا قیر با اینجانب نداشته و لزومی نداشت که این کار انجام شود، البته تا حدودی در جریان کارهای انجام شده آقای (د) هستم 000 نابمدره یک معرفی نامه از طرف شرکت 000 در رابطه با خرید مس داشته و به شرکت باطری سازی مراجعه نمودتامس خریدرای نماید، طبق مقررات جرای در کارخانجات به ایشان جواب داده شد ولی خریدی انجام نگرفت ، آقای (د) به دنبال خرید قیر بودند که در این رابطه با بنه صحبت کردند و متهم با آقای (ت ) که در رابطه با کارهای ساختمانی هستند صحبت کردم و ایشان گفتند که می تواند قیر مورد درخواست را تهیه نمایند، از طرف شرکت 000 نامه ای برای آقای (ت ) نوشته شد و ایشان (شرکت 000) هم جوابی دادند ولی از آنجائی که حرفهای مطرح شده در رابطه با خرید قیر، پایه واساسی نداشته هیچگونه معامله ای انجام نپذیرفت 0 اینجانب بعد از آن که آقای (د) درخواست خود را به شرکت باطری سازی دادند ایشان را به عنوان شخصی که طرف قرارداد تعاونی مسکن می باشد تلفنی به آقای (ی ) مسئول بازرسی معرفی کردم 000 اینجانب به دلیل اینکه از نامبرده (آقای د) طرف قرارداد تعاونی طلب داشتم مایل بودم که ایشان معامله ای انجام دهند تا تعاونی بتواند طلب خود را وصول کند، وقتی آقایان (ه)و(د) با شیوه های مخصوص خود در رابطه با خرید قیر صحبت کردند، به عنوان اینکه چنانچه معامله ای انجام شود آقای (د) بدهی خود را پرداخت می نماید، بنده نیز به خاطر منافع تعاونی دوست داشتم که کمکی به ایشان کرده باشم ، لذا با آقای (ت ) صحبت کردم و چون ایشان اعلام آمادگی کرده بود آقای (د) را معرفی کردم و یکی دوبار هم آقای (د) نامه های تایپ شده فارسی و لاتین را در پاکت شرکت 000به اینجانب داده و بنده به آقای (ت ) تحویل دادم و بالعکس از طرف آقای (ت ) برای آقای (د) و چکی در رابطه با خرید و فروش قیر تحویل و تحول نشد ولی آقای (د) دو فقره چک جهت بدهی خودبه تعاونی مسکن به اینجانب داده اند یکی به مبلغ 65 میلیون تومان و دیگری به مبلغ چهار میلیون تومان و قبلا" هم آقای (د) دو فقره چک پنجاه میلیون تومانی تحویل انیجانب جهت بدهی خود به تعاونی مسکن داده اند که همگی به نام تعاونی مسکن برگشت خورده اند... در رابطه با خرید قیر در منزل آقای (ج ) گفتگوئی انجام پذیرفت و قرار بود که آقای (د) چکی به عنوان تضمین ارائه نماید که پس از حضور در جلسه مثل همیشه به وعده خودعمل نکرد، قراربوداین چک (چک تضمینی ) به فروشنده بدهد که نداد ولی یک طغری چک پشت نویسی شده بابت بخشی از بدهی خود جهت تعاونی ارائه نمود و چنانچه چکی رد وبدل شده باشد بنده اطلاع ندارم 0
سرانجام از سوی دادسرای عمومی سابق تهران نسبت به آقایان :
1 (د) از خیث خیانت در امانت نسبت به شش فقره چک به شماره های 51160 و511061 و511069 و51197 و652638 جمعا" به مبلغ دویست و هفت میلیون تومان موضوع شکایت آقای (ه) و یک فقره چک به شماره 4940687/4/71 به مبلغ شصت و یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان ، موضوع شکایت برادرش (الف ) و یک فقر کلاهبرداری مباشرتا" راجع به تهیه موهوم آهن آلات قراضه (یکصد هزار تن ) ومسن قراضه به میزان پنج هزار تن و یک فقره شرکت در کلاهبردای با آقای (ب ) راجع به امیدوار نمودن و اغواء به تهیه پروفرمای مس و قیر جمعا" به مبلغ پنج میلیون و پانصد و چهل هزار تومان چهار میلیون تومان از مبلغ مزبور را آقای (ب ) تصاحب نموده است. 2 آقای (ب ) ازحیث شرکت در کلاهبرداری با مشارکت ردیف یک با علم واطلاع و تبانی و وحدت قصد راحع به تهیه و تحویل واهی مس و قیر با ارائه پروفرمای موهوم و فاقد اعتبار از محل کار خود حسب شکایت آقای (ه)به میزان چهار میلیون تومان قرار مجرمیت صادر و پرونده با تنظیم کیفر خواست علیه نامبردگان به اتهامات مذکور مستندا" به ماده 119 قانون تعزیرات و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری با رعایت ماده 47 قانون مجازات اسلامی جهت رسیدگی به شعبه 166 دادگاه کیفری دو تهران و با صدور قرار عدم صلاحیت از ناحیه دادگاه مزبور به شعبه 146 دادگاه کیفری یک تهران که با تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب به شعبه 105 دادگاه عمومی تهران تبدیل گردیده ارجاع گردید، دادگاه مرجوع الیه باجری تشریفات اقدام به صدور رای نموده و در رای صادره با استدلالی که کرده شکایت آقای (الف ) را علیه برادرش آقای (د) وارد ندانسته و حکم برائت