اشتهار متهم به مداوای بیماران صعب العلاج و تجمع روزانه بیش از صد نفر و دادن نمره حکایت از ویزیت نمودن بیماران را دارد که این خود نوعی دخالت غیرمجاز در امور پزشکی است و صرفا نمی تواند یک خرید و فروش گیاهان داروئی باشد
شماره : 42076
تاریخ رسیدگی : 5/8/75
مرجع رسیدگی : شعبه 18 دادگاه انقلاب اسلامی تهران
اتهام : دخالت غیر مجاز در امور پزشکی
گردشکار و خلاصه پرونده : حسب گزراش معاونت محترم درمان ودارو دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ، درمانی .... بر اساس شکایت ارسالی مورخه 19/2/75 خانم (م ) به مدیریت نظارت بر امور درمان و ارزشیابی دانشگا مبنی بر اینکه شاکیه جهت درمان بیماری خود که مرض قند است به آدرس خیابان .... ابتداء پل چوبی فروشگاه داروئی (ر) مراجععه نموده و پس از اخذ نمودن و پرداخت مبلغ 200 تومان حق ویزیت توسط آقای (ر) مورد معاینه از وی در خصوص بیماریش چند سئوال و نسخه ای به وی میدهد که داروهای گیاهی تجویز شده ازهمان مغازه تهیه می گردد نامبرده اظهار می دارد که من طبق تجویز ایشان داروهای مربوطه را مصرف نمودم که حالم خیلی بد شد و قندم بالا رفت و باعث گم شدن آب بدنم گردید و تهدید به سکته شدم به دکتر معالجم مراجعه که ایشان اعلام نمودند که دیگر از آن داروهای گیاهی استفاده نکنم و برای بیماری ام مضر است 0 در این رابطه کارشناسان مربوطه به طور ناشناس به آدرس اعلام شده مراجعه ومشاهده می نمایند که در حدود سی نفر مربض که شماره گرفته و منتظر نوبت می باشند و به کارشناس مربوطه که خود را به عنوان مریض معرفی می نماید گفته می شود که امروز وقت به شما نمی رسد بهتر است بعداز ظهر تشریف بیاورید و در همین انثاء ملاحظه می شود که بیماران یکی یکی به داخل اطاقک شیشه ای پشت می روند و معاینه می شوند و بابت هر ویزیت مبلغ دو هزار ریال حق ویزیت دریافت می گردد و داروهای گیاهی مربوطه هم می بایست از همان مغازه ابتیاع شود0 موضوع در کمیسیون ماده 11 قانون تعزیرات ارسال می گردد و براساس تبصره 2و6 ماده 3 اصلاحی قانون مربوط به تعزیرات امور پزشکی و دارو و مواد خوراکی و آشامیدنی سال 1334 مصوب 29/1/74 پرونده با قرار عدم صلاحیت رسیدگی به این دادگاه ارسال می شود پس از ارجاع پرونده به این شعبه و ثبت کیفری به کلاسه فوق و جری تشریفات قانونی متهم در وقت مقرر به دادگاه احضار و موارد اتهامی بشرح صورتجلسه تنظیمی به وی تفهیم و پس از استماع اظهارات و مدافعات متهم و وکیل ایشان و اخذ ویزیت وانداختن آن در صندوق و کمک آن به مستمندان و مستضعفان این ((کذب محض )) است 0 زیرا از ایشان دراین رابطه سئوال شد که شما پولها را خودتان در صندوق می ریزیدایشان توضیح داند که من ویزیت نمی گیرم و هر کس می خواهد کمکی به صندوق نماید پول را به من می دهد از نامبرده خواسته شد در صندوق خیریه را باز نمایند و چون ما دهمین مریض بودیم و می خواستیم صحت و سقم اظهارات ایشان را بدانیم ، در ابتدا با ممانعت روبرو شدیم بعد از مدتی در صندوق را باز نمودند و مشاهده شد به جزء چندتکه کاغذ معمول چیزی دیگر در صندوق نمی باشد0((و همچنین حسب اعلام کتبی کارشناسان دانشگاه در تاریخ 17/7/75 جهت تهیه گزارش از آخرین وضعیت محل فوق مراجعه ولی متاسفانه با توجه به تذکرات لازم دوباره به همان وضع سابق دائر و مشغول فعالیت می باشد ومبلغ ویزیت به 400 تومان افزایش یافته است !؟ و ارائه نسخه نوشته شده برای شاکیه پرونده به دادگاه که ضم ساقه می باشد و اذعان متهم به این امر که این نسخه به دست خط من می باشد و توسط من نوشته شده است 0 و اظهارات وکیل متهم در دادگاه بشرح صورتجلسه تنظیمی مبنی بر اینکه هیچگونه دستورالعمل خاص بر اینکه موکل بایستی مجوز قانونی و شرعی برای قانونی بودن کار تهیه نماید به موکل تذکر داده نشده است .... ))
