باسلام وخسته نباشید وتشکر: بنده وکیل نیستم ,عمران خوانه ام. مشکل خاصی دارم و چون درشرایط خاص هم هستم تقاضادارم راهنمایی بفرمایید.اختصارا:اینجانب سعید.ر 34سالمه وحدود15 ساله که افسردگی شدید مستند دارم که بازبه شکلی مستند وقابل اثبات ازطریق پیگیری جدی قضایی ,مسبب مسلم تمام مشکلات روحی و مالی و... من ابتداا خوانواده ام و بعد چند نفرازاگرافیانم هستند که به شکلی غرض دار و عامدانه بااهداف کثیفی که قابل ذکرو قابل اثبات هم هستند ,رفته رفته طی 15 سال همه گونه صدمه به من وارد نمودند که افسردگی حادومزمن کوچکترین آنهاست.واینجانب تا چند وقت پیش بعلت روحیات رقیق ومحصوصاافسردگی تصمیمی برای گرفتن حق و.... نداشتم ولی بعدازآخرین بلایی که برسرم آوردند )که اجباراواختصارا برای روشن شدن اصل مطلب اخذ نتیجه توضیح خواهم داد) تصمیم گرفته ام هرچه برایم مانده راخرج گرفتن حق یا در اصل تلافی ازاین افراد کنم و کوچکترین اهمیتی به مبالغ موردنیاز بطور مثال حق الوکالت عزیزانی مثل شماوهمکارانتان نمیدهم فلذا تقاضا دارم بنده را به خاطر پول کثیف یا بی اهمیتی یا فشار کاری و... ازلطفتان بی نصیب نگذارید چراکه اگربه نتیجه نرسم تصمیم قاطع برای خودکشی دارم ونگذارید به خاطر هیچ حق و متعاقبازندگیم تباه شود: عارضم اطرافیانم وبخصوص پدرم و دو تن ازدوستان قدیمی او که سالهاست برای مشغولیات(قابل اثبات) وتلافی مقاومتهای به حق من دربرابر بازیهای ایشان که سالهاست با شعار لطف ! و دلسوزی ! نادانی من ! و احساس مسولیت ایشان و... سرگرم بازی نابرابر با من و زندگیم هستند ؛ اخیرا یعنی تقریبا 4 سال پیش که در اوج مصیبتهای وارده ایشان درشرایط خیلی بدی بودم و افراد مورد شکایت بنده (پدرم,دوستهاش,برادرم ,عمه بزرگتر وپسرش وبعد بقیه افرادی که به خواست پدرم به من صدمه زده اند) وقتی دیدند گند ماجرادرآمده و به بدترین وضع افتادم و هم همه میدانند که وضعیت کنونی من به خاطر آنهاست , با پستی تمام و طبق معمول بدون کوچکترین اطلاعی به من و اینبار همه با هم (دوست و آشنا و تمام همسایه ها وهمکارها و .... ) وفقط و فقط به خواست پدرم(که تمتم عمر بخاگر شخصیت برونگرازعجیبی که داشت به همه خدمت کرد بجز خانواده ) همگی باهم وباهمکاری یک روانکاو دیوانه معرفی شده از طرف یکی از همان دوستهاش کثیف ترین کاری که ممکن بود را هم برسرم آوردند و نهایتا درنتیجه بازی اخیرشان کاملا روانی شدم و حتی بیمارستان هم به خاطر گریه و زجه ی همیشگیم من را نمیپذیرند که البته گریه وزاری قگع نشدنی من یکی ازنتایج بازی کثیفشان است . ازاینکه زیاده گوی میکنم من را ببخشید البتهوقتی از وضعیتم باخبر شدید بنده را خواهید بخشید. حدود 4سال پیش طبق برنامه این افراد و آن دکتر بی صفت(باپوزش ازهمه پزشکان) پسر یکی از همکاران پدرم که همسایه و غلام حلقه بگوش پدرم هم هست ,من را که از فشار ناراحتی مثل مرده متحرک بودم ,به خانه برد و باکلی تعریف از مزایای شیشه و.... که خودش و پدرش به آن اعتیاد داشتند, اسرار به کشیدن کرد وخلاصه من از همه جابی خبر هم کشیدم و خلاصه بعدازآن من شدم عزیز آن خانه و آنقدر با من راحت رفتار میکردند که آن خانه و شیشه کشیدن شد همه کار و زندگیم, غافل از اینکه تمام آن رفتارهاو... ازطرف پدرم ودوستهاش دیکته شده بود وحتی بارها پدرم دعوای بدون دلیل با من میکرد و تا ازخانه بیرون میرفتم همان دوستم که پدرم بهش خبرمیداد زنگ میزد و میبرد و میکشیدیم . رفته رفته طبق برنامه از خانه