رسیدگی به موضوع واحد درصلاحیت دادگاهی است که سبق ارجاع باآن میباشد
کلاسه پرونده : 7/11/568
شماره دادنامه : 394/7
تاریخ رسیدگی : 16/4/71
موضوع رسیدگی : حل اختلاف
مرجع رسیدگی : شعبه هفتم دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : ابتدا آقای (الف ) به طرفیت بانو (ب ) به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش طرح دعوی می نماید که رسیدگی به این خواسته خواهان به دادگاه مدنی خاص 000 محول می گردد و دادگاه منعکسه در رای صادره حکم به طلاق زوجه از ناحیه ی زوج صادر می نماید0 زوجه تجدید نظر خواهی نموده و رسیدگی به تجدید نظر خواهی وی به شعبه هفتم دیوان عالی کشور ارجاع می شود و شعبه هفتم دیوان عالی کشور چنین رای می دهد: (با توجه به محتویات پرونده اولا: نفقه زمان عده زوجه تعیین نشده ثانیا: تکلیف مهریه زوجه معلوم نگردیده ]است [ بنا به جهات یاد شده دادنامه تجدیدنظر خواسته نقض و رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاههای مدنی خاص ارجاع می شود0) پس از نقض دادنامه اعاده پرونده به 000 پرونده به شعبه دوم دادگاه حقوقی یک 000 قائم مقام مدنی خاص محول می شود و دادگاه مذکور قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت دادگاه مدنی خاص 000 صادر می کند که در نتیجه اختلافات بین دو دادگاه حاصل می گردد و پرونده جهت رسیدگی به اختلاف به شعبه هفتم دیوان عالی کشور ارجاع شده است 0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است و پس از قرائت گزارش و و مطالعه پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(در خصوص اختلاف حاصله بین دو دادگاه مدنی خاص اراک و ملایربا توجه به محتویات پرونده و عنایت به اینکه سبق ارجاع بادادگاه مدنی خاص اراک می باشد و به علاوه شعبه هفتم دیوان عالی کشور نیز رسیدگی به پرونده را به شعبه دیگر دادگاه مدنی خاص اراک محول نموده است لهذا با اعلام صلاحیت دادگاه مدنی خاص اراک حل اختلاف می نماید0)
مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1 صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
98
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 394
تاریخ تصویب : 1371/04/16
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
خواسته ابطال صورتجلسه شرکت تعاونی می باشد که نوعا ازدعاوی غیرمالی حقوق محسوب ومحتاج اعمال نظر قضایی است اگر کسی به یک نفردیون متعدده داشته باشد تشخیص اینکه تادیه از بابت کدام دین است با مدیون می باشد