با سلام من یک استاد دانشگاه هستم و از زمانی که پدر و مادر همسرم فوت نموده اند بعلت دخالت های برادر های همسرم در زندگی ما با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. اگر چه در زمان ازدواج همسرم رعایت مسایل شرعی را مینمود ولی اکنون نماز نمی خواند – تمکین نمیکند– بدون اجازه صبح از منزل خارج میشود و عصر برمیگردد و وقتی از او سوال میکنم شروع به فحاشی میکند و در تربیت فرزندان مانع میشود. او علیرغم عدم علاقه به ادامه زندگی با این خیال که نیمی از اموال من را تصاحب نماید حاضر به درخواست طلاق نیست.. دو پسر دارم که پسر دوم من 25 سال دارد و دارای اضطراب شدید است بدون نظر پزشک دارو مصرف میکند و کاملا به خود درمانی عادت کرده است و وقتی به این کارش اعتراض میکنم همسرم شروع به حمایت از او میکند. پسرم نیز به باج گیری عادت کرده است و هر وقت به درخواست باج او جواب مثبت ندهم نامه هایی مینویسد و برای همکارانم ارسال میکند و اخیرا که من در مقابلش مقاومت کردم دو نفری (همسرم و پسرم ) من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پسرم حاضر نیست فقط با مجوز روان پزشک دارو مصرف کند و یا بهمراه من پیش روان پزشک برود. من همه نوع نیاز های آنها را تامین میکنم ولی باز هم دونفری از من باج میگیرند بطوری که تصمیم گرفته ام جدا از آنها زندگی کنم. اکنون چند سوال از شما دارم. 1- اول این که با توجه به عدم تمکین همسرم آیا من موظف به پرداخت هزینه های او هستم یا نه؟ اگر آری ، چقدر؟ 2- پسرم اگر چه دانشجو است ولی بعلت این که رعایت دستورات پزشکان را نمیکند و بعلت دخالت های همسرم و گمراه کردنهای او ، بیماری اش ادامه دارد و پیشرفت تحصیلی نیز ندارد. آیا من موظف به تامین هزینه های او هستم؟ چقدر و تا کی؟ لطفا بفرمایید چگونه رفتار کنم که این جدا زندگی کردن عواقب سویی برای من نداشته باشد.
وکیل دوست عزیزضمن عرض سلام و تاسف از شرایطی که برای شما بوجود آمده است .از سویی سابقه حداقل نزدیک به 30سال زندگی مشترک دارید.مطابق قانون علیت عمومی این شرایط معلول حوادثی در گذشته است و ناگهانی ایجاد نشده است .تامل نمایید چه کرده اید که منتج به این رفتارها شده است .شیوه رفتاری خود را تغییر دهید و با آزمون و آزمایش سیاست های رفتاری گوناگون سررشته زندگی را بدست آورده و با پشتکار و صبر قانون خود را در خانواده تثبیت نمایید .در صورت امکان از بستگان و دوستان صمیمی در تغییر رفتار خانواده کمک بگیرید .وجود فرزند 25 ساله دچار فوبیا خواه ناخواه محیط را متشنج می کند و اطرافیان بیش از فرد مبتلا عذاب می کشند .شاید مهمترین علت تشنج در زندگی شما همین باشد زیرا شما سال ها زندگی زناشویی نموده اید و بعد ها محتملا تشنجات جدی ایجاد شده است .آیا می دانید حتی دانشجویان رشته روانشناسی بالینی واحد های درسی را تحت عنوان بهداشت روانی می گذ رانند و به آنها میزان و چگونگی ارتباط با بیماران اعصاب و روان آموزش داده می شود جالب است بدانید در مقدمه یکی از کتب دانشگاهی بهداشت روانی آمده است چنانچه در مانگر اصول بهداشت روانی را در برخورد با بیماران رعایت ننماید خود بیمار خواهد شد و محیط آشفته روحی بیمار در وی اثر خواهد گذ اشت .فلذ ا اصول بهداشت روانی را ملکه ذ هن خود کنید و الا آسیب جدی می بینید .قانون آخرین راه حل و در صورت ناچاری حق ورود به محیط خانواده را دارد و معجزه نمی کند .در خصوص همسرتان با توجه به اینکه تمکین خاص و تمکین عام وظیفه زوجه است .ظاهرا شما مشکل تمکین عام دارید و در صورت ناچاری می توانید دادخواست تمکین عام به دلایلی که شرح دادید به دادگستری بدهید و شاید صحبت های دادگاه و اقدام شما در احساس مسئولیت همسر موثر باشد .