رأی شماره 414 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع صورت مجلس تفکیکی توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور صادر میشود و درخواست ابطال صورت مجلس بدون طرف دعوی
مرجع تصویب: هیات عمومی دیوان عدالت اداری
شماره ویژه نامه: 622 سهشنبه،16 مهر 1392
سال شصت و نه شماره 19982
رأی شماره 414 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع صورت مجلس تفکیکی توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور صادر میشود و درخواست ابطال صورت مجلس بدون طرف دعوی قراردادن سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موجه نیست
شماره هـ/92/497 6/7/1392
تاریخ دادنامه: 25/6/1392 شماره دادنامه: 414 کلاسه پرونده: 92/497
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای افشین یوسفی به وکالت از آقای ایرج حاجی زاده
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردشکار: آقای افشین یوسفی بهوکالت از آقای ایرج حاجیزاده بهموجب دادخواستی اعلام کرده است که:
احتراماً، اینجانب افشین یوسفی به وکالت از آقای ایرج حاجیزاده گشتی عرایض و دفاعیات خویش را به شرح ذیل و از باب درس پس دادن به استحضار آن عالی مقام معروض میدارد:
در سال 1359 بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت 270 مترمربع قطعه 73 فعلی (قطعه 86 سابق) از قطعه اول پلاک ثبتی 57889 فرعی از 2395 اصلی بخش 10 تهران مرز پروژه 205 خسرو به عنوان اراضی دولتی که به موجب کمیسیون ماده 12 موات اعلام گردیده بود جهت احداث محل سکونت به موکل واگذار نمود. غیر از موکل با 11 نفر دیگر همانند ایشان به همین طریق در این پروژه زمین واگذار گردید در همان موقع بنیاد مسکن انقلاب اسلامی طی نامهای به کمیته ویژه امور صنفی، موکل را برای دریافت مصالح ساختمانی معرفی و ذیل معرفینامه در تاریخ 29/10/1359 اعلان نموده که این نامه به جای پروانه ساختمان معتبر است و متعاقب آن شماره 9227/103 ـ 2/7/1360 دفتر فنی بنیاد مسکن برای سازمان آب منطقهای تهران و شهرداری منطقه 2 نیز حاکی از واگذاری زمین از طرف سازمان مذکور به موکل است کپی نامههای مذکور به ضمیمه تقدیم شده است. موکل پس از تحویل زمین با تحمل هزینه زیاد و مشقت بسیار در شرایط سخت زندگی کارمندی با داشتن چند سر عایله با فروش اثاثالبیت و ضروریترین لوازم زندگی اقدام به احداث بنا در زمین مذکور نموده و در آن سکنی گزیده است. قابل توجه آن که زمین مذکور بر اساس رأی شماره 815 ـ 10/10/1340 شعبه 21 دادگاه بخش تهران به عنوان اراضی غیرموقوفه اعلام و به تملک اداره کل زمین شهری استان تهران درآمده است. حتی طبق بند 1 صورت جلسه مورخ 21/1/1361 سازمان اوقاف، کل خواندگان صراحتاً اعلام کردهاند که اراضی واگذاری به 12 نفر کارمند دولت که موکل هم یکی از آنهاست خارج از محدوده موقوفه قرار گرفته است با وجود همه اینها، پس از واگذاری زمینهای یاد شده به اشخاص و موکل، علی رغم حق و واقع امر، مبادرت به تنظیم صورت جلسه تفکیکی شماره 26820ـ14/11/1367 و تقسیمنامه 173505ـ2/2/1368 بین اداره کل زمین شهری و اداره اوقاف زمین واگذارشده به موکل و 11 نفر دیگر را در دفترخانه شماره 24 تهران به نام سازمان اوقاف و امورخیریه شمال غرب تهران و در تولیت موقوفه