حکم به قصاص نفس، مجازات قاتل عمدی است و وجود دلیل بر عمدی بودن صدمه منتهی به مرگ لازمه احراز قتل عمدی میباشد
رأی اصراری کیفری 11 – 1377
شماره رأی : 11 – 7/7/1377
شماره پرونده : 7 – 1377
شماره جلسه : 17 – 1377
علت طرح : اختلاف نظر بین شعبه دوم دیوان عالی کشور با دادگاههای عمومی بندرعباس
موضوع : - قتل عمدی
- قتل غیرعمدی
- ماده 206 قانون مجازات اسلامی
درساعت 30/10 روز سهشنبه 7/7/1377 جلسه هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور بریاست حضرت آیتالله محمد محمدی گیلانی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور جنابان آقایان قضات دیوان عالی کشور و نماینده جناب آقای دادستان کلّ کشور تشکیل و با اعلام ریاست دیوان عالی کشور رسمیّت یافت.
رئیس : دادنامه شماره 382-28/11/1376 شعبه دوّم دیوان عالی کشور بتصدی جناب آقای سیّدعبدالله رضائی رئیس و جناب آقای حشمتالله نظری عضو معاون مطرح است. جناب آقای نظری گزارش پرونده را قرائت فرمایند.
خلاصه جریان پرونده : پیرو گزارش مورخ 14/2/76 و دادنامه شماره 50/2 صادره از این شعبه پس از آنکه بموجب دادنامه شماره 896-16/8/75 صادره از شعبه 4 دادگاه عمومی بندرعباس آقای حسین … باتهام قتل عمدی مرحوم مختار … بعلت تشخیص مورد از موارد لوث و انجام مراسم قسامه، به قصاص نفس، محکوم شده و اجرای آن به تودیع سهم دیه صغار از ناحیه اولیاء دم متقاضی قصاص موکول گردیدهاست، دراثر تجدیدنظرخواهی محکوم علیه پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده و دادنامه شماره 50/2-14/2/76 این شعبه بشرح بینالهلالین صادر گردیدهاست :
« باتوجه به مجموع اوراق پرونده، اعترافات متهم در صفحات اشاره شده در دادنامه مبنی بر درگیری با مقتول و اینکه درب آهنی منزل را محکم بسته و به سر مقتول اصابت نمودهاست اصل قتل توسط متهم محرز است لکن عمدی بودن قتل باتوجه به اینکه قصد قتل را انکار نموده و حتی قصد زدن درب به سر مقتول را اعتراف نکرده بلکه میگوید برای اینکه میخواستند وارد منزل شوند درب را بستم و به سر مقتول اصابت کرد، ثابت نیست. ضمناً هیچگونه قرینه ظنیهای که دلالت کند متهم قصد زدن درب به سر مقتول را داشته در پرونده مشهود نیست تا مورد از موارد لوث محسوب گردد و علاوه بر مطالب فوق در اقامه قسامه بر قسم خورندگان تفهیم نشده که بر عمدی بودن قتل قسم بخورند وآنها هم بر عمدی بودن قتل قسم نخوردهاند بلکه بر قاتل بودن متهم قسم خوردهاند. بنابراین دادنامه فوقالذکر برخلاف موازین صدور یافته و نقض میگردد و پرونده جهت بررسی مجدد به دادگاه هم عرض ارجاع میشود ».
پس از اعاده پرونده به دادگستری شهرستان بندرعباس رسیدگی به آن به شعبه نهم دادگاه عمومی بندرعباس محوّل شده، وقت رسیدگی تعیین گردیده، اولیاء دم، متهم و وکیل وی جهت رسیدگی دعوت شدهاند. جلسه دادگاه در تاریخ 26/4/76 در وقت مقرر با حضور اولیاء دم، متهم و وکیل وی تشکیل شده بدواً شکایت مادر مقتول، پدر مقتول اصالتاً و ولایتاً بر فرزندان صغیر مقتول استماع شده. پدر مقتول اظهارداشته : شکایتش را قبلاً مفصلاً شرح داده خلاصه اینکه متهم در نانوایی برای دخترش مزاحمت ایجاد کردهبود. همراه پسرش جهت اعتراض نزد متهم رفته متهم با چوب محکم بر سر پسرش زده و متواری شده، مادر مقتول مفاداً اظهارات شوهرش را تأیید کرده.
