خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است
کلاسه پرونده : 22/247400
شماره دادنامه : 630/24
تاریخ رسیدگی : 1/9/1372
تجدیدنظرخواه : آقای ((الف ))وبانوان ((ب ))و((پ ))
تجدیدنظرخوانده : آقای ((ج ))باوکالت آقای ((د))
تجدیدنظرخواسته : دادنامه شماره 22166/2/72 صادره ازشعبه اول دادگاه حقوقی یک ...
مرجع رسیدگی : شعبه 24دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقیان ...
خلاصه جریان پرونده :درتاریخ 23/2/70آقای ((ج ))به طرفیت 1.((الف )) 2.((ب ))3.((پ ))به خواسته الزام خواندگان به تنظیم سند مشاعی به میزان سه دانگ ازپلاک 1434 بخش دو...(مقوم به مبلغ دومیلیون وده هزارریال ) تقدیم دادگاه حقوقی یک ...نموده که به شعبه اول ارجاع گردیده وخلاصتا"توضیح داده که خوانده ردیف اول بااختیارات حاصله ازوکالتنامه تفویض وبه شرح فوق واعلامی ازخواندگاه ردیف دوم وسوم همراه سهم خودشان وآنهابرابر مبایعه نامه مورخ 19/8/69 به میزان سه دانگ به اینجانب به صورت معامله قطعی فروخته است وبرابر مبایعه نامه مذکور وکالتنامه شماره 673959/10/69باتوجه به وکالت حاصله از خواهان ردیف دو و سه به اینجانب جهت انجام افراز وکالت داده شده متاسفانه به جای عمل مواردمقید در قرارداد مبادرت به ارسال اظهارنامه نموده ومراتب طی اظهارنامه به وی ابلاغ شده ولی اعتنایی به تذکرات اینجانب ازتحویل اسنادومدارک ننموده که ناچارازتنظیم سندرسمی به میزان سه دانگ ازشش دانگ پلاک فوق الاشعار گردیده ام که باتوجه به حکم دادگاه ودراختیار داشتن سند مشاعی در صورت ضروری اقدام به تقسیم افراز نمایم .لازم به یادآوری است که آن قسمت از مبیع که دراختیارخواندگان بوده طی مبایعه نامه مورد ادعادراختیار اینجانب است .مستندات خواهان 1.فتوکپی مبایعه نامه مورخ 29/8/69، 2. فتوکپی وکالتنامه شماره 71894 26/9/69، 3. فتوکپی شماره 2524104/1/54، 4.فتوکپی شماره وکالت 673959/10/69 ،5. فتوکپی اظهارنامه شماره 6329 28/12/69می باشد.
پس ازتعیین وقت وابلاغ به طرفین آقای ((الف ))احدازخواندگان لایحه ای تقدیم نموده که ضمن آن پس ازایرادبه میزان خواسته ماهیتا" معترض گردیده که درتاریخ دوم آبانماه 69 خواهان به اتفاق شخصی به نام ((س ))از...به ...مسافرت وبه منزل اینجانب ظاهرا" به قصد معامله خانه مراجعه وقراردادی تنظیم شد لیکن درقرارداد مذکوربه مساحت خانه که تقریبا"530الی 550 مترمربع است اشاره ای نشده وثمن معامله 5 میلیون تومان نوشته شده اسقاط خیارطرفین شده ودراین قرارداداز خواندگان که دختران بنده هستنداسمی برده نشده وچون اصولا"این قبیل نوشته هاپیش قرارداداست لذابه استنادآن الزام به تنظیم سندوجهه قاننی نداردوقراردادمذکورمبایعه نامه تلقی نمی گردد.دلایل تقدیمی به شرح زیراست :
1.اینجانب و دخترانم ازقیمت املاک ... وحتی باموقعیت خاص و مرغوب ملک مزبوراطلاعی نداشتیم چون ساکن ...می باشیم ومغبون هستیم وطی اظهارنامه انصراف خودرااعلام کرده ایم 2.به استنادماده 416قانون مدنی چون درحین تنظیم قرارداد به علت اقامت در...از قیمت واقعی ملک بی اطلاع بودیم به مجردورودبه ...وحصول علم ویقین قطعی به غبن انصراف خودرابه طرف اعلام ومتعاقبا"پول اوراهم حواله کردیم 3.با کمال اعتمادواعتقادی که به حسن شهرت وعدالت قضات دارم مع الوصف فتوای حضرت آیت الله اراکی رانیزبه پیوست تقدیم می نماید 4. در قراردادتنظیمی برای پرداخت بقیه معامله مهلت ومدت منجزی معین نشده است 5.وکالتنامه تنظیمی ازدخترانم قبل ازعلم به قیمت ملک وغبن فاحش وقبل ازاعلام انصراف ازمعامله تنظیم گردیده بودبنابراین بعد تحقق غبن واعلام انصراف موضوعا"منتفی است 6.باانتفادموردوکالت و اعلام انصراف از همان اوان وکیل قهرا"مغزول وبلکه منعزل بوده و ادعاواستنادخواهان وجاهت قانونی ندارد.