آقای (د) را صادر نموده است ولی شکایت آقای (ه) مدیرعامل شرکت 000 علیه آقایان (د) و(ب ) را وارد دانسته لیکن اعمال ارتکابیه از ناحیه نامبردگان را کلا" کلاهبرداری تشخیص و با استناد به ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری هر کدام از آنان را به تحمل سه سال حبس تعزیری با کسر ایام باز داشتی سابق (با استناد به ماده هیجده قانون مجازات اسلامی )محکوم نموده و درمورد دادخواست ضرر و زیان شرکت 000 بامدیریت آقای (ه) علیه نامبردگان (محکوم علیهما) بلحاظ اینکه دادخواست علیه دو نفر خوانده در یک دادخواست بوده و از سوی خواهان ، دین و بدهی هریک از خواندگان به تفکیک و جداگانه مشخص و معلوم نگردیده درحالی که به شرح قرار مجرمیت وکیفرخواست ص ادره ، اتهام آقای (د) خیانت در امانت نسبت به 6 فقره چکهای اصداری ویک موردکلاهبردای (بالمباشره ) و یک مورد دیگر کلاهبرداری (بالمشارکه ) با آقای (ه) بوده وچنانچه دادخواست ضرر وز یان به تبع امر کیفری ناشی از جرم متهمان باشد ضروری بوده تا میزان ضرر و زیان نیز به تفکیک معلوم گردیده و مسئولیت هر کدام در دادخواست مشخص شود و از این حیث رفع نقص به عمل نیامده ، قرار ابطال دادخواست خواهان صادر و اعلام می شود و مدعی می تواند در یکی از محاکم حقوقی ضمن رفع نقایص از خواسته اقامه دعوی نماید و در خصوص دادخواست آقای (الف ) علیه (د) و(ب )با عنایت به محکومیت خواهان آقای (الف ) در امر کیفری راجع به چک مورد شکایت در دادخواست شماره 4940687/4/71 و از این که دادخواست نامبرده در فرصت مناسب به دادگاه تقدیم نشده (بعد از تشکیل اولیه جلسه دادرسی ) و نظر به اینکه علیه هر یک از آقایان (د)و(ب ) دردو دادخواست جداگانه اقدام نموده و خواسته خود را در هر دادخواست ، کل مبلغ چک (61250000تومان ) ذکر کرده به اضافه ضرر و زیان معنوی و مزاحمت (خسارت 25 ماه تحمل زندان و کسر حیثیت و اعتبار شخصی و صدمات روحی و جسمی که آن نیز همانگونه که قید گردیده عامل وعلت اصلی همه خسارت روحی و جسمی و مادی و معنوی متهمین و خودخواهان بوده اعتبار قانونی ندارد و چون رفع نقص از دادخواست مذکور به عمل نیاورده ، مضافا" دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی داده که دلیلی در مورد اعسار خودنیاورده و احتمالا" کسی که چکی با مبلغ کلان صادر می نماید باید هزینه دادرسی قانونی راداراباشد، لذا با عنایت به وجود نقایص مذکور، دادخواست خواهان محکوم به رد است. دادنامه صادره پس از ابلاغ مورد اعتراض وکلای مدافع محکوم علیهما و آقای (الف ) (شاکی ) قرار گرفته نامبردگان طی لوایح پیوست پرونده در فرجه قانونی با پرداخت هزینه دادرسی تجدیدنظرخواهی نموداند که هنگام شور قرائت خواهد شد. پرونده جهت رسیدگی به اعرتاض معترضین به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده 0
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده ونظریه کتبی دادیار دیوان عالی کشوراجمالا" مبنی بر تایید حبس تعیین شده و نقص رای بدوی در مورد ضررو زیان مدعی خصوصی دادنامه شماره 4593/8/74 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
((با عنایت به مندرجات پرونده و تحقیقات انجام شده وگزارشات پیوست و نحوه اظهارات اصحاب دعوی گرچه استدلال حاکی محترم صادر کننده دادنامه صائب تشخیص و اعتراضات معترضین وارد به نظرنمی رسد ولی چون حکم حکم محکومیت آقایان (د) و(ب ) به جرم کلاهبرداری با استناد به ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری صادر شده که در ماده ذکور علاوه برکیفر حیس ، جزای نقدی و رد مال پیش بینی شده و نیازی به تقدیم دادخواست از ناحیه شاکی نبوده و دادنامه معترض عنه بدون در نظر گرفتن جزای نقدی ورد مال مورد کلاهبرداری اصدرا یافته ، خلاف قانون بوده و مخدوش می باشد
لذا دادنامه مذکور بدین جهت نقض و پرونده جهت رسیدگی مجدد در این خصوص به شعبه دیگری دادگاه عمومی تهران ارجاع می گردد.))
مرجع :
کتاب مسائل پیرامون چک درآرای قطعیت یافته دادگاهها
تالیف یداله بازگیر،نشرعصرحقوق باهمکاری حقوقدان ،چاپ نخست تابستان 1378
145
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 185
تاریخ تصویب : 1375/05/27
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
جعل چک عادی ، جعل سند رسمی محسوب نمی شود رفع ابهام واشکالات ناشی ازاجرای احکام بادادگاه رسیدگی کننده میباشد