با سلام ، احتراما به عرض می رسانم شوهر اینجانب در تاریخ بهمن ماه سال 1

با سلام ، احتراما به عرض می رسانم شوهر اینجانب در تاریخ بهمن ماه سال 1390 آگهی فروش آپارتمانی با مشخصات 57 متر به انضمام یک سوئیت و حیاط مستقل 12 ساله قیمت 130 میلیون تومان را رویت و بعد از بازدید از محل جهت عقد قرارداد در بنگاه حاضر گردید ولی در زمان عقد قرارداد مالک قیمت را به 133 میلیون افزایش داد که شوهرم پذیرفت، سپس فردای آن روز اینجانب از راه دور به بنگاه مراجعه و قرارداد را امضا نمودم و قرار روز محضر برای تاریخ 15/12/90 تعیین گردید. در این فاصله زمانی متوجه گردیدم که سوئیتی که نشان داده بودند جز تصرفات مشاعی است ولی چون فروشنده مدعی شده بود که پایان کار جدید اخذ نموده ، آن را بدون اشکال دیدم گرچه که حیاط نیز مستقل نبوده و مشاعی است و هم چنین عمر ساختمان بالای 23 سال است و 12 ساله نیست ، مع الوصف در تاریخ مشخص شده در محضر حضور یافتم ولی بنا به دلایلی تاریخ به 20/12/90 تغییر یافت در روز معین نیز در محضر حاضر گردیدم از باقی ثمن معامله مبلغ 000/000/100 میلیون تومان باقی مانده بود که اینجانب مبلغ 000/000/80 میلیون تومان را به صورت چک رمزدار همراه داشتم و باقی را خواهرم در راه بود که به من برساند در این فاصله از فروشنده و محضر دار تقاضای رویت پایان کار جدید را نمودم که متوجه شدم هیچ پایان کار جدیدی موجود نمی باشد بلکه فقط یک پایان کار نامحدود مربوط به سال 85 یعنی قبل از ایجاد تخلف در ملک مزبور موجود می باشد ( تخلف افزایش متراژ انباری و تبدیل آن به سوئیت بعد از سال 85) بنابراین با خواهرم تماس گرفتم که از آمدن صرفنظر نمایند و از فروشنده تقاضا کردم که پایان کار جدید را تهیه نموده و سپس با تعیین قرار بعدی در محضر حاضر شوند ، محضر دار که از آشنایان و دوستان نزدیک فروشنده بود از اصرار بنده برای دریافت پایان کار جدید عصبانی شده و بنا به خواسته ی فروشنده برگه ی مبنی برعدم حضور اینجانب ، به آن ها تحویل نمود و پس از مشاجرات بسیار بالاخره فقط برگه ای که اینجانب چون تقاضای پایان کار جدید داشتم و از امضا کردن ممانعت کرده ام را به اینجانب تحویل نمود . کار هردو به دادگاه کشیده شد، فروشنده خواستار فسخ قرارداد و اینجانب خواستار الزام به تنظیم سند و تحویل مبیع شدم .در دادگاه اول بنا به خواسته های اینجانب یعنی الزام به تنظیم سند و تحویل مبیع ، رای به محکومیت فروشنده صادر گردید که البته درحال حاضر ایشان تجدید نظر خواسته اند در اثنای جریان این پرونده ، فروشنده دادخواست دیگری مبنی بر دریافت خسارت ضرر و زیان و غیره بالغ بر 000/000/57 میلیون تومان را مطرح نموده باستناد همان برگ عدم حضور که البته چنانچه متوجه شده ام طبق بند 9 ماده 29 قانون سردفتران چنانچه برگ عدم حضور در فرم مخصوص ضمیمه نشده باشد موجه نیست . در این دادگاه ایشان پایان کار نامحدود خود را مطرح کرده اند و گفتند که با توجه به آن مانعی برای انتقال سند نداشته اند . در راستای رسیدگی به این پرونده و نیز پرونده ی قبل ، اینجانب متوجه شده ام که فروشنده نه تنها پایان کار جدید بلکه هیچ یک از مدارک لازم جهت تنظیم سند یعنی مفاساحساب شهرداری و عوارض و مالیات را تهیه ننموده بوده و نیز