رای داور مصداق بارز بندهای یک و دو ماده 665 ق0آ0د0م می باشد

رای-داور-مصداق-بارز-بندهای-یک-و-دو-ماده-665-ق0آ0د0م-می-باشد

رای داور مصداق بارز بندهای یک و دو ماده 665 ق0آ0د0م می باشد


کلاسه پرونده : 229/5557
شماره دادنامه : 1175/9
تاریخ رسیدگی : 18/9/70
تجدیدنظرخواه : بانو (الف )
تجدیدنظرخوانده : (ب )
تجدیدنظرخواسته : دادنامه شماره 70/1517/1/70 صادره از دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه نهم دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : بانوان (ج ) و (الف ) و (پ ) درتاریخ 12/11/62 به ظرفیت آقای (ب ) دعوایی به خواسته خلع ید مقوم به مبلغ 000ر220ریال در دادگاه عمومی حقوقی 000 شعبه دوم به شرح پرونده شماره 622/1720 اقامه نموده اند و به موجب تقسیم نامه عادی مورخ 11/10/1361 و صلح نامه عادی 20/2/1343 و برگ استشهادیه چنین توضیح داده اند که به اتفاق خوانده طی تقسیم نامه سهم الارث خود را تقسیم نموده اند و خوانده متعهد شرعی و قانونی گردیده و سهم الارث آنان را تحویل نماید و تقسیم نامه به امضای معتمدین و ریش سفیدان و شورای اسلامی روستا رسیده و تایید گردیده و خوانده من غیر حق در املاک مزبور تصرف عدوانی نموده و نیز قطعه زمینی به مساحت چهار قفیز به بانو 000 صلح شرعی گردیده و طبق تقسیم نامه املاک مندرج در شماره های 000 متعلق به اینجانبان خواستار شده اند0 خوانده در پاسخ به دعوی مطروحه طی لایحه و به استناد چند برگ نوشته عادی چنین دفاع نموده که ماترک متوفی باید بعد از وضع دیون متوفقی اعم از ملک واگذاری و مهریه و خرج دفن و کفن تقسیم شود در حالی که هنوز گواهی انحصار وراثت صادر نشده به علاوه مورث اینجانبان قبل از فوت املاکی را به اینجانب و فرزند اینجانب 000 واگذار نموده و نیز تعدادی ملک به عنوان مهریه به 000 واگذار کرده و همچنین مبالغی خرج دفن و کفن پدر و مادرم نموده ام و برای خواهرم خانم (الف ) جهیزیه خریده ام فلذا تقسیم نامه پیوست مورد اعتراض بوده دعوی مطروحه قابل پذیرش نیست تقاضای رد دعوی خواهانها را دارم 0 در جلسه دادرسی مورخ 2/11/63 که با حضور خانم (الف ) و آقای (ب ) تشکیل گردیده این دو نفر توافق نمودند که اختلافشان به داوری آقای (ت ) ارجاع گردد و نظریه وی برای آنان قابل قبول خواهد بود و دادگاه حل اختلاف این دو نفر را به داوری شخص نامبرده ارجاع نموده و دستور داده که مراتب به داور نامبرده اخطار شود و نسبت به بقیه خواهانها دستور تعیین وقت برای رسیدگی داده است و داور تعیین شده طی نامه کتبی ثبت شده به شماره 184082/11/63 قبول داوری نموده و پرونده تحت شماره جدید شعبه یک دادگاه عمومی حقوقی 000 به شماره 000 در جریان رسیدگی قرار گرفته است و داور به شرح نظریه ای که به شماره 1525/2/64 ثبت دفتر گردیده نسبت به دعوی خانم (الف ) و آقای (ب ) رای صادر کرده و به طور خلاصه چنین رای داده است که پس از وضع صداقیه برای دو نفر عروس و هزینه های فوت پدر و مادر بقیه ترکه کمافرض الله بین وارث تقسیم و تسهیم گردد0
