در ذیل مبایعه نامه قید شده که ملک دارای عقب نشینی می باشد و خریدار از آن آگاهی کامل دارد
.
تاریخ رسیدگی : 29/9/1373
شماره دادنامه : 73/532/18
مرجع رسیذگی : شعبه هیجدهم دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 9/7/71 بانو(ع ) بطرفیت آقای (ح ) بخواسته الزام به تنظیم سند رسمی مقوم بمبغل دومیلیون ریال دادخواستی بدادگاههای حقوقی دو تبریز تسلمی کرده که بشعبه بیست و نهم ارجاع شده و ضمن دادخواست مزبور توضیح داده برابر مبایعه نامه عادی مورخه 21/2/71 خوانده پرونده ششدانگ یکسدگاه خانه باغچه تحت پلاک شماره 9133/29 واقع در تبریز خیابان آزادی پشت پادگان کوچه مسافران را بمبلغ هفده میلیون ریال خریدرای کرده واز ثمن معامله مبلغ 5 ... 00/4 ریال بدفعات باینجانبه پرداخت نموده است و حال حاضر نمی شود با پرداخت بقیه ثمن نسبت باخذ سند رسمی اقدام نماید مراتب طی اظهار نامه ای بنامبرده ابلاغ گردیده است که با وجود رویت اظهارنامه اقدامی بعمل نیاورده است لذا استدعا دارم با توجه به دلایل و مدارک تقدیمی خوانده را احضار فرموده و در ماهیت رسیدگی کرده و حکم بر الزام نامبرده بپرداخت بقیه ثمن وتنظیم سند رسمی با در نظر گرفتن کلیه خسارات وارده صادر فرمایند مستندات دعوی خواهان فتوکپی مبایعه نامه عادی مورخ 21/2/71و اظهارنامه شماره 6/29 - 21/5/71 سند مالکیت پلاک فوق الذکر می باشد وقت رسیدگی بپرونده به روز 14/10/71 تعیین شده خوانده برای این جلسه لایحه ای داده که بشماره 1123-14/10/71 ثبت شده و ضمن آن دفاعا" اشعار داشته ( ... اولا" اعتراض اینجان بد مورد معامله بمبلغ هفده میلیون ریال بوده و مبلغ چهار میلیون ونیم به نامبرده و برابر قولنامه که در دست دارم پرداخت نموده ام و خانه خریداری شده 140مترمربع بوده و متاسفانه با متراژ فعلی 103مترمربع می باشد تقاضی فسخ معامله را می نمایم و در بنگاه که معامله در آنجا شده است همانروزبنامبرده اطلاع داده ام متاسفانه نامبرده چون فسخ معامله به ضررش تمام می شود به فروشنه اطلاع نداده است و نبده ادعای غبن نموده ام تقاضای رد دادخواست ویرا از مقام محترم دادگاه داشته و دارم خواهان نیز برای جلسه رسیدگی مزبور لایحه ای داده و ضمن آن اعلام داشته عرایض بشرح دادخواست تقدیمی است مضافا" باینکه مبایعه نامه مورخ 21/2/71 با رضایت وموافقت اینجانبه و خوانده دعوی انجام گرفته واز کل مبلغ معامله نیز جمعا" مبلغ چهارصدو پنجاه هزار تومان در دو مرجله از طرف خوانده باینجانبه پرداخت شده که بنده نیزبامیدواری کامل به معامله انجام شده فمیابین و وجوه دریافتی اقدام به معامله دیگر با شخص ثالثی کرده ام علی ایحال نظر باینکه علیرغم گذشت چندین ماه از تاریخ معامله با مخوانده دعوی نامبرده ازپرداخت بقیه ثمن معامله خودداری واز اخذسند رسمی امتناع می نماید وبدین طریق موجبات ناراحتی و گرفتاری بیش از حد را برایم فراهم نموده ونتیجتا" خسارت هنگفتی را باینجانب وارد نموده و با عنایت بر اتینکه خریدار از کمیت وکیفیت مورد معامله آگاهی کامل داشته اینک هیچگونه عذر وبهانه ای از وی پذیرفته نمی باشدبا اعلام آمادگی برای دادن سند رسمی تقاضای رسیدگی و صدور حکم برمحکومیت خوانده به پرداخت بقیه ثمن معامله را دارد در جلسه رسیدگی مورخ 14/10/71 که طرفین حضور داشته اندخوانده ببهای خواسته اعتراض کرده واضافه کرده ملک مورد بحث را طبق مبایعه نامه بمبلغ 17 ... 