محضردار هم با علم به این مساله ، ما را از موضوع نه تنها آگاه ننموده بلکه کاملا این مساله را مخفی نگه داشت (با توجه به آشنایی اش با فروشنده) پس به دفترخانه مراجعه نمودم و خواستار رویت مقاساحساب و عوارض مالیات فروشنده شدم که محضردار هم چنان با عصبانیت برخورد نموده و شفاها اظهار نمود که هیچ یک موجود نمی باشد و اصرار اینجانب جهت کتبی نمودن اظهاراتش منجر به فراخواندن پلیس 110 شد که ایشان هم گفتند باید ار مراجع قضایی دراین خصوص اقدام شود در ضمن ایشان اشاره ای به استفاده از قانون تسهیل نمودند ولی هیچ توضیحی در این باره که قانون تسهیل چه هست ندادند فقط ظاهرا ما را آرام کردند که کارشان قانونی بوده ، بدین ترتیب به اداره ثبت تهران مراجعه کردیم و علیه ایشان طرح دعوی نمودیم و خواستار اطلاع از قانون تسهیل شدیم و متوجه شدیم که قانون تسهیل در واقع ایشان را ملزم به دریافت مفاساحساب و عوارض و مالیات می کند ولی چرا ایشان این طور ما را فریب دادند را نفهیمدیم ، مع الوصف از آن جایی که ایشان در اداره ی ثبت تهران شخص بازرس بنام ......... را آشنا داشتند، ناچار به اداره ثبت کل مراجعه نمودیم ، اداره ی ثبت کل به ثبت تهران نامه ای نوشتند و صراحتا خواستند که به نامه صراحتا پاسخ دهند که آیا ملک مزبور در تاریخ مقرر شده برای محضر دارای مفاساحساب و عوارض شهرداری و مالیات بوده یا خیر؟ ولی اکنون پس از گذشت دو ماه و هر روز پی گیری هایمان هنوز هیچ جوابی نمی دهند و حتی بدتر از آن به ما می گویند پاسخ نمی دهیم . با توجه به مراتب معروضه سوالات زیر را در حضور شما مطرح می نمایم و خواهشمندم لطف فرمایید پاسخ ها را با توجه به بند یا ماده ی قانونی هریک بیان فرمایید: 1- آیا صرف داشتن پایان کار نامحدود (بدون توجه به تخلف صورت گرفته ، پس از تاریخ فوق) سند می تواند انتقال یابد (بدون موافقت خریدار) ، یعنی هیچ منعی در این مورد جهت انتقال سند وجود ندارد؟ 2- جهت رویت مفاساحساب و عوارض و مالیات (که در واقع موجود نیست) از محضر دار و یا اثبات این که محضردار می گوید نیست ولی اظهاراتش را کتبی نمی کند ، چه باید کرد و آیا اصلا اجازه دارد که در قبال خواسته ی خریدار یعنی رویت آن ها ، امتناع کند؟ 3- در خصوص برخورد با کارکنان ثبت تهران (بالاخص بازرسان که آشنایان محضردار هستند چون یک بار بازرس را عوض کردیم ولی بازهم نتیجه ای نگرفته ایم) به کدام مرجع بالاتر می بایست مراجعه کنیم و یا چه کارقانونی دیگری می توانیم انجام دهیم؟ لازم به ذکر است که فروشنده پس از طرح دعوی در دادگاه (هر دو طرف) اقدام به جداسازی انباری نموده یعنی انباری طبق سند می بایست سه متر باشد ولی افزایش به 15 متر داده بود حالا از داخل سه متر را جدا کرده البته در ورودی همان است ولی از محیط داخل ، جدا نموده است و با توجه به آشنایی اش با محضردار و به تبع آن محضر دار با ثبت ، توانسته از ثبت توافق بگیرد که تخلف صورت نگرفته و این طور بیان کرده که آن قسمت که جدا کرده انباری است و بقیه اتاق سرایداری است که گرچه سوال است که اگر این طور است چرا در انباری از داخل اتاق سرایداری است؟) خواهشمندم با توجه به کلیه ی مواردی که به عرض رسید هرگونه راهنمایی دیگری که صلاح می دانید را بفرمایید . با نهایت تشکر و سپاس