درست نیست که دادگاه عسروحرج زوجه رااحرازکرده ،اماطلاق خل

درست نیست که دادگاه عسروحرج زوجه رااحرازکرده ،اماطلاق خلعی صادر کرده است

3,818 مشاهده
زمان مطالعه : 1:18
آراء و نظریات

پرونده کلاسه : 72/485/22

رای شعبه 22 دیوان عالی کشور
(( هرچند که موضوع بیرون کردن زوجه از خانه ( و عدم انفاق زوج مگر به حکم دادگاه ) و در مجموع سوءرفتار و سوءمعاشرت زوج با زوجه اش و نتیجتا" عسر و حرج زوجه از نظر دادگاه ثابت و محرز گردیده و ازاین بابت ایرادی براستنباط دادگاه ملحوظ نیست ، لیکن اشکالی که بر دادنامه موصوف وجود دارد یکی آن است که شرط صحت طلاق خلعی آن است که زوجه از معاشرت با همسرش کراهت داشته باشد و از این بابت در مقام بذل حقوق مالی خود برآید تا همسرش درعوض صیغه طلاق خلعی با احکام خاصه ای که در پی دارد جاری نماید و در غیر اینصورت طلاق به نحو خلعی صحیح نبوده و آن احکام نیز به وجود آمدنی نیست و تنها می بایست اجرای صیغه طلاق به نحوغیرخلعی انجام پذیرد و یا اگر با صیغه خلع جاری شد نتیجه غیر خلعی را خواهد داد که دادگاه به این موضوع با توجه به اظهارات زوجه و ترس وی از مادر همسرش رسیدگی دقیق ننموده و به شرط مزبور طبق مقررات فقهی التفات نکرده و از این حیث احراز شرط صحت طلاق خلع با رسیدگیهای انجام شده محقق نیست و اشکال دیگر هم آن است که حسب اطلاق مقررات نشده ، فلذا دادنامه صادره در مجموع نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر ارجاع می شود0)) (72/485/22)

مرجع : کتاب علل نقض آراءمحاکم درموضوعات احوال شخصیه ومدنی دردیوان عالی کشور
تالیف : یداله بازگیر،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
* سابقه *

زوجه درخواست طلاق نموده و توضیح داده که ((شوهرم بعد از این که زن دوم را گرفت هر روز با مادرش و خواهرش کتکم می زدند از جانم سیر شدم و اقدام به خودکشی نمودم 0 متاسفانه از مرگ نجاتم دادند، پرونده امر در بیمارستان 000موجود است 0 پس از ببهودی مرا به خانه پدرم آورده رهایم کردند0 اکنون یک سال است یک بارهم به من سرنزده ، شکایت نمودم توسط دادگاه چهارماه و ده روزنفقه داده بار دوم شکایت کردم ، روز محاکمه تعهد نمود که مرا به منزلش ببرد و باکمال بی شرمی وقتی که از دادگاه بیرون آمدیم مرا در خیابان رها نمود و گفت هرجادلت می خواهد برو000ازدادگاه استدعای عاجزانه دارم که حکم طلاق را صادر فرمایند در غیر این صورت 000 آخر این چه قانونی است که زن را دست بسته در اخیتار مرد قرار داده که مثل برده با او رفتار نماید مثل شوهر من که بازن جدیدش خوش باشد و مرا همیشه کتک زده و از خانه اش بیرون می نمایدو نفقه را هم به زور دادگاه بپردازد0))
در جلسه دادرسی زوجه خلاصتا" اضهارداشته که ((پانزده ماه است مرا خوانده سرگردان کرده و کار به جایی رسیده که به تنگ آمده سم خوردم ، سپس بهبودی یافتم 0 وی به پدرم گفته که من نمی توانم او را به خانه ام ببرم و منزل اجاره کرد که با صاحبخانه توافق نکردند و اجاره به هم خورد و مرا پدر و عمویم در غیاب وی به خانه اش بردند و من از ترس مادرش زیر تخت پنهان شدم 0 بلافاصله مادرش رسید مرا پیدا کرد0 مادر و برادر و خواهرش مرا موردایراد ضرب قرار دادند حتی به خانه عمویم رفتم قبول نکرد0رفتیم درمحضر طلاق بدهد نشد گفت برو شکایت کن اگر یک کلمه کم و زیاد بگویم زبانم به لااله الاالله باز نگردد لذا درخواست طلاق بدون مهریه دارم 0)) خوانده نیز اظهارداشته (( من حاضرم مهریه اش را بدهم ،از خوانده سه فرزند دارم و حاضر به طلاق نیستم 0))
دادگاه خلاصتا" چنین انشاء حکم نموده است :
نظر به این که سوء رفتار زوج حسب اظهارات شهود به نظر دادگاه محرز و دوام و بقای زوجیت به این کیفیت برای زوجه موجب عسر و حرج می باشد و زوج نیز در قبال دعوی مطروحه ایراد و دفاع موثری ننموده ،مضافا" این که زوج از شروط ضمن عقد نیز در مورد سوءمعاشرت تخلف کرده ، حق تقاضای طلاق برای زوجه به نظردادگاه اثبات می گردد0 بنا به مراتب دادگاه دعوی مطرحه از ناحیه زوجه را وارد دانسته و مستندا" به مواد1119 و 1130 و 1146 قانون مدنی دادگاه زوج را محکوم و ملزم به طلاق زوجه می نماید0 نوع طلاق به صورت خلع بوده وپس از قطعیت دادنامه صادره در صورت امتناع زوج از اجرای صیغه طلاق زوجه می تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به یکی از محاضر رسمی طلاق ، خود را مطلقه نماید0 حضانت فرزندان مشترک 000به عهده زوج واگذار می شود و در اجرای مدلول ماده 1173 قانون مدنی زوجه می تواند هر ماه یک بار به مدت 24 ساعت با فرزندان خود ملاقات نماید و در مورد درخواست تمکین نیزبا توجه به صدور حکم طلاق مذکور سالبه به انتفای موضوع بوده و قرار رد دعوی تمکین را صادر و اعلام می دارد0))

48