انتقال موخرسهام شرکت که به دونفرصورت گرفته باشدباطل است و شرکت نمیتواند به اعتباراینکه درانتقال سهام مصوبه هیات مدیره اخذنشده است به عنوان معترض ثالث به رای دادگاه اعتراض نماید

انتقال-موخرسهام-شرکت-که-به-دونفرصورت-گرفته-باشدباطل-است-و-شرکت-نمیتواند-به-اعتباراینکه-درانتقال-سهام-مصوبه-هیات-مدیره-اخذنشده-است-به-عنوان-معترض-ثالث-به-رای-دادگاه-اعتراض-نماید

انتقال موخرسهام شرکت که به دونفرصورت گرفته باشدباطل است و شرکت نمیتواند به اعتباراینکه درانتقال سهام مصوبه هیات مدیره اخذنشده است به عنوان معترض ثالث به رای دادگاه اعتراض نماید


بتاریخ 28/6/75 پرونده کلاسه 75/280 و 75/1013 مربوط به دادنامه
896897
مرجع رسیدگی : شعبه 186 دادگاه عمومی تهران
خواهان :پرونده کلاسه 75/280 آقای علیرضانیلی احمدآبادی باوکالت
آقای داودفاطمی بنشانی تهران ...
خوانده :شرکت بافندگی مشیرباوکالت آقای حجتی بنششانی تهران ...
خواسته :ابطال تصمیمات شرکت
خواهان پرونده کلاسه 75/1013 شرکت بافندگی مشیرسهامی خاص باوکالت
آقای حجتی امامی بنشانی فوق
خوانده :آقای علیرضانیلی احمدآبادی محسن جواهری اصالتا" وبولایت ازطرف دخترشان مهساجواهری احمدجواهری حمیداویسی سعید مسعود اویسی باوکالت آقای داودفاطمی آدرس بالا
خواسته :معترض ثالث دایربه فسخ رای شماره 409 واعلام بی اعتباری قولنامه
گردشکار:خواهان دادخواستی بخواسته فوق بطرفیت خوانده بالا تقدیم داشته که پس ازارجاع به این شعبه وثبت کلاسه فوق وجری تشریفات قانونی دروقت فوق العاده مقرردادگاه بتصدی امضاءکننده زیرتشکیل است وباتوجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی رااعلام وبشرح زیرصدور رای مینماید.

