اخفاء ادله جرم ناظر به موردی است که شخصی غیر از متهم اصلی به منظور مساعدت به وی ، ادله جرم را مخفی نماید، نه خودمتهم
کلاسه پرونده : 69/134/165ک 1
مرجع رسیدگی کننده : شعبه 134 دادگاه کیفری یک تهران
شاکی : اولیاءدم مرحوم هوشنگ
متهمین : 1 خانم گیتا 2 آقای غلامعلی
اتهام : شرکت در قتل عمدی ، زنای محصنه معاونت در شرب خمر و اخفاء ادله جرم
رای دادگاه
بنا به کیفرخواست 1 خانم گیتافرزند نبی الله 26 ساله 2غلامعلی مشهور به امیر فرزند حسین متهم هستند، اولی به شرکت در قتل عمدی همسرش بنام هوشنگ و معاونت در شرب خمر و زنای مخصنه و دومی شرکت در قتل عمدی و اخفاء ادله جرم و شرب خمر و زنادرحال احصان 0 شرح ماوقع به حکایت محتویات پرونده به این قرار است خانم گیتا در سال 60 پس از آشنائی با هوشنگ (مقتول ) با ازدواج میکند ثمره این ازدواج دو فرزند پسر خردسال به نامهای دانیلا مانی می باشند، از طرف دیگر گیتا با غلامعلی مشهور به امیر دوست خانوادگی بوده و این دوستی کمافی السابق ادامه داشته ظاهرا" بنی امیروگیتاروابطی موجود بوده که باعث سوءظن هوشنگ می شود. در روز واقعه هوشنگ ،امیر را در حوالی منزل خود می بیند، هوشنگ به خانه بازمی گردد وباهمسر خود مشاجره می کند، امیر نیز بدنبال هوشنگ به منزل آنها می آید که گیتا امیر را از خانه بیرون می کند، هوشنگ پس از این ماجرا خانه را به قصد محل کارخود ترک می کند در این خلال امیر با گیتا تماس تلفنی می گیرد و بنا به گفته گیتا او از امیر می خواهد که خودش یعنی امیر هنگام شب به منزل آنها بیاید و با هوشنگ صحبت کند که سوءتفاهم برطرف شود به موجب صفخات 81 به بعد و113 به بعد امیر حوالی ساعت 7 شب همان روز به منزل گیتا می رود، گیتابه امیر مشروب می دهد و طناب پرده کرکره را هم به امیر می دهد تا به مجرد آمدن هوشنگ امیر او راخفته کند هوشنگ ساعت حدود 8 شب وارد منزل می شود. گیتا او را به اتاق پذیرلائی می کشاند، امیر طنابی را که از قبل فراهم کرده به گردن هوشنگ می پیچاند و گیتا بنا به اقرار خود چه در دادگاه چه در صفحات 106 و86و غیر آن جلوی دهان هوشنگ رای می گیردو درحالی که هوشنگ ایتساده بوده اینکار را می کنند پس از آنکه هوشنگ بی جان می شود او را همانجا می خوابانند، امیر نیز همانجا می خوابد ساعت 3 بامداد مورخ 22/12/68، گیتا امیر را از خواب بیدار می کند و ماشین شوهرش را نیز آماده می کندوامیر جنازه را داخل ماشین می گذارد و به قصد آبعلی حرکت م کند جنازه را در 15کیلومتری شمال پاسگاه محور هراز با اتومبیل به دره پرت می کند پاسگاه ژاندامری رودهن به اتفاق آقای ... جانشین دادستان جنازه و اتومبیل را کشف می کنندوکروکی تنظیم می نمایند(ص یک ودوم پرونده ) جسد به پزشکی قانونی منتقل می شود، علت مرگ به موجب نامه پزشکی قانونی ( برگ 32پرونده ) فشار وارده بر گردن ومجاری تنفسی تشخیص داده می شود، اولیای مقتول شناسائی می شوند و از گیتا وحتی امیر تحقیق می شود نامبردگان اقرارنمی کنند تا اینکه همسایه ها اطلاع می دهند بعد از فوت هوشنگ شخصی با چشمان زاغ و قد بلند چندمرتبه بهص ورت تنها به منزل هوشنگ می آمد و معلوم می گردد این شخص همان امیر (غلامعلی ص 76) می باشد و بین خانم سوسن (همسایه مقتول )و امیر مواجهه حضوری داده می شود، خانم سوسن تاکید می کند او همان کسی است که بعد از مرگ هوشنگ به خانه گیتا رفت و آمد داشته است (ص 79) تااینکه امیر در تاریخ 11/2/69 در اگاهی اقرارمی کندمثلا"می گوید:
من ساعت 5/7 شب که به منزل گیتا رسیدم هوشنگ قرار بود ساعت 8 شب یا5/8 شب به منزل بیاید من که رسیدم درب را باز کرد یکسره به اتاق پذیرائی رفتم ... ترس و لرز تمام بدنم را گرفته بود و به من گفت مشروب هست من گفتم که بیاورد.00 دو لیوان مشروب خوردم گیج شدم ساعت 5/8 شب که هوشنگ آمد و ما که ازقبل صحبت کرده بودیم قرار بودکه گیتا تکه طنابی از کرکره که در راه پله منزلشان بوده آماده کرده بود و به داده بود من در اتاق منتظر بودم پشت درب ورودی که قرار بود گیتا هوشنگ را به بهانه ای وارد اتاق کند. ... او را به اتقا آورد من طناب را از پشت انداختم و گیتادستهای او را گرفت بعد گیتا به من گفت امیر مرسی ... ساعت 2 نصف شب مراصدا کرد و گفت او را از اینجا ببر(ص 81به بعد) ضمنا" امیر درمراحل تحقیق به زنا اقرار می کند مثلا" می گوید هم قبل از قتل و هم بعد از قتل با خواسته خودش و من نزدیکی انجام شده است ، گیتا نیز در صفحه 86 به بعد عینا" اظهارات امیر را تایید می کندالنهایه می گوید امیر از پشت طناب را به گران او انداخت و منهم دهانش رانگه داشته بودم که سروصدا نکند و در صفحه 89 نیز می گوید قبل از قتل هوشنگ دو یا سه با رباهم رابطه داشتیم و در محض ربازپرسی عینا" همان مطالب را تکرار می کند و در دادگاه نیز عینا" اظهارات خود را تایید می کند حتی گیتا قبول دارد که جلوی دهان هوشنگ را گرفته تا هوشنگ بی جان شده است النهایه متهمان از اقرار خود به زنا رجوع می کنند و می گویند زنایی در کار نبوده است.