طبق صورتجلسه مورخ 7/8/70 خواهان اظهارداشته که اینجانب به موجب قراردادمورخ 21/8/69 یک باب حیاط ازخواندگان خریداری کرده ام که مقداردومیلیون تومان درسه نوبت داده ام وقرارشده که سندتنظیم گردد ولی آنهاازتنظیم سند خود داری می کنند.آقای ((الف ))خوانده ازطرف خود و وکالتا"از دو نفرخوانده دیگرمعامله راانجام داده است ولی ایشان درقرارداداسمی ازوکالتنامه نبرده است وامارسما"ازآنان وکالت داشته که موردمعامله رابه هرمبلغ بفروشد به همین جهت خواندگان ردیف دوم وسوم راطرف دعوی قرارداده ام وامادرمورد اعتراض به میزان خواسته عریضه نویس اشتباه کرده ومن به پنج میلیون تومان خریده ام وهرچقدرقانون حکم کندحاضربه الصاق تمبرمی باشم آقای ((الف ))اظهار داشت عرایض همان است که درلوایح تقدیمی بیان گردیده وخواندگان ردیف دوم وسوم نیزعرایض خودرابه صورت لایحه تقدیم داشته اندواظهارات خواهان مورد تکذیب است .دادگاه وضعیت ثبتی ملک را از اداره ثبت استعلام نموده که پاسخ واصل آقای ((د))باتقدیم یک برگ لایحه تقدیمی خود را وکیل خواهان معرفی کرده است .بانوان ((ب )ازخواندگان نیزضمن لایحه تقدیمی اظهار داشته اند معامله ای که پدرشان به وکالت ازطرف آنان کرده موردرضایت وقبول ایشان نبوده است ضمنا"آقای ((الف ))به طرفیت آقای ((ج ))دادخواستی به خواسته فسخ سه دانگ مشاع پلاک 1/1434 فرعی یک بخش 2 موضوع قراردادوقولنامه مورخ 21/8/69به علت وجود غبن فاحش مقوم به مبلغ دویست وده هزارتومان برای ابطال تمبردر رابطه باپرونده 172/71 وخسارات محاکمه تقدیم دادگاه حقوقی یک ... نموده که مطالب آن مفادا"تکرارمطالبی است که درپرونده دعوی اصلی به عنوان خوانده دفاعا"ایرادنموده است .دادگاه پرونده های مذکور را تواما"موردرسیدگی قرارداده وپس ازکسب نظرآقای مشاور بدوا"اظهار نظروسپس پس ازذکرمقدمه وجریان پرونده چنین رای صادرکرده است :
(...باتوجه به مراتب واظهارات ومدافعات طرفین واینکه مستندخواهان قراردادمورخ 21/8/69می باشدکه فروشنده آن ((الف ))وخریدارآقای ((ج ))و موردمعامله سه دانگ مشاع ازشش دانگ خانه باغچه تحت پلاک 1434می باشد که باتوجه به پاسخ استعلامیه ثبتی یک ونیم دانگ آن متعلق به آقای ((الف ))ویک دانگ ونیم آن بالمناصفه متعلق به دونفرخواندگان دیگر به نامهای ((پ ))و((ب ))است که باوصف مذکورتنظیم قرارداد باشرایط مندرج درآن مسبوق به وجودوکالتنامه شماره 2544104/1/54 تنظیمی دردفتراسنادرسمی شماره 81 حوزه ثبت ...می باشدکه ضمن آن آقای ((الف )) نسبت به رسیدگی به کلیه امورموکلین خود...