رای صادره از ناحیه دادگاه بر مبنای سند رسمی و دادنامه استنادی تجدیدنظرخوانده استوارنمیباشد

رای-صادره-از-ناحیه-دادگاه-بر-مبنای-سند-رسمی-و-دادنامه-استنادی-تجدیدنظرخوانده-استوارنمیباشد

رای صادره از ناحیه دادگاه بر مبنای سند رسمی و دادنامه استنادی تجدیدنظرخوانده استوارنمیباشد


کلاسه پرونده : 612/7336
شماره دادنامه : 277/12
تاریخ رسیدگی : 18/6/72
تجدیدنظرخواه : خانم (الف )
تجدیدنظرخوانده : دادنامه شماره 116/30146/2/72 صادره از دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه 12 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 7/12/67 بانو(الف ) به طرفیت آقای (ب ) دادخواستی به خواسته خلع ید از یک قطعه زمین برابر کروکی واقع در 000 معروف به 000 به دادگاه حقوقی دو 000 تسلیم نموده و توضیح داده شده که برابر دادنامه شماره 37/2542/10/59 و و صورتمجلس مورخ 13/8/60 ده سهم مشاع از 1020 سهم شش دانگ مزرعه 000 که طبق کروکی به صورت یک قطعه با حدود معین می باشد به اینجانبه تحویل شده است و مالکیتم محرز می باشد0اخیرا خوانده مبادرت به تصرف عدوانی نموده و برابر قرار شماره 62 در پرونده کیفری 3862/62 کیفری به دادگاه حقوقی هدایت شده ام فلذا باتوجه به دادنامه و صورتمجلس تحویلی پیوست و پرونده کیفری تقاضای صدور حکم به شرح فوق دارم و صدور و انجام قرار تحقیق و معاینه محلی مورد تقاضاست 0 خوانده طی لوایح تقدیمی به طور خلاصه پاسخ داده که قطعه زمین مورد ادعای خواهان مربوط به سند رسمی شماره 7986 دفترخانه شماره 4 000 می باشد تا سال ]46[ دور سیزده شبانه روز بین آنها تقسیم گردیده بود0 درسال 46 دور سیزده شبانه روز تبدیل به دور شانزده شبانه روزی آب گردید و زمین براساس آن تقسیم شد و سه شبانه روز آب با زمین به طور مشاع فروخته شده و نتیجه نهایی صدور سند رسمی شماره 6986 می باشد و اینجانب با تبدیل دور سیزده به شانزده سه ساعت آب موجود درسند را با زمین آن خریدم و برادرم (ج ) نیز در سند رسمی فوق دارای دو ساعت آب با زمین مربوطه بوده و همسر برادرم به نام خانم (ج ) نیز درسند مزبور دارای یک ساعت آب بوده با زمین مربوطه و پدرم (ه ) درهمین سند دارای یک ونیم ساعت آب با زمین می باشد که طی وقفنامه عادی و استشهادیه محلی در زمان حیات خودش تحویل برادرم (ج ) نمود که وقفنامه مزبور به موجب رای شماره 66/231375/11/62 دادگاه رسمی گردید و متولی آن (ج ) برادرم می باشد0 بنابراین با توجه به سند رسمی شماره 7986 پدرم به جز یک حیاط و یک باغ که آنهم طی بخشنامه عادی و بخشنامه رسمی مورخ 15/3/75 به شمراه 85/26 000 بین وراث تقسیم گردیده و در اختیار وراث از جمله 00 می باشد هیچ گونه مایملک دیگری ندارد و هشت قطعه زمین مورد ادعا مربوط به 5/7 ساعت فوق در مجموع دور شانزده شبانه روزی می باشد و خواهان اقدام به تصرف عدوانی چهار قطعه زمین ملکی اینجانب مربوطه با سه ساعت آب را نموده که شکایت نمودم و منجر به صدور حکم شماره 345/64 گردیده است و استناد خواهان به پرونده شماره 182/59 با وجود بخشنامه 000 موثر نمی باشد و چون خواهان ملک را مذکور را عدوانا و غصبا متصرف گردیده محکومیت تعزیری شده و علاوه برآن محکوم به خلع ید و رفع تجاوز گردیده که حکم محکومیت مشارالیها طی دادنامه شماره 34/19239/6/65 و 99/191635/6/65 به ثبت رسیده و حکم مزبور توسط پاسگاه ژاندارمری اجراء گردیده است 0 خواهان بعدا خواسته های خود را از طریق محاکم