بهرحال خانم شوکت که تنها ولی کبیر مقتول می باشد( مادراو ) تقاضای قصاص هر دو متهم را می کند و از آنجاکه هردو متهم باتوجه به اقرارهایشان مشترکا" علت مرگ را ایجاد کرده اند زیرا امیر طناب انداختهو گیتا نیز جلوی دهان او را کرفته واین دو عمل مشترکا" باعث هلاکت نفس شده است علیهذا شرکت در قتل محقق است و هریک از متهمان مستدا" به ماده 8و10 قانون قصاص ضامن نصف نفس مقتول می باشند و چون قتل عمدا" عدوانا" از متهمان صادر شده است و حتی متهم ردیف دوم به لحاظ (خاطر) قتل مست کرده است موضوع قصاص محقق است فلذا در اجرای ماده یک و51 قانون قصاص به خانم شوکت اذن داده می شود تا پس از تضمین حصه صغار و ردنصف دیه کامله در حق امیر نامبردگان را قصاص کند توضیح آنکه چون برای خانم فاضل دیه نمی ماند چیزی به او رد نخواهد شد و درخصوص اتهام دیگر خانم گیتا دائر به معاونت در شرب خمر نظر به اینکه انتساب این بزه نیز به متهمه با توجه به اقاریرش ثابت و مسلم است علیهذا مستندا" به ماده 145 قانون تعزیرات به تحمل سی ضربه شلاق محکوم می شود.در خصوص اتهام دیگرش دائر به زنای محصنه ، نظر به اینکه مشارالیها در دادگاه منکر ارتکاب این گناه بوده واقرارهای اخذ شده درمراحل تحقیق به نحوی نیست که برای دادگاه علم حاصل شود که نامبرده مرتکب زنا شده علیهذا جهت وجود شبهه حد زنا دفع می شود النهایه از آنجا که اقرار به این معصیت خودمعصیت است و بر معصیت کبیره تعزیر ثابت است مستندا" به ماده 85 قانون حدود و قصاص به تحمل 95 ضربه شلاق محکوم می شود و در خصوص اتهام دیگر غلامعلی دائربه اخفاء ادله جرم نظر به اینکه ماده 43 قانون تعزیرات ناظر به موردی است که شخصی غیر از متهم به منظور مساعدت به متهم ادله جرم را پنهان کند مجرم است نه آنکه خود متهم بنابراین به جهت فقد نص موردی برای اقامه مجازات در حق وی وجود ندارد و از این لحاظ تبرئه می شود و در خصوص اتهام دیگری دائر به شرب خمر نظر به اینکه انتساب این بزه به متهم با توجه به اقرارهای متعددش در کلیه مراحل ثابت ومسلم است علیهذا مستندا" به ماده 131 قانون حدود به تحمل هشتاد ضربه شلاق محکوم می شود و در خصوص اتهام دیگرش دائربه زنا نظر به اینکه متهم در دادگاه منکر این بزه شده حد زنادفع ولی به جهت اقاریر قبلی در مراحل تحقیق مستندا" به ماده 85 حدودو قصاص به تحمل 95 ضربه شلاق از باب تعزیر محکوم می شود. مقتضی است دفتر مفاد حکم ابلاغ و پرونده جهت اجرای حکم به دایره اجرااحکام ارسال شود.
رئیس شعبه 134 دادگاه کیفری یک تهران
مرجع :
کتاب گزیده آراء دادگاههای کیفری ،تدوین نورمحمدصبری ،انتشارت
فردوسی ، چاپ سپیدرود،/ 78 ، چاپ اول
115
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 165
تاریخ تصویب : 1369/01/01
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
عدم فرار متهم از محل و رفتن آزادانه به پاسگاه انتظامی قرینه ای بر اعتقاد راسخ وی (قاتل ) به مهدورالدم بودن مقتولین بوده است هر فرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است لیکن ، باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازند
