کافی نبودن دلائل در اتهام سرقت ، موجب برائت است
رای شماره : 239-28/11/49
رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
اعتراض دادسرای فرجامخواه نسبت به دادنامه فرجامخواسته باتوجه به محتویات پرونده واردنیست ،دادنامه مذکورصحیح وخالی ازاشکال تشخیص ولذابه اکثریت آراءابرام می گردد.
* سابقه *
سرقت
کافی نبودن دلائل
درشهریورماه 40سیدرحیم فرزندسیدعزیزبه ژاندارمری مهابادشکایت می نماید:حسین فرزندبهزادوسه نفردیگرتعداد24راس گوسفنداوراکه نزد چوپان بوده به سرقت برده اند،وچوپانش همراهان حسین نامبرده رانشناخته است ازصالح فرزندحسن چوپان شاکی تحقیق شده ،باتاییداظهارات سیدرحیم گفته است :فقط یکنفرازسارقین راکه مرابااسلحه تهدیدمیکردشناختم ،و طبق صورت مجلس تنظیمی بهروزرادربین سه نفردیگرنشان داده ،واظهارداشته این همان شخص است که وی رابااسلحه تهدیدکرده است .ازاهالی قریه نلاست ، محل وقوع حرم ،تحقیق شده گفته اند:می دانیم گوسفندهای سیدرحیم راسرقت کرده اند،لیکن سارقین راندیده ایم پس ازاعلام جریان امربه دادسرای مهاباد شاکی ضمن توضیح جریان امردرمحضربازپرس اظهارداشته ،ملاهدایت فرزند رحیم ومحمودنام به اوگفته اندکه سارقین رادیده اند،ومخصوصاحسین رادربین آنهاشناخته اند،وهمچنین احمدساکن قریه حاج علی کندنیزحسین راباسه نفر سارق دیگردیده است ،ودرسیدآبادنیزعبدالقادرعزیزی ومحمدی وحسین نیز سارقین رادیده اند،راقریه نلاست می پرسیده اند.ازافرادمزبورتحقیق گردیده احمداظهارداشته ،چهارنفرشاهسون رادیده است که تعدادی گوسفند جلوانداخته ومی راننده حسین که درراهرودادگستری است ،جزوآنهابوده است محمودمی گوید25شب قبل درقریه سیدآباد،چندنفرشاهسون راه قریه نلاست را ازمن پرسیدند،وبه آنهامظنون شدم ،ونشان ندادم ،وبین آنهاحسین راکه ازمن سئوال کردشناختم .سیدهدایت می گوید:در24شب قبل چهارنفرترک زبان به سیدآبادآمده ،وراه ارزوارمی پرسیدند،ویکی ازآنهاکه حسین نام دارد،و کردی بلدبود،گفتم خودت که ازمن بهتربلدهستی ،گفت :سربسرمان نگذار،ما دنبال گوسفندهایمان می رویم ،ودرآن شب مالکین که این جریان رادیدند،به ماگفتند:بیدارباشیدچیزی سرقت نکنند.ازعبدالقادرومحمدحسین تحقیق می شود،اظهارعدم اطلاع نموده ،ومی گویندحسین متهم رانمی شناسیم ،وسید هدایت اله بیخودگفته است .رسول احمدوفرامرزشکایت می نمایندتعدادی ازگوسفندهای آنان که جزوگله سیدرحیم بوده ،سرقت شده ودلائل شکایت آنها همان دلائلی است که سیدرحیم گفته است .متهم نامبرده اتهام انتسابی و مسافرت به قریه نلاست راتکذیب کرده است .آقای بازپرس پس ازتحقیقات دیگری که دراطراف قضیه بعمل آورده ،طبق قرارمورخ 23/11/41،حسین فرزند بهروزمتهم رابه اتهام سرقت گوسفندشکات دراتفاق سه نفردیگربزهکار دانسته ،ودادسرای شهرستان مهابادوفق ماده 226قانون مجازات عمومی ،در باره متهم نامبرده به دادگاه جنحه کیفرخواست داده ،وازناحیه سیدرحیم نیز،دادخواست مطالبه مبلغ بیست وهشت هزارریال بابت ضرروزیان ناشی ازجرم علیه متهم به دادگاه مزبورتقدیم گردیده است .
دادگاه مرقوم به هردوقسمت رسیدگی کرده ،وطبق دادنامه مورخ 19/10/42ازجهت فقددلیل کافی حسین راازاتهام انتسابی تبرئه نموده ونیز حکم بربی حقی خواهان ،نسبت به مطالبه ضرروزیان صادرکرده است .
براثرپژوهشخواهی دادستان مهابادوسیدرحیم مدعی خصوصی ،شعبه اول دادگاه استان چهارم به موضوع رسیدگی کرده ،
پس ازردایراددادستان به صلاحیت دادگاه ازجهت عدم انطباق اتهام با ماده 410قانون آئین دادرسی وکیفرارتش وصدورقرارصلاحیت دادگاه ،به موضوع رسیدگی نموده ،ورای صادره بربرائت متهم رااستوارداشته است ودر مورددادخواست تقدیمی ازناحیه تاوانخواه نیز،باتوجه به ماده 13آئین دادرسی کیفری ،شاکی راراهنمائی نموده که به دادگاه حقوق مراجعه نماید.