به متهم تفهیم اتهام قتل عمد شده، مفاداً اظهار داشته : با شهریار پسر شاکیان دعوایش شده و دختر شاکیان را ندیده. شب مختار … وعدهای درب منزل وی آمدهاند، درب را بازکرده عدهای را پشت درب دیده که شروع به سنگ زدن کرده و با چوب حمله کردهاند، چون در داخل حیاط تنها بوده درب را بسته نمیداند به سر مقتول خورده یا خیر. وکیل متهم ضمن تقدیم لایحهای در 3 صفحه که ضمیمه پرونده شده اظهار داشته : با عنایت به گزارش ضابط دادگستری (ص28) و اظهارات شهود در پرونده از جمله ص 10و 12 آنچه مستفاد میگردد موکل با برادر مقتول در نانوایی درگیر میگردد و بعد از تمام شدن دعوا موکل به منزلش میرود که برادرهای مقتول جهت گرفتن انتقام و زدن موکل به در نانوایی میروند (اظهارات نانوا و آقای خودکار) و وقتی متوجه میشوند که موکل به منزلش رفته به منزل وی مراجعه میکنند که پس از دقالباب هنگامی که موکل درب را میگشاید با افراد زیادی مواجه میگردد و به جهت صیانت خود و خانوادهاش و فرار اقدام به بستن درب منزل مینماید که طبق استنتاج دادگاه بدوی درب به سر مقتول اصابت میکند. و ادامه میدهد که موکلش قصد ضربهزدن نداشته و ضربة درب نوعاًکشنده نیست اگر قتل به موکلش منتسب باشد فاقد عنوان عمدی است.
دادگاه قرار اجرای قسامه را صادر نموده پدر مقتول 25 بار و مادر مقتول هم 25بار سوگند یادکردهاند که متهم عمداً فرزندشان را به قتل رسانده. سپس از متهم و وکیل وی خواستهاند که به آخرین دفاع بپردازند. متهم دفاعیات قبلی خود را تکرار نموده. وکیل متهم اظهارداشته : موضوع وارد در باب لوث نیست، چنانچه مورد از باب لوث تلقی شود باتوجه به حضور برادران مقتول در محل واقعه بهتر بود برادران نیز حاضر میشدند واگر تعداد آنان کمتر از 50 نفر میشد اجرای سوگند باین صورت که متن نوشتهای برای مدعیان بیسواد تهیه و تکرار شود قانونی نیست. بهرحال اصابت درب به کیفیت مذکور در پرونده نه کشنده است و نه عمداً صورت گرفتهاست. تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته را نمودهاست.
دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی بشرح دادنامه شماره 768-30/4/76 مبادرت بصدور رأی نموده که قسمتهائی از دادنامه اخیرالذکر عیناً درج میشود :
« درخصوص اتهام آقای حسین … دایر بر قتل عمدی مرحوم مختار … باتوجه به گزارش نیروی انتظامی، شکایت اولیاء دم، اقرارمتهم به اصل وقوع درگیری، تناقض گوییهای متعدد متهم در دادگاهها و نیروی انتظامی، اینکه حسب گزارش معاینه جسد بوسیل پزشکی قانونی علت مرگ ضربه شدید مغزی ناشی از اصابت جسم سخت و سنگین به جمجمه تعیین گردیده و آثار بریدگی وسیع در آهیانه چپ مرحوم وجودداشته همچنین باتوجه به شهادت گواهان مورد از موارد لوث بوده و اولیاء دم به صدق ادعایشان مراسم قسامه را اجراء نموده … بند ب ماده 206 قانون مجازات … قصاص متهم فوق صادر و اعلام میگردد … و باتوجه به اینکه آراء اصراری دربرابر رأی دیوان عالی کشور صادر شدهاست پرونده عیناً به هیأت عمومی دیوان عالی کشور ارسال میگردد … ».
