سلام. سال ها پیش در دوران پهلوی در روستای ما شهرک سازی شد و زمین پدرم را بدون رضایت او تصرف کردند. اما این شهرک سازی به صورت کامل انجام نشد و روی زمین پدرم هیچگونه ساخت وسازی انجام ندادند و فقط دیوارکشی اطراف زمین را که چند ردیف بود خراب کردند و دو اطاق چوبی (کپر) که روی زمین بود را ویران کردند.پدرم در آن وقت خارج از کشور بود.در آن زمان در روستای ما هیچ کدام از زمین ها سند نداشتن و قاعدتا زمین ما نیز سند نداشت و هر چه بود سنتی بود و پدرم سواد لازم برای پیگیری موضوع را نداشت و به تصور او زمین را بردند که بردن و دیگر دنبال زمین نرفت.زمین هم دست نخورده ماند تا اینکه چند سال بعدش انقلاب شد و در سال 64 یک نفر از شوراها و یک نفر از اهالی روستا قسمتی از زمین را طی صورتجلسه ای ساده و به زبان ساده و تقریبا غیر قابل فهم به سپاه پاسداران برای اجرای برنامه تحویل دادند.که کارشناس اداره ثبت اسناد اعلام کرد که در آن صورتجلسه فقط 68 متر از زمین را به سپاه تحویل داده اند در حالی که کل زمین 4643.15متر می باشد.سپاه نیز به استناد همین صورتجلسه باطل بعد از بیست و خردی سال در سال 84 طی برنامه چهارم توسعه کل ملک را به نام خود سند کرد. الان یک سال میشود که ما از سپاه شکایت کردیم(در دادگاه اعلام کردیم که زمین ارثی می باشد) که عمویم نیز با طمع وارد جریان شد و به عنوان مدعی دوم شکایت کرد.پرونده در شعبه دوم دادگاه تحت پرونده تصرف عدوانی دایر بود و سپاه با ارائه سند از خودش دفاع کرد و پرونده مختومه شد.ما در شعبه اول دادگاه دادخواست ابطال سند ارائه نمودیم عمویم نیز به صورت جداگانه دادخواست ابطال سند ارائه نمود.دادرس پرونده به ما اعلام کرد که شما اول خود به صلح برسید و سپس شکایت کنید بهتر است ما نیز از طریق ریش سفیدان سعی به سازش با عمویمان کردیم ولی نتیجه ای نداد و ما از عمویمان ناامید شدیم.دادگاه نیز با توجه به ماده 22 قانون ثبت و 1292 قانون مدنی قرار بر رد دعوی ما صادر کرد.این درحالی بود که مراحل قانونی برای خرید و تملک زمین برای اجرای برنامه های عمرانی و امنیتی مصوب سال 1358 از طرف سپاه رعایت نشده بود و در این منطقه اراضی ملی زیادی که میتوان از آن استفاده کرد وجود دارد و ما این را در دادگاه اعلام کردیم و طبق نظریه کارشناس ثبت اسناد فقط 68 متر از زمین به سپاه تحویل داده شده. نماینده سپاه در دادگاه در مورد قوانین ارث و وراثت نیز قوانینی بیان کرد که قاضی آنها را رد کرد.ما برای این پرونده دو نفر شاهد را که از افرادی بودند که دیوار کشی زمین را انجام داده بودند به دادگاه بردیم و آن ها شهادت دادند که زمین مال پدر بنده است و آن ها در زمان پهلوی روی زمین ساخت و ساز انجام داده اند ما در دادگاه اعلام نمودیم که چنانچه عمویمان با ما سازش نکند ما حداقل به اندازه سهم خودمان مدعی زمین هستیم و سهم خود را میخواهیم.عمویم نیز متاسفانه دو نفر شاهد را به دادگاه برده که یکی از آن ها برادر زن او بود و دیگری را به دروغ و حیله راضی به شهادت کرده اند.در اواخر مراحل دادرسی پرونده بودیم که سپاه یکی از بسیجیان روستا را تحریک کرد تا او نیز بیاید و دادخواست ابطال سند بدهد او نیز ادعا کرد که زمین ارثی می باشد و مدعی شد در حالی که پدرش زنده است.حال دادگاه دادخواست را رد کرده است و بنده برای اعتراض به رای و درخواست تجدید نظر به راهنمائی شما احتیاج دارم. رای را رئیس دادگاه صادر کرده و دادرس پرونده در این زمان به علت فوت برادرش در مرخصی بود
با سلام/مطابق مواد 35 و 36 قانون مدنی تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است به شرطی که ناشی از سبب قانونی و ناقل قانونی باشد /به این نکات دقت کنید / در خصوص بسیاری از نقاط روستایی