در خصوص نفقه همسرتان شما حق قطع نفقه را ندارید مگر در صورت صدور رای عدم تمکین و قطعی شدن رای و صدور اجراییه و گزارش مامور اجرا مبنی بر عدم تمکین زوجه که در تمکین عام امر دشواری است زیرا موضوع خانوادگی و خصوصی و اثبات آن دشوار است در خصوص میزان نفقه مبلغ در آمد مرد و شرایط زوجه و خانواده وی و بسیار فاکتورهای دیگر نقش ایفا می کند و اگر برای تعیین آن به دادگستری رجوع نمایید دادگاه یا شورا موضوع را به کارشناس رشته نفقه ارجاع و نفقه تعیین میشود .در خصوص فرزندان چنانچه به سن رشد رسیده باشند اما تمکن مالی نداشته باشند شما مکلف به پرداخت نفقه هستید مگر اینکه علیرغم فراهم بودن شرایط برای کار و کسب در آمد دنبال آن نروند و با اثبات این امر در دادگاه نفقه شان بر عهده خودشان است اما اگر توانایی کار کردن نداشته باشند شما تا زمانی که نا توان هستند مکلفید نفقه بپردازید البته اگر شما تمکن نداشته باشید به ترتیب دادگاه سراغ سایر بستگان به صورت الاقرب ولا قرب رفته و یا نهایتا در موارد خاص سازمانهای خدماتی مثل کمیته امداد متکفل هزینه ها می گردند .اگر با همسر خود بصورت مکتوب توافق کنید که برای مدتی جدا زندگی کنید تا آرامش یابید و مرتب به وی سر بزنید و ایشان قبول کند به نظر این توافق اشکال شرعی و قانونی ندارد .اما مطابق شروط مندرج در سند نکاحیه ترک زندگی و ترک وظایف زوجیت در مدت مندرج در قانون از موارد طلاق از سوی زوجه می باشد و وفق بند یک ماده 1130 قانون مدنی ترک زندگی شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در یکسال ازموارد پذ یرش درخواست طلاق زوجه است .فلذا شما باید با توافق او بصورت موقت برای آرام شدن اعصابتان جدا زندگی کنید و الا با جمع شرایط فوق حق طلاق را به او می دهید .البته اگر فرزندتان ناسازگار است می توانید تقاضای معرفی به پزشکی قانونی جهت درمان نمایید بدیهی است اگر نرود با توجه به ضطرار شما دادگاه از طریق نیروی پلیس وی را اجبار به درمان می کند .پس ترک زندگی و وظایف زوجیت تخلف و وفق قانون از موجبات طلاق زوجه می تواند باشد از طرفی اگر شما سو رفتار و عدم تمکین زوجه را اثبات کنید .نصف مال به وی تعلق نمی گیرد .ضمنا حتما تحت راهنمایی یک وکیل خانوادگی اقدامات را انجام دهید .موفق و شاد باشید
حقوق کار با عرض سلام و ارادت خدمت اساتید محترم پرسش اینجانب مربوط به داستان یک نزاع دسته جمعی در شهر اراک می باشد،که متاسفانه طرفین در کمتر از 6 ماه دوبار با یکدیگر درگیر شده اند. پرونده اول مربوط به اقوام اینجانب است که تعداد آنها 4 نفر بوده است و طرف مقابل آنها که حدود دوازده نفر می باشند با آمادگی قبلی و بقصد درگیری به آنها حمله کرده و خسارت مالی و جراحت شدیدی به آنها وارد می کنند و از طرف ما به آنها هیچگونه دیه ای وارد نمی گردد متاسفانه این پرونده دردادگاه کیفری بعنوان نزاع دسته جمعی معرفی شد . !!!!! این پرونده متاسفانه در حال حاضر به زندان و جنبه عمومی جرم رسیده است و چند نفر در زندان بسر می برند.. علت اصلی این قضیه عدم رضایت احدی از طرف مقابل ما می باشد که در نزاع دوم خسارت مالی و دیه بالایی دارد. این شخص حدود 70 ساله می باشد و دارای سابقه چندین مورد نزاع دسته جمعی قبل از این پرونده می باشد و به علت همین نزاع ها و درگیری هایی که داشته از ناحیه کتف بنحوی نقص عضو شده بوده است به استناد شاهدین ماجرا . حال سوال نامبرده متاسفانه در نزاع دوم با ضربه مختصری که داشته ادعا میکند که کتف وی در نزاع دوم آسیب دیده و از پزشکی قانونی نقص عضو گرفته است که این موجبات گرفتاری شدید بقیه را بعلت اینکه میزان زندانی تمام شرکت کنندگان در نزاع را .افزایش می دهد فراهم آورده است. سوال اول اینجانب این است که چطور می توان دیه نقص عضو وی را با توجه به اینکه بالای خمس دیه کامل است و دارای پرونده قبلی در پزشکی قانونی می باشد را باطل کرد؟؟ سوال دوم اینجانب این است که نامبرده عده ای بیگناه را متهم به شرکت در نزاع کرده است که البته عده ای نیز دارای شاهد قوی و گواهی حضور در محل کار هستند ،حال باید چطور این عده آدم بیگناه را نجات داد؟؟؟؟ لطفا راهنمایی کنید .ضمنا ببخشید که به علت طولانی بودن این ماجرا فقط بخش هایی ذکر گردیده است. با تشکر از لطف شما