دادنامه به طرفین ابلاغ شده وکیل محکوم علیه در مهلت مقرر قانونی و با پرداخت هزینه دادرسی نسبت به رأی صادره اعتراض نموده، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده، لایحه وکیل محکوم علیه هنگام مشورت قرائت خواهدشد.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای حشمتالله نظری عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد رامزی دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر اتخاذ تصمیم شایسته قانونی مشاوره نموده چنین رأی میدهد :
باتوجه به مجموع محتویات پرونده خصوصاً مندرجات اوراق شمارههای 1، 9، 10، 11، 12، 25، 26، 37،40، 41، 49، 50، 58، 84 بویژه اظهارات متناقض خانواده مقتول در تشریح شکایتشان بشرح اوراق شماره 1، 2، 4، 9، 16، 20، 36، 41 و 42 که در لایحه وکیل متهم (ص 87 الی 90) در دفاع از متهم تشریح گردیده ادعای رفتن دوشیزه آمنه … خواهر مرحوم مختار به نانوایی و مزاحمت آقای حسین … 35 ساله که متأهل و دارای چهار فرزند است برای مشارالیها ظاهراً عاری از حقیقت است. بنظر میرسد بین آقای شهریار … و متهم به قتل در نانوایی درگیری ایجاد شده و آقای شهریار … به اتفاق پدر، برادرش رضا و احتمالاً افراد دیگری به درب منزل متهم رفتهاند. دراثر بستن درب از ناحیه متهم، درب به صورت مرحوم مختار … اصابت کرده مشارالیه دچار شکستگی استخوان جمجمه و خونریزی شدید مغزی شده و به رحمت ایزدی پیوسته. هیچگونه دلیل یا قرینة ظنآوری بر احراز قاصدبودن متهم بر ایراد ضرب به مرحوم مختار ارائه نشده بلکه دلایل و قرائن ظنآور خلاف آن در پرونده موجوداست. بهرحال دادنامه شماره 768-30/4/76 صادره از شعبه نهم دادگاه عمومی بندرعباس همانطور که در پایان آن ذکر شدهاست اصراری تشخیص میگردد مستنداً به بند ج ماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب پرونده جهت طرح در هیأت عمومی کیفری دیوان عالی کشور به دفتر مربوطه ارسال میگردد.
( شعبه دوّم دیوان عالی کشور )
رئیس : جناب آقای آموزگار
دادگاه اول که رأی داده، دیوان نقض کرده گفته که اولیاء دم به اصل قاتل بودن قسم خوردهاند به عمدی بودن قسم نخوردهاند ایراد گرفته ورأی را نقض کرده و به شعبه دیگر داده، شعبه بعدی مراسم قسامه را صحیحاً انجام و رأی داده، بنابراین این معارض با کدام رأیی است که قابل طرح باشد رأی دوم اصراری صادر نشده است احتمالاً قابل طرح نباشد.
رئیس : جناب آقای سپهوند
بنده قابل طرح میدانم منتها اشکالاتی وجوددارد و آن اینکه معمولاً در تهیه گزارش برای هیأت عمومی، هیأت عمومی را رجوع نمیدهند به گزارشی که قبلاً شعبه تهیه کرده پیرو گزارش فلان یا صفحه فلان این در تهیه گزارش برای هیأت عمومی معمول نیست بایستی شعبه محترم کلیه مندرجات پرونده را در گزارش بطور کامل منعکس نماید گزارش شعبه کاملاً معلوم و مشخص نیست که چه کسی، چه اظهاری کرده شهودی در بین بوده یا شهودی در بین نبوده اظهاراتشان چیست؟ من از لحاظ کامل نبودن گزارش ایراد دارم ولی به هرحال چون در مجموع شعبه دوم دادگاه با نظر شعبه دوم مخالفت کرده طرحش بلامانع بنظر میرسد.