00تومان خریداری کرده است ودادگاه در پایان جلسه فوق با اعلام ختم رسیدگی مبادرت بصدور قرارعدم صلاحیت بشایستگی رسیدگی دادگاههای حقوقی یک تبریز کرده و جهت آنرا تعیین ثمن معامله بمبلغ 17 ... 00تومان درمبایعه نامه اعلام کرده است پس از رسیدن پرونده بدادگاههای حقوقی یک تبریز و ارجاع بشعبه پنجم این شعبه بشرح تصمیم مورخ 15/11/71 مقرر داشته نسبت بپرونده از حیث کسر تمبر هزینه دادرسی رفع نقص بعمل آید در نتیجه ابلاغ اخطاریه رفع نقض بخواهان نامبرده اقدام به تسلمی دادخواست اعسار از هزینه دادرسی کرده است در جلسه رسیدگی مورخ 11/5/72 دادگاه پس از استماع اظهارات خواهان مبنی بر اینکه گواهان وی کارگر هستند و بدنبال کارگری رفته اند واز این جهت نتوانسته آنان را در دادگاه حاضر نماید و باستناداستشهادیه تقدیمی تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته دارد و نیز استماع و اظهارات خوانده مبنی بر انیکه در مودر ادعای اعسار حرفی ندارد با اعلام ختم رسیدگی در مورد دعوی اعسار از هزینه دادرسی مبادرت بصدور حکم بر قبول اعسار خواهان از پرداخت بقیه هزینه دادرسی باستناد استهشادیه تقدیمی وشرایط اقتصادی حاکم برجامعه وموقعیت خانوادگی خواهان کرده است آنگاه در ماهیت دعوی واردرسیدگی شده است خوانده اظهار داشته خواهن زمینی بمساحت یکصد و جهل مترمربع پس از عقب کشی باینجانبه فروخته بود پس از مراجعه بشهرداری مشخص شد که کل مساحت ملک مورد معامله پس از عقب کشی 130 مترمربع می باشد من به بنگاهمراجعه و به متصدی آن گفتم که مبلغ ... /700/1 تومان درازاء 140مترمربع زمین است اگر خواهان راضی باشد قیمت سی و هفت متر مربع را کسر و بقیه پول خود را بگیرد بنگاهی گفت من شاهدم که یکصد و چهل مترمربع فروخته است و فخس معامله زمین وسیله متصدی بنگاه به خواهان ابالغ شده ایشان قبول نکردند و گفتند دویست یا دویستو پنجا هزار تومان خسارت می خواهم خواهان به پاسگاه انتظامی شکایت کردند که مابقی پور را می خواهند ما هم بپاسگاه رفتیم گفتیم ما یکصد و چهل مترمربع خریداری نموده ام زمین را تحویل بده پول خود را بگیر و برو متصدیان بنگاه بنام آقای (ر) و(و) را آوردندو از آنان تحقیق کردند آنها هم شهادت دادند که زمین را بمساحت یکصد و چهل مترمربع فروخته اند حالا آقای رئیس دادگاه کلی پولی که من داده ام چهارصدو پنجاه هزار تومان است وملک را هم تحویل نگرفته ام در این مدت باو مدارا کرده ام ولی او می گویددویست هزار تومان خسارت بده در صورتی که من کارگری بیش نیستم پنجاه هزار تومان کسر کند پول مرا بدهد من قصد و رضا باین معامله با توجه به کمبود مساحت نداشته و ندارم و معامله را فسخ نموده ام و به خواهان هم اطلاع دادم گفت دخترم تهران است بروم تهران بعدا" بر می گردم و از آجا بتهران و مشهد رفت وموضوع حل نشد سپس خواهان اظهار داشته قسط اول را که دویست هزار تومان بوده بمن داده بعد از چهل روز دیگر دویست و پنجاه هزار تومان دیگر داد(البته رقم اولی 250 هزار تومان بوده یا دومی