چون بعد از عقد معامله اول که اقاله شده یعنی در فاصله سند رسمی شماره 000 و اقاله ساختمان جدیدازناحیه اینجانب احداث شده بایستی خوانده قیمت آن را به لحاظ افزایش به اینجانب پرداخت نماید و بایستی مقررات ماده 288 ق 0م مدنی اعمال شود
تاریخ رسیدگی : 30/11/69
شماره دادنامه : 69/792/18
مرجع رسیدگی : شعبه 18 دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 1/8/1367معترض علیه دادخواستی بطرفیت معترض بخواسته رسیدگی و صدور حکم بخلع ید از یک باب خانه مقوم به دو میلیون و یکصد هزار ریال و خسارات دادرسی تسلیم دادگاه حقوقی یک گنبد کاوس نموده که بکلاسه 67/601 ثبت شده و بشرح دادخواست توضیح داده است که (خوانده با سوءاستفاده از ارفاق و اعتماد و حسن ظن اینجانب مدتی است در یک باب خانه ملکی بنده موضوع اسنادمالکیت عرصه و اعیان پلاک ثبتی 1209/1 اصلی واقع در گنبد سکونت داشته و حاضر به استرداد و تحویل آن نیست در قبال اقدامات مکرر صلح آمیز و دوستانه اینجانب مقاومت نموده و به امروز و فردا برگزار می کند از اینرو با تقدیم این دادخواست استدعا داردرسیدگی فرموده ضمن احراز واقعیت و حقانیت اینجانب حکم به خلع ید و استرداد یک خانه ملکی موضوع اسناد پیوست بسود اینجانب صادر وابلاغ نمایند) فتوکپی سازی سند مالکیت عرصه و اعیان را ضمیمه و تحقیق ومعاینه محل و جلب نظر کارشناس استناد کرده است. دادگاه مرجوع الیه با تعیین وقت طرفین را برای رسیدگی دعوت نموده در تاریخ 11/11/67 دادگاه تشکیل جلسه داده و با توجه بلوایح تقدیمی طرفین وملاحظه پرونده های 67/2500 کیفری دادسرا و 67/240 مدنی شعبه دوم دادگاه حقوقی دو67و/947 شعبه اول حقوقی یک و استعلام وضعیت ثبتی را ضروری دانسته و پس از استعلام وضعیت ثبتی و وصول پاسخ درتاریخ 16/1/1368 در وقت فوق العاده با ملاحظه پاسخ ثبت و انعکاس خلاصه مندرجات پرونده 67/2500 کیفری و67/240 حقوقی 2 گنبد و نیزملاحظه پرونده کلاسه 67/947 با صدور قرار رسیدگی توام دو پرونده 67/947و 67/601 باتعیین وقت طرفین را برای رسیدگی توام دو پرونده دعوت نموده است.
2 در تاریخ 11/11/1367 آقای (ق ) دادخواستی بطرفیت آقای (غ ) به خواسته مطالبه مبلغ دوازده میلیون ریال بابت افزایش قیمت منزل احداثی در پلاک 1209 از یک اصلی یعنی اعمال ماده 288 قانون مدنی در اقاله و مطالبه بهای احداثی بشرح متن و بااحتساب کلیه خسارات قانونی تسلیم داشته که بکلاسه 67/947 ثبت گردیده و بشرح آن توضیح داده است که (1 بدلالت فتوکپی مصدق سندمالکیت درپرونده ششدانگ عرصه و اعیان یک باب منزل بمساحت 401 مترمربع و بپلاک شماره 1209 جدا شده از عرصه گنبد کاوس پلاک شماره یک اصلی بخش 3 ثبت گرگان و محدود و مندرج در آن متعلق باینجانب بوده که طی سند رسمی شماره 11100420/3/59 دفترخانه 16 ثبت گنبدکاوس از طرف خوانده به اینجانب انتقال یافته است که عنداللزوم به پرونده ثبتی استناد 2 ساختمان آن قدیمی و کهنه و بازیربنای 105 مترمربع بوده که به دلالت گواهی مورخ 27/3/63 شهرداری گنبدکاوس مضبوط در پرونده کلاسه 500/17 کیفری دادسرای گنبدکاوس ساختمان قدیمی تخریب و طبق نقشه مورد تایید شهرداری که توسط مهندس نیازی ترسیم شده و با صدور پروانه ساختمانی بنای جدید با زیربنا بمساحت 225 مترمربع دریک طبقه احداث شده است که با این توضیح از زمان تخریب ساختمان قدیمی و شروع احداث بنای جدید در پلاک فوق الذکر ازابتدای سال 63تااواخر سال 65 بطول انجامیده و پایان یافته و سپس با خانواده خود در آن سکونت نموده ام و نیز اینجانب قرارداد نظارت در احداث ساختمان تا پایان آن با مهندس آنها(ن ) تنظیم نموده ام که فتوکپی مصدق قرارداد در پرونده استنادی موید صدق عرایض می باشدکه هزینه احداث ساختمان برای اینجانب در آن سال حداقل دوازده میلیون ریال تمام شده است و ساختمان قدیمی هم بلحاظ قدمت قابل سکونت نبوده وارزش