گواهی گواهان تعرفه شده متداعیین معارض یکدیگر بوده که با توجه با قاعده فقهی اذا تعارضو تساقطا قابل استناد نمی باشد

گواهی-گواهان-تعرفه-شده-متداعیین-معارض-یکدیگر-بوده-که-با-توجه-با-قاعده-فقهی-اذا-تعارضو-تساقطا-قابل-استناد-نمی-باشد

گواهی گواهان تعرفه شده متداعیین معارض یکدیگر بوده که با توجه با قاعده فقهی اذا تعارضو تساقطا قابل استناد نمی باشد


تاریخ رسیدگی : 28/12/73 شماره دادنامه: 73/737/18
مرجعع رسیدگی : شعبه 18 دیوان عالی کشور
خلاصه جریان پرونده:
در تاریخ 6/9/69 آقایان و بانوان محمد، گلچهره، خسرو، محبوبه، سکینه، حسینقلی، احمد شهرت همگی … و
شوکت … و جان … به طرفیت آقایان سید عطاءالله … و عزت الله و سعید و فریدون و علی شهرت همگی … به خواسته خلع ید غاصبانه از خانه سرا به قیمت تقریبی ششصد هزار تومان دادخواستی به دادگاه حقوقی یک آمل تسلیم داشته اند که به کلاسه 69/456 ثبت شده و ضمن دادخواست مزبور توضیح داده اند خانه سرائی در قریه لارین امیری لاریجان ارثی داریم که خواندگان به علت سکونت اجباری دائمی ما در قریه میله دشت و تخریب خانه بر اثر زلزله سال 1363 به تدریج خانه سرا مزبور غاصبانه خود درآورده اند احقاق حق و خلع ید و رفع غصب از غاصبان را مستدعی می باشیم مستندات دعویث خواهانهاگواهی حصر وراثت و استشهادیه و برگ استعلامیه از ژاندارمری معرفی و اضافه شده سایر مستندات هنگام رسیدگی تقدیم می شود برای جلسه رسیدگی مورخ 10/7/70 آقای عطاء الله به موجب لوایح ثبت شده به شماره های 2240 ـ 10/6/70 و 2221ـ 6/6/70 و چهار نفر بقیه خواندگان به موجب لایحه ثبت شده به شماره 2222ـ 6/6/70 از دعوی خواهانها دفاع کرده و ضمن تکذیب از دعوی مطروحه اعلام داشته اند که دعوی مطروحه همان دعوائی است که قبلاً گل خانم … و غیره به شرح پرونده کلاسه 1006/63 دادگاه عمومی حقوقی آمل اقامه نموده و به ماهیت آن رسیدگی و حکم به نفع آنان صادر شده و فتوکپی دادنامه های شماره 548/64 ـ 18/6/64 دادگاه عمومی حقوقی آمل و 65/175/18 ـ 25/3/65 شعبه 18 دیوان عالی کشور را با مدارک دیگری ضمیمه لوایح مزبور کرده اند در جلسه رسیدگی مورخ 10/6/70 ابتدا خواهانهای حاضر در جلسه به اسامی محمد و گلچهره و خسرو… اظهار داشته اند خانه سرا باغ واقع در قریه لارین امیری لاریجان مال گل خانم … و سند ندارد و ارث پدری گل خانم می باشد و از دوم الی سال سوم انقلاب خواندگان خانه سرا و زمین را تصرف نمودند و شهود داریم درخواست تحقیق و معاینه محلی را داریم و قبلاً هم در این خصوص پرونده داشتیم بعداً خواهانهای دیگر به اسامی حسینعلی و احمد و سکینه و محبوبه و شرکت … نیز اظهارات خواهانها فوق الذکر را مورد تایید قرار داده اند در پایان جلسه فوق دادگاه قرار ملاحظه پرونده استنادی خواندگان را صادر کرده و دستور ضمیمه کردن آن را داده است در جلسه رسیدگی مورخ 2/2/71 که تمامی خواهانها در جلسه حضور داشته اند دادگاه پس از استماع اظهارات خواهانها مبنی بر اینکه زمین و خانه آنها را خواندگان گرفته و غصب کرده اند و تقاضای رسیدگی به شرح دادخواست دارند و انعکاس خلاصه ای از پرونده استنادی خواندگان در صورت جلسه و کسب نظر آقای مشاور مبادرت به صدور نظریه به خلاصه زیر کرده است«… اولاً در خصوص دعوی خواهان ردیف پنج گلچهره یا گل خانم … به طرفیت خواندگان نظر به اینکه همین دعوی قبلاً به شرح پرونده کلاسه 1006/63 در دادگاه عمومی حقوقی مطرح و منتهی به رأی به رد دعوی گردیده و رأی صادره نیز در دیوان عالی کشور ابرام شده است لذا با توجه به مراتب و ایراد امر مختومه عنوان شده از طرف خواندگان مستنداً به بند 4 از ماده 198 قانون ائین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان مذکور صادر و اعلام می گردد ثانیاً در خصوص ادعای دیگر خواهانها با توجه به مجموع محتویات پرونده و مدافعات خواندگان به شرح لوایح تقدیمی و استشهادیه پیوست