حق انتفاع عبارت از حقی است که بموجب آن شخص می تواند ازما

حق انتفاع عبارت از حقی است که بموجب آن شخص می تواند ازمالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند

2,872 مشاهده
زمان مطالعه : 1:24
آراء و نظریات

تاریخ رسیدگی : 28/4/73
دادنامه شماره : 73/210 شعبه 18 دیوان

خلاصه جریان پرونده :
آقای (الف ) فرزند... دادخواستی بخواسته مطالبه کردزراعتی نسبت به بیست جریب زمین مزروغی واقع در روستای کلمنجان پلاک 4و7 فرعی از330 اصلی بخش 18 اصفهان که فعلا" معادل مبلغ دو میلیون و یکصد هزار ریال علی الحساب تمبر ابطال و به جلب نظر کارشناس بطرفیت آقای (ب ) تقدیم دادگاههای حقوقی یک اصفهان نموده که به شعبه سوم دادگاه حقوقی یک اصفهان ارجاع شد و بشرح مذکور در دادخواست توضیح داده است مقدار بیست جریب زمین جزء پلاک ثبتی 33بخش 18 ملکی خوانده پس از تقسیم وضعیت ملکی وی در اجرای قانون اصلاحات ارضی بوده که معطل مانده بود و با فشار و خواهش مالک مذکور مرامجبور نمود تا آن را لم یزرع نگذاشته و کشت و زرع نمایم درحالکیه زمین وی فاقد آب بود وانگهی زمین های محل کلمینجان چنان نیست که بدون کود بشود کشت زرع نمود و بقول زاررعین با رشوه دادن زیاد شاهد استفاده نمود که به تبع ناچار شخصا" همه امورات زراعتی از قبیل تسطیح زمینها و کنوکوب و فسفات و ازت و لایروبی و آبیاری و غیره و آب شیرین که عموما" محل آب شور است و قابل استفاده نیست و برق در محل نبود که می توان از موتور آبکشی استفاه کرد وهمه این موارد بهزینه و زحمات طاقت فرسای خودتهیه کرده بدون اینکه خوانده دیناری بپردازد وانگهی در حق انتفاع استفاده نکرده و در حالیکه طبق ماده 40 قانون مدنی جایزبوده وخوانده با طرح پرونده کلاسه 456ح 13 در شعبه سوم دادگاه حقوق خلع ید غاصبانه زمین موصوف و اجرت المثل سالهای گذشته را مطلابه کرده در حالکیه زمین او را حفظ و در حق پیروزی انقلاب اسالمی که هیئت واگذاری زمین زمینهای باقیمانده از مالکین عمده را به افراد تقسیم می نمود حفظ کردم و گرچه کارشناس در نظریه مورخ 16/7/71 در پرونده فوق الذکر اکثر مطالب را ذکر کرده ولکن کرد زراعتی که همانا حق ریشه که حقوق حقه بنده و متداول و مرسوم در دهات است در نظر نگرفته و ادعای غاصبانه یک دروغ فاحش است که بمن تهمت زده در صورتیکه زمین یاد شده با اذن مالک دخالت کرده و باستنادمواد252و257 قانون آئین دادرسی مدنی و تحقیق و معاینه محلی و جانب نظر کارشناس رسیدگی و صدور حکم را خواستار می باشد دادگاه مرجوع الیه وارد رسیدگی شد و در جلسه 22/8/1372 که با حضور طرفین دعوی تشکیل شده پس از مدافعات و اظهارات خواهان و خوانده و انعکاس آن در صورتجلسه ختم رسیدگی را اعلام و بموجب دادنامه تجدیدنظر خواسته بدین خلاصه ((دعوی آقای (الف ) بطرفیت آقای ب مطالبه کرد زراعتی است نسبت به 20 جریب زمین واقع در روستای کلمینجان پلاک 4و7 فرعی از33 بخش 18 اصفهان چون خوانده دفاعا" اظهار داشته خواهان زمین را غصب کرده و حق ندارد کردی هم ندارد قبلا کردش را از کل اراضی گرفته است و خواهان نیز دفاعی ننموده است در قبال اظهارات خوانده و پرونده استنادی خواهان موضوع دعوی آقای (ب ) علیه آقای (الف ) که خلع یداز20 جریب زمین از پلاکهای 4و7 فرعی از33 بخش 18کلمینجان را خواسته که با عوائد آن مطالبه کرده است که دادگاه حقانیت خواهان را ثابت دانسته و چون حق بر سه نداشته حسب نظر کارشناس اجورآنراهم تعیین و خوانده را بمیزان آن محکوم بپرداخت و خلع یدنموده است بنابراین هم دادگاه با توجه بمحتویات پرونده استنادی و سند رسمی واگذاری ملک بابت حقوق زارعانه بخواهان و اینکه تصرفات خواهان در20 جریب زمین مورد ادعا حسب پرونده استنادی غاصبانه می باشد و مضافا" بر آن دلیلی هم برادعای زارع بودن پس ازتنظیم سندرسمی 1329816/2/47 ارائه نداده ومعاینه و تحقیق محلی هم تاثیری در امر ندارد دعوی خواهان را و فاقد وجاهت قانونی دانسته حکم بر بطلان دعوی وی صادر می نماید)) حکم بر بطلان دعوی صادر نموده اند و بر اثر تجدیدنظر خواهی آقای (الف ) پرونده بدیوانعالی کشور ارسال وباین شعبه ارجاع گردید و تجدیدنظرخواه ضمن دادخواست تجدیدنظرخواهی پس از شرح مطالبی معنا نقض حکم را خواستار شد تجدیدنظرخوانده نیز لایحه تقدیم داشته که بشماره 1009 مورخ 19/10/1372 به ثبت رسیده و درآن پس از مدافعاتی معنا ابرام حکم را تقاضا نمودکه مندرجات دادخواست و لایحه هنگام شور قرائت خواهد شد0 هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده نسبت به دادنامه شماره 22453/8/72 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند0

بسمه تعالی
از ناحیه تجدیدنظرخواه در این مرحله از رسیدگی هیچگونه ایراد و اعتراض موجه و موثری که با یکی از شقوق ماده 10 قانون تجدید نظر آراء دادگاههامصوب مرداد ماده 1372 منطبق بوده و نقض دادنامه مورد تجدیدنظر را ایجاب نماید بعمل نیامده است نظر باینکه دادنامه تجدیدنرظخواسته موجهاو مستدلا اصدار یافته وازجهت رعایت اصول و قواعد دادرسی هم فاقد اشکال موثر است لهذا دادنامه مزبور مستندا" بماده 3 و بند یک ماده 5 قانون فوق الذکر ابرام می شود0

مرجع :
کتاب منتخب آراء دیوانعالی کشور پیرامون مسائل اراضی وآب
تالیف یداله بازگیر
انتشارات فردوسی ، چاپ گیتی / 78 ، چاپ اول
149