یک وکیل خوب و باتجربه که در این حوزه فعالیت میکند باید به تمامی قوانین حقوقی مانند، قانون ثبت، قانون مدنی، قانون آیین دادرسی مدنی و نظریات مشورتی قوه قضاییه و آرای وحدت رویه تسلط و اشراف کافی داشته و بر فنون دفاع در امور حقوقی به طور کامل مسلط باشد.
شروط لازم برای ایجاد حق ریشه شامل چه مواردی است؟
1. تلاش مستمر زارع.
2. ایجاد مرغوبیت یا آبادانی در زمین.
3. وجود قرارداد برای زارع از طرف مالک و همچنین اذن مالک برای ایجاد مرغوبیت در زمین.
4. تعلق زمین به شخص دیگر که در اینجا مالک زمین محسوب میشود.
صلاحیت مراجع رسیدگی کننده اثبات حق ریشه
کشاورز بعد از پایان قرارداد توقع دارد تا مالک طبق عرف مبلغی را به عنوان حق زارعانه و یا همان حق ریشه به او بدهد. حق زارعانه جزو حقوق مالی و معنوی محسوب شده و باید جزو اموال منقول محاسبه شود. بنابراین با اتمام قرارداد زارع دیگر حقی بر روی زمین نداشته و تنها میتواند بهای حق گفته شده را مطالبه کند. این در صورتی است که اگر مالک نخواهد این مبلغ را به عنوان حق زارعانه به کشاورز بپردازد، کشاورز که قصد مطالبه بهای حق ریشه را دارد میتواند به عنوان خواهان دعوی، دادخواستی را به طرفیت مالک به دادگاه تقدیم کند. دو خطر مهمی که متقاضیان خرید این نوع زمینها را تهدید میکند، شامل فروش ملک به چند نفر و مشخص نبودن مالک است که پیگری این موارد بر عهده وکیل حق ریشه است.
حق ریشه چیست؟
در حقوق ایران عقودی به نام مزارعه و مساقات وجود دارد . در این عقود چون زارع ریشه کشت خود را با اجازه مالک در زمین وی ایجاد نموده، لذا ریشه موجود در زمین متعلق به زارع در نظر گرفته می شود حتی بعداز اتمام عقد، این ریشه حقی را برای زارع درزمین مالک ایجاد مینماید که اصطلاحاً بدان حق ریشه میگویند.
در اغلب نقاط ایران زارع متصرف زمین به حکم عرف و عادت از بعضی از حقوق تصرف بهره مند است. این حقوق عموما به نام حق ریشه و یا در اصطلاح محلی در آذربایجان جوردر بعضی از نقاط اطراف تهران قراپشک در مازندران حق تبرتراشی و کارافه و یا در نقاط مختلف به اسامی مختلفی مثل: حق زارعانه، حق سرقفلی زراعت، حق نسق، حق آبادانی، حق بنه، حق آب و گل، حق تصرف، حق کسب و پیشه زراعی و... نامیده می شود. این حق زارعانه مشابه همان حق سرقفلی است که در تجارت به کار می رود.
از نظر قانون وعرف این حق برای صاحبان آن به رسمیت شناخته شده و ضمن اینکه مورد حمایت قوانین جاری کشور می باشد، قابل به ارث رسیدن به ورثه نیز می باشد .
زارعی که صاحب حق ریشه است در زمانی که به هردلیل ملک را ترک می نماید، باید به حق خود برسد. مثلا اگر مالک اقدام به فروش ملک خود نموده و یا اگر ملک باید برای اجرای طرح های دولتی توسط دولت تملک شود و یا به هر دلیل دیگر ... حق ریشه زارع باید ارزیابی شده و به زارع صاحب حق پرداخت گردد. میزان حق ریشه در صورت عدم توافق بین مالک و زارع، توسط خبرگان یا کارشناسان ارزیابی و تعیین می شود.
اختلاف نظر در شناسایی حق زارعانه یا حق ریشه
نظر مخالفان حق ریشه
عده ای که در اقلیت هستند معتقدند که حق زارعانه مبنا و منشأ شرعی نداشته و زارع به جز سهمی که از کشاورزی می برد حقی ندارد و پس از انقضای مدت اجاره یا مزارعه می بایست ملک را تخلیه و تحویل مالک نماید و ماده 31 آیین نامه ثبت نیز به این جهت که فقط در قانون ثبت اجرا می شود و خلاف مقررات ثبت، مخدوش می باشد.
نظر موافقان حق ریشه
در مقابل مخالفان، اکثریت معتقدند اولاً به موجب آیین نامه ماده 31 ثبت و تبصره 2 ماده 5 قانون نحوه خرید و تملک اراضی مورد نیاز دولت برای اجرای برنامه های عمومی، عمرانی و نظامی دولت که بعد از انقلاب اسلامی ایران به تصویب رسیده، به رسمیت شناخته شده است.
ثانیاً عرف حق زارعانه یا حق ریشه را پذیرفته و قانون گذار نیز آن را پیش بینی نموده است.
ثالثاً طبق نظر اکثر فقهای معاصر حق زارعانه برای کشاورز از طریق شرط ضمن عقد، متعارف بودن امر و انعقاد قرارداد بر مبنای آن و الزام آور بودن عرف محل همانند شرط بنایی و شرط ضمن تلقی کردن عرف محل ممکن است.
حق ریشه چگونه محاسبه می شود؟
مسلما یکی از مهم ترین و اساسی ترین سوال هایی که ممکن است برای بسیاری از افراد پیش آید آن می باشد که حق ریشه چگونه محاسبه می شود؟ در رابطه با پاسخ به این سوال باید به این نکته اشاره کرد که در مواردی که زارع و مالک در حین عقد قرارداد با یکدیگر توافق کنند که چگونه حق ریشه را تعیین کنند و ملاکی را برای آن نیز مشخص کنند، رسیدگی به چنین پرونده هایی در محاکم قضایی بسیار راحت تر خواهد بود و چالش کمتری را نیز در پی خواهد داشت.
در مواردی که در حین عقد، نحوه محاسبه حق ریشه مشخص نشود و مالک و زارع نیز در مورد آن توافق خاصی نداشته باشند، مرجع قضایی بر اساس ملاک های قانونی اقدام به صدور حکم و تعیین حق ریشه می نماید. زارع میتواند برای تعیین میزان حق ریشه و شکایت برای احقاق حقوق خود به دادگاه و مرجع قضایی که محل سکونت خود و یا مالک است مراجعه نماید. بنابراین در مرحله ی اول باید کارشناس برای ارزیابی ملاک های تعیین حق نسق که به موارد زیر تقسیم می شوند، اقدام می نماید:
• مدت زمانیکه زارع در ملک حضور داشته است.
• اعمال و فعالیت هایی که زارع در ملک انجام داده است.
• مطلوب بودن اثرات کارهای زارع بر نتیجه ی نهایی ملک مذکور.
• مقدار هزینه ای که زارع در ملک خرج کرده است.
• فعالیت های زارع باعث شده است تا چه مقدار بر قیمت اصل ملک افزوده شود.
شناسه : 1514