مرحوم حاج عباسقلی طرشتی واگذار و ثبت کرده است. واضح است این اقدام اداره دولتی خلاف بین قانونی است. در خاتمه با توجه به عرایض فوقالاشعار ابطال دو سند متذکره در ستون خوانده یعنی صورت جلسه تفکیکی شماره 26820ـ 4/11/1367 و تقسیم نامه رسمی تحت شماره 173505ـ2/2/1368 هر دو تنظیمی در دفترخانه شماره 24 تهران به لحاظ مستحققالغیر درآمدن ملک مورد معاوضه و آن که حق مکتسبهای برای موکل قبل از انتقال مؤخر ملک توسط بنیاد مسکن به اداره اوقاف بوجود آمده و ملک متنازع فیه قبلاً به مالکیت موکل درآمده و انتقال این ملک مؤخر به لحاظ فاسدبودن معامله معارضی باطل و فاقد اعتبار قانونی بوده است و بر این مبنا موکل مبادرت به طرح دعوا راجع به ابطال صورت جلسه تفکیکی شماره 26820ـ 4/11/1367 و تقسیم نامه رسمی شماره 173505ـ2/2/1368 و الزام به انتقال سند را مینماید و اینجانب لازم به ذکر میداند که برخی آراء سابقالصدور درخصوص همین ملک و با طرح دعوا توسط موکل و تصمیمات و اقدامات متخذه قضایی را به عرض آن عالی جناب برساند. موکل به موجب پرونده کلاسه 1082/72 در شعبه دوم دیوان عدالت اداری تحت خواسته «الزام به تنظیم سند رسمی و ابطال اقدامات ادارات مزبور» طرح دعوا مینماید که به موجب دادنامه شماره 1935ـ 15/11/1376 حکم به نفع ایشان صادر میگردد ولیکن در مرحله تجدیدنظرخواهی توسط طرفهای مقابل به موجب دادنامه شماره 391ـ17/3/1377 در پرونده کلاسه ت1/76/1753 صادره از شعبه اول هیأت تجدیدنظر دیوان عدالت اداری مستنداً به ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری طرح شکایت به کیفیت مطروح را خارج از صلاحیت دیوان تشخیص و با فسخ دادنامه بعدی به اعتبار شایستگی دادگاه عمومی قرار عدم صلاحیت صادر و اعلام میگردد. متعاقباً موکل خواسته خود را در شعبه 215 دادگاه عمومی حقوقی تهران تحت کلاسه 68/82 مطرح مینماید که به موجب دادنامه شماره 143ـ 28/3/1382 دعوای موکل با این استناد که قبل از الزام به انتقال سند بایستی مالکیت اثبات گردد دعوای موکل با صدور قرار رد مردود اعلام میگردد که موکل به این رأی اعتراض مینماید ولیکن شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب دادنامه 1243ـ 31/6/1382 تحت کلاسه پرونده 82/11/1082 با تأیید دادنامه بعدی باز دعوای موکل را منوط به اثبات مالکیت مینماید، مجدداً موکل به موجب مدارک و مستندات مثبته مالکیت و نیز احکامی که به نفع دیگر همکاران ایشان که با همین وضعیت مشابه حکم به نفع ایشان اصدار گردیده به دو رأی اخیرالذکر به شعب تشخیص دیوان عالی کشور اعتراض مینماید که به موجب دادنامه صادره از شعبه نهم تشخیص تحت شماره 9/265ـ1/3/1384 در پرونده کلاسه 82/9/2605 با نقض آراء صادره و تأیید حقانیت موکل مجدداً رسیدگی به پرونده را به دادگاه بدوی محول مینماید ولیکن شعبه 215 دادگاه حقوقی تهران به موجب دادنامه شماره 1071ـ 9/8/1384 در پرونده کلاسه 352/215/84 دعوای الزام به تنظیم سند را به کیفیت مطروح قابل استماع ندانسته و پذیرش آن را منوط به ابطال اقدامات و تصمیمات صورت پذیرفته درخصوص تقسیمنامه رسمی و غیره دانسته است که موکل در راستای ابطال اقدامات انجام شده درخصوص صورت جلسه تفکیکی و تقسیمنامه رسمی متنازعفیه و تنظیمی در دفترخانه اسناد رسمی شماره 24 تهران در شعبه هشت دیوان عدالت اداری طرح دعوا مینماید که به موجب دادنامه شماره 1756ـ26/10/1386 در پرونده کلاسه 8/86/969 از آن جهت که ابطال اقدامات را امری ماهوی (در صلاحیت مراجع قضایی) تشخیص داده و صلاحیت دیوان را از حیث رعایت مقررات شکلی تلقی مینماید قرار رد قطعی شکایت موکل را صادر مینماید که به این حکم در شعب تشخیص دیوان عالی کشور تحت کلاسه 2ح67/11/41د توسط موکل اعتراض میگردد که در برج 2 سال 1388 اعتراض موکل مردود اعلام میگردد این در حالی است که به موجب احکام قطعی صادره پیوست سه تن از همکاران موکل یعنی آقایان حمزه مرزنگ و علی اکبر رحمتی بخشایش و آقای فتاح پرتوی (نفرات ردیفهای 2، 3 و 11 از لیست معرفی شده به سازمان آب منطقه تهران مورخ 2/7/1360) که در وضعیتی کاملاً مشابه با موکل قرار دارند و از جمله 12 نفری بودند که همراه با موکل وضعیت موصوف را به شرح دادخواست داشتهاند حکم به نفع ایشان در خصوص ابطال تقسیمنامه و صورت جلسه تفکیکی و الزام به انتقال سند صادر گردیده است فلذا با توجه به آن که حقانیت و مالکیت دیگر همکاران موکل که دارای وضعیت کاملاً مشابه و یکسان با موکل بودهاند با توجه به احکام قطعی صادره تأیید و تثبیت گردیده است و شعبات دیگر دیوان عدالت اداری حقوق حقه سه تن مذکور را بهرسمیت شناخته و حکم به نفع ایشان صادر و اجرا شده است ولی در آرایی مغایر و متناقض دعوای موکل توسط دیگر شعبات دیوان درخصوص همین موضوع و با وضعیتی کاملاً مشابه و در یک پروژه واگذاری مسکن یکسان مردود اعلام گردیده و در راستای ایجاد وحدت رویه قضایی و اتخاذ تصمیم یکسان و واحد نسبت به موضوعات مشابه و آحاد جامعه بالسویه و جلوگیری از تشتت آراء و تعارض و تناقض در آنها که شایسته دستگاه قضا نمیباشد وفق ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری و سایر قوانین و مقررات جاریه صدور دستورات و ترتیبات مقتضی را در این خصوص و در راستای اعاده حقوق حقه موکل بعد از سالها تظلمخواهی و تلاش طاقتفرسا در نهایت ادب و احترام استدعا دارد.
گردش کار پروندهها و مشرح آراء به قرار زیر است:
الف: شعبه هشتم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده 8/86/969 با موضوع دادخواست آقایان میرشمس معروفزاده و حسن علیزاده نوری به وکالت از آقای ایرج حاجیزاده گشتی بهطرفیت 1ـ بنیاد مسکن انقلاب اسلامی 2ـ اداره کل زمین شهری 3ـ اداره اوقاف و امورخیریه شمال و غرب تهران 4ـ تولیت موقوفه عام حاج عباسقلی طرشتی و به خواسته ابطال اقدامات انجام شده در خصوص تنظیم صورت جلسه تفکیکی شماره 26820ـ4/11/1367 اداره ثبت اسناد و املاک و تقسیم نامه شماره 173505ـ2/2/1368 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره24 تهران به موجب دادنامه شماره 1756ـ 26/10/1386 مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
نظر به این که موضوع خواستهها در ارتباط با وظایف اداره ثبت اسناد و املاک بوده و از این اداره طرح شکایت نشده است و در صورت طرح شکایت فقط از جهت رعایت مقررات شکلی رسیدگی به عمل خواهد آمد و این که موضوع خواستهها توجهی به دستگاههای طرف شکایت نداشته علیهذا مستنداً به بند ب ماده 20 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری قرار رد شکایت مطروح صادر و اعلام میشود. رأی دیوان قطعی است.
ب: شعبه پنجم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 5/71/848 با موضوع دادخواست آقای علیاکبر رحمتی بخشایش بهطرفیت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شعبه غرب تهران و اداره کل زمین شهری و به خواسته درخواست سند انتقال زمین مورد واگذاری و تصرف و تقاضای ابطال صورت جلسه تنظیم شده به موجب دادنامه شماره 1250ـ26/12/1371، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
آقای علی اکبر رحمتی بخشایش به موجب دادخواست شماره 14871ـ1/12/1369 علیه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و اداره کل زمین شهری تهران شکایت کرده و اعلام نموده یک قطعه زمین به مساحت 3/247 مترمربع در پروژه 205 خسرو در سال 1359 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به وی واگذار شده و طی نامه شماره 9327ف ـ 103ـ 3/7/1360 به سازمان آب منطقهای و همچنین به شهرداری منطقه 2 تهران به استناد صورت جلسه شماره 10855ـ 8/4/ هیأت سه نفره پروژه کوی 24 متری خسرو به همراه 12 نفر دیگر معرفی شده است و قطعه 112 به نام وی منظور گردیده که وی با تحمل هزینه گزاف در آن احداث بنا نموده. لکن بنیاد به انحاء مختلف از تنظیم سند واگذاری قطعی خودداری مینماید و اخیراً نیز زمین متصرفی وی را در ازای اراضی معوض واگذاری به اداره اوقاف به اوقاف واگذار نموده است. تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر لغو این اقدام و صدور دستور تنظیم سند واگذاری ملک را دارد. با توجه به پاسخ شماره 600ـ20/2/1371 بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و توضیحات نمایندگان اداره کل زمین شهری تهران و نماینده بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در جلسه مورخ 14/11/1371 و نقشهها و مدارک ارائه شده از طرف بنیاد و شاکی اولاً: دعوا توجهی به اداره زمین شهری ندارد زیرا چون قسمتی از اراضی طرح و پروژه خسرو (205) بر طبق رأی صادره از دادگاه مدنی خاص تهران موقوفه شناخته شده برای جلوگیری از توقف طرح سازمان زمین شهری قطعاتی از اراضی موات و بایر مشمول قانون زمین شهری را به بنیاد واگذار نموده تا به عنوان معوض اجرای طرح در اختیار اوقاف قرار دهند بنابراین این شکایت شاکی توجهی به زمین شهری تهران ندانسته و شکایت وی در این خصوص مردود است و ثانیاً: با احراز صحت ادعای شاکی در خصوص واگذاری قطعه 112 ادعایی در سال 1309 به شاکی و احداث بنا در قطعه مذکور نظر به این که قطعه 112 براساس معرفی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به تصرف شاکی درآمده در لیست 120 نفره برای اخذ مجوز به شهرداری و سازمان آب معرفی گردیده و بدین اعتبار شاکی اقدام به احداث بنا در ملک متصرفی کرده و بنیاد نیز به اقدام شاکی اعتراض نداشته بنابه مراتب واگذاری قطعه 112 به اداره اوقاف که جزء اراضی موقوفه نبوده فاقد وجاهت قانونی است و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ملزم است در ادامه اقدامات انجام شده نسبت به واگذاری و انتقال قطعی ملک بر طبق ضوابط و مقررات به شاکی اقدام نماید و علی هذا به وارد دانستن شکایت شاکی در این خصوص و الزام بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نسبت به واگذاری زمین مذکور حکم صادر و اعلام میگردد.