رئیس : جناب آقای فاضل
قسامهای که اجراء شده توسط پدر و مادر انجام گرفته و آقایان استحضار دارند درصورتی که مرد وجود داشتهباشد زن حق قسم خوردن ندارد، بنابراین از این ناحیه اشکال وارد است و قسامه باطل است.
رئیس : جناب آقای عروجی
از مجموع محتوای گزارش برمیآید که شعبه محترم دیوان اصل قتل را قبول دارد و شفاهاً هم جناب نظری در پایان گزارش مطرح فرمودند که شعبه محترم قتل را غیرعمدی میداند یعنی درحقیقت نوعی مسؤولیت برای متهم در رابطه با وقوع قتل قائل هستند منتها نه در حد قصاص که باید کیفر شود نسبت به تأدیه دیه و ضمان تأیید میکنند.
عرض بنده این است که در عین حال که گزارش مبهم است مجمل هم میباشد و خود شعبه محترم هم فکر میکنم قبول دارند که گزارش، گزارش گویا و رسایی نیست. اشکالاتی که جناب سپهوند مطرح کردند ازجمله اشکالات است ولی خود شعبه محترم هم از این گزارش به ما این را میفهماند که متهم در مقام دفاع از خود بوده، اینجا بنده چندجملهای در تشریح قضیه عرض میکنم. از گزارش برمیآید که حالا اصل درگیری در نانوائی در رابطه با مزاحمت متهم نسبت به خواهر مقتول یا چیز دیگری بوده اولین درگیری بین متهم و برادر این خانم بنام شهریار (نه مختار)، شهریار برادر این خانم میآید در نانوائی با این آقا درگیر میشود حالا این درگیری به کجا منتهی شده سخنی از آن درمیان نیست نیازی هم نیست ولی پس از این جریان حالا این هم درگزارش مطرح نیست که شبانه آمدهاند به منزل این آقا، ظاهر قضیه این است که دریک چنین مواقعی شبانه میروند چون از جهاتی شبانه حمله و هجمه کردن به نفع حمله کننده تمام میشود شبانه آقا درخانه مورد حمله و هجمه برادران و پدر این دختر قرارمیگیرد یعنی لااقل برادران و پدر بوده حالا افراد دیگر هم به همراه اینها بوده، در گزارش نیامدهاست تبعاً کسی که در تعقیب یک قضیه آن هم به نظر خودش عرضی و ناموسی و نظر بد یا مزاحمت به ناموس هست این به صورت طبیعی و حالات آرام و بدون در دست داشتن یک وسیله کوبنده و چیزهای دیگر حرکت نمیکند با یک حالت به تمام معنا عصبانیت و خشمگین و پرخاشگر که از چهره او قبل از ورود به منزل حتی به در خانه پیداست که هرکس برخورد کند میفهمد که این آقایان با این قیافهای که میروند هدفشان چیست با یک چنین وضعیتی که یقیناًهمراهشان سلاحی بوده نمیخواهم بگویم سلاح گرم لااقل سلاح سرد همراهشان بوده اینها حرکت میکنند در دل شب در را میکوبند آن فرد هم بیخبر از همه چیز میآید به در خانه میبیند که اینطوری است. بنابرآنچه که از گزارش استفاده میکنیم این بیچاره تنها چیزی که به عنوان دفاع از خود و جلوی حمله و هجمه گرفتن داشته در را به روی اینها ببندد که اینها نتوانند وارد خانه بشوند، دراین صورت آیا دفاع فرد را اینجا کسی میتواند جای شک و تردید بداند یقیناً هیچ کدام از آقایان و شعبه محترم دیوان عالی کشور هم اصل دفاع را نمیتواند منکر بشود، آن وقت در مشروعیت دفاع پیداست که کمترین دفاعی که این بیچاره توانسته در دل شب