نداشته است 3 اینجانب با آقای (غ ) که پدر خانمم می باشد در یک باب مغازه آهن فروشی واقع در گنبد کاوس خیابان حافظ که دفتر آهن فروشی بوده و نیز از فروش آهن آلات موجود در انباراستیجاری از آقای (ح ) واقع در خیابان 17 شهریور و از طریق دفتر و منابع حاصله از شرکت داشته لیکن بعلت فعل و انفعال آقای (ه) و فرزندش در مغازه و انبار و اعتراض اینجانب بعمل آنها اختلاف بروز کرده آقای (ه) در پرونده کلاسه 298/66شعبه 2 حقوقی 2گنبدکاوس علیه اینجانب بخواسته الزام به انتقال جواز آهن فروشی و تحویل مغازه آهن فروشی طرح کرده ک ادعای وی بموجب دادنامه شماره 2560/9/66مردود اعلام شده و لحاظ عدم تجدیدنظرخواهی در دادگاه حقوقی یک گنبد کاوس حکم صادره قطعی گردیده است و نیز فرزند آقای (غ ) باتبانی شرکت تعاونی تهیه و توضیح آهن آلات مدرکیه شماره 2931/9/66را برای اینجانب ارسال و برخلاف واقع و عنوان کردن دستور دادسرا ازعضویت شرکت مذکور خارج شده واعلام گردیده ام و باید این تمهید مقدمات و برخلاف قانون مغازه آهن فروشی را از اینجانب که رابطه استیجاری با(ه) داشته ام خارج نموده اند و بعد از بررسی اینجانب معلوم گردید که دستور دادسراواقعیت نداشته است 4 در زمان شرکت در منافع آهن فروشی که دلیل شرکت در منافع هم سندرسمی شماره 56677 26/11/64 بوده و بلحاظ چنین شرکت و اعتماد اینجانب به پدرزنم معمولا" هنگام مسافرت هر یک از طرفین بتهران جهت تهیه آهن آلات هر یک چک سفید امضاء نزددیگری قرار می داده و چنانچه نیاز به وجه یا پرداخت بهای آهن آلات خریداری باشد چک مزبور تنظیم و وجه ازبانک وصول گردیده و بجهت فوق اینجانب دو فقره چک سفید امضاء درسال 64 بشماره های 258145و258163 بانک تجارت شعبه مرکزی گنبدکاوس تسلیم پدر خانمم نموده که نزد وی باقی مانده وبلحاظ بروزاختلاف و طرح دعوی علیه اینجانب نامبرده با سوءاستفاده از سفیدمهرچک اولی را به مبلغ چهار میلیون ریال و چک دومی را به مبلغ هفت میلیون ریال تنظیم و تحریر کرده و در خور چک اولی بادرج تاریخ 6/8/65 علیه اینجانب بعنوان صدور چک بلامحل شکایت کیفری نموده که طی دادنامه شماره 66550 دادگاه کیفری 2 گنبدکاوس اینجانب در مدت دو ماه بی گناه در بازداشت بسر برده ام 5 هشت روز پس از آزادشدن اینجانب از زندان آقای (ه) با تهیه مقدماتی و با تبانی و فعل و انفعال آقای (ژ) دلائل که با سمت منشی دفترخانه 16گنبد کاوس در آن اشتغال داشته و بعنوان اینکه با وثیقه گذاشتن پلاک 1209 فرعی از یک اصلی و ملکی اینجانب بانک وام اخذ نمایدبه دفترخانه 16هدایت کرده و در پیش نویس سند و نیز در دفتر1 ثبت اسنادرسمی سفیدامضاء از اینجانب اخذ و سپس در غیاب بنده سند رسمی 2850574/9/66 را بعنوان اقاله معامله اول و برخلاف واقع تنظیم می نمایدکه آقایان (ف ) وژ ابراهیم (ر) هنگام اخذ سفید امضاء در پیش نویس سند حضور داشته اند و حتی اقای (غ )و(ژ) بمن و گواهان اظهار داشته اند که موضوع سنداخذ وام از بانک و به وثیقه سپردن منزل بوده که آقای (غ ) با مسئولین دفترخانه بخصوص با(ژ) که شناخته شده می باشد تبانی و فعل و انفعال نموده و بااعمال آقای (ژ) نامبرده سند را امضاء کرده است و اینجانب تا اوائل خرداد67 از جریان (سفیدامضاء و اقاله آن اطلاع نداشته و پس از اطلاع درصددطرح شکایت کیفری برآمده ام در پرونده 2500/67 کیفری شکایت شده و منجر به منع تعقیب گردیده که نسبت به آن اعتراض شده و در جریان می باشد بعلاوه اعیانی جدید از ناحیه اینجانب بشرح مستندات مضبوط در پرونده استنادی صورت گرفته و بایستی مقررات ماده 288 قانون مدنی اعمال شود0 چون بعدازعقد معامله اول که اقاله شده یعنی درفاصله سند رسمی شماره 11100420/3/59 واقاله 2850574/9/6ساختمان جدید از ناحیه اینجانب احداث شده بایستی خوانده قیمت آنرابلحاظ افزایش باینجانب پرداخت نماید اینک با تقدیم این دادخواست و عنداللزوم