ج: شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 14/79/295 با موضوع دادخواست آقای فتاح پرتوی پیروز به طرفیت 1ـ بنیاد مسکن انقلاب اسلامی 2ـ اداره کل زمین شهری استان تهران 3ـ سازمان اوقاف و امور خیریه و به خواسته ابطال اقدامات انجام شده فیمابین مشتکیعنهم درخصوص تنظیم صورتجلسه تفکیکی شماره 26820ـ4/11/1367 اداره ثبت ناحیه غرب تهران و ردیف 13 تقسیمنامه شماره 173505ـ 2/2/1368 دفتر اسناد رسمی شماره 24 تهران به موجب دادنامه شماره 814ـ 23/3/1381، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
با عنایت به مجموع محتویات پرونده و مفاد لوایح طرفهای شکایت و با توجه به توصیف عملکرد مشتکیعنهما و قطع نظر از عنوان حصر شده در ستون خواسته به اعتبار موارد و مندرجات لایحه مورخ 13/3/1381 شاکی، که تحت شماره 964ـ13/3/1381 ثبت و ضمیمه سابقه میباشد دلالت بر آن دارد که قطعه مذکور (97) به شرح لیست اسامی 12 نفره که ردیف 3 آقای فتاح پرتوی ذکر شده و لیست مرقوم جهت دریافت انشعاب آب از طرف بنیاد مسکن انقلاب اسلامی طی نامه شماره 9227/103ـ 2/7/1360 در سازمان آب منطقهای معرفی که این اقدام متعاقب واگذاری سال 1359 از ناحیه بنیاد مسکن به واجدین شرایط بوده و شاکی در قطعه موصوف مبادرت به احداث بنا و تصرفات مالکانه نموده و سرپرست بنیاد مسکن استان تهران طی نامه شماره 2809/س ـ 22/7/1364 اعلام داشته در پلاک 2397 کمیسیون ماده 12 اعلام موات نموده در پی آن سند مالکیت به شماره ثبتی 279464 و دفترچه مالکیت 152262 به تاریخ 4/10/1347 به نام دولت جمهوری اسلامی ایران و نمایندگی اداره کل زمین شهری استان تهران صادر و تسلیم گردیده و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در امر واگذاری زمین و اجرای پروژه 205 خسرو نماینده قانونی اداره کل زمین شهری تهران بوده است، زیرا مفاد ماده 90 آییننامه اجرایی قانون اراضی زمین شهری مصوب 30/3/1361 در مورد زمینهایی که بنیاد مسکن انقلاب اسلامی واگذار نموده تعیین تکلیف گردیده و آن را پذیرفته و تأیید نموده با این اوصاف با تمسک به امر واگذاری از طریق بنیاد مسکن و سایر دلایل و مستندات ابرازی و اخذ انشعاب آب و برق در آن دارای حقوق مکتسب قانونی در پلاک مارالذکر گردیده نتیجتاً رسیدگی به امتناع از ایفای تعهدات قانونی در قبال شاکی از قلمرو صلاحیت دیوان بوده و تأخیر در تنظیم سند انتقال نافی حق مکتسب قانونی نمیتواند باشد و مفاد دادنامه شماره 1350ـ26/12/1371 صادره از شعبه پنجم دیوان و دادنامه شماره 1631ـ 15/11/1376 صادره از شعبه 17 دیوان که طی دادنامه شماره 629ـ11/5/1377 صادره از شعبه اول هیأت تجدیدنظر دیوان تأیید گردیده نیز مشعر بر این نکته است که امر واگذاری در سال 1359 و احداث بنا و تصرفات مالکانه از مصادیق حقوق ثابت قانونی بوده بنابراین اقدامات خواندگان در مورد واگذاری قطعه زمین مورد نظر شاکی به اداره اوقاف به عنوان موقوفه که طی صورت جلسه تفکیکی شماره 26820ـ 4/11/1376 و تقسیمنامه 173505ـ 2/2/1368 صورت پذیرفته بر طبق ضوابط و مقررات قانونی بالاخص قانون آییننامه اجرایی زمین شهری نبوده فلذا به وارد دانستن شکایت و ابطال اقدامات در این خصوص حکم صادر و اعلام میگردد. این رأی ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.