یادم نیست ) من رفتم بشهرداری و نوسازی وعوراض را درآوردم و باو گفتم عقب کشی ملک سی و هفت مترمربع می شود به خوانده دعوی گفتم و او هم که در بنگاهی بود قبول کرد و قرار شد سه ماه بعد بقیه پول را بدهد روزی پدر زن خوانده دعوی آمد و گفت یکصد و پنجاه هزار تومان آورده ام گفتم فعلا" باشد می روم تهران بقیه پول را یکجا تهیه کنید وبدهیدبعدا" آمدند و گفتند بانک بما پول نداد و پدرزنم هم نمی دهدرفتم پهلوی پدر زنش که چرا بدامادت پول نمی دهی گفت او حرف بد زد منهم پول ندادم که آمدم شکایت کردم حالا تقاضایم این است که حکم داده شود سند را تنظیم و پول مرا بدهد در پایان جلسه فوق دادگاه قرار استماع اظهارات متصدیان بنگاه معاملات املاک را که درجریان معامله وگفتگوی متعاملین بوده اند باسامی آقایان (ر) و(و) صادر کرده است در جلسه رسدیگی مورخ 30/8/72 ابتدا گواهی دو نفر گواهان مورد استماع واقع شده سپس خواهان اظهار داشته شهود تاقسمتی عرایضشان درست بود ولی قسمت دیگر دروغ بود در حقیقت دو قسط داده بودند قسط سوم را پدر زن خوانده آورد که من گفتم همه اش رایکجامی خواهم بنده محتاج بودم که حیاطم را در سرلک فروخته ام و در بالای کوه خانه گرفته ام که نه برق دار و نه آب ضمنا" برای دادن بقیه پول مهلت خواستند بنده گفتم به مشهد می روم هنگام برگشتن از شما می گیرم این مهلت شما حال پولم را بدهند تا سند رسمی بدهم خوانده اظهار داشته با خواهان معامله کردیم دو فقره قسط دادیم که سه روز بعد از قسط دوم به پیش بنگاه چی ها آمدم گفتم مغبون شده ایم بعد به مشارالیها(خواهان ) پیشنهاد فسخ معامله کردیم که قبول نکرده البته بعدا" فهمیدیم که 36مترمربع نیز کمتر است و حال تقاضای فسخ معامله را می نمائیم در پایان جلسه مذکور دادگاه با توجه به صورتجلسه 11/5/72 وحسب اعلام خوانده دایر باینکه خواهان از جهت مطالبه بقیه ثمن به پاسگاه انتظامی شکایت داده وموضوع کسر مساحت مبیع باندازه سی وهفت مترمربع در پرونده فوق مطرح شده مقرر داشته بخوانده اخطار گردد شماره پرونده استنادی را که ملاحظه آن ممکن التاثیر در تصمیم دادگاه می باشد ظرف یک هفته اعلام و چون نه از نایحه خوانده و نه از نایحه خواهان با ابلاغ اخطاریه به آنان شماره پرونده موردنظر اعلام نشده لذا دادگاه در جلسه فوق العاده مورخ 11/12/72 با اعلام ختم رسیدگی مبادرت بصدور رای بخلاصه زیر کرده است ( ... نظر بانیکه طبق ماده 190 قانون مدنی یکی از شرایط صحت معامله قصد و رضای طرفین است و بشرح مندرجات صورتجلسه مورخ 11/5/72 و گواهی آقای ... واسطه معامله که اشعار دارد بر اینکه خوانده دعوی با مراجعه به بنگاه معاملات و اینکه بسبب عدم توانائی بر تهیه بهاء ملک از خرید آن منصرف شده است و این نوع بیان دلالت بر فقدان قصد ورضا دارد از طرفی مساحت ملک کمتر از مقدار مندرج در قراداد بوده است لذا دادگاه دعوی را صحیح ندانسته حکم برد آن صادر واعلام می دارد.00) دادنامه شماره 869-11/2/72 موضوع رای مذکور مورد تجدیدنظرخواهی خواهان بدوی قرار گرفته وتجدیدنظرخاه بشرح دادخواست تجدیدنظر اشعار داشته اولا" پرداخت ثمنم عامله بدفعات کاشف از رضایت خوانده نسبت به معامله می باشد ثانیا" اگر خوانده انصراف از