انجام بدهد بستن در به روی مهاجمین است، مهاجمین با آن وضعیتی که عرض شد. کجا من باید قتل واقعه را منتسب به این آقا بدانم بله از نظر طبیعی بگویید بله دراثرخوردن در به پیشانی طرف چون با شدت خورده تبعاً استخوان آهیانه، جمجمه و غیره ضربه خورده و درنتیجه طرف کشتهشدهاست. در انتساب طبیعی حادثه به متهم جای تردید نیست اما در چهارچوب موازین قانونی و فقهی هیچگونه مسؤولیتی این آقای متهم در رابطه با قتلی که واقع شده ندارد بنظر بنده راهی که ما پیش پایمان است و باید دادگاهها انجام میدادند (اگر انجام ندادند شعبه محترم باید انجام میداد) تبرئه متهم از هرگونه مسؤولیت کیفری (قصاص) یا ضمانی (پرداخت دیه) نسبت به قتلی است که واقع شدهاست. درنتیجه بنده رأی دیوان عالی کشور را حتی در رابطه با مسؤولیت ضمانی نسبت به متهم تأیید نمیکنم. رأی دادگاهها باطل است و رأی محترم دیوان عالی کشور هم در رابطه با ضامن دانستن متهم مورد قبول بنده نیست این از مصادیق بارز دفاع مشروع است و هیچ شک و تردیدی هم ندارد.
رئیس : جناب آقای مفید
بنظربنده گزارشی که خواندهشد مجمل و مبهم است وبصورتی نیست که بتوانیم روی آن اظهارنظر کنیم و درباره آن باتوجه به اینکه موضوع پرونده قتل است و اهمیت دارد راجع به آن تصمیم بگیریم. استشهادیهای که خواندهشد معلوم نبود شهادت در پاسگاه بودهاست یا در دادگاه، شهود چه کسانی بودهاند آیا شهادت طبق ضوابط قانونی اخذ شدهاست یا نه؟ هیچکدام مشخص نیست. راجع به نظریه پزشکی قانونی که گفتهاست علت مرگ ضربه شدید مغزی ناشی از اصابت جسم سخت و سنگین به جمجمه بودهاست و آثار وسیع در آهیانه چپ مقتول وجودداشته است باتوجه به اینکه معمولاً اگر کسی روبروی در باشد در به صورتش میخورد نه آهیانه چپ و بغل سر حالا ممکن است بقول بعضی آقایان کج ایستادهباشد البته این احتمال هست ولی باید بررسی شدهباشد تا کاملاً روشن شود. موضوع دیگر اینکه ادعایی که پدر و مادر مقتول دارند و میگویند چوب زده به سر بچه ما این را از کجا میگویند از آنها سؤال نشدهاست شما کجا بودید از کجا خبردارید، یا اینکه همسر متهم به قتل میگوید: من در خانه بودم اینها فشار آوردند در را باز کنند شوهرم رفت پشت در، در را ببندد در خورد به این آقا اگر مطلب به همین سادگی باشد همان است که جناب عروجی فرمودند جمعی هجوم آوردهاند در را باز کنند صاحب خانه هم برای دفاع راهی جزبستن در نداشته در هم قهراً به سر آن آقا اصابت کرده و به قتل رسیده لذا قاتل هیچ مسؤولیتی نداشته و دفاع کاملاً مشروع بوده بنابراین بنظر حقیر با این گزارش اظهارنظر و اخذ تصمیم مشکل است لیکن چنانچه با توضیحاتی که خارج از گزارش موجود دادهشد به گزارش ایرادی نباشد و مسأله روشن شدهباشد. بنظر رأی شعبه دیوان نتیجتاً صحیح است چون در هرصورت قتل عمد نیست یا غیرعمد و خطائی است و قاتل محکوم به پرداخت دیه است و یا اینکه دفاع هست و مسؤولیتی متوجه قاتل نیست و درعین حال معتقدم برای آرامش وجدان در اخذ تصمیم بررسی بیشتر شود.