خصوصاً فتوکپی اسناد ابرازی از ناحیه خواندگان و تصرفات طولانی آنها با عنایت به محتویات پرونده استنادی و اینکه خواهانها دلیلی بر مالکیت خود یا مورث خود نسبت به مورد دعوی به دادگاه ارائه نداده و تحقیق و معاینه محل نیز به تنهائی مثبت ادعا نمی تواند باشد لذا با توجه به مراتب دادگاه دعوی خواهانها را غیر ثابت تشخیص مستنداً به مواد 1257 قانون مدنی و 356 آئین دادرسی مدنی عقیده به صدور رأی بر رد آن دارد…» نسبت به این نظریه خواهانها در تاریخ 24/3/72 طر لایحه ای اعتراض کرده و اشعار داشته اند با نهایت تاسف دادگاه اسنادی عادی خواندگان را در اختیار آنها قرار نداده تا آنها بدانند چیست که مدت تصرف آنها را طولانی کرده است پرونده های متعدد در دادسرا و پاسگاه محل و دادگاه حقوقی دو وجود دارد و مردم محل هم شاهد می باشند که خواندگان در سال 62 ایجاد مزاحمت و بعد از آن عدواناً تصرف نموده اند که علت آن هم بی اطلاعی آنها از قانون و سکونتشان در فاصله ای دور و آشفتگی آن زمان و کندی کار پاسگاه و دادسرا بوده و از آن زمان تاکنون موجب تضییع حق آنها شده اند ارثی بودن و تصرف آنها تا سال 62 چنان محرز و مسلم است که حتی شهود خواندگان تائید نموده اند تعجب است که دادگاه حتی حاضر نشده از آنها تحقیق شود با وصول لایحه اعتراضیه مزبور پرونده حسب تصمیم مورخ 25/3/71 دادگاه صادرکننده نظریه به دیوان عالی کشور ارسال شده و پس از وصول و ثبت به کلاسه 16/6398 و ارجاع به شعبه هیجدهم دیوان عالی کشور این شعبه به شرح دادنامه شماره 7/598/18 ـ 28/11/71 چنین رأی داده است (الف ـ با توجه به اینکه پرونده ا زجهت رسیدگی به اعتراض خواهانها نسبت به نظریه دادگاه به دیوان عالی ارسال شده و نظریه مزبور به بانو گل چهره… احد خواندگان که سابقه طرح دعوی و صدور حکم قطعی داشته شمول ندارد بلکه نسبت به وی به جهت اعتبار امر مختومه داشتن دعوی قرار رد صادر شده لذا اعتراض مشارالیها نسبت به نظریه مورد نداشته و نامبرده هدایت قانونی می شود که چنانچه قرار صادره را نسبت به خود صحیح و موجه نمی داند برابر مقررات قانون اقدام تجدید نظرخواهی نماید تا مورد رسیدگی و اظهارنظر قرار گیرد. ب ـ اما در خصوص اعتراض هشت نفر بقیه خواهانها نسبت به نظریه مورخ 3/2/71 دادگاه نظر به اسنکه خواهانها به شرح منعکس در صورت جلسه در اولین جلسه رسیدگی جهت ادعای خود که خواندگان از سال دوم انقلاب به بعد به تصرف غاصبانه ملک مورد دعوی مبادرت کرده اند به تحقیق و معاینه محلی استناد کرده اند و رسیدگی به این درخواست و استناد آنان با توجه به کیفیت دعوی مطروحه ممکن التاثیر در تصمیم نهائی دادگاه تشخیص می شود ولی در دادگاه در نظریه معترض عنه بدون وجود جهت موجهی دلیل استنادی خواهانها را به تنهائی مثبت ادعا تشخیص نداده تا قابل رسیدگی بداند لذا نظر به مراتب فوق نظریه مزبور نسبت به معترضین به نظریه واجد ایراد قضائی تشخیص و مقرر می دارد پرونده جهت رسیدگی به دلیل تحقیق و معاینه محلی استنادی خواهانها و سپس صدور رأی مقتضی به دادگاه رسیدگی کننده اعاده شود» پس از برگشت پرونده به دادگاه حقوقی یک آمل آن دادگاه در جلسه رسیدگی فوق العاده مورخ 22/2/72 قرار تحقیق و معاینه محلی به منظور تعیین تاریخ تصرف خواندگان و نحوه تصرف آنان و اینکه تصرفشان به چه عنوان است صادر کرده است قرار مزبور در جلسه رسیدگی مورخ 17/7/72 به مورد اجرا گذاشته شده و آقای مدیر دفتر عضو مجری قرار پس از انعکاس خصوصیات مورد دعوی و مشهودات خود در صورت جلسه تنظیمی و نیز تنظیم کروکی محل از سه تن مشهود مورد تعرفه توسط خواندگان استماع گواهی به عمل آورده است و خواهانها اظهار داشته اند در حال حاضر شاهدی ندارند و شهود را در دادگاه حاضر خواهند کرد در تاریخ 18/7/72 دادگاه با ملاحظه صورت جلسه اجرای قرار مقرر داشته با تعیین رسیدگی طرفین جهت ملاحظه صورت جلسه اجرای قرار و استماع گواهی