رای دادگاه
پرونده حاضربه موجب تصمیم مورخه 21/11/74 شعبه 9 دیوانعالی کشور که ضمن آن دادنامه های شماره 221 و222 مورخه 19/9/67آقای علیرضا نیلی احمدآبادی باوکالت آقای داودفاطمی طی تقدیم دادخواستی با بیان اینکه آقای محسن جواهری اصالتا"وولایتا" ازناحیه مهساواحمد جواهری درمورخه 18/2/1368 باقرارداد عادی تعداد 2934 سهم متعلق به خودوبستگانش راازشرکت بافندگی مشیردرقبال مبلغ یکصد میلیون ریال به موکل وی منتقل ومجددا"همان تعدادسهام رادرتاریخ موخربه آقایان سعیدحمیدمسعودشهرت همگی اویسی انتقال داده است خواستار ابطال انتقال سهام موخروالزام آقای محسن جواهری به انتقال سهام به موجب قراردادمقدم شده است نظرباینکه هردوقراردادبنحوعادی بوده درنهایت دادگاه رسیدگی کننده ضمن دادنامه شماره 409 حکم برابطال انتقال سهام موخروالزام آقای جواهری به انتقال سهام موضوع قرارداد مقدم یعنی مورخه 18/2/1368صادرواعلام میداردمتعاقب آن درمورخه 25/10/69 شرکت بافندگی مشیرکه سهام موردترافع متعلق به آن شرکت بوده باوکالت آقایان دکترجوادواحدی وخلیل بهرامیان بعنوان معترض ثالث دادخواستی به خواسته فسخ رای شماره 409 واعلام بی اعتباری قولنامه مستندرای تقدیم دادگاه داشته اندبااین توضیح که شرکت درفعالیت تجاری خود توسط هیات مدیره اداره می شودوباصدوررای مذکوربحقوق شرکت موکل خلل واردگردیده وبه استنادماده 9 اساسنامه شرکت بافندگی مشیر انتقال سهام منحصرا"وموکدا"باتصویب اعضای هیئت مدیره امکان دارد وچون انتقال سهام موردادعای آقای علیرضانیلی احمدآبادی بدون تصویب هیئت مدیره صورت گرفته ازجهات قانونی فاقداعتباراست نهایتا" درخواست فسخ دادنامه صادره وبطلان قولنامه مستنددعوی اصلی را خواستار گردیده اند وچون شرکت بافندگی مشیر درپی انعقادجلسات و مصوبات خودافزایش سرمایه داده واین افزایش سرمایه بدون حضورو رعایت حقوق آقای نیلی احمدآبادی بوده این بار مشارالیه باوکالت آقای داودفاطمی دادخواستی بخواسته ابطال تصمیمات شرکت بطرفیت شرکت بافندگی مشیرتقدیم که درشعبه 19 حقوقی یک سابق موردرسیدگی وبلحاظ وحدت موضوع وطرفین قرار وحدت رسیدگی به هردو پرونده درشعبه 35 حقوقی یک سابق صادروشعبه مذکورنهایتا" باپذیرش دعوی معترض ثالث بلحاظ عدم رعایت ماده 19 اساسنامه شرکت درانتقال سهام به آقای نیلی احمدآبادی که بدون تصویب هیئت مدیره انجام پذیرفته حکم بر فسخ دادنامه شماره 409 واعلام بی اعتباری قولنامه مستندرای صادر وبدلیل عدم احرازسمت قانونی آقای نیلی احمدآبادی دعوی ابطال تصمیمات مورخ 20/1/68 و 5/7/67 شرکت ازناحیه وی راقابل استماع ندانسته وقرارعدم استماع صادروبدنبال تجدیدنظرخواهی آقای نیلی احمدآبادی که متعاقب قرارابطال دادخواست صورت گرفته پرونده به شعبه 14 دیوانعالی کشورارسال که قرارصادروتائیدوابرام گردیده و دراجرای اعمال ماده 17 قانون تعین مواردتجدیدنظر آراء دادگاهها و31 فعلی قانون تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب تقاضای تجدیدنظر خواهی وکیل محکوم علیه (آقای نیلی احمدآبادی ) موردپذیرش آقای دادستان محترم کل کشورقرارگرفته وپرونده جهت رسیدگی به شعبه نهم دیوانعالی کشورارجاع وشعبه مرجوع الیه بانقض دادنامه های شماره 221 و222 مورخه 2/4/372 صادره ازشعبه 35 دادگاه حقوقی یک سابق تهران پرونده راجهت رسیدگی مجددبه یکی ازشعب دادگاههای عمومی تهران