حقوقی تعقیب که به کلاسه 248/266 ح ثبت که منتهی به دادنامه شماره 8/5558/7/67 با توجه به رای شماره 37/542 گردیده که حکم به رد دعوی خواهان صادر گردیده و در پرونده شماره 689/65 ح 2 به خواسته اثبات مالکیت باتوجه به محکومیتهای حاصله در پرونده های کیفری که استناد گردیده رای بر بیحقی او صادر گردیده فلذا تقاضای رد دادخواست ناموجه وی را دارد0 در جلسه 19/9/68 (جلسه اول ) خواهان بهای خواست خود را به دومیلیون و یکصدهزار ریال تقویم نموده و خوانده اظهار نموده که زمین متعلق به خودم می باشد0 دادگاه با توجه به میزان بهای خواسته قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار صلاحیت دادگاه حقوقی یک صادر کرده است 0 دادگاه حقوقی یک 000 پرونده شماره 6925 تجدیدنظر و پرونده و شماره 378/66 دادگاه حقوقی دو پرونده شماره 65992 دادگاه کیفری دو و پرونده شماره 6713/65 احکام و پرونده شماره 182/59 را ظاهرا مطالبه و ملاحظه نموده و خلاصه آنها را به طور اجمال در صورتمجلس منعکس نموده و دادگاه در جلسه 17/7/75 برای اینکه معلوم شود رقبه مورد دعوی جزو رقبات مورد رای شماره 37/14542/10/59 دادگاه صلح 000 که به مورد اجراء درآمده می باشد یا خیر قرار ارجاع امر به کارشناسی و معاینه و تحقیق محلی صادر کرده و قرارهای معاینه و تحقیق محلی درجلسه 2/3/71 اجرا گردیده نظریه کارشناس به شماره 10946/3/71 ثبت دفتر گردیده و خوانده طی لایحه ثبت شده به شماره 24137/3/71 به نظریه کارشناس اعتراض نموده و دادگاه در تاریخ 15/5/71 طی شماره 401/15181/5/71 نظر به رد دعوی خواهان صادر کرده که در اثر اعتراض خواهان پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و شعبه سیزدهم دیوان عالی کشور با توجه به قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای حقوقی یک و دو مصوب اسفند 1371 بدون رسیدگی پرونده را به دادگاه مربوطه اعاده نموده و دادگاه حقوقی یک 000 طی دادنامه شماره 117/30146/2/72 به استدلال اینکه طی حکم شماره 37/542 دادگاه صلح 000 مورد خواسته حق خوانده دانسته شده و حکم اجراء گردیده و اینکه کارشناس منتخب مرقوم داشته مورد خواسته جزء محکوم به حکم شماره فوق می باشد و اینکه خواهانهای گواهی به حقانیت خوانده نموده اند حکم به رد دعوی خواهان صادر کرده و حکم مزبور در تاریخ 17/3/72 به طرفین ابلاغ گردیده و خانم (الف ) در تاریخ 27/4/72 درخواست تجدیدنظر نموده و تبادل لوایح انجام گردیده و دادرس امضاء کننده رای پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع شده و دادخواست تجدیدنظر و لایحه دفاعیه تجدیدنظر خوانده در هنگام طرح پرونده قرائت خواهد شد0
هئیت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای 000عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
(بسمه تعالی 0 به دادنامه تجدیدنظرخواسته اشکال وارد است زیرا استدلال گردیده : (دادگاه صلح 000 طی حکم شماره 37/542 پرونده شماره 183/59 مورد خواسته را حق خوانده (ب ) دانسته و همچنین استدلال شده : کارشناس منتخب دادگاه مرقوم داشته مورد خواسته جزء محکوم به حکم شماره 37/542می باشد) که ظاهرا استدلات مذکور با مفاد مدلول دادنامه تجدیدنظر خواسته مطابقت ندارد زیرا حکم شماره 37/542 به نفع خواهان (الف ) صادر گردیده بود و نه خوانده و نیز نظریه کارشناس که موضوع خواسته دعوی مطروحه را جزء رقبات مورد حکم شماره 27/542 دادگاه صلح اعلام نموده در اجرای قرار