با استناد بتحقیق و معاینه محلی و با استناد بمحتویات پرونده کلاسه 2500/67 کیفری داسرا استدعای رسیدگی و صدور حکم بمحکومیت خوانده را بپرداخت مبلغ دوازده میلیون ریال قیمت ساختمان احداثی جدید در پلاک فوق به سود خود را دارم 0) دادگاه مرجوع الیه با تعیین وقت طرفین را برای رسیدگی دعوت نموده و طبق تصمیم مورخ 16/1/1368 دادگاه قرار رسیدگی توام دو پرونده 9497و67/601 را صادر و طرفین را برای روز4/4/68 جهت رسیدگی دعوت کرده است. در تاریخ 4/4/1368 تشکیل جلسه داده و پس از استماع واظهارات طرفین استعلام جریان کامل ثبتی خانه مورد بحث را ضروری دانسته و پس از استعلام از ثبت و وصول پاسخ طرفین را برای ادامه رسیدگی و ملاحظه پرونده های استنادی 67/290 شعبه دوم محاکم عمومی و67/2500 دادسرا و66/486 اجرای احکام دادسرا دعوت کرده و درتاریخ 25/7/68 جلسه دادگاه با حضور طرفین تشکیل شده و پس از استماع اظهارات طرفین دادگاه تحقیق از شهود خواهان را لازم تشخیص داده و پس از دعوت طرفین درتاریخ 2/10/68 با حضور طرین جلسه دادگاه تشکیل شده و پس از تحقیق از شهود و کسب عقیده آقای مشاور ختم رسیدگی را اعلام و بشرح زیر نظریه معترض عنه را صادر نموده است : (اولا" دعوی آقای (غ ) مبنی بر الزام خوانده بخلع ید ازیک باب خانه موضوع پلاک 1209/1اصلی ث ابت و موجه می باشد زیرا بحکایت فتوکپی مصدق سند مالکیت و سایر اوراق پرونده مالکیت خواهان در آن ثابت و محرز است و خوانده بدون مجوز قانونی در آن تصرف و سکونت دارد لذا عقیده دادگاه صدور حکم خلع ید از آن می باشد ثانیا" دعوی آقای (ق ) دائر بر مطالبه یک میلیون و دویست هزار تومان بشرح دادخواست ثابت و موجه نیست زیرا قبل از اقاله معامله بین طرفین کلیه حسابها و بدهی تسویه شده و پرونده های استنادی و گواهی گواهان موید این مطلب می باشد و آقای (ق ) از بابت ساختمان جدیدالاحداث طلبی از آقای (غ ) نداشته است علاوه بر آن اقاله معامله و تسویه حساب بعد از احداث ساختمان صورت گرفته که دلیلی بر رضایت وی بوده است لذا دعوی مشارالیه بر علیه (غ ) ثابت بنظر نمی رسد عقیده بر بطلان دعوی دارد)0 و پس از ابلاغ نظریه آقای (ق ) در مهلت مقرر نسبت بنظریه اعتراض کرده و دادگاه در تاریخ 18/10/68 ضمن در اعتراضات مشارالیه دستور ارسال پرونده را بدیوانعالی کشور صادر نموده که پس از وصول پرونده رسیدگی باین شعبه ارجاع و بکلاسه بالا ثبت گردیده و لایحه اعتراضیه هنگام شور قرائت خواهد شد0 هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس ازقرائت گزارش آقای ... عضو ممیز واوراق پرونده نسبت به نظریه مورخ 2/10/68 معترض عنه مشاوره نموده چنین رای می دهند:
بسمه تعالی
اعتراض بر نظریه مورخ 2/10/68 صادره از دادگاه حقوقی یک گنبد کاوس که تصمیم دادگاه بر اساس ضوابط قانونی اتخاذگردیده ومنافی با قوانین موضوعه نمی باشد و از جهت رعایت اصول و قواعددادرسی هم فاقد اشکال موثر است وارد و موجه نیست و مستندا" بماده 14 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک ودو نظریه صحیح و موجه تشخیص و ضمن تنفیذ آن پرونده جهت انشاء حکم بدادگاه رسیدگی کننده اعاده می گردد0
مرجع :
کتاب سقوط تعهدات - ضمان قهری - به اهتمام یداله بازگیر
انتشارات فردوسی - چاپ اول 1379 - چاپ دریا
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 792
تاریخ تصویب : 1369/11/30
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
پرداخت دین به غیر داین یا کسی که از طرف او وکالت داشته باشد برائت ذمه را سبب نخواهد شد و چنانچه وجهی به چنین افراد یا سازمان پرداخت شده مطالبه آن بعهده پرداخت کننده است نه دائن که طلب خود را فقط می تواند ازمدیون مطالبه نماید در باب بدهی خوانده خواهان تبدیل تعهد شده و با عنایت به بند یک ماده 292 ق 0م دیگر موردی برای مراجعه به انتقال دهنده نیست