و نظر به تعریف معاینه که عبارت است از((مشاهده وضع ظاهری بیمار و دقت در چگونگی مرض در بدن او)) واشتهار متهم در محل و سطح تهران که به مداوی بیماران صعب العلاج و تجمع روزانه بیش از صدنفر بیمار در محل کار ایشان و دادن نمره و انتظار معاینه که گزارشات متعدد صحت آن را تائید می نماید حکایت از این دارد که متهم مبادرت به ویزیت از بیماران ومراجعین نموده است که این خود نوعی دخالت در امور پزشکی محسوب می شود و صرفا" نمی تواند یک خرید و فروش گیاهان داروئی باشد و با توجه به سایر اوضاع احوال قضیه و قرائن و امارات منعکس در پروند همجرمیت نامبرده به اتهام دخاتل غیرمجاز در امور پزشکی محرز و مسلم است لذا ضمن رد ایراد وکیل متهم به صلاحیت دادگاه به استناد ماده 3 قانون اصلاح ماده 3 قانون مربوط به امور پزشکی و دارو، مواد خوراکی و آشامیدنی سال 1334 مصوب 29/1/74 مجلس شورای اسلامی نامبرده به یکسال حبس تعزیری و ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می گردد لیکن با عنایت به وضعیت خاص وی وخدمات انجام شده توسط مشارالیه درطول 50سال گذشته در خصوص گیاهان داروئی و تجربه و تخصص ایشان درامرفوائد گیاهان داروئی و انیکه این قبیل اشخاص می توانند بازوی توانای پزشکان متعهد کشور و مکمل یکدیگر باشند و زیر نظر آنان انجام وظیفه نمایند و همچنین تعهد مشارالیه مبنی بر عدم اشتغال دوباره به امر طبابت بدون مجوز قانونی از مراجع ذیلاح و انگیزه وی که قصد خدمت به مردم بوده است با اجازه از ماده 25 قانون آخرین دفاع ، دادگاه ختم رسیدگی اعلام و با استعانت از خداوند متعال بشرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید:
رای دادگاه
با توجه به مجموع محتویات پرونده و شکایت خانم (م ) از متهم به شرح اوراق پورنده و صورتجلسه تنظمی در دادگاه مبنی براینکه ((من بیماری قند دارم و به محل کار آقا (ر) جهت مداو مراجعه نمودم ایاشن اول با من نمره داند و200 تومان حق ویریت دریافت کردند و به من گفتند من مریضهای سرطانی را معالجه می کنم شما قرص های قند را کم کنید و ار داورهای من استفاده نمائید که من طبق تجویز ایشان عمل کردم که منجر به کم شدن آب بدن و تهدید به سکته شدم و حالم خیلی بد شد که به دکتر معالجه ام مراجعه کردم وایشان گفتند باید مجددا" داروهای تجویز شده قبلی را مصرف نمائید و ازخوردن داروهای گیاهی خودداری نمائید زیرا تو تهدیدبه سکته شده ای و آب بدنت را کم کرده است 0 بعد از چند روز به مغازه ایشان (ر)مراجعه و گفتم داروهای تجویز شده باعث شده که حال من بدتر شود ایشان توجهی به حرفهای من نکرد و با داد و فریاد مرا از مغازه خود بیرون انداخت و داروها را به سر من پرتاب نمود ایشان صبحها50 نف ررا ویزیت می کنند من درخاست خسارات از متهم پرونده را دارم 0 و گزارشات بازرسین محرتم وزارت بهداشت ، درمان و اموزش پزشکی در بازدیدهای مکرر از محل کار متهم که به عنوان بمیار و ناشناس