مورخ 17/7/70 صادر شده است و ظاهر بر آن است که نفع خواهان می باشد0 قطع نظر از مراتب فوق اساسا اشکالات دیگری به دادنامه تجدیدنظرخواسته وارد است زیرا اولا طبق گواهی سابق اداره ثبت مضبوط در پرونده و دادنامه شماره 37/542 دادگاه صلح 000 مورث طرفین دعوی (ه ) ده سهم مشاع از 1025 سهم شش دانگ مزرعه میان آباد مشتمل بر یک رشته قنات جاری به استثناء خانه و باغات ]000[ درخواست ثبت نموده و در جریان ثبت است و از طرف دیگر خوانده به استناد سند رسمی شماره 986 و حکم شماره 231375/11/62 شعبه سوم دادگاه عمومی 000 شهادت شهود و تحقیقات محلی مدعی است که شش هکتار از مزرعه 000 را شخصا مالک بوده و مستثنی از ماترک مرحوم (ه ) می باشد0 برای اثبات این ادعا توضیح داده که (زمینهای آبادی مذکور تا سال 46 براساس مدار سیزده شبانه روزی بین مالکین تقسیم گردیده ولی درآن سال 3 شبانه روزی به مدار آن اضافه گردیده و به مدار شانزده شبانه روز تبدیل شده و زمین بر مبنای آب تقسیم گردیده و در نهایت سند رسمی شماره 7986 تنظیم گردیده و به موجب سند مزبور سه ساعت آب به انضمام زمین خریداری نموده و مرحوم پدرش مالک 5/1 ساعت آب با زمین بوده که وقف نموده و به موجب حکم شماره 221375/11/63 شعبه سوم دادگاه عمومی 000 تولیت آن به عهده برادرش آقای (ج ) قرار گرفته است ) که با توجه به مراتب فوق صدور حکم تجدیدنظر خواسته مستلزم آن بوده است که به مدافعات تجدیدنظرخوانده و دلایل استنادی وی رسیدگی به علم آمده باشد در حالی که معلوم نیست با وجود ناخوانابودن سند رسمی شماره 7986 و ملاحظه ننمودن پرونده شماره 11/86/62 مربوط به رای شماره 231375/11/62 شعبه سوم دادگاه عمومی 000 چگونه مبادرت به صدور رای تجدیدنظر خواسته شده است و ظاهرا رای مزبور نیز بر مبنای سند رسمی شماره 7986 و دادنامه استنادی تجدیدنظرخوانده استوارنمی باشد0 به علاوه ازپرونده شماره 183/59 که مورد استناد تجدیدنظرخواه بوده و پیوست نمی باشد خلاصه جامع و کامل و مفیدی در صورتمجلس منعکس نگردیده و نیز پرونده های مربوط به آن ظاهرا مورد ملاحظه دادگاه واقع نشده وهمچنین پرونده شماره 689/65 دادگاه حقوقی 000 (مربوط به دادنامه شماره 71/15455/4/66) و نیز گواهی انحصار وراثت مرحوم (ه ) و وقفنامه مورد بحث ملاحظه و بررسی نشده و وضعیت و جریان کامل ثبتی شش دانگ مزرعه 000 معروف به 000 و قنات و چاه مربوطه و نیز مقدار سهم مورث اصحاب دعوی و مقدار سهم شخصی ادعایی خود تجدیدنظرخوانده از اداره ثبت اسناد 000 استعلام نگردیده است و حال آنکه جریان پرونده اقتضا دارد کلیه اسناد و دادنامه ها و پرونده های ذکر شده در فوق رسیدگی شود و وضعیت ثبتی از ابتدا تا حال مورد بررسی قرار گیرد و لازم است پرونده ثبتی مزرعه فوق الذکر با حضور نماینده ای بصیر و مطلع از اداره ثبت (باتوجه به موضوع وقفیت یک ساعت و نیم آب و اراضی قنات 000 موضوع رای شماره 66/231375/11/62 شعبه سوم دادگاه عمومی 000 و مندرجات سند شماره 7986) مطالبه و ملاحظه گردد و خلاصه ای از آن در پرونده منعکس و توضیحات لازم از نماینده اداره ثبت اخذ گردد0 بنا به جهات فوق دادنامه تجدید نظر خواسته نقض می گردد و رسیدگی مجدد به دادگاه حقوقی یک 000 محول می شود0)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
102

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 277

تاریخ تصویب : 1372/06/18

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.