معامله داشته باید به شخص وی مراجعه واعلام می کرده است ثالثا" انصراف بعدی قصد و رضای اولیه را که باعث ایجاب و قبول و قطعیت بیع شده از بین نمی برد و بموجب توضیحات ذیل مبایعه نامه خوانده رضایت و قصد کتبی وصریح خود را نسبت به معامله اعلام نموده وهرگونه اعتراض بعدی را از خود سلب کرده است رابعا" اعلام دادگاه محترم در مورد کمتر بودن مساحت ملک واقعیت ندارد چرا که در ذیل مبایعه نامه قید شده که ملک دارای عقب نشینی می باشد وخریدار از آن آگاهی کامل دارد تجدیدنظرخواه سرانجام با اعلام رای صادره برخلاف قانون و شرع مقدس است وبمفاد مبایعه نامه توجه نشده نقض دادنامه را درخواست کرده است پس از تکمیل تبادل لوایح تجدیدنظری پرونده که تجدید نظرخواندهبشرح لایحه جوابیه با بیان مطالبی در جهت رد اعتراضات تجدیدنظرخواه ابرام دادنامه موردتجدیدنظررا درخواست کرده پرونده بدیوانعالی کشور ارسال شده و پس ا ز وصول و ثبت بکلاسه 8/7985 به این شعبه ارجاع شده است.
هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای 00 عضو ممیز وبررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 869-11/12/72 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
بسمه تعالی
اعتراض تجدیدنظرخواه بر دادنامه تجدیدنظرخواسته وارد است زیرا در شرایطی که قرارداد عادی مورخ 21/2/71 مستند دعوی خواهان حاکی از تحقق عقد بیع فیمابین طرفین دعوی نسبت به پلاک 9133/29 واقع در تبریز با اسقاط خیارات موجب فسخ خصوصا" خیار غبن و با این توضیح که ملک مودرمعامله دارای عقب کشی (عقب نشینی ) است و خریدار از آن آگاهی کامل دارد می باشد و خوانده نیز بشرح لوایح تقدیمی و صورتجلسات دادگاه بدوی بوقوع عقد بیع بین خودو خواهان صریحا" اقرار کرده النهایه به این عنوان که زمین مورد معامله پس از عقب نشینی 37 مترمربع از 140مترمربع کسرمساحت دارددرخواست فسخ معامله را نموده است دادگاه بدوی باین استدلال که (گواهی آقای ... واسطه معامله که اشعار می دارد بر اینکه خوانده دعوی با مراجعه به بنگاه معاملات و اینکه بسبب عدم تونائی تهیه بهای ملک از خرید انمنصرف شده است واین نوع بیان دلالت بر فقدان قصد ورضا دارد از طرفی مساحت ملک کمتر از مقدار مندرج در قرارداد بوده است ) مبادرت بصدور رای بر دعوی مطروحه کرده است بدون اینکه اصولا" در زمینه میزان عقب نشینی ملک موردمعامله بررسی و تحقیقی بعمل آورده باشد بنابمراتب فوق دادنامه تجدینظرخواسته مستندا" بماده 3و بندب ماده 6و بندب ماده 7 و بند4ماده 10 قانون تجدیدنظر آراء دادگاهها مصوب مردادماه 1372 نقض ورسیدگی مجدد بهمان دادگاه صادر کننده رای منقوض ارجاع می شود.
مرجع :
کتاب قانون مدنی در آراء دیوان عالی کشور- خیارات واحکام راجع به آن - به اهتمام یداله بازگیر - انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 532
تاریخ تصویب : 1373/09/29
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
خواهانهای تقابل بعد از علم به غبن از خیار غبن استفاده نکرده اند واقدام قانونی با عنایت به فوریت غبن بعمل نیاورده اند نظر دادگاه اسقاط خیارات مندرج در سند ناظر بمطالبه ارش نیست وامکان فسخ معامله مانع مطالبه ارش نیست