بریدم و حتی گاهی شبهاهم درآن خانه میماندم(که قبلابعلت افسردگی هرگز در هیچ خانه ای نمیماندم و همین هم از خواسته های آنها بود که مثلا اجتماعی شوم و شبهاجایی هم بمانم ولی به چه قیمتی؟؟؟) هرچه ازخانه خودمان دورم میکردند,در آن خانه از من استقبال میشد ! و هرچه بیشتر میرفتم بیشتر معتاد میشدم تا اینکه بعداز چند ماه که فهمیدند من کاملا وابسته شدم و عادت کردم که مشکلاتم را با شیشه فراموش کنم," همه چیز شروع به تغییر کرد,"تهدید های جدی پدر و دوستهاش به اینکه : تو یک معتاد بدبخت کنار جوبی !شدی و هر شب یه جا هستی ! و تو کاملا توی توهم ! هستی و وقتی انداختیمت زندان!میفهمی یعنی چه !و... من که آدمی هستم که در تمام عمرم آزارم به مورچه هم نرسیده و تمام عمر تمام فکرم رو به طرز رفتار و مخصوصا افکارم سپری کرده بودم و خوب میدانستم که چکارکردم و چکار نکردم , و اینکه آدم ساده و مردم دوست و بی آلایش و... بودم و به گفته تمام کسانی که من را میشناختند,من بهترین و خوبترین و باارزش ترین و .... آدمی هستم که توی عمرشان دیدند, بعد از کلی تنهایی فکر کردن بالاخره شک کردم که با ز هم گیر دارودسته ی بابا و بقیه افتادم و از اونجابود شروع به کنترل کردم و حتی حدود 160 مورد از حرفهای همه ی آدمایی که توی بازی بودن(یعنی بعبارتی همه کسانی که به هر شکل میشناختم) رو ضبط کردم که بعدها که درشرایط بدتری قرارم دادند واقعا کمکم کرد و خیلیها بخاطر اینکه فهمیدن صداهاشون ضبط شده یا خواهد شد از شدت صدمه هاشون کم کردن.وهمین صداهاهم بعنوان مدرک خودشون بتنهایی ثابت میکنن که من رو چطور با موادی که اصلا ازش شناخت نداشتم ولی همه ی اونها داشتن! چطور وارد توهم و ترس و آزار و گریه و زاری و نهایتا روانی شدن کردن و. البته پدرم که فهمید من ازشئن مدرک دارم یه درگیری همیشگی راه انداخت و دیدم نیم ساعت بعد 115 آورده روی سرم( که نرسهای بیمارستان در مقابل من گفتن : پدرت چقدر خوش قوله,ساعت 5 وقت گرفته بود! الآن هم دقیقا سعت پنجه !!! ومن تازه فهمیدم که چرا برخلاف همیشه که هیچوقت تا 8 شب زودتر خونه نمیومد چرا اونروز ساعت چهارونیم اومد و نیم ساعت اونقدر باهام ور رفت و توهین کرد و شکنجه داد که بالاخره پنج دقیقه به پنج شروع به لرزیدن و نفرین کردم وپنج دقیقه بعد هم 115 و...) و همونطور به تیمارستان برد و توی 10 روزی که درنهایت زجر منو نگه داشتن پدرم تمام فلشها و ام پی تری پلیرهاو حتی موبایل و تمام رم هامو برد و نابود کرد و هرگز پس نداد چون به گفته خودش شنیده بود میشه اطلاعات رو بازیابی ریکاوری کرد ومن هرگز دستم بهشان نرسید ولی نمدونستن که من همه رو روی 4 سی دی زده بودم و 4 جای مختلف مخفی کردم که البته این رو هم فهمید و باز درگیری درست کرد و یکی رو فرستاد که مثلابعنوان آدم خیرخواه من اومده تا از صداها به نفع من توی دادگاه وبقیه جاها دفاع کنه ولی من اعتماد نکردم و چون فایلها رو به یارو ندادم الآن فکرمیکنن من دروغ گفتم که کپیشونو دارم و باز شروع به شکنجه شدید ترم کردن : دو بار هربار 10 روزبستری برنامه ریزی شده و اجباری در تیمارستان که مسلما و به گفته خود تیمارستان باعث بدترشدن شدید وضعیتم شد - حبس اجباری در کمپ اختیاری ترک اعتیاد به مدت دو دوره پشت سرهم 28 روزه جمعا 56 روز که بخاطر رفتار کثیفی که دکتر نادیده من بخاطر نفوذش در آن کمپ (که بعدا فهمیدم این آقای دکتره سرظرست و مسوول کنترل و اعطای جواز کسب به کمپ های استان هم تشریف داره) وبدستوراین