اعم ازخریدوفروش قعطی وشرعی ...به هرمبلغ وبه هرکس وبه ه شرط وکالت داشته بنابراین نامبرده به عنوان فروشنده باعلم واطلاع ازمیزان مالکیت خود و دو دختران نسبت به دانگ مشاع یعنی تمامی سهم خود وبانوان ((ب ))و((پ )) قرارداد راتنظیم وعملا"یکی ازشقوق موردوکالت راکه فروشی بوده انجام داده است واین امرمبین ومبنای تنظیم کنندگان قراردادمستند دعوی انجام معامله به تمامی سهم اصیل و موکلین ایشان است به طوری که موردمعامله سه دانگ مشاع ازشش دانگ پلاک مورد بحث منظورگردیده و دریک چنین شرایطی فرض اینکه آقای ((الف ))باقصدفروش سهمی خودوبا داشتن چنان وکالتی ازطرف دختران خودسهمی موکلین خودرامعامل قرار نداده وسهم دودخترخودراباخریداربه حل اشاعه باقی بگذاردبعید به نظرمی رسد زیرانفوذواعتباروکالتنامه مذکور وانجام مورد وکالت با تصرع به فروش وانتقال سهمی موکلین به موجب وکالتنامه رسمی شماره 271894/9/69تنظیمی دردفتراسنادرسمی شماره 342حوزه ثبتی ...مجددا" موردتاییدوتنفیذ قرارگرفته و وکالتنامه اخیربعدازتاریخ قرارداد عادی مورخ 21/8/69 تنظیم گردیده {است }که این امربه وضوح دلالت بر تنفیذاقدامات وکیل درانجام موردوکالت یعنی فروش سهمی موکلین نیز دارد زیرااقدامات وکیل درانجام موردوکالت توجها"به ماده 680 قانون مدنی قبل ازرسیدن خبرعزل به اودرحدودوکالت خودنافذومعتراست ودر مانحن فیه چنین عزلی ازطرف موکین مشهودنیست وبرهمین اساس وپس از علم واطلاع موکین (بانوان ((ب ))و((پ ))ازاقدام به تنظیم وکالتنامه دیگری به شماره 673959/10/69 دفتراسنادرسمی شماره یک حوزه ثبتی ...به نام خریدارآقای ((ج ))می نمایدکه کلیه اقدامات مربوط به امور اداری وثبتی ...مربوط به سه دانگ مشاع ازشش دانگ یک باب خانه پلاک شماره 1434 فرعی یک بخش دو...موردمعامله انجام دهد واین خود به این معنااست که طرفین اولین شرط مندرج درقراردادراکه ضمن آن قیدشده است قرارشدخریدارباوکالت تمام کارهای اداری رااعم ازثبت کل شهرداری ،دارایی وسایرموانع رارفع نمایدتاآماده تنظیم سند نماید وفروشنده درمحضرحاضروامضاءنمایدباتوافق وتراضی تحقق بخشیده اند بنابراین وباتوجه به میزان مورد معامله و وجود وکالتنامه فوق الاشعاروتصریح به موردوکالت تمسک به اینکه قولنامه فاقدامضای دو مالک دیگر...و...بوده واینکه دروکالتنامه شماره 44104 25/1/54 وکالتی برای فروش ومعامله قطعی سهم موکلان ازپلاک 1224/1 به اینجانب داده نشده نمی تواندمحمل قانونی داشته باشد.
اماادعای غبن خوانده ردیف اول وخواهان تقابل نیزقابلیت پذیرش و استماع رانداردزیراعلاوه ازمراتب مذکوروجریان امرکه خود دلیل بر مضی فاصله زمانی است نظربه اینکه قولنامه درتاریخ 21/8/69 تنظیم ونامبرده پس ازاخذوکالتنامه شماره 2671894/9/69 ازدختران خوددر تاریخ 6/10/69 به خریداروکالت داده است تااقدامات راانجام دهدو پس ازگذشت حدودچهارماه یعنی درتاریخ 27/12/69 مبادرت به ارسال اظهارنامه کرده که دراظهارنامه موردنظراشاره ای به اینکه مشارالیه مغبون شده است به عمل نیامده وفقط به طوریکجانبه اعلام گردیده است که درقولنامه مورخه 21/8/69 به لحاظ اشکالات اساسی ازنظرموازین شرعی وقانونی درمورد معامله خانه باغچه پلاک 1434 فرعی یک نمی تواند قابلاجراباشدلذا بدینوسیله انصراف خودراازاقدام به مبایعه به شما ابلاغ می نمایم ...که این امرنمی تواندموجبی برای فسخ معامله تلقی گردد وازطرفی به موجب ماده 420 قانون مدنی خیارغبن بعدازعلم به غبن فوری است و درمانحن فیه دلیلی براعمال خیاربه صورت قانونی مشهودنیست مضافا"به اینکه نامبرده قسمتی ازثمن معامله رابه طور متناوب دریافت داشته است واینکه توسل به پاسخ استفتاءنیزتوجها"به اصل یکصدوشصت وهفتم قانون اساسی ووجودقوانین وضوعه ومدونه نمی تواند موثردرمقام باشدوباعنایت به اینکه سایرمطالب وعناوین مطروحه از طرف خواندگان دعوی اصلی به نحوی نیست که خللی به ارکان بخشیدن به مفادومعلول آن بوده که این امربه تنظیم سند رسمی نسبت به مورد معامله امکان پذیراست بنابراین دادگاه دعوی خواهان آقای ((ج ))به طرفیت خواندگان آقای ((الف ))وبانوان ((ب ))و((پ ))رامحمول برصحت تشخیص داده ونسبت به محکومیت خواندگان به تنظیم سند رسمی سه دانگ از شش دانگ پلاک 1434 فرعی یک بخش 2...دریکی ازدفاتراسناد رسمی وبا شرایط مندرج درقراردادمورخ 21/8/69 صادرواعلام می داردودرخصوص دعوی آقای ((الف ))به طرفیت آقای ((ج ))به خواسته فسخ قراردادمذکوربنا به جهت مشروحه فوق وبه علت عدم احرازصحت دعوی حکم به ردآن صادر واعلام می داردآقای ((الف ))و((ب ))و((پ ))ازدادنامه مذکورتجدید نظر خواهی کرده اند که پس ازانجام تبادل لوایح پرونده به دیوان عالی کشورارسال وبه این شعبه ارجاع گردیده است .
هیئت شعبه درتاریخ بالاتشکیل گردید.پس از قرائت گزارش آقای ... عضوممیزواوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
((اعتراضات تجدید نظرخواهان نسبت به رای تجدیدنظرخواسته باتوجه به استدلالات دادگاه وارد و موثرتشخیص نمی گردد واعتراضات به نحوی نیست که نقض رای مذکور راایجاب نماید.ازلحاظ رعایت اصول وقواعد دادرسی نیزاشکال موثری دررسیدگی دادگاه مشهود نمی باشد لذا رای موردبحث نتیجتا"ابرام می شود.))
مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی ، جلددوم
تالیف ، یداله بازگیر، کارشناس قضائی وزارت دادگستری
انتشارات ققنوس ، چاپ اول ، چاپ سحاب ، 1377
84
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 630
تاریخ تصویب : 1372/09/01
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
منزل (خانه ) به صورت کلیدی فروخته شده نه متری بنابراین نمی توان تصور کرد متراژ کم بود تا تدلیس وغبن ازآن ثابت گردد بند 2 ماده 233 مورد استناد خواهانها، مع الفارق از دعوی معنون بوده وشرط مجهولی حادث نیست تاموجبات جهل به عوضین رافراهم آورد