با سلام ما خانه ای را در سال 72 از شخصی به اسم آقای م.ص به صورت قولنا

با سلام ما خانه ای را در سال 72 از شخصی به اسم آقای م.ص به صورت قولنامه ای خریداری نمودیم. آقای م.ص قول تحویل سند خانه را در ازای پرداخت تمام پول خانه به ما دادند. ولی بعدا مشخص شد که خانه ما نه تنها سند بلکه نسق نیز ندارد. به همین دلیل از ایشان شکایت کردیم. ایشان در دادگاه بیان کردند که این خانه را از شخصی خریده اند که او پسر یک کشاورز بوده است که پدرش بعنوان زارع روی این زمین کشاورزی می کرده است و حق ریشه دارد. دادگاه رای را به نفع ما صادر کرد و رای داد که ما عین مال را خریداری نموده ایم و هرگاه مشکلی رخ دهد آقای م.ص جوابگو می باشد. ما سپس از پسر زارع دست خطی مبنی بر زراعی بودن زمین گرفتیم که او مرقون داشت که پدرش روی این زمین کار می کرده است و سپس به او داده است و او خانه ای احداث نموده است و سپس به آقای م.ص فروخته است. این دست خط را شورای مسجد محل نیز تایید و امضا نمودند. حالا بعد از گذشت 25 سال نوادگان ارباب بزرگ که فرزندان دختر ارباب می باشند سندی را رو کرده اند که متعلق به زمین ما می باشد و در سال 66 گرفته اند. شایان ذکر است که در سند آن ها آمده است که این زمین زراعی و صیفی کاری شده می باشد و به نفع زارعین مستاجر است. در شکایتی که ان ها مطرح کرده اند ما را غاصب عنوان نموده اند که زمین آن ها را غصب کرده ایم. همچنین چند سال پیش که ما برای گرفتن سند اقدام نموده بودیم، پیش شوهر دختر ارباب رفتیم و ایشان سند یک پلاک دیگر از زمین های ارباب را به ما دادند که متعلق به زمین ما نیست. همچنین آن ها می گویند که خانه بغلی ما نیز جز زمین های سند آن ها می باشد و می خواهند بعدا از آن ها نیز شکایت کنند و این در حالی است که صاحب خانه بغلی ما چند سال پیش که قصد آپارتمان سازی داشت برای زمینش سند گرفته است. حال سوال من این است که آیا سند آن ها طبق اصلاحات ارضی باطل نیست؟ آیا آن ها می توانند با وجود استشهاد شورای مسجد محل مبنی بر کشاورزی کردن شخصی به نام م.ک که پدر سازنده خانه است ما را از این جا بیرون کنند؟ آیا با داشتن استشهاد شورای مسجد محل ما می توانیم برای خانه مان سند بگیریم؟ با تشکر