ارسال ودرپی ارجاع پرونده به این شعبه وقت رسیدگی تعیین واصحاب دعوی به دادرسی دعوت آقای دکتر جوادواحدی احدازوکلای شرکت ازوکالت شرکت استعفاوآقای دکترحجتی امامی بوکالت ازمعترض ثالث دردعوی شرکت ،دادگاه بااستماع اظهارات طرفین که غالبا"تکرارمطالب قبلی بوده وبادرنظرگرفتن مستندات ومدارک ابرازی محتویات پرونده اولا"دردعوی اعتراض ثالث که به موجب ماده 582 قانون آئین دادرسی مدنی مطرح گردیده معترض ثالث بایستی 2 مطلب رااثبات نماید1 در دعوی اصلی به عنوان اصیل یانماینده شرکت نداشته 2 حکم صادره و مورد اعتراض به حقوق وی خللی واردنموده باشد نظربه اینکه شرکت بافندگی مشیرکه به عنوان ثالث به رای صادره اعتراض نموده همان شرکتی است که مدیران وسهامدارانش به موجب صورتجلسات مورخه 5/2/66 شرکت انتخاب ومدیران آن به اسامی خواندگان سعید حمید مسعودشهرت همگی اویسی تعیین گردیده اند وچون مدیران مذکورخوانده دعوی اصلی بوده اند وبه صراحت ماده 48 قانون تجارت مدیران شرکت نمایندگان قانونی شرکت محسوب می شوند فلذااین اشخاص یکباربه عنوان خریداران سهام موردبحث طرف دعوی قرار گرفته ومبادرت به دفاع وپاسخگوئی نموده اندوباردیگرنیزهمین اشخاص باتفویض وکالت به آقایان واحدی وبهرامیان بعنوان مدیرشرکت تحت عنوان ثالث به رایی که علیه آنان بوده اعتراض ودرحقیقت تقدیم دادخواست اعتراض وافتتاح باب جدید بعنوان ثالث ازناحیه این اشخاص بعنوان شرکت بلحاظ عدم موفقیت در دعوی اصلی بوده زیرامدیران شرکت ازموضوع دعوی مطلع وچنانچه خللی به حقوق شرکت واردمی گشت می بایستی دردعوای اصلی معترض آن می شدند ودرصدداحقاق حق واستیفای حقوق شرکت برمی آمدندودفاع خودراباعتبار وضعیت حقوقی شرکت وبراین مبنااستوارمی نمودندوباعدم ادخال شخصیت حقوقی شرکت ازسوی مدیران محملی برای اعتراض ثالث که ازطرق فوق العاده شکایات نسبت به احکام است باقی نمی ماندثانیا"اگرانتقال سهام ازسوی آقای جواهری به موجب قراردادمقدم بدون کسب اجازه از هئیت مدیره ومخالف مدلول ماده 9اساسنامه بوده می بایستی درقرارداد موخرنیزکه بنحوعادی صورت گرفته قائل به مخالفت آن باماده 9اساسنامه شده وماده 9اساسنامه رادرموردهردوقرارداد ساری وجاری دانست در صورتیکه ادعای معترض ثالث ترجیح بلامرجع است ودلیلی برترجیح یکی بردیگری نیست وبفرض اینکه قراردادموخرموافق ماده 9اساسنامه شرکت منعقدگردیده باشدمدیران شرکت مکلف بودندابتدائا" تکلیف سهام انتقالی راکه براساس قرارداد مقدم صورت پذیرفته بنحوی ازانحاء قانونی معلوم ومشخص می نمودندوسپس مبادرت به خریدسهام می کردند علی ایحال بنظردادگاه نتیجه تسامح وتعلل مدیران شرکت که دردادسی شرکت داشته وبوظایف وتکالیف قانونی خویش درخصوص استیفای حقوق شرکت عمل ننموده اندموجب تجدیدترافع باادعای اعتراض ثالث گردیده بفرض اینکه استدلال اولیه درخصوص شناسایی معترض ثالث محل تردید باشدموضوع از حیث اینکه آیاخللی به حقوق شرکت واردگردیده یاخیرنیزقابل امعان نظراست زیراعوامل مشخصه شرکت تجاری ازهمکاری 2 یاچندنفرباآوردن حصه مشخص وبه قصدونیت انتفاع دراثراشتغال به شغل تجاری آغازمی شود آنچه که مسلم است درشرکتهای مدنی شخصیت شریک ازاعتبارواهمیت کمتری برخورداراست وسرمایه شرکت بیشترموردتوجه قرارمی گیردوسرمایه شرکت نیزچیزی جزاموال ودارائی ونام مخصوص شرکت نیست حال ببینیم آیا ورودشخصی به شرکت باآوردن سرمایه مشخص موجب تخلیل وتخدیش اعتبار حقوقی آن می گرددیاخیر.