مراجعه نموده اند و تائید صحت اظهارات شاکیه و برخورد با متهم و اظهارات نماینده محترم دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی در دادگاه بشرح صورتجلسه تنظیمی که بیان نموده اند((به دنبال شکایت خانم (م ) در معیت کارنشاس محترم دانشگاه خانم (الف ) مغازه داروهای گیاهی مهم مراجعه شد در محل فروش گیاهی یک جائی با پارتیشن کوتاه درست شده است که دارای یک میز در دو طرف آن نیمکت و یک صندلی قرار دارد و بیماران با گرفتن شماره از پسران متهم در نوبت می نشیند و به ترتیب به جایگاه وارد و توسط خود متهم به حرفهای بیماران گوش و در صورت لزوم معاینه سطحی انجام می شود و حتی از بیمارانیکه دارای نسخه از پزشکان می باشن وارائه می دهند آنها را کذب خوانده وخودشان مبادرت به تجویزدارومی نمایند مجددا" چند روز بعد جهت اجرای دستورمدیریت برای پلمپ با مامورین نیروی انتظامی به محل فوق مراجعه وکارشناس دانشگاه به عنوان بیمار نمرده ردیافت نمود و خود متهم تشریف داشتند روپوش سفیدی به تن ما و به عنوان بیمار داخل جایگاه شدیم متهم از ما سئوال کرد مشکل شما چه می باشد که گفته شد از طف دانشگا .... آمده ایم و به علت تخلفات شما می خواهیم این مکان را پلمپ نمائیم ودر مورد ادعای مهم در خصوص اخذ مجازات اسلامی مصوب سال 1370 حبس وی به مدت دو سال تعلیق می گردد0 این حکم دردادگاه تجدیدنظراستان تهران در مدت مقرر قانونی قابل تجدیدنظرخواهی می باشد0
دفتر مقرر است حکم صادره به نامبرده و شاکیه پرونده ابلاغ در صورت عدماعتراض و درخواست تجدیدنظرپرونده جهت اجرای حکم و اعلام مراتب تعلیقی به اداره سجل کیفری حسب بخشنامه ریاست محترم دادگاههای انقلاب اسلامی تهران به اجرای احکام ارسال گردد0
رای دادگاه تجدیدنظر در خصوص دادنامه فوق الذکر:
شماره دادنامه : 75/دت 1/23/1307
تاریخ : 6/12/75
شماره پرونده : 75/دتا/23/1397
پرونده کلاسه : 75/23/762
تجدیدنظرخوانده : دادنامه 42076 مورخ 15/8/75 شعبه 18 دادگاه انقلاب اسلامی
گردشکار: آقای (ر) به اتهام دخالت در امور پزشکی وداروئی تحت تعقیب واقع و پس از رسیدگی و رعایت تشریفات دادرسی به موجب دادنامه فوق الذکر به تحمل یکسال حبس و جزای نقدی محکوم شده از دادنامه صادره درخواست تجدیدنظرخواهی شده پرونده به شعبه 23دادگاه تجدیدنظر ارسال با بررسی اوراق پرونده ختم رسیدگی اعلام وبشرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید0
رای دادگاه
از ناحیه تجدیدنظرخواه اعتراض موجه ومستدلی به دادنامه 42076 مورخ 15/8/75 به عمل نیامده تا مستلزم رسیدگی بیشتری باشددادنامه از حیث رسیدگی ورعایت تشریفات دادرسی و تطبیق اتهام با ماده قانونی و تعیین میزان مجازات بلااشکال است با رد اعتراض دادنامه صادره عینا" تائید می شود0 رای قطعی است 0
مرجع :
کتاب منتخب آراء قطعیت یافته دادگاهها درامورجزائی ،جلددوم
تعزیرات
چاپ اول 1379 . ناشر، دانش نگار، چاپ جدیت
161
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 42076
تاریخ تصویب : 1375/08/05
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
اشتغال به امور پزشکی بدون پروانه در خصوص طب سوزنی و فروش اقلام داروئی در مطب خود نظر به اینکه مراجعه شکات به مطب شخصی متهم جهت عمل جراحی طبیعی بوده و ا جباری از ناحیه متهم وجود نداشته به نظر دادگاه ارکان جرم کلاهبرداری محقق نیست