رئیس : جناب آقای سپهوند
نه شعبه دیوان عالی کشور مسأله دفاع را مطرح کرده و نه دادگاهها هیچکدام متعرض مسأله دفاع نیستند بنابراین بایستی راجع به عمدی بودن و غیرعمدی بودن قتل که موردنظر دادگاهها و شعبه دیوان عالی کشور است تصمیمگیری شود. مسأله قسامه که فرمودند زن نمیتواند بیشتر از یک قسم بخورد این هم با قانون منطبق نیست و آنجا که قسم خورندگان تکرار قسم میکنند مربوط میشود به بستگان. اصل این است که بستگان مدعی اجرای قسامه نمایند اگر مدعی بستگان نداشتهباشد یا بستگان دارد حاضر به اجرای قسامه نباشند خود مدعی قانوناً میتواند اجرای قسامه کند و اینجا مدعی هم مادر است و هم پدر هردو، بنابراین وقتی بایستی قسم بخورند در اجرای قسامه منعی نه شرعاً و نه قانوناً برای تکرار قسم وجودندارد دادگاه به پدر گفته 25 قسم بخور به مادر گفته 25 قسم، هردو مدعی هستند اگر مادر به تنهائی بود پدر کنار میرفت مادر حق داشت 50 قسم بخورد بنابراین اشکالی هم دراین خصوص وجودندارد.
مسأله این است که شعبه محترم دیوان عالی کشور معلوم نکرده که چرا قتل عمدی نیست، عمدی نبودن به چه علت است؟ به لحاظ نبودن قصد است، به لحاظ نفی صدمات بدنی است یعنی نظرش این است که اصولاً صدمهای از ناحیه متهم به متوفی وارد نشده یا نه قبول دارد که صدمه واردشده، همانطور که جناب آقای مفید فرمودند باتوجه به وضعیت محل آسیبدیده با چوب زده یا دراثر بستن در فرق نمیکند اینکه آیا اگر با در اصابت کرده مقصود شعبه این است که قصد نداشته این کار را بکند یا اینکه نه قصد داشته عمل نوعاً کشندهنبوده این مورد معلوم و مشخص نشده، متأسفانه پدر و مادر مقتول مدعی عمدی بودن قتل شدهاند و به همین لحاظ هم دادگاه اجازه داده که اجرای قسامه بکنند ولی باتوجه به گزارش و مبهم بودن آن واقعاً به نحوی با قناعت وجدان نمیشود اظهارنظر کرد راجع به اینکه واقعاً این در را عمداً زده یا با چوب زده یا اصولاً در زمان بستهشدن درب درآن محل قرارگرفته و دراین صورت میتوان گفت که رأی شعبه دوم دیوان عالی کشور نتیجتاً قابل تأیید است.
رئیس : جناب آقای شبیری
اینجا یکی دو نکته قابل توجه است یکی اینکه جناب آقای سپهوند فرمودند که قسم را زن میتواند تکرارکند بله در صورتی که مدعی باشد و به تنهائی قسم بخورد. تبصره یک ماده 248 قانون مجازات اسلامی این است: مدعی و مدعی علیه میتوانند حسب مورد یکی از قسم خورندگان باشند. گفته نشده اگر مدعی یا مدعی علیه مرد باشد. تبصره دو این است که : چنانچه تعداد قسم خورندگان کمتر از 50نفر باشند هریک از قسم خورندگان مرد میتواند بیش از یک قسم بخورد به نحوی که 50 قسم کامل شود. در تبصره سه گفته شده که اگر چنانچه هیچ مردی از خویشان و بستگان نسبی مدعی برای قسامه وجودنداشتهباشد مدعی میتواند 50بار قسم بخورد هرچند زن باشد. پس فقط در یک مورد که مدعی یک نفر زن باشد قسم را تکرار مینماید اگر هیچ مردی از بستگان نباشد مفهومش این است که وقتی که ولو یک نفر مرد هست فقط اینجا او تکرار میکند، از تبصره 2 هم صریحاً این استفاده میشود. درهرصورت این یک جهتی که من فکر میکنم جناب آقای سپهوند فرمودند این اشکال وارد است حالا اگر لازم باشد این رابعداً جداگانه میشود بحث کنیم.