ضمنا خواهان دیگر خانم (ج ) به شرح لایحه ای که به شماره 12553/2/64 ثبت دتر گردیده نسبت به سهام خود در دعوی مطروحه نظر به رابطه برادری و خواهری که با خوانده دارد از شکایت خود صرفنظر نموده و رضایت خود را نسبت به برادر خود اعلام و تقاضای بایگانی شدن پرونده را کرده است 0 خانم (الف ) به شرح لایحه مورخ 2/5/64 به نظر داور اعتراض کرده است 0 دادگاه در جلسه دادرسی مورخ 2/5/64 که با حضور خانم (الف ) و (ج ) تشکیل گردیده خانم (الف ) اظهار نموده که نظریه دارو را قبول ندارد و خانم (پ ) اظهار نموده که در تعیین داور شرکت نداشته و داور را قبول نکرده بودم 0 بعد از اتمام این جلسه پس از خروج حاضران درجلسه ، داگاه نسبت به بانوان (ج ) و (الف ) ختم رسیدگی را اعلام نموده و در خصوص دعوی خانم (ج ) قرار سقوط دعوی صادر کرده و نسبت به دعوی خانم (الف ) اعتراض مشارالیها به نظریه داور را موجه ندانسته و نظریه داور را در خصوص وی قاطع نانسته و قابل ارجاء اعلام نموده و در مورد خانم (پ ) دستور تعیین وقت جهت ادامه رسیدگی را داده است 0 در جلسه دادرسی مورخ 3/7/67 دادگاه حقوقی یک 000 به لحاظ آنکه ورثه مرحوم (س ) مشخص نیستند به خواهان تکلیف نموده گواهی انحصار وراثت اخذ و ارائه دهد و خواهان در تاریخ 17/11/69فتوکپی مصدق گواهی انحصار وراثت شماره 3124/2/68 را پیوست پرونده نموده که گواهی مزبور حاکی است که مرحومه (000) در تاریخ 1/10/53 فوت نموده و طرفین دعوی آقای 000 فرزندان آن مرحومه و آقای (س ) همسران آن مرحومه می باشند و سپس آقای (س ) فوت گردیده و طرفین دعوی و آقای (ش ) کلا پنج نفر پسران ودختران آن مرحوم بوده که ما ترک متوفی پس از ادای دیون و حقوق واجبه میت به نسبت سهم هر پسر دو برابر دختر بین اولاد متوفی تقسیم می شود0 سرانجام دادگاه در وقت فوق العاده مورخ 15/1/70 به شرح زیر مبادرت به صدور رای نموده است 0بدین ترتیب که در مورد دعوی خانم (ج ) که قبلا به لحاظ انصرافش قرار سقوط دعوی صادر گردیده و در مورد دعوی خانم (الف ) که دعوی به داوری ارجاع و منتهی به نظریه داور شده و اعتراض مشارالیها به رای داور پذیرفته نشده اتخاذ تصمیم مجدد را موجه ندانسته لکن در مورد دعوی خانم (پ ) چنین عنوان گردیده است (000 باتوجه به مفاد دادخواست و تقسیم نامه پیوست و اینکه خوانده نسبت به تقدیم نامه انکاری نکرده بلکه مدعی شده پدرش اموال زیادی نداشته و مخارج کفن و دفن را متحمل گردیده که می تواند جداگانه اقدام نماید دعوی خواهان ردیف سه (پ ) صحیح است و حکم به محکومیت خوانده به عمل کردن طبق تقسیم نامه و دادن حق شرعی خواهان صادر شود 000) این رای به هر سه خواهان و خوانده ابلاغ گردیده که صرفنظر از نحوه ابلاغ به خانم (پ ) رای مزبور در تاریخ 10/2/70 به بانوان (ج ) و(الف ) و آقای (ب ) ابلاغ شده است که خانم (الف ) نسبت به رای اخیرالذکر که به شماره 70/1517/1/70 صادر گردیده تجدیدنظرخواهی نموده و پرونده شماره 71/3 در دادگاه حقوقی یک 000 تشکیل گردید و تجدیدنظرخوانده آقای (ب ) بشرح لایحه ثبت شده به شماره 2861/3/70 به لایحه اعتراض تجدیدنظرخواه پاسخ داده که لوایح طرفین به هنگام طرح پرونده و شور قرائت خواهد شد0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی 0 تجدیدنظرخواه (الف ) که احد ازخواهانها باشد منفردا و مستقل از سایر خواهانها با تراضی خوانده دعوی خود را به داوری آقای (ت ) رجوع و داور متنخب نیز مبادرت به صدور رای نموده و با وجود آنکه