اساسا" ورود و خروج اشخاص حقیقی درشرکت تاثیری درماهیت حقوقی آن نمی نمایدزیرابرای شرکت تفاوتی نمی کند که چه شخصی سرمایه راآورده وسهام دریدچه کسی است شایدبه شخصیت حقیقی سهام داران ومدیران شرکت بلحاظ عدم همکاری درتصمیمات خللی واردآورده لیکن به هیچ وجه موجبات اختلال درشخصیت حقوقی شرکت را فراهم نمی آوردوضرری رانیزمتوجه آن نمی نمایدفلذابنابه جهات فوق دادگاه خللی رافی حدذاته برای شرکت متصورنمی داندو موضوع ازاین حیث نیزمفروغ عنه می باشدومن حیث المجموع دعوی مطروحه را واجد اوصاف معترض ثالث به اعتبارماده 582 قانون آیین دادرسی مدنی ندانسته ومردوداعلام می داردازطرفی نظربه اینکه نتیجه الغاءدادنامه شماره 409 بازگشت وضعیت طرفین به حالت قبل ازتقدیم دادخواست خواهد بودوچون معترض ثالث دعوای اعتراض ثالث صدورواعلام بی اعتباری و بطلان مستنددعوی اصلی 8/2/1365 راخواستارشده وقانونگذاربه ثالث منحصرا"اجازه اعتراض به حکم یاقراری راداده است که درآن دعوابه عنوان نماینده یااصیل شرکت نداشته وبه دادگاه نیزفقط اجازه داده که اعتراض راوارددیدحکم رادرقسمتی یاکلا"الغاءنمایدولاغیروهرگزبه معترض ثالث اجازه مطرح نمودن ادعای جدیدوبدادگاه اجازه وروددرآن رابعدازالغاءحکم نداده است بنابراین آن قسمت ازدادخواست معترض ثالث مربوط به خواسته اعلام بی اعتباری قولنامه مستند رای فاقد توجیه قانونی بوده ورای ردآن صادرمیگرددوبااعلام عدم وروداعتراض ثالث نظرباینکه دادنامه شماره 221 و222 مورخه 2/4/1372 شعبه 35 حقوقی یک سابق تهران موردنقض دیوانعالی کشورقرارگرفته ونتیجه نقض دادنامه های موصوف ابقاء واعتباردادنامه شماره 409 شعبه مذکور می باشددررسیدگی به دعوی ابطال تصمیمات مورخه 20/1/1368و5/7/1367 شرکت بافندگی مشیرکه ازسوی آقای علیزاده نیلی احمدآبادی باوکالت آقای داودفاطمی وبرعلیه شرکت مزبورمطرح گردیده نظربه اعتباردادنامه موصوف واحرازمالکیت آقای علیرضانیلی احمدآبادی نسبت به مقدار2934 سهم خریداری شده اثبات عضویت وی باعتبارسهام خریداری شده درشرکت محقق ومسلم بوده وچون صورتجلسه مورخه 19/9/1370 تنظیمی شعبه 19 دادگاه حقوقی یک سابق که درمقام استخراج واستحصال تصمیمات شرکت بافندگی مشیرمندرج درپرونده ثبت شرکتهاحکایت برعدم حضورو دعوت خریدار2934 سهم ازسهام شرکت داردوتصمیمات مورخه 20/1/1368 شرکت مشعربرافزایش سرمایه شرکت ازپنجاه میلیون ریال به دویست میلیون ریال ومتعاقب آن بشرح صورتجلسه مورخه 15/7/1368 مجددا" افزایش سرمایه شرکت به مبلغ سیصدوبیست میلیون ریال معادل سیصدوبیست سهم ده هزارریالی منطبق باماده 99اصلاحی قانون تجارت وماده 84 همین قانون نبوده واعتباری نیزبراساس مفاداساسنامه شرکت برآن مترتب نیست فلذاخواسته خواهان مقرون به صحت تشخیص وحکم برابطال تصمیمات مورخه 20/1/1368 و 5/7/1368 شرکت بافندگی مشیرصادرواعلام میگردد رای صادره حضوری بوده وظرف بیست روزپس ازابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظراستان خواهدبود./م
رئیس شعبه 186 دادگاه عمومی تهران محدثی

مرجع :
آرشیوکتابخانه اختصاصی صادق غلام نتاج کارآموزقضائی دادگستری
122

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 897

تاریخ تصویب : 1375/06/28

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.