پست های مرتبط
با سلام و احترام ساکن ساختمانی 5+1 طبقه هستیم (1 طبقه تجاری و 5 طبقه مسکونی شامل 10 واحد) که پایان کار آن مربوط به حداکثر 5 سال پیش است و میبایست طبق قانون، سازنده پمپ و مخزن آب نصب نماید ولی بدون این تجهیزات کار تمام و ساختمان در حال استفاده است. بنابر مشکلات پیش آمده مربوط به فشار آب که در طبقات بالاتر شدیدتر است، تصمیم به نصب پمپ و مخزن گرفته ایم. با وجود تفاوق جمعی در خصوص نصب پمپ، ساکنین طبقه اول (دو واحد) اصرار به پرداخت نصف یا یک سوم سهم خود را دارند. خواهشمند است حکم قانونی سهم واحدها در خصوص نصب پمپ و مخزن را اعلام فرمایید. با تشکر
سلام مطابق با قانون تملک آپارتمانها مدیر ساختمان جهت رفع مشکلات ساختمان اقدام و از شارژ هزینه و از ساکنین یا مالکین وصول می کند
آیا سازمان امور مالیاتی کشور قبل از صدور گواهی پرداخت مالیات بر ارث مربوط به املاک ثبتی متوفی و تعیین میزان قابل تحویل یا انتقال به وراث، از سازمان ثبت املاک در مورد وضعیت مالکیت پلاک های ثبتی مزبور استعلام مینماید یا خیر؟
سلام امور مالیاتی فقط سند رسمی را ملاک قرار میدهد و معمولا سند را خود افراد ارائه می دهند
با سلام و احترام. سه ساله که ازدواج کردم اما به دلیل ناسازگاری و بدرفتاری های خانمم و عدم رابطه، جهنم واقعی رو تحمل می کنم و ذهن و روانم به هم ریخته. بنابراین تصمیم به درخواست طلاق گرفتم. مهریه همسرم 114 سکه است و من یک آپارتمان 100 متری و یک خودرو ایرانی دارم که هر دو را در زمان مجردی خریده ام. ضمنا 20 عدد هم سکه طلا دارم که از درآمد خودم خریده ام و همسرم در جریان است. خودم هم فرهنگی هستم و درآمد ماهانه ام 9 میلیون تومان است. لطفا راهنمایی کنید که اگر درخواست طلاق از سوی من باشد، آیا همسرم می تواند خانه و ماشینم را به عنوان مهریه اش توقیف کند یا اینکه آن جزو مستثنیات دین حساب میشود و مهریه تقسیط می گردد؟ و سوال دیگر اینکه اصلا اگر درخواست طلاق از سوی مرد باشد، باز هم مستثنیات دین وجود دارد یا نه؟ و آیا با توجه به دارایی های من، می توان مهریه را تقسیط و بخشی را پیش پرداخت کرد؟ ممنون
سلام در صورتی که مرد متقاضی طلاق باشد مرد باید امادگی پرداخت حقوق مالی زوجه را مثل نفقه تا پایان عده ، اجرت المثل دوره زوجیت ، جهیزیه ، و مهریه را داشته باشد
سلام وقت بخیر بنده به یک دفتر که واردات ماینر انجام میده مراجعه کردم و طی یک قراردادی ۲ دستگاه ماینر به مبلغ ۶۵ میلیون خریداری کردم و قراردادی بین بنده و اونها نوشته شد و دو چک بدون تاریخ جهت ضمانت به بنده دادن و توی اون قرارداد هم ذکر شد که چک ها جهت ضمانت هست از اونجا که ماینر یک دستگاه غیر قانونی است و بنظر میرسد معامله نامشروع و باطل است آیا وصول مبلغ چک توسط بنده امکان پذیر است؟
به موجب قانون بیع فاسد فاقد اثر حقوقی هست و از طرفی جهت معامله باید مشروع باشد تا عقد باطل نباشد
باسلام بابت یک پرونده درمرحله دادسرامتهم به 6.5میلیون تحصیل مال نامشروع شدم لیکن قبول نکردم حال بابررسی جدید مبلغ 4میلیون دیگر اضافه گرددید بابت اتهام اولیه به قرارکفالت محکوم شدم الان چه اتفاق جدیدی پیش میاد >باتشکر
سلام وقت بخیر در جرایم مالی معمولا دادگاه اگر مبلغزیاد باشد وثیقه اخذ می کند در جرایم با مبلغ کم تا دو برابر مبلغ کفالت اخذ می کنند