موجود سرپرستهای کمپ و بعد تمامی 43 نفر اون کمپ اونقدر بهم توهین و اجبار و زور نا حق کردن که وقتی از اونجابیرون اومدم تاهمین لحظه از تمام آدمهای دنیا فراری شدم و از خونه بیرون نمیرم. بعدهافهمیدم که اونهمه آزاروناحق هایی که اگر با آدم سالم بکنن روانی میشه چه برسه به من بدبختی که فقط یه جنازه ترشده بودم , بخاطر این بوده که واقعا ترسو بشم تا پدرم و بقیه بتونن هرکاری دلشون خواست باهام بکنن و من جیک نزنم! - به بازی گرفته شدن توسط همه کسانی که در این دنیا میشناختم و - مثل همیشه اخذ اجباری تمامی پس انداز اینجانب توسط پدرم با شعار جلوگیری از اعتیاد مجدد اینجانب و یا هرز رفتن پول و بهانه های واهی دیگر البته با تهدید به اینکه اگر پولم را بخواهم از خانه بیرون میشوم واین در شرایطی است که خوب میداند به خاطر رفتارهمیشگی او من کوچکترین توانی از هیچ نظر برای بیرون رفتن وبیرون زندگی کردن ندارم و مثل همیشه در خانه من را نگه میدارد تا ذره ذره شکنجه شوم تا بمیرم - تخریب کامل من و زندگی و تواناییها و داشته هایم به شکلی که صریحا تصمیم به خودکشی گرفته ام - حتی هنوز هم رابطه با آن به ظاهر دکتر برای ذکسب روشهای جدیدتر و بدتر که هنوز هم تمام اطرافیان به خواست او هر بار که میتوانند آزارم میدهند از اینکه طولانی شد عذر میخواهم ولی چون مورد به ظاهر خاصی است مجبور بودم توضیح بیشتری بدهم .. خوب میدانم بااینکه خیلی حرافی کردم ولی مسایلی را که قانون نیاز دارد ارایه نکردم لزا دتمنا دارم خودتان کسریهای موضوع را کامل بفرمایید و بنده را که بدنبال راهی قانونی و محکم برای ظلمهایی که کشیدم هستم راهنمایی بفرمایید و ضمنا بفرمایید که اگر راه قانونی وجود دارد من که حتی از تماس تلفنی هم محروم شدم و تمام پس اندازم را هم غصب کرده اند چطور میتوانم اقدام کنم باتشکر صمیمی س.ر
وکیل
با سلام ، من آپارتمانی را که در رهن بانک است باقرار داد فروش به شرح ذیل به شخصی واگذار نمودم . از کل مبلغ قرارداد که 73 میلیون بوده فقط 56 میلیون را آنهم نه در وقت معین و با تاخیر در یافت نمودم. مابقی ثمن معامله را که 17 میلیون بود وقرار بود در نوبت بعدی پرداخت شود- بدینصورت که مبلغ 10 میلیون بصورت نقد و مبلغ 7 میلیون رهن بانک با انتقال وام بنام خریدار از عهده اینجانب برداشته شود اما پس از گذشت 3 ماه از قرارداد خریدار نه تنها مبلغ 10 میلیون تومان را نقداً پرداخت ننمود بلکه طبق قرار قبلی از حضور در بانک و اتتقال وام بنام خودش نیز سر باز زد ضمناً قرار ما این بود که پس از دریافت کل مبلغ با وکالتی که در دفتر خانه به ایشان میدهم مراحل اخذ استعلام های شهرداری ودارایی را خریدار دنبال کندکه بدلیل محقق نشدن پرداخت ها به خریدار وکالت ندادم. در قولنامه یا قرارداد صادر شده متاسفانه تاریخ پرداخت ها ی دوم ذکر نشده وبصورت شفاهی تعیین شده است. البته پس از اتمام مهلتی که شفاهاً مقرر شده بود اینجانب از طرف دادگاه اظهارنامه ای مبنی بر تقاضای فسخ قرار داد و تخلیه آپارتمان به آدرس خریدار ارسال نموده ام. حال سوال من اینست که ( با توجه به ذکر نشدن تاریخ پرداخت های بعدی در قرار داد) آیا من می توانم قرارداد را فسخ کنم وآپارتمان خودم را با پس دادن مبلغ اولیه باز پس بگیرم؟ خانم میراحمدی الآن متوجه شدم که باید مبلغ مشاوره تقدیم کنم ولی متاسفانه!!!! ولی مطمین باشید لطف شمارو در اولین فرصت تقدیم خواهم کرد ایکاش همین الآن میتوانستم ده برابر تقدیم کنم ولی!!!!.... لطفا فراموشم نکنید شدیدا به کمکتان احتیاج دارم و الآن هم حتی صدتا یک تومنی در دستم نیست. باز هم ممنون