اما قسمت دیگری که هست اینجا به این کیفیت گواهی گواهان را خواندند اگر فقط همین باشد بعید میدانم که دادگاه هم بتواند مقاومت کند. اولاً رأی دادگاه خواندهنشدهبود که چه استدلالی کرده اینجا فرمودهاند باتوجه به اینکه برادران در آنجا حضور داشتهاند دلیل بر حضور برادران چیست، حرف طرف مقابل هیچ خوانده نشده ببینیم اصلاً آنها چه میگویند چه بسا آنها ادعائی از این طرف شده طرف مقابل میگویند نه اینطور نبوده ببینیم آنها چه میگویند اگر حرف آنها هم خواندهمیشد که چطور ادعا کردهاند این با چوب زده یک ادعایی میکنند بالاخره یک مدرکی، دلیلی، شاهدی دارند یا نه حرف آنها هیچ خواندهنشد اگر فقط همین باشد همه میگوییم شهادت شهود بله اینها هم میگویند کیفیت، حمله بوده دراین صورت شبهه دفاع مشروع است که اینجا دیگر عمد بودن به طور کلی نفی میشود، اما چطور شد که دادگاه باز نظر به قصاص داده، حرف اولیاء دم چه بوده آنها چه دلیلی بر این امر داشتهاند؟ خوب بود یک مقدار از حرف آنها و دلیلشان خوانده میشد تا اینکه راحتتر بتوانیم رأی بدهیم.
رئیس : جناب آقای ابراهیمی
مطالبی است در جهت ایضاح موضوع، شاید اتخاذ تصمیم راتسهیل کند و راجع است به نوع آلت صدمه وارده منتهی به مرگ، در اولین برگ پرونده پدر و مادر مقتول اعلام کردهاند متهم آقای حسین … با میله گرد آهنی که در دست داشته به سر پسرشان زده و توضیح دادهاند قاتل مزاحم دختر آنان شده پسرشان رفته به او اعتراض کرده و گفته چرا مزاحم خواهر او شدهاست، درگیری پیش آمده که نتیجه آن قتل فرزندشان است.
البته والدین مقتول بیسواد هستند و امکان دارد عریضه نویس موضوع را چربتر کرده ونوشته باشد با میلگرد زدهاند و یا اینکه خودشان گفتهباشند ولی همین شخص یعنی پدر مقتول گفته من ندیدم چه چیزی در دست قاتل بود فقط صدای ضربهای را شنیدم که به فرزندم خورد و فریاد بچهام بلند شد و خانم آمنه خواهر مقتول هم گفتهاست با قطعهای از چوب جعبة مربا به سر برادرم زد پس یکجا میگویند با میلهگرد یکجا میگویند با چوب جعبه مربا و درجای دیگر میگویند ندیدهاند با چه وسیلهای زدهاست ولی مأمور پاسگاه انتظامی رودان میناب پس از ترسیم محل وقوع جرم نوشتهاست :
طبق اظهارات اهالی و تحقیقات غیرمحسوس، مقتول توسط آقای حسین … به شدت مجروح و باتوجه به وجود درب 6 لنگه به طول و عرض 3*4 که طبعاً وزن زیادی هم خواهدداشت احتمال اینکه پس از کتککاری مقتول وسیله آقای حسین …، درب حیاط به سر مقتول، هنگام درگیری اصابت کردهباشد وجود دارد لذا ما قرائن ظنیه قوی نداریم که ایجاد لوث کند و اولیای دم بیایند وقسم بخورند که با چوب زده عمداً هم به سر مقتول زده، ظاهراً متهم به قتل، قصد زدن این بابا را هم نداشته از ترس در را محکم بسته و درهم به سر او اصابت کرده که دراثر شدت ضربه فوت کردهاست.