باگذشت چند ماه از تاریخ وصول رای مزبور اصولا در مورد ابلاغ آن اقدامی نشده تجدیدنظرخواه ظاهرا پس از اطلاع به رای داور اعتراض کرده و دادگاه در مقام رسیدگی به اعتراض به موجب تصمیم متخذع در جلسه دادرسی مورخ 2/5/64 اعتراض عنوان شده را بدون استدلال موجه ندانسته و رای مزبور را قاطع و قابل اجرا تشخیص داده و نسبت به ابلاغ رونوشت تصمیم مزبور که مفادا حکم به رد و بطلان اعتراض خواهان (الف ) به رای داور استنباط و تلقی می گردد اقدامی نشده النهایه پس از گذشت تقریبا شش سال که داگاه مبادرت به صدور رای شماره 70/1517/1/70 نسبت به دعوی خانم (پ ) احد دیگر از خواهانها نموده در ضمن این رای اشاره به مراتب ارجاع امر به داوری و رد اعتراض خانم (الف ) به رای داور گردیده و رونوشت آن به تجدیدنظرخواه ابلاغ شده که با این وصف درخواست تجدیدنظر خانم (الف ) باتوجه به لایحه اعتراض پیوست (که صراحت به تجدیدنظرخواهی نسبت به حکم دادگاه مبنی بر رد اعتراض تجدیدنظرخواه به رای داوردارد) نتیجتا ناظر به حکم مورخ 2/5/64 می باشد یعنی حکمی که به موجب مستفاد از آن اعتراض تجدیدنظرخواه به رای داور رد و ابطال گردیده است 0 اینک با توجه به محتویات پرونده حکم تجدیدنظر خواسته به جهات زیر اشتباه و مخدودش است زیرا اولا در حالی که خانم (الف ) و خوانده به داوری آقای (ت ) تراضی کرده اند طبق ماده 641 قانون آیین دادرسی مدنی مدت اختبار داور در ماه از تاریخ قبول داوری می باشد در صورتی که از تاریخ قبول داوری که 11/11/63 می باشد تا تاریخ صدور رای (7/2/64) بیش از دو ماه گذشته و در واقع رای داور پس از انقضای مدت و خارج از مهلت قانونی صادر شده ثانیاداور منتخب مرض الطرفین برخلاف تقسیم نامه پیوست دادخواست که اساس دعوی بوده و برخلاف موضوع داوری که همان خواسته دعوی باشد مبادرت به صدور رای نموده بدین توضیح که موضوع داور و خواسته خلع ید ا ز اراضی و باغ اشجار بر طبق توافق تقسیم نامه عادی پیوست دادخواست می باشد در صورتی که داور رای به نحوه تقسیم ماترک کما فرض الله پس از وضع دو فقره صداقیه برای دو نفر عروس متوفی و مخارج فوت پدر و مادر وراث صادر نموده است به علاوه اساسا دعوی مطروحه براساس تقسمیم نامه ای که ظاهرا بین سه نفر خواهانها و خوانده تنظیم گردیده می باشد که از نظر رسیدگی و صدور رای غیرقابل تجزیه است در حالی که با ارجاع دعوی احد از خواهانها به داوری و رسیدگی دادگاه به دعوی خواهان دیگر عملا رسیدگی و صدور رای نسبت به دعوی خواهانها تجزیه گردیده و احتمال صدور احکام معارض از دو مرجع متفاوت دارد کما اینکه این تعارض عملا تحقق یافته است بنابه مراتب رای داور مصداق بارز بندهای یک و دو ماده 665 قانون آیین دادرسی مدنی می باشند0 بنابه جهات مذکور اعتراض تجدیدنظرخواه بر حکم تجدیدنظرخواسته (حکم مورخ 2/5/64 مبنی بر رد و ابطال اعتراض خانم (الف ) به رای داور) موجه و وارد بوده نتیجتا حکم مزبور نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه حقوقی یک 000 محول می گردد0)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
99

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1175

تاریخ تصویب : 1370/09/18

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.