پست های مرتبط
با سلام و احترام ساکن ساختمانی 5+1 طبقه هستیم (1 طبقه تجاری و 5 طبقه مسکونی شامل 10 واحد) که پایان کار آن مربوط به حداکثر 5 سال پیش است و میبایست طبق قانون، سازنده پمپ و مخزن آب نصب نماید ولی بدون این تجهیزات کار تمام و ساختمان در حال استفاده است. بنابر مشکلات پیش آمده مربوط به فشار آب که در طبقات بالاتر شدیدتر است، تصمیم به نصب پمپ و مخزن گرفته ایم. با وجود تفاوق جمعی در خصوص نصب پمپ، ساکنین طبقه اول (دو واحد) اصرار به پرداخت نصف یا یک سوم سهم خود را دارند. خواهشمند است حکم قانونی سهم واحدها در خصوص نصب پمپ و مخزن را اعلام فرمایید. با تشکر
سلام مطابق با قانون تملک آپارتمانها مدیر ساختمان جهت رفع مشکلات ساختمان اقدام و از شارژ هزینه و از ساکنین یا مالکین وصول می کند
آیا سازمان امور مالیاتی کشور قبل از صدور گواهی پرداخت مالیات بر ارث مربوط به املاک ثبتی متوفی و تعیین میزان قابل تحویل یا انتقال به وراث، از سازمان ثبت املاک در مورد وضعیت مالکیت پلاک های ثبتی مزبور استعلام مینماید یا خیر؟
سلام امور مالیاتی فقط سند رسمی را ملاک قرار میدهد و معمولا سند را خود افراد ارائه می دهند
با سلام و احترام. سه ساله که ازدواج کردم اما به دلیل ناسازگاری و بدرفتاری های خانمم و عدم رابطه، جهنم واقعی رو تحمل می کنم و ذهن و روانم به هم ریخته. بنابراین تصمیم به درخواست طلاق گرفتم. مهریه همسرم 114 سکه است و من یک آپارتمان 100 متری و یک خودرو ایرانی دارم که هر دو را در زمان مجردی خریده ام. ضمنا 20 عدد هم سکه طلا دارم که از درآمد خودم خریده ام و همسرم در جریان است. خودم هم فرهنگی هستم و درآمد ماهانه ام 9 میلیون تومان است. لطفا راهنمایی کنید که اگر درخواست طلاق از سوی من باشد، آیا همسرم می تواند خانه و ماشینم را به عنوان مهریه اش توقیف کند یا اینکه آن جزو مستثنیات دین حساب میشود و مهریه تقسیط می گردد؟ و سوال دیگر اینکه اصلا اگر درخواست طلاق از سوی مرد باشد، باز هم مستثنیات دین وجود دارد یا نه؟ و آیا با توجه به دارایی های من، می توان مهریه را تقسیط و بخشی را پیش پرداخت کرد؟ ممنون
سلام در صورتی که مرد متقاضی طلاق باشد مرد باید امادگی پرداخت حقوق مالی زوجه را مثل نفقه تا پایان عده ، اجرت المثل دوره زوجیت ، جهیزیه ، و مهریه را داشته باشد
سلام وقت بخیر بنده به یک دفتر که واردات ماینر انجام میده مراجعه کردم و طی یک قراردادی ۲ دستگاه ماینر به مبلغ ۶۵ میلیون خریداری کردم و قراردادی بین بنده و اونها نوشته شد و دو چک بدون تاریخ جهت ضمانت به بنده دادن و توی اون قرارداد هم ذکر شد که چک ها جهت ضمانت هست از اونجا که ماینر یک دستگاه غیر قانونی است و بنظر میرسد معامله نامشروع و باطل است آیا وصول مبلغ چک توسط بنده امکان پذیر است؟
به موجب قانون بیع فاسد فاقد اثر حقوقی هست و از طرفی جهت معامله باید مشروع باشد تا عقد باطل نباشد
باسلام بابت یک پرونده درمرحله دادسرامتهم به 6.5میلیون تحصیل مال نامشروع شدم لیکن قبول نکردم حال بابررسی جدید مبلغ 4میلیون دیگر اضافه گرددید بابت اتهام اولیه به قرارکفالت محکوم شدم الان چه اتفاق جدیدی پیش میاد >باتشکر
سلام وقت بخیر در جرایم مالی معمولا دادگاه اگر مبلغزیاد باشد وثیقه اخذ می کند در جرایم با مبلغ کم تا دو برابر مبلغ کفالت اخذ می کنند