رئیس : جناب آقای عروجی
این را میخواستم خدمتتان عرض کنم که وکیل متهم هم در مقام دفاع در جلسه محکمه و هم در لایحه اعتراضی به رأی دادگاه بالصّراحه مسأله هجوم و حمله طرف مقابل در دهکده و در وقت شب به خانه این آقا و مسائل دیگر را مطرح کرده و هیچ کدام از اولیاءدم هم اعتراض به این حرف نکردهاند که حرف شما دروغ است این حرف وکیل است که هم در لایحه دفاعیه اول و هم دوم مطرح کردهاست.
رئیس : کفایت مذاکرات را اعلام میکنم. جناب آقای ادیب رضوی نظریه جناب آقای دادستان کلّ کشور را قرائت فرمایند.
باتوجه به رسیدگیهای انجام شده ماحصل جریان این است که قبل از واقعه قتل مرحوم مختار … در نانوائی بین شهریار … ومتهم به قتل درگیری ایجاد میشود و بنابه این سابقه و وجود اختلاف شهریار به اتفاق برادرش مختار و افراد دیگری شبانه به درب منزل متهم میروند و نامبرده با بازکردن درب منزل متوجه حضور آن افراد میشود و به شدت درب را میبندد و درب به سر مختار اصابت کرده صدمات وارده به سر منجر به فوت او میشود هرچند که اولیاء دم مقتول به عنوان قتل عمد از متهم شکایت کردهبودند و با بررسیهای انجام شده اصل قتل محرز شدهاست ولی دلیل و قرینه ظنّی که ثابت نماید متهم با بستن در قصد قتل مرحوم مختار را داشتهاست در پرونده وجودندارد و بااین وصف صدور حکم قصاص درباره متهم برخلاف اوضاع و احوال موجود در پرونده میباشد لذا رأی شعبه دوم دیوان عالی کشور که براین اساس صادر شده موجّه بوده ومعتقد به تأیید آن میباشم.
رئیس : آقایان لطفاً در اوراق رأی، آراء خود را مرقوم فرمایند.
رئیس : عده حاضر در جلسه 38 نفر هستند که باتفاق آراء رأی شعبه دوّم دیوان عالی کشور را تأیید فرمودند.
رأی شماره 11 – 7/7/1377
هیأت عمومی شعب کیفری دیوان عالی کشور
( اصراری )
نظربه اینکه به استناد ماده 206 قانون مجازات اسلامی حکم به قصاص نفس که مجازات قاتل عمدی است، صادر گردیده و باتوجه به محتویات پرونده دلیلی بر عمدی بودن صدمه منتهی به مرگ که لازمه تحقق قتل عمدی میباشد اقامه نگردیده، اعتراض وارد است. بنابراین به تجویز بند «ج» ماده 24 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و باتفاق آراء دادنامه شماره 767 – 30/4/76 صادره از شعبه نهم دادگاه عمومی بندرعباس نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه دیگری از دادگاههای عمومی بندرعباس ارجاع میشود.
هیأت عمومی دیوان عالی کشور ( شعب کیفری )
مرجع :
کتاب مذاکرات و آراء هیات عمومی دیوان عالی کشور – سال 1377 – دفتر مطالعات و تحقیقات دیوان عالی کشور – چاپ روزنامه رسمی کشور
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 11
تاریخ تصویب : 1377/07/07
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
وجه التزام تخلف شرط - الزام به تنظیم سند رسمی محصنه بودن زانیه منحصر به داشتن همسر دائمی نیست