د: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 2/72/1082 با موضوع دادخواست آقای ایرج حاجیزاده گشتی به طرفیت 1ـ بنیاد مسکن انقلاب اسلامی 2ـ اداره کل زمین شهری استان تهران و به خواسته الزام به تنظیم سند واگذاری قطعی قطعه زمین واگذاری مورد تصرف و ابطال اقدام اداره کل زمین شهری به موجب دادنامه شماره 1935ـ 15/11/1376، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:
با توجه به متن دادخواست و منضمات و لایحه جوابیه و محتویات پرونده به جهات ذیل شکایت وارد است 1ـ در مورد عـدم عقد قرارداد فـیمابین شاکی و سازمان مسکن با توجه به این که عقد قرارداد ممکن است بدون نوشتهای انجام شود و نوشتهجات دلیل بر عقد قرارداد میباشد و نامه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شعبه غرب تهران به کمیته ویژه صنفی مورخ 31/6/1359 که در ذیل آن در 29/10/1359 اعلان شده این نامه به جای پروانه ساختمانی معتبر است و همچنین نامه دفتر فنی بنیاد مسکن به سازمان آب منطقهای تهران به شماره 9227/103ـ2/7/1360 حکایت از واگذاری زمین از طرف سازمان به نامبرده میباشد. 2ـ به موجب صورت جلسهای که طی دعوتنامه شماره 10807/100ـ25/12/1360 که طی شماره 287ـ21/1/1361 سازمان اوقاف تشکیل گردیده زمین واگذاری به شاکی و همکاران در خارج از حدود موقوفه قرار گرفته 3ـ طی صورت جلسه تفکیکی زمین مورد ادعا خارج از زمینهای موقوفه میباشد 4ـ تقسیمنامه شماره 173505ـ 2/2/1368 بعد از رأی دادگاه محمل قانون ندارد بناء علیهذا و توجهاً به این که قبل از سال 1360 زمین مزبور به عنوان زمین ملکی سازمان زمین به شاکی واگذار شده و در آن احـداث بنا نموده اقدامات خوانده فـاقد وجاهت قانـونی اسـت رأی بـه ورود شکایـت و ابطال اقدامـات خوانده صـادر میگـردد. این رأی قـابل تجدیدنظـر به مدت 10 روز میباشد.
با تجدیدنـظرخواهی آقای ایرج حاجـیزاده گـشتی به موجب دادنامه شماره 800 ـ 13/7/1379 شعبه 4 تجدیدنظر پس از رسیدگی به رد تجدیدنظر خواهی حکم صادر شده است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت میکند.
رأی هیأت عمومی
اولاً: تعارض در آراء شعب 8 و 14 دیوان عدالت اداری محرز است.
ثانیاً: با توجه به این که صورت مجلس تفکیکی املاک توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور صادر میشود، درخواست ابطال صورت مجلس مذکور بدون طرف دعوا قرار دادن سازمان ثبت اسناد و املاک کشور موجه نیست، بنابراین رأی شعبه هشتم که بهدلیل طرف دعوا قرار ندادن سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به شماره دادنامه 1756ـ 3/6/1386 مبنی بر رد شکایت صادر شده است صحیح و موافق مقررات تشخیص میشود. این رأی به استناد بند 2 ماده 12 و ماده 89 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضایی دیوان عدالت اداری ـ علی مبشری
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 19982
تاریخ تصویب : 1392/6/25
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
رأی شماره 150ـ 149 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع تقاضای اعاده دادرسی نسبت به آراء شعب دیوان عدالت اداری اصلاح جزء «د» بند (3) تصویبنامه شماره 92308 ت40587 ک مورخ 7 6 1387