اینجانب هنوز ملک را تحویل خریدار نداده و خوانده نیز ثمن

اینجانب هنوز ملک را تحویل خریدار نداده و خوانده نیز ثمن را نپرداخت بنابراین ذیحق دوفسخ معامله می باشد و تسلیم بعضی از ثمن نیز موجب سلب حق فسخ بایع نیست

2,936 مشاهده
زمان مطالعه : 0:45
آراء و نظریات

.
تاریخ رسیدگی : 19/10/71
شماره رای : 664/21
مرجع رسیدگی : شعبه بیست ویکم دیوانعالی کشور

خلاصه جریان پرونده :
آقای (س ) در 18/3/70 دادخواستی بطرفیت آقای (ت ) بخواسته فسخ معامله مندرج در نوشته 28/3/70 مقوم بمبلغ چهار میلیون و ششصد هزار ریال بدادگاه حقوقی یک قروه داده باین خلاصه که زمینی در جاده همدان - سنندج متعلق به آقای (ض ) بوده که بطور شفاهی وبدون هیچگونه سندی آنرا بوی و برادرش (ح ) واگذار کرده وآنان آنرا بین خود تقسیم کرده اند و خوانده سهم او را بموجب سند28/2/70خریداری نمودهاست در صورتی که معامله در واقع تحقق نیافته چون چکی که بابت ثمن معامله بوده و شماره آن در قرارداد ذکر شده بوی تحویل نشده و قرار بوده که نوشته و چک پهلوی آقای (ج ) باشد و اکنون هم نزد او است و خوانده ثمن معامله را پرداخت نکرده و طبق ماده 338 قانون مدنی معامله وقاع نشده است و ظرف 24 ساعت اعلام انصراف از معامله نموهو طبق اظهارنامه ای مراتب فسخ بخوانده اعلام نموده است و با عنایت بماده 402 قانون مدنی اینجانب هنوز ملک را تحویل خریدار نداده و خوانده نیز ثمن را نپرداخته بنابراین ذیحق در فسخ معامله می باشد و تسلمی بعضی از ثمن نیز موجب سلب حق فسخ بایع نیست مضافا" این زمین در اصل نسق زراعی (م ) بوده و چون معامله قبل از5/4/58 واقع شده لازم بوده برابر تبصره ذیل ماده 6 قانون اراضی شهری در مهلت مقرر پرونده تشکیل شود که نشده وبموجب ماده 47 قانون ثبت عقود و معاملات مراجعه باموال غیرمنقول میبایستی در دفتر اسناد رسمی انجام شود و نشده است و تقاضای اعلام فسخ معامله را نموده خوانده در جلسه دادرسی اعلام کرده که معامله را با خواهان حسب تقاضای خود انجام داده و نوشته را نوشته پهلوی آقای (ج ) گذاشته که وی با تادیه چک سند را بگیرد و این کارانجام شده وتقاضای رد دادخواست خواهان را نموده آقای مشاور دادخواست خواهان را بلحاظ اینکه خواهان خود جهت اثبات دعوی خود بقانون اراضی شهری استناد نموده و خود نیز نه گواهی صحت معامله خود یا صاحب نسق اخذ نموده و مالکیت اصلی او بر زمین مورد دعوی بر دادگاه ثابت نمی باشد دعوی او قابل استماع نیست دادگاه باین استدلال که زمینی جزء نسق زراعی بوده با توجه بماده واحده قانون نحوه انتقال اراضی نسق زراعی مصوب 1351 انتقال آن محتاج به تحصیل اجازه از وزارت کشاورزی است که ارائه نشده بنابراین نوشته مورخ 21/2/70 مخالف مقررات ماده 19 قانون اصلاحات ارضی و ماده واحده مذکور استدعوی را وارد تشخیص ونظر بر صدور حکم بر بطلان نوشته داده اند این نظر بطرفین ابلاغ وخوانده در مهلت قانونی اعتراض نموده و دادگاه اعتراض را نپذیرفته اند و پرونده بدیوان کشور ارسال و باین شعبه ارجاع گردیده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای ... ممیز واوراق پرونده و دادگاه لایحه اعتراضیه مشاوره نموده چنین رای می دهد.

بسمه تعالی
ایراد و اشکالیکه نسبت باظهارنظر دادگاه وارد است اینستکه خواهان مدعی است که زمین موضوع بحث بعنوان نسق زراعی آقای (م ) بوده ومشارالیه آنرا به آقای (و) و اخیرالذکر آنراشفاها"بخواهان و آقای (و) واگذار نموده است و در ذیل دادخواست هم صریحا" اعلام نمودهاست که : (این قطعه زمین قبل از 5/4/58 با اسناد عادی مورد معامله قرار گرفته ومقررات مندرج در تبصره ذیل ماده 6 قانون اراضی شهری رعایت نشده و گواهی صحت معامله تحصیل نگردیده است.) که با اینوصف اساسا" مالکیت خواهان محقق نبوده ومستندا"بماده 15 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک و دو پرونده جهت اتخاذ تصمیم مقتضی بدادگاه اعاده می گردد.

مرجع :
کتاب قانون مدنی در آراء دیوان عالی کشور- خیارات واحکام راجع به آن - به اهتمام یداله بازگیر - انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا