اماکنی که درواقع برای تجارت به اجاره داده شده باشدتابع مقررات قانون سال 1362 نمی باشد
به تاریخ :22/5/72
شماره دادنامه :404
مرجع رسیدگی :شعبه 85دادگاه حقوقی دوتهران
خواهان :بنیادمستضعفان وجانبازان
خوانده :منوچهر
خواسته :تخلیه
رای دادگاه
خواسته دعوی خواهان به طرفیت آقای منوچهربه شرح دادخواست تقدیمی صدورحکم به تخلیه خانه درقریه کاشانک می باشدکه باتوجه به جامع اوراق پرونده نظربه اینکه نماینده قضائی بنیادخواهان به شرح متن دادخواست و توضیحات خوددرجلسه اول دادرسی به شرح لایحه وارده به شماره 1272-17/8/71 به لحاظ اینکه مورداجاره طبق اجاره نامه عادی مورخ 1/8/1358صرفابه منظور سکونت به خوانده به اجاره واگذارگردیده وخوانده متعاقب قرارداداجاره . درآن مبادرت به احداث سالن نموده وسپس مورداجاره رابه غیرمنتقل کرده است لذابه لحاظ مدت اجاره وبه استنادبندهای الف وج وتبصره ذیل ماده 8و ماده 7 قانون روابط موجرومستاجرمصوب سال 1362که ناظربه اماکن استیجاری بوده تقاضای تخلیه مورداجاره رانموده است ونظربه اینکه وکیل خواهان به شرح لایحه وارده به شماره 1267-17/8/71دفاعامدعی شده که موکلش خوانده ردیف ازفروردین 1355مورداجاره رابه منظورایجادکارگاه موکت - بافی وتهیه قالیچه وپادری ازموجرسابق اجاره نموده وچون مورداجاره مخروبه بوده لذاپس ازاصلاح وتعمیرخرابیهادرآن شروع به کسب وکارنموده است وبعد ازچندسال یعنی درسال 58 باوجوداینکه اجاره بهای موردنسبت به سنوات قبل درپایین ترین حدممکن بوده ولی به جهت اینکه محل مورداجاره محل مسکونی نبوده بلکه برای کسب وپیشه به اجاره واگذارگردیده فلذااجاره بهای مورد اجاره توافقابه مبلغ به سی وپنج هزارریال افزایش یافته است که این امرخود مویدمحل کسب وکاربودن مورداجاره می باشدوبعلاوه بنیادخواهان که پس از مصادره اموال موجرقائم مقام قانونی وی شده درتمام طول مدت 8 سال ، اجاره بهای مورداجاره راازمحل کسب موکلش دریافت داشته وباوجوداطلاع ازموضوع ونحوه استفاده موکلش ازمورداجاره هیچگونه اعتراضی هم معمول نداشته است وبه هرصورت چون مورداجاره ازابتدابرای کسب وکاراجاره شده وازبدواجاره تاکنون ازطرف مالک سابق ونیزبنیادخواهان هیچگونه اعتراضی نسبت به نحوه استفاده ازمورداجاره بعمل نیامده واحداث سالنها هم بااذن واجازه شفاهی وکیل مالک سابق انجام شده وشرکت ...هم متعلق به موکل وخانواده وی بوده که فقط نشانی این شرکت درمورداجاره اعلام گردیده وبهیچوجه مورداجاره به شرکت مذکورمنتقل نشده است ونتیجه اینکه مورد اجاره باتوجه به نحوه استفاده ازآن مشمول مقررات مربوط به محل کسب و پیشه بوده نه مقررات مربوط به محل سکنی ،لذاضمن استنادبه معاینه وتحقیق محلی جهت اثبات مراتب ادعایی خودتقاضای رددعوی بنیادخواهان رانموده است وباعنایت به اینکه گواهان تعرفه شده ادعائی خودتقاضای رددعوی بنیادخواهان رانموده است وباعنایت به اینکه گواهان تعرفه شده ازطرف خواندگان درمحل اجرای قرارمتفقاومنجزاگواهی داده اندکه خوانده ردیف اول مورداجاره رااز15الی 18سال قبل تاکنون درتصرف استیجاری خودداشته وازبدوامرتاکنون ازآن بعنوان کارگاه موکت بافی استفاده می نمایدودرطول مدت تصرف خودازآن بصورت مسکونی ومحل سکنی استفاده نکرده است وآنچه موادی گواهی گواهان ومندرجات اجاره نامه عادی مدرکیه بنیادخواهان احراز می گردداین است که تاریخ شروع تصرفات استیجاری خوانده ردیف اول درمورد اجاره قبل ازقرارداداجاره مورخ 1/8/58 بوده وقبل ازتجدیدقرارداد اجاره هم مورداجاره درتصرف استیجاری خوانده مذکورقرارداشته ومشارالیه حسب تاییدوتصدیق گواهان ازآن بعنوان کارگاه موکت بافی وبصورت محل کسب وکاراستفاده کرده است چنانکه وصول عوارض مربوط به کسب وپیشه ازخوانده مذکوربابت کارگاه تولیدی وی درمورداجاره ازسال 55 لغایت 64توسط شهرداری تهران به موجب قبوض پیوست پرونده خودمویداین امرومحل کسب و کاربودن مورداجاره می باشدوازاین روموجرسابق قانونامکلف بوده که در صورت تمایل به تجدیدقرارداداجاره براساس واقعیت موجودمبادرت به انعقادقرارداداجاره مجددبامستاجرخودبنمایدمضافابه اینکه موجرسابق باتجدیدقرارداداجاره باخوانده ردیف اول درواقع نحوه استفاده راازمورد اجاره که طبق گواهی گواهان بصورت کارگاه موکت بافی بوده است موردتاثیر تنفیذقرارداده است چه آنکه اگرمخالفتی براین طریق استفاده ازمورد اجاره می داشته قطعابه تجدیدقرارداداجاره باخوانده مذکورتمکین نمی کرده است وبعلاوه درقرارداداجاره مجددبه صراحت نحوه استفاده ازمورداجاره ازطرف مستاجرمشخص ومعین نشده وبه این اعتبارمستاجرحق داردکه مورد اجاره رابهرنحوکه مقتضی بداندمورداستفاده قراردهدواگرازعبارت "ساکن مورداجاره "که دراجاره نامه عادی قیدگردیده است تعبیربه محل سکونی بودن مورداجاره شودچون بشرحی که فوقابیان شده قبل ازتنظیم ازاین قراردادمورد اجاره درتصرف استیجاری خوانده قرارداشته وازآن بصورت کارگاه موکت بافی استفاده می کرده ،لذاموجربرحسب تکلیف قانونی خودمی بایست درقرارداداجاره برحسب واقعیت موجود،جهت ومنظوراجاره راایجاد کارگاه موکت بافی درمورداجاره وتولیدموکت وپادری تعیین می کرده است نه استفاه مسکونی وعنوان کردن مسکونی بودن مورداجاره دراجاره نامه در واقع به منظورفرارازحاکمیت مقررات قانون روابط موجرومستاجرمصوب سال 1356درقسمت مربوط به محل کسب ویاپیشه یاتجارت درخصوص موردصورت گرفته است که باتوجه به ماده 30قانون مذکورعنوان مسکونی بودن مورداجاره دراجاره نامه تنظیمی باطل وبلااثربوده وبین طرفین متضمن هیچگونه آثار حقوقی نخواهدبودوبه این ترتیب آنچه ازمجموع مراتب اشعاری احرازمی گردد این است که مورداجاره باتوجه به نحوه استفاده است ازبدواجاره تاکنون محل کسب وکارخوانده ردیف اول بوده وبه این اعتبارقانون روابط موجرو مستاجرمصوب سال 1356حاکم برروابط حقوقی فیمابین طرفین دعوی خواهدبود ودرنتیجه مورداجاره برخلاف ادعای بنیادخواهان مشمول مقررات روابط موجرومستاجرمصوب سال 1362نبوده تابه اعتبارحاکمیت این قانون وبه لحاظ انقضای مدت اجاره وجهات عنوان شده دیگر،موجبات تخلیه مورداجاره فراهم باشد.بنابراین بنیادخواهان به جهت مسکونی بودن مورداجاره وصرفابر اساس مقررات قانون روابط موجرومستاجرمصوب سال 1362که ناظربه اماکن مسکونی استیجاری بوده تقاضای تخلیه مورداجاره رانموده است وبه شرح مراتب اشعاری وبه لحاظ اینکه مورداجاره مسکونی نبوده بلکه محل کارگاه تولیدی ومحل کسب وکارمستاجرمی باشدازشمول مقررات مربوط به محل سکنی خارج بوده وتابع مقررات مربوط به محل کسب یاپیشه یاتجارت خواهدبودوبر اساس مقررات مربوط به محل سکنی نیزتخلیه مورداجاره محل کسب وکارمحمل قانونی نداشته ومیسورنخواهدبود.بناعلیهذادادگاه دعوی خواهان رافاقد وجاهت قانونی تشخیص وحکم به رددعوی خواهان صادرواعلام می نماید.
رئیس شعبه 85دادگاه حقوقی دوتهران - عباسیان
کتاب :گزیده آرای دادگاههای حقوقی مجموعه دوم - نشرحقوقدان چاپ اول 1375 صفحه 45-48
36
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 404
تاریخ تصویب : 1372/05/22
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
ادعای استفاده تجاری ازعین مستاجره برخلاف مفادقراردادرسمی اجاره بوده وباگواهی گواهان ثابت نمی شود عقد اجاره ذاتا موقتی است و نمی تواند دائمی باشد - منع تخلیه اماکن آموزشی و درمانی