دادستان ازنظرعدم صدورقرارعدم صلاحیت وعدم توجه به دلائل جرم و مجرمیت متهم وفق ماده 430آئین دادرسی کیفری فرجامخواسته ،وهمچنین سید رحیم شاکی نیزپیروتقاضای دادستان نقض حکم راخواستارگردیده ،وجناب آقای دادستان کل نیزطبق ماده 430مکررقانون مزبورشکستن دادنامه فرجام خواسته راتقاضانموده اند.
شعبه ششم دیوان کشورچنین رای داده است :
اعتراضات دادسرای استان که منتهی به فرجامخواهی جناب آقای دادستان کل طبق ماده 430مکررآئین دادرسی کیفری گردیده ،درقسمت برائت متهم ازبزه انتسابی وارداست ،زیراباتوجه به اظهارات صالح چوپان وگواهی محمدرحمن وعلی فرزندشریف وفتاح فرزندصمدوحسن فرزندعبدالله بروقوع سرقت گوسفندان شکات ،وگواهی محمودفرزندعلی وعبدالرحمن فرزندمصطفی و کدخداعبدالقادروسیدهدایت اله درژاندارمری ،وگواهی احمدفرزندسعید درنزدبازپرس ،دادنامه فرجامخواسته مخالف اوضاع واحوال ودلائل وقرائن موجوددرپرونده بوده ،وباشکستن آن رسیدگی مجددبه شعبه دیگردادگاه استان آذربایجان غربی ارجاع می شود.چون دادنامه نقض شده است ،مدعی خصوصی می تواندبه دادگاه استان مرجوع الیه مراجعه نماید.
شعبه سوم دادگاه استان مزبور،درمرتبه دوم به پرونده امررسیدگی کرده وچنین رای داده است :
آنچه به عنوان دلیل متهم عنوان شده ،ودرکیفرخواست مورداستنادقرار گرفته ،اظهارات گواهان ومطلعین وقرائن موجوددرپرونده می باشد،از گواهان احمدفرزندسعیداست که اظهارداشته ،متهم رادرمعیت چهارنفردیگر درحالی که تعدادی گوسفندباخودهمراه داشته مشاهده کرده است ،وهمین مقدار اظهارات مشارالیه ،باتوجه به عدم وجودتقارن زمان ومکان باموعدومحل سرقت ،واینکه متهم خودنیزگله دارمی باشد،کافی برای ثبوت اتهام مشارالیه نیست .اظهارات گواهان ومطلعین دیگرجزاین نبوده که :چهارنفر رادرحال عبورمشاهده نموده اندوراه قریه آزاد(محل اقامت خودشان )،را استعلام می کرده اند،که اظهارات ایشان نیزباتوجه به موضوع شهادتشان دلیلی برتحقق سرقت واحرازاتهام متهم نمی باشد:اظهارات صالح فرزندحسن چوپان شاکیان باتوجه به سمت مشارالیه باشاکیان ودفاع متهم درمحضردادگاه و مراحل تحقیق کافی برای اثبات واحرازجرم انتسابی نبوده ،ونتیجتارای پژوهشخواهسته درقسمت برائت متهم خالی ازاشکال تشخیص وتاییدمی گردد. امادرمورددادخواست مدعی خصوصی ،چون دادگاه بدوی بدون رعایت ماده 13 قانون آئین دادرسی کیفری حکم به بیحقی مدعی خصوصی صادرنموده است ،لذارای دراین قسمت مخدوش است وگسیخته می شود،وبه استنادماده استنادی ،مدعی خصوصی ارشادمی گرددکه نسبت به ادعای خودبه دادگاه حقوق مراجعه نماید.
آقای دادستان استان چهارم درموعدقانونی ازرای اخیربدین شرح فرجام خواسته :"چون باملاحظه مندرجات پرونده ،به ویژه شهادت صالح فرزندرحیم وسیدهدایت فرزندسیدرحمن ومحمودفرزندعلی وصالح فرزندحسن ،عمل منتسبه به متهم مدلل می باشد،وصدورحکم ازطرف دادگاه استان مبنی برتاییدرای برائت وی موجه نمی باشد،لذاوفق ماده 430آئین دادرسی کیفری ،درخواست رسیدگی فرجامی می نماید."وپرونده مجددابه دیوان عالی کشورارسال وبه این شعبه رجوع گردیده است .
گزارش مزبورقرائت گردیدچنین رای داده اند:(نظربه اینکه دادگاه استان درنظرخودبربرائت متهم ازجهت عدم کفایت دلیل اصرارنموده ،واز همان علل اولیه نسبت به این نظر،مجددافرجامخواسته شده ،دفترپرونده را ازنظرریاست محترم کل دیوان عال کشوربرای دستوربه طرح درهیئت عمومی بگذرانند.)
موضوع درهیئت عمومی دیوان عالی کشورطرح شده ،وپس ازبررسی اوراق پرونده ،وقرائت گزارش ،وکسب نظریه جناب آقای دادستان کل کشور،مبنی بر نقض رای فرجامخواسته ،مشاوره نموده ،اکثریت چنین بیان عقیده نموده اند:
مرجع :
آرشیوحقوقی کیهان
مجموعه رویه قضائی صفحه 55 تا 60
آراءهیات عمومی دیوان عالی کشور
سال 1349 چاپ سال 1350
14
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 239
تاریخ تصویب : 1349/11/28
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
مبداء مرورزمان بزه افترا ، تاریخ قطعیت ثبوت کذب اسناد میباشد نه تاریخ اسناد دراتهام سقط جنین ،دادگاه بایدتحقیقات کافی درخصوص توجه اتهام معمول ودرغیراینصورت نقص درتحقیقات ازموجبات نقض حکم برائت است