گواهان خواهانها دعوت شوند و در اخطاریه خواهانها قید شود گواهان خود را دادگاه تعرفه نمایند در جلسه رسیدگی مورخ 25/10/72 دادگاه پس از استماع گواهی سه نفر مشهود مورد تعرفه از طرف خواهانها و استماع مدافعات طرفین حاضر در جلسه با اعلام ختم رسیدگی مبادرت به صدور رأی به خلاصه زیر کرده است «… اولاً در خصوص دعوی خواهان ردیف 5 ( گلچهره یا گل خانم…) به طرفیت خواندگان نظر بر اینکه همین دعوی قبلاً نیز به شرح پرونده کلاسه 1006 ـ 63 در دادگاه عمومی حقوقی مطرح و منتهی به رأی بر رد دعوی گردیده و رأی صادره نیز در دیوان محترم عالی کشور ابرام شده است لذا با توجه به مراتب و ایراد امر مختومه عنوان شده از طرف خواندگان به شرح لوایح تقدیمی و استشهادیه ها پیوست خصوصاً فتوکپی اسناد عادی ابرازی از ناحیه خواندگان و تصرفات طولانی آنها و با عنایت به پرونده استنادی و نظر به اینکه حسب رأی ارشادی شماره 7/598/18ـ
28/11/71 دیوان محترم عالی کشور(شعبه هیجدهم) قرار تحقیقات و معاینه محلی صادر و گواهی گواهان تعرفه شده متداعیین معارض یکدیگر بوده که با توجه به قاعده فقهی اذا تعارضا تساقطا قابل استناد نمی باشد و خواهانها دلیلی بر مالکیت خود یا مورث خود نسبت به مورد دعوی ارائه نداده اند لهذا با توجه به مراتب مذکور دعوی خواهانها غیرثابت تشخیص مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی و ماده 356 آئین دادرسی مدنی رأی بر رد دعوی صادر و اعلام می دارد» دادنامه شماره 1158/72 ـ 25/10/72 موضوع رأی فوق مورد تجدیدنظر خواهی خواهانهای بدوی قرارگرفته و تجدیدنظر خواهان به شرح لایحه پیوست دادخواست تجدیدنظر با اشاره به این مطلب که بر اساس پرونده کیفری صحت شکایت آنان در سال 1363 احراز شده و مرجع کیفری سرانجام آنان را برای طرح دعوی خلع ید به دادگاه حقوقی هدایت کرده است و نیز به استناد به شهود مورد تعرفه خود درخواست نقض رأی صادره را که بر خلاف انصاف و عدالت دانسته اند نموده اند ضمناً تجدیدنظر خواهان نسبت به پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر دادخواست اعسار به دادگاه صادرکننده حکم تسلیم داشته اند و آن دادگاه در جلسه رسیدگی مورخ 26/3/73 پس از استماع گواهی گواهان خواهانها( تجدیدنظرخواهان) حکم به معافیت آنها از پرداخت هزینه دادرسی صادر کرده است پس از تکمیل تبادل لوایح تجدیدنظری پرونده که تجدیدنظرخواندگان به شرح لایحه جوابیه به ایرادات تجدیدنظرخواهان پاسخ داده و ابرام دادنامه صادره را درخواست کرده اند پرونده حسب تصمیم مورخ 8/4/73 دادگاه صادرکننده حکم به دیوان عالی کشور ارسال شده و بعد از وصول و ثبت به کلاسه 25/8050 به این شعبه ارجاع شده است .
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای … عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 1158/72ـ 25/10/72 تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد.
رأی
از ناحیه تجدیدنظرخواهان در این مرحله از رسیدگی ایراد و اعتراض موجه و موثری که با یکی از شقوق ماده 10 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها مصوب مردادماه 1372 منطبق بوده و نقض دادنامه مورد تجدیدنظر را ایجاب نماید به عمل نیامده است نظر به اینکه دادنامه تجدیدنظر خواسته با توجه به جمیع اوراق پرونده و رسیدگی های انجام شده موجها و مستدلا اصدار یافته و از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی هم فاقد اشکال موثر است لهذا دادنامه مزبور مستنداً به ماده 2 و بند یک ماده 5 قانون فوق الذکر ابرام می شود.

مرجع : کتاب قانون مدنی در آئینه آراء دیوان عالی کشور - ادله اثبات دعوی – به اهتمام یداله بازگیر – چاپ اول – چاپ گیتی – 1380 – انتشارات فردوسی


نